eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.4هزار دنبال‌کننده
19.9هزار عکس
7.3هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
دانشمند هسته‌ای #شهید_مصطفی_احمدی_روشن: ظهور اتفاق می‌افتد... ولی مهم این است: که ما کجای این ظهور باشیم. #کجای_ظهور_هستیم...
از آدم‌های سیاسی کشور زیاد انتقاد می‌کرد. می‌گفت: فلان کار اشتباه بوده، فلان کار درست بوده. بهش می‌گفتم: تو که هیچ‌کی رو نذاشتی بمونه، آخر سر طرفدار کی هستی؟ می‌گفت: فقط آقا؛ هر چی آقا بگه. گاهی وقت‌ها که دلش می‌سوخت می‌گفت: آرزوم اینه سرم رو بذارم روی سینه‌ی آقا و دردِدل‌هایی رو که نمی‌تونم به کسی بگم، بهش بگم. 🌷 @mahman11
●مصطفی می جنگید و جنگ‌ها برایش همه یا هیچ بود. این نبود که حالا میجنگم و یک جایی کوتاه می آیم. مصطفی می جنگید تا به هر آنچه که معتقد بود در مجموعه ای که در آن خدمت می کند برسد. نرسیدن در مرام او نبود. می جنگد حتی به قیمت آنکه از مجموعه اخراج شود. برای همین مصطفی از روزی که من یادم هست در معرض اخراج بود. ‌● می جنگید و هی می آمد بالاتر. میدانید برای چه؟ برای اینکه جنگ همه یا هیچ می کرد و همه را بدست می آورد. وقتی من و مصطفی با هم آشنا شدیم او یک کارشناس جزء بود. غیر از خدا هم هیچ کس را نداشت. 🌷 @mahman11
ماشین سازمان در اختیارش بود!🕶 من هم سوار می‌شدم و با هم می‌آمدیم طرف تهران.🚘 عقب نشسته بود و با لپ‌تاپش کار می‌کرد. رادیو را روشن کردم.📻 از پشت زد به شانه‌ام. «آقا، این رادیو مال شما نیست. این ماشین دولته، صداش هم مال دولته، تو که موبایل داری، هدفون بذار توی گوشت، گوش کن.» از این تذکرها که می‌داد، به شوخی بهش می‌گفتم: «مصطفی با این کارها شهید نمی‌شوی!😁» می‌گفت: «اتفاقاً اگر مراقب این چیزها باشی، یک چیزی می‌شوی.»🌱 @mahman11
همه منتظر بودند ببینند حال مادر شهید چطور می‌شود، بی تاب می‌شود؟ گله‌ای؟ حرفی؟ اما مادر مصطفی چیزی نگفت و محکم ایستاده بود. پرسیدند: حالا شما چه می‌کنید؟ به علیرضا نوه‌اش اشاره کرد و گفت: مصطفایی دیگر تربیت خواهم کرد... 🕊🌱 @mahman11