eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.3هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
7هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷مشخصات شهید محمد بلباسی🌷 : محمد بلباسی نام پدر : ----- : قائمشهر : اسفندماه ۱۳۵۷ : ۱۳۹۵/۰۲/۱۶ : خان طومان - حلب - سوریه : ۳۸سال : گلزار شهدای قائم شهر قطعه و ردیف و شماره : ---- کتاب مربوط به این شهید: برای زین آب 💠زندگی نامه شهید محمد بلباسی💠 محمد بلباسی متولد اسفندماه ۱۳۵۷ می باشد، این شهید بزرگوار دارای چهار فرزند به نام‌های فاطمه،مهدی،حسن و زینب است که زینب ۶ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمدند. 💠خصوصیات اخلاقی 🌷🌷💠 ایشان بامفهوم صحیح آتش به اختیار بودن و روحیه جهادی در مقاطع مختلف از عمر کوتاه، اما پربرکتش آشنا شد و فهمید که اگر انسان از زمان خود به درستی استفاده کند و به هر اتفاقی در وقت و جایگاه خودش رسیدگی نماید، دیگر هیچ چیز در زندگی، قضا نمی‌شود. روایت مادر شهید محمد بلباسی همسر شهید درباره ی خصوصیات او اینگونه می گوید: «شهید بلباسی دانشگاه و دوران دانشجویی برایش بسیار ارزشمند بود و در این دوران نقش موثری در اردوی های جهادی و راهیان نور داشت که در انجامشان سر از پا نمی شناخت.» «این شهید یک سرباز واقعی برای نظام و رهبری بود و همیشه بیان می‌کرد ما هم باید مانند مقام معظم رهبری که در دوران ریاست جمهوریشان حاضر بودند به فرمان امام در هر مکانی که لازم باشد حضور پیدا کنند حضور پیدا کنیم و آماده خدمت به انقلاب و مردم شریف باشیم.» «شهید بلباسی عادت به انجام کارهای نو داشتند و در این زمینه علمدار بودند و از مسئولان خواست تا در دانشگاه‌ها فعالیت‌های فرهنگی قوی‌تری انجام شود و با انجام کارهای نو و بدیع و جذاب کردن فضا دانشجویان را به سمت فعالیت‌های فرهنگی هدایت کنند.» روایت برادر شهید محمد بلباسی برادر شهید بلباسی درباره این شهید می گوید:«محمد در انجام بسیاری از کارهای خیرخواهانه چه در مجموعه محیط کاریش( در سپاه ) و چه در محیط خارج از آن پیشقدم بود و با همین روحیه بود که نخستین تیم اردوی جهادی را با عنوان" علمدار " با حضور دانشجویان تشکیل داد تا بتوانند در مناطق محروم به مردم خدمت کنند.» محمد برای انجام کارهای جهادی هیچگاه منتظر حکم سازمانی نبود ، چنان که وقتی در ورزقان زلزله آمد ، بدون این که منتظر رسیدن حکم سازمانی از مسیر پر پیچ و خم بروکراسی بماند ، تیم دانشجویی جهادی تحت امرش را برداشت و به منطقه رفت . غبطه خوردن سردار علی فضلی « کار جهادی محمد باعث شد تا سردار علی افضلی ، جانشین آن زمان سازمان بسیج غبطه اینگونه کار کردن را بخورد ، اما این بذل توجهات مسئولان ارشد سپاه در مسیر خدمت تاثیری در بردارم نداشت و او را مغرور نمی کرد چون همه کارها را بر اساس باورش انجام می داد.» 🥀نحوه ی شهادت شهید محمد بلباسی از شهدای لشکر عملیاتی ۲۵ کربلای مازندران و یکی از ۱۳ نفری بود که در روز ۱۷ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ در نبرد خان طومان به دست تکفیری ها به شهادت رسید. 💠اصول زندگی این کمترین در اسفند ماه سال ۱۳۵۷ همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در شهرستان قائمشهر دیده به دنیا گشودم و در خانوادهای تربیت شدم که یک شهید علی عباسی را تقدیم انقلاب اسلامی و یک شهید سردار علیرضا بلباسی را تقدیم دفاع مقدس کرده و پدر مرحومم جانباز جنگ تحمیلی بود و مادرم مرا با ذکر ائمه معصومین و توسل به این چهارده نور واحد شیر داده و تبعیت و سربازی ولی فقیه حضرت امام خامنه ای جزو اصول زندگی ما بود. 🌹 @mahman11
: محمودرضا بیضایی : ۱۳۶۰/۹/۱۸ : تبریز :۱۳۹۳/۱۰/۲۹ : سوریه، منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق تعداد فرزندان: یک فرزند دختر به نام کوثر  💠زندگی نامه شهید محمود رضا بیضائی در ۱۸ آذرماه سال ۱۳۶۰ در خانواده‌ای مذهبی و دارای ریشه روحانیت در تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در تبریز گذراند. در دوره تحصیلات دبیرستان به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی – مسجد چهارده معصوم (ع) شهرک پرواز تبریز – درآمد و حضور مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، اولین بارقه‌های عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او به وجود آورد. در همین ایام با رزمنده هنرمند بسیجی، حاج بهزاد پروین قدس، آشنا شد. این آشنایی، بعدها زمینه‌ساز آشنایی مبسوط با میراث مکتوب و تصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد. دیدار و مصاحبه با خانواده شهدا و گردآوری خاطرات شهدا و جمع‌آوری کتاب‌ها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس از ثمراتی بود که آشنایی با حاج بهزاد با خود داشت. ورزشکار بود و به ورزش کاراته علاقه داشت و از ۱۰ سالگی به این ورزش پرداخته بود. در سال ۷۲ همراه تیم استان آذربایجان شرقی در مسابقات چهارجانبه بین‌المللی در تبریز به مقام قهرمانی دست پیدا کرد. فوتبال، دیگر ورزش مورد علاقه او بود و به دنبال تعقیب حرفه‌ای این ورزش بود که به خاطر پرداختن به درس از پیگیری آن منصرف شد. در سال ۷۸ با اخذ دیپلم متوسطه در رشته علوم تجربی، عازم خدمت سربازی شد. دوره آموزش را در اردکان یزد گذراند و ادامه خدمت را در پادگان الزهراء (س) نیروی هوایی سپاه پاسداران در تبریز به انجام رساند. آشنایی نزدیک با نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این دوره، نقطه عطف زندگی شهید بیضائی محسوب می‌شود. بعد از اتمام خدمت سربازی، علیرغم تشویق اطرافیان به ادامه تحصیل در دانشگاه، با اختیار خود و با یقین کامل، عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب نمود و در بهمن ماه سال ۸۲ وارد دوره افسری دانشکده امام علی (ع) سپاه شد. ورود او به دانشکده افسری ملازم با هجرت او از تبریز به تهران بود که با این هجرت ادامه زندگی را در جهاد فی سبیل الله رقم زد. او نام مستعار «حسین نصرتی» را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش برگرفته از ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود. در شهریورماه سال ۸۵ از دانشکده افسری فارغ‌التحصیل گردید و قدم در راهی گذاشت که تا آخرین لحظه حیات ظاهری او، هیچ تزلزلی در پیمودن آن در وی مشاهده نشد. پرکاری و ساعت‌های انگشت‌شمار خواب در طول شبانه‌روز از ویژگی‌های بارز او بود به‌طوری‌که کار در روزهای جمعه را هم در یکی از جلسات اداری در محل کار خود به تصویب رسانده بود و به این ترتیب کارش تعطیلی نداشت. معتقد بود شهادت در راه خدا مزد کسانی است که در راه خدا پرکارند و شهدای جنگ تحمیلی را شاهد این حرف خود معرفی می‌کرد. به دلیل علاقه فراوان به کار خود، برای تشکیل خانواده حاضر به رجعت به تبریز نبود و در ۲۵ اسفند سال ۸۷ مقارن با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) با همسری فاضله از خانواده‌ای ولایتمدار در تهران ازدواج کرد و ساکن تهران شد. ثمره این ازدواج دختری بنام «کوثر» است که در ۲۵ اسفند ۹۱ متولد شد. علاقه و عشق وصف ناشدنی محمود رضا به آرمان جهانی امام خمینی (ره)، یعنی تشکیل نهضت جهانی اسلام، روحیه خاصی را در وی به وجود آورده بود که تا آغاز جنگ در سوریه، در جهت تحقق آن تلاش و مجاهدت شبانه‌روزی داشت. @mahman11
🍃چکیده بیوگرافی🍃 : : ولی‌الله چراغچی مسجدی : ۱ شهریور ۱۳۳۷ : مشهد : ۲۴ اسفندماه سال ۱۳۶۳ : ۱۸ فروردین ۱۳۶۳ : گلزار شهدای بهشت رضا (علیه‌السلام) مشهد 💠زندگینامه 🌷💠 ولی الله چراغچی در تاریخ ۱ شهریور ۱۳۳۷ در مشهد به دنیا آمد. به مدت ۳ سال در یکی از مدارس علمی مذهبی به نام مقویه تحصیل کرد. برای گذراندن دوره ابتدایی به مدرسه رفت و مجددا شروع به درس خواندن از پایه اول کرد. بعد از اینکه دوران ابتدایی خود را به اتمام رساند، برای طی کردن تحصیلات متوسطه به دبیرستان دانش بزرگ‌نیا رفت و رشته ریاضی را انتخاب کرد. ایشان دوران دبیرستان را با بهترین نمرات به پایان رساند و بهترین رتبه را نیز کسب کرد. در سال ۱۳۵۷-۱۳۵۶ در کنکور شرکت کرد و رشته مهندسی علوم دانشگاه بیرجند را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد. زمانی که فعالیت های انقلابی به اوج خود رسید، ولی الله چراغچی نیز فعالیت سیاسی خود را تقویت کرد. در سال ۱۳۵۷-۱۳۵۸ زمانی که دانشگاه ها تعطیل شدند فعالیت خود را در ارتش شروع کرد و به تعلیم افراد دیگر در کلاس های نظامی مشغول شد. در همین دوران با تشکیل سپاه به این ارگان انقلابی – اسلامی رو نهاد و درس و دانشگاه را رها کرد. زمانی که خیانت ضدانقلابی در گنبد ایجاد شد، به آنجا رفت و دلاوری های بسیاری از خود نشان داد. زمانی که جنگ ایران و عراق آغاز شد، وارد جبه های نبرد شد و مسئولیت هایی مانند فرمانده گردان، مسئول طرح و عملیات منطقه ۶ سپاه، مسئول طرح و عملیات نصر ۵ خراسان و قائم مقام فرمانده لشکر ۵ نصر به وی واگذار شد.  ولی الله چراغچی قدرت برنامه ریزی و طراحی فوق العاده ای داشت، او در عملیات بستان طرح او برای تصرف آنجا مورد توجه و تصویب تمامی فرماندهان قرار گرفت.  درباره 💠خصوصیات اخلاقی این باید گفت:💠 🍃 وی بسیار متواضع و فروتن بوده است که دوستان و بیگانه ها چندین مرتبه به این مسئله اشاره کرده اند. وی بسیار خویشتن دارد بود و توکل و خونسردی بسیاری در واکنش به مشکلات و فشارهای زیادی کتری نشان می داد.  نماز شب‌های پر شور و مداوم او در نیمه‌شب‌های جبهه‌ها یا در خلوت‌های پشت جبهه زبان‌زد همه بود.🌹🌹 💠ازدواج :💠 در سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد و ثمره آن دختری به نام فاطمه می باشد که در ۷ مهر ۱۳۶۳ به دنیا آمد. با اصرارهای بسیاری که خانواده اش برای ازدواج وی داشتند، شرط گذاشت تنها با زنی ازدواج خواهد کرد که حضور همیشگی اش را در جبهه ها قبول کند. او خود را همواره پذیرای شهادت می دانست.  @mahman11
:۱۳۸۵/۱۲/۲۰ : اهواز : 1394/11/19 : نبل و الزهرا - سوریه : مجرد : گلزار شهدای اهواز ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون (ای پیامبر) مپنداریدآن کسانی را که در راه خدا کشته شده اند ،مردگانند،بلکه زنده اند ونزد پروردگارشان روزی می خورند. آنکه را ادعای خدائی می کند باید کاری درخُورِ این مدعاکند قال رسول الله (ص): هرکس صدای فریاد خواهی مظلومی را بشنود و به یاری او نشتابد مسلمان نیست . پس از اقرار به وحدانیت خدای تبارک و تعالی وشهادت به کلمه لا اله الا الله و اشهدان محمد رسول الله و اینکه قران کتاب آسمانی و کلام خدای تبارک و تعالی می باشد شهادت می دهم فاطمة الزهرا سلام الله علیها بنت رسول الله (ص)صدیقة الله الکبری و حجت الله الاکبر علی الائمه (علیهم السلام) می باشد و پس از آن شهادت می دهم علی ابن ابیطالب امیر المومنین (ع) و حجت خداوند وصی رسول الله (ص) می باشد و پس از آن حسن بن علی (ع) و حسین بن علی (ع) و علی بن الحسین (ع)و محمد بن علی (ع)و جعفر بن محمد(ع) و موسی ابن جعفر (ع) وع لی ابن موسی (ع) و محمد بن علی (ع) و علی بن محمد (ع) و الحسن بن علی (ع) و الحجته بن الحسن (ع) قائم المنتظر (عج) اوصیاء و حجت خداوند تبارک و تعالی بر من و همه ی خلائق خداوند تبارک و تعالی هستند. اما بعد از اقرار به وحدانیت خداوند یکتا و نبوت رسول الله و وصایت ائمه اطهار (علیهم السلام) با بصیرت در راه خدا قدم نهادن و برای خدا از سرزمینم هجرت نمودم تا جهاد در راه خدای تبارم وتعالی را بجای بیاورم و به فریاد خواهی مظلومان بشتابم و به ندای حسین زمانم امام خامنه ای لبیک گفته باشم. و از خدا خواسته ام همچون سیدالشهداء و یارانش آنچه توان دارم قطعه قطعه شهید شوم و اگر شهادتم همراه با اسارت باشه چه بهتر که نشانی از عمه سادات زینب کبری س به یادگار داشته باشم، از خداوند می خواهم جنازه ای ازحقیر باز نگردد و همچون حضرت زهرا (س) بی قبر و نشان باشم و امیدوارم کسی برای جنازه ام که به وطن باز گردد تلاش نکند . اگر هم سفارش ائمه علیهم السلام برای نوشتن وصیت نبود قطعا وصیتی نمی نوشتم اما به دوستان، برادران و خانواده ام سفارش می کنم آنانکه از روی بی بصیرتی و دنیا خواهی سخن گزاف می گویند و ولایت مقام معظم رهبری امام خامنه ایی را قبول ندارند و شهادت مدافعان حرم این امت حزب الله را زیرسوال می برند در تشییع (اگرجنازه ایی بود) وتدفین و یا مراسمات ختم حضور پیدا نکنند وهمینطور می خواهم برایم گریه نکنند به خصوص خواهرانم. خواهران وبرادرانم به تسلیت گویندگان تبریک و تهنیت گویند چرا که من شهیدم و امیدوارم هنگام ظهور و قیام حجت ابن الحسن (ع) بیایم با سپاهی از شهیدان. از خواهرانم میخواهم با حجابشان، اخلاق، و رفتارشان الگوی فاطمی باشند برای دیگران. از پدرم میخواهم در فراغم صبرکند. از دوستانم می خواهم درمراسمات مرا یاد کنند و قطعا درانتظار آنها خواهم ماند و اگر جنازه ایی داشتم قطعا غسل و کفنم نکنید با لباس رزم دفنم کنید و مجدداً می گویم اگر پس از اسارت شهید شدن جنازه ام را مبادله نکنید. این وصیت برای آنهایی که به حقیر ارادت داشته اند نوشته ام . عباس کردانی 94/10/26 سوریه .حلب.شهرصنعتی شیخ نجار 🕊 @mahman11
💠مشخصات 🌷🌷 : محمّد حسین حدادیان : فرهاد حدادیان : تهران : ۱۳۷۴/۱۰/۲۳ : ۱۳۹۶/۱۲/۱ : قتلگاه گلستان هفتم - تهران : ۲۲ سال : امامزاده علی اکبر چیذر 📚کتاب مربوط به این شهید: 💠زندگی نامه شهید محمد حسین حدادیان💠 🌷شهید محمّد حسین حدادیان در تاریخ ۲۳ دی ماه ۱۳۷۴ در تهران به دنیا آمد.🌷 دانشجوی علوم سیاسی بود، او از ۷سالگی عضو بسیج بود و در مسجد فعالیّت می‌کرد. شهید محمّد حسین حدادیان، دنیایی نبود و به دنیا تعلّق نداشت. محمّد حسین پیرو خطّ ولی فقیه بود و تمام مستحبّات و واجبات شرعی و دینی را انجام می‌داد. در بسیج هم، بسیار فعّال بود و خالصانه به انقلاب و مردم خدمت می‌کرد و در بسیج، بسیار خوب رشد کرد. او در خطّ رهبری بود و غیر از خطّ رهبری هیچ خطّی را قبول نداشت و خدا را شکر که تا لحظه‌ی مرگش نیز با ولی فقیه بود. 💠خصوصیات اخلاقی شهید محمد حسین حدادیان💠 مادر شهید محمّد حسین حدادیان ویژگی اخلاقی پسرش را این‌گونه نقل می‌کند: شهید محمّد حسین حدادیان اهل ، و هیئت بود. سینه‌زن امام حسین (علیه السّلام) بود.🌹 او خیلی اخلاص داشت. بی‌ادّعابود و هیچ وقت از کارهای خیری که می‌کرد نمی‌گفت. به نظرم مزد این اخلاص و بی‌ ادّعا بودن‌هایش را با گرفت. محمّد دنبال اجرایی کردن فرامین رهبری بود. دغدغه‌ی حفظ دستاورد‌های نظام را داشت . محمّدحسین با سنّ کمش، داشت. جریان‌های باطل را خوب می‌شناخت و آگاه به امور بود. او مانند کسی که از ناموسش غیورانه دفاع می‌کند، از انقلاب با غیرت دفاع می‌کرد.🌹 شهید محمّد حسین حدادیان همه‌ی عمر بسیجی بود و بسیجی زندگی کرد. می‌گفت: مامان بصیرتی که آقا می‌گویند: ان‌شاءاللّه خدا نصیبمان کند و اگر بصیرت داشته باشیم ان‌شاءالله این انقلاب به انقلاب صاحب‌الزمان (عج اللّه تعالی فرجه الشریف) وصل خواهد شد. 🥀نحوه‌ی شهادت شهید محمد حسین حدادیان🥀😔💔 پدر شهید محمّد حسین حدادیان پسرش را این گونه نقل می‌کند: از یک ماه قبل از شهادت فرزندم، توحش‌گَرانی، موسوم به دراویش، در خیابان پاسداران حضور داشتند و مزاحماتی را برای مردم ایجاد می‌کردند و ما نیز ساکن و بسیجی همان محلّه هستیم. در روز حادثه، آشوب‌گران قصد تخریب کلانتری پاسداران را داشتند و خوشبختانه آشوبگران با هشدارهای ناجا عقب‌نشینی کردند و پس از مدّتی آن حادثه‌ی هولناک رخ داد که منجر به ۳ نفر از نیروهای نیروی انتظامی شد.🥀😔💔🌷🌷 پس از آن آشوبگران با چوب و سنگ و سلاح شکاری به‌ سمت نیروی انتظامی و مردم هجوم آوردند و قصد آسیب زدن به اموال مردم را داشتند، این در حالی بود که نیروی انتظامی قصد داشت، بدون خشونت به این غائله، پایان دهد و چندین بار، ناجا به آن‌ها اخطار و تذکّر داده بود، امّا آن‌ها اقدامات شوم خود را انجام دادند. در شب حادثه، ما در مراسم عزاداری حضرت فاطمه (سلام اللّه علیها) حضور داشتیم که متوجّه شدیم این آشوب‌ها آغاز شده است. محمّد حسین با شنیدن این موضوع، به‌ صورت داوطلبانه برای مقابله با اشرار رفت. من نیز همراه او، تا ساعت ۳ بامداد، در محلّ حادثه، حضور داشتم. در همان لحظات بامداد، محمّدحسین در ابتدا با اسلحه‌ی شکاری مجروح شد و سپس توسط یک اتومبیل سمند، زیر گرفته شد. این خودرو دوبار از روی پسرم رد شد و او را به‌ رساند.😔🥀😭 🥀 پیش از رفتن به سوریه🥀😔 ✨بسم‌ رب الشهدا و الصدیقین✨ خوش به سعادت خوشا آنان‎‌که قسمت‌شان می‌شود. خدا می‌داند که بر خود واجب دانسته که به پیروی از علی‌اکبر امام حسین (علیه السّلام) در جبهه‌های حق، علیه باطل حضور پیدا کنم و از حرم عمه‌ی سادات در حدّ توان خود، دفاع کنم که در روز قیامت شرمنده‌ی مادر سادات، حضرت زهرا (سلام اللّه علیها) و ارباب بی‌کفنم نباشم. جان ناقابلی دارم که پیشکش حضرت صاحب‌الزمان (عج اللّه تعالی فرجه الشریف) و نایب بر حقّش می‌کنم. پدر و مادر عزیزم! دست شما رامی‌بوسم و از شما می‌خواهم بابت تمام اذیّت‌هایی که شما را کرده‌ام، مرا حلال کنید و از حرف آن‌هایی که می‌گویند: ما برای پول و مادّیات، از دنیا رفتیم، ناراحت نشوید.🌷 پیرو خطّ رهبری باشید که قطعاً راه درست و راه امام زمان(عج اللّه تعالی فرجه الشریف)‌ می‌باشد. اگر نشویم، می‌میریم. 🕊✨❤🌹 @mahman11
🥀شهید مدافع حرم: فیروز حمیدی زاده🌷🌷🌷 : ٣٠ /٧ /٥٧ : بجنورد : ١٢ /١١ /٩٤ : حلب - سوریه : عیسی : سبزه گل : سوسن رمضانی کاوانلو : رضا - مرتضی- مجتبی : اداره کل تأمین اجتماعی خراسان شمالی : شهید فیروز حمیدی زاده در تاریخ ٣٠/٧/٥٧ در شهرستان بجنورد به دنیا آمد در مورخ ١ /٩ /٨٣ در سازمان تامین اجتماعی استخدام شد. وی دارای خصایص اخلاقی بسیار پسندیده بود بسیارآرام و صبور  بود در خوشنویسی استعداد فوق العاده داشت از وی سه فرزند به جامانده وی در تاریخ ١٢ /١١ /٩٤ در حین درگیری با تروریستهای داعش به درجه رفیع نائل گردید. 🥀فرازی از : حال که عنایات خاص خداوند متعال شامل حال اینجانب فیروز حمیدی زاده گردیده از همه عزیزان ملتمسانه آرزوی حلالیت می طلبم و امیدوارم قصور و کاستی های اینجانب را ببخشایند. در این مدت در مورد مادر، پدر و برادران و خواهرانم کوتاهی‌هایی داشته ام که امید است مورد حلالیت واقع گردم از همسرم می خواهم فرزندانم را آنگونه که باید باعث افتخار اطرافیان و جامعه گردند تربیت نمایند و ایشان نیز کوتاهی اینجانب را حلال کنند از همه عزیزان طلب بخشش دارم.🥀💔😔 @mahman11
:مجید : سیب سرخی : علی محمد : 1339/2/17 : تهران : 50 سـال : اسلام شیعه : 1389/12/27 : تهران @mahman11
🍃 : ۱۳۶۲ 🌷 : بروجن 🌼 : ۲۸ آبان ۱۳۹۶ 🌸 : بوکمال 🌿 : متاهل 🌺 : یک 🌾 : کاردانی الکترونیک 🌹 🌷شهید مدافع حرم علیرضاجیلان اهل بروجن که در شب در عملیات آزادسازی بوکمال به مقام رفیع رسید وی به طور و مدت زیادی در جهاد فی سبیل الله در سوریه حاضر شد این شهید بزرگوار چند ماه پیش در سوریه بود که خبر فوت مادرش را شنید و به ایران آمد اما به دلیل نیاز به حضورش در بعد از ۱۰ روز با پدر، همسر و تنها فرزندش کرده و به یاری هم‌رزمانشان شتافت…علیرضا جیلان بروجنی در هشتمین اعزام خود حسینی شد و به عموی شهیدش () که دقیقا هم نام خودش بود (اسم عموی شهید را بر ایشان گذاشته بودند) و ۳۰ سال پیش در در خوزستان آسمانی شده بود پیوست.🌷 🕊 🌹 @mahman11
: محمودرضا بیضایی : ۱۳۶۰/۹/۱۸ : تبریز :۱۳۹۳/۱۰/۲۹ : سوریه، منطقه «قاسمیة» در جنوب شرقی دمشق تعداد فرزندان: یک فرزند دختر به نام کوثر  💠زندگی نامه شهید محمود رضا بیضائی در ۱۸ آذرماه سال ۱۳۶۰ در خانواده‌ای مذهبی و دارای ریشه روحانیت در تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در تبریز گذراند. در دوره تحصیلات دبیرستان به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی – مسجد چهارده معصوم (ع) شهرک پرواز تبریز – درآمد و حضور مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، اولین بارقه‌های عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او به وجود آورد. در همین ایام با رزمنده هنرمند بسیجی، حاج بهزاد پروین قدس، آشنا شد. این آشنایی، بعدها زمینه‌ساز آشنایی مبسوط با میراث مکتوب و تصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد. دیدار و مصاحبه با خانواده شهدا و گردآوری خاطرات شهدا و جمع‌آوری کتاب‌ها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس از ثمراتی بود که آشنایی با حاج بهزاد با خود داشت. ورزشکار بود و به ورزش کاراته علاقه داشت و از ۱۰ سالگی به این ورزش پرداخته بود. در سال ۷۲ همراه تیم استان آذربایجان شرقی در مسابقات چهارجانبه بین‌المللی در تبریز به مقام قهرمانی دست پیدا کرد. فوتبال، دیگر ورزش مورد علاقه او بود و به دنبال تعقیب حرفه‌ای این ورزش بود که به خاطر پرداختن به درس از پیگیری آن منصرف شد. در سال ۷۸ با اخذ دیپلم متوسطه در رشته علوم تجربی، عازم خدمت سربازی شد. دوره آموزش را در اردکان یزد گذراند و ادامه خدمت را در پادگان الزهراء (س) نیروی هوایی سپاه پاسداران در تبریز به انجام رساند. آشنایی نزدیک با نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این دوره، نقطه عطف زندگی شهید بیضائی محسوب می‌شود. بعد از اتمام خدمت سربازی، علیرغم تشویق اطرافیان به ادامه تحصیل در دانشگاه، با اختیار خود و با یقین کامل، عضویت در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را انتخاب نمود و در بهمن ماه سال ۸۲ وارد دوره افسری دانشکده امام علی (ع) سپاه شد. ورود او به دانشکده افسری ملازم با هجرت او از تبریز به تهران بود که با این هجرت ادامه زندگی را در جهاد فی سبیل الله رقم زد. او نام مستعار «حسین نصرتی» را در سپاه برای خود انتخاب نموده بود که به گفته خودش برگرفته از ندای «هل من ناصر ینصرنی» مولای خود حسین بن علی (ع) و کنایه از لبیک به این ندا بود. در شهریورماه سال ۸۵ از دانشکده افسری فارغ‌التحصیل گردید و قدم در راهی گذاشت که تا آخرین لحظه حیات ظاهری او، هیچ تزلزلی در پیمودن آن در وی مشاهده نشد. پرکاری و ساعت‌های انگشت‌شمار خواب در طول شبانه‌روز از ویژگی‌های بارز او بود به‌طوری‌که کار در روزهای جمعه را هم در یکی از جلسات اداری در محل کار خود به تصویب رسانده بود و به این ترتیب کارش تعطیلی نداشت. معتقد بود شهادت در راه خدا مزد کسانی است که در راه خدا پرکارند و شهدای جنگ تحمیلی را شاهد این حرف خود معرفی می‌کرد. به دلیل علاقه فراوان به کار خود، برای تشکیل خانواده حاضر به رجعت به تبریز نبود و در ۲۵ اسفند سال ۸۷ مقارن با سالروز میلاد پیامبر اعظم (ص) و امام جعفر صادق (ع) با همسری فاضله از خانواده‌ای ولایتمدار در تهران ازدواج کرد و ساکن تهران شد. ثمره این ازدواج دختری بنام «کوثر» است که در ۲۵ اسفند ۹۱ متولد شد. علاقه و عشق وصف ناشدنی محمود رضا به آرمان جهانی امام خمینی (ره)، یعنی تشکیل نهضت جهانی اسلام، روحیه خاصی را در وی به وجود آورده بود که تا آغاز جنگ در سوریه، در جهت تحقق آن تلاش و مجاهدت شبانه‌روزی داشت. @mahman11
:۱۳۸۵/۱۲/۲۰ : اهواز : 1394/11/19 : نبل و الزهرا - سوریه : مجرد : گلزار شهدای اهواز ✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عندربهم یرزقون (ای پیامبر) مپنداریدآن کسانی را که در راه خدا کشته شده اند ،مردگانند،بلکه زنده اند ونزد پروردگارشان روزی می خورند. آنکه را ادعای خدائی می کند باید کاری درخُورِ این مدعاکند قال رسول الله (ص): هرکس صدای فریاد خواهی مظلومی را بشنود و به یاری او نشتابد مسلمان نیست . پس از اقرار به وحدانیت خدای تبارک و تعالی وشهادت به کلمه لا اله الا الله و اشهدان محمد رسول الله و اینکه قران کتاب آسمانی و کلام خدای تبارک و تعالی می باشد شهادت می دهم فاطمة الزهرا سلام الله علیها بنت رسول الله (ص)صدیقة الله الکبری و حجت الله الاکبر علی الائمه (علیهم السلام) می باشد و پس از آن شهادت می دهم علی ابن ابیطالب امیر المومنین (ع) و حجت خداوند وصی رسول الله (ص) می باشد و پس از آن حسن بن علی (ع) و حسین بن علی (ع) و علی بن الحسین (ع)و محمد بن علی (ع)و جعفر بن محمد(ع) و موسی ابن جعفر (ع) وع لی ابن موسی (ع) و محمد بن علی (ع) و علی بن محمد (ع) و الحسن بن علی (ع) و الحجته بن الحسن (ع) قائم المنتظر (عج) اوصیاء و حجت خداوند تبارک و تعالی بر من و همه ی خلائق خداوند تبارک و تعالی هستند. اما بعد از اقرار به وحدانیت خداوند یکتا و نبوت رسول الله و وصایت ائمه اطهار (علیهم السلام) با بصیرت در راه خدا قدم نهادن و برای خدا از سرزمینم هجرت نمودم تا جهاد در راه خدای تبارم وتعالی را بجای بیاورم و به فریاد خواهی مظلومان بشتابم و به ندای حسین زمانم امام خامنه ای لبیک گفته باشم. و از خدا خواسته ام همچون سیدالشهداء و یارانش آنچه توان دارم قطعه قطعه شهید شوم و اگر شهادتم همراه با اسارت باشه چه بهتر که نشانی از عمه سادات زینب کبری س به یادگار داشته باشم، از خداوند می خواهم جنازه ای ازحقیر باز نگردد و همچون حضرت زهرا (س) بی قبر و نشان باشم و امیدوارم کسی برای جنازه ام که به وطن باز گردد تلاش نکند . اگر هم سفارش ائمه علیهم السلام برای نوشتن وصیت نبود قطعا وصیتی نمی نوشتم اما به دوستان، برادران و خانواده ام سفارش می کنم آنانکه از روی بی بصیرتی و دنیا خواهی سخن گزاف می گویند و ولایت مقام معظم رهبری امام خامنه ایی را قبول ندارند و شهادت مدافعان حرم این امت حزب الله را زیرسوال می برند در تشییع (اگرجنازه ایی بود) وتدفین و یا مراسمات ختم حضور پیدا نکنند وهمینطور می خواهم برایم گریه نکنند به خصوص خواهرانم. خواهران وبرادرانم به تسلیت گویندگان تبریک و تهنیت گویند چرا که من شهیدم و امیدوارم هنگام ظهور و قیام حجت ابن الحسن (ع) بیایم با سپاهی از شهیدان. از خواهرانم میخواهم با حجابشان، اخلاق، و رفتارشان الگوی فاطمی باشند برای دیگران. از پدرم میخواهم در فراغم صبرکند. از دوستانم می خواهم درمراسمات مرا یاد کنند و قطعا درانتظار آنها خواهم ماند و اگر جنازه ایی داشتم قطعا غسل و کفنم نکنید با لباس رزم دفنم کنید و مجدداً می گویم اگر پس از اسارت شهید شدن جنازه ام را مبادله نکنید. این وصیت برای آنهایی که به حقیر ارادت داشته اند نوشته ام . عباس کردانی 94/10/26 سوریه .حلب.شهرصنعتی شیخ نجار 🕊 @mahman11
🍃 : ۱۳۶۲ 🌷 : بروجن 🌼 : ۲۸ آبان ۱۳۹۶ 🌸 : بوکمال 🌿 : متاهل 🌺 : یک 🌾 : کاردانی الکترونیک 🌹 🌷شهید مدافع حرم علیرضاجیلان اهل بروجن که در شب در عملیات آزادسازی بوکمال به مقام رفیع رسید وی به طور و مدت زیادی در جهاد فی سبیل الله در سوریه حاضر شد این شهید بزرگوار چند ماه پیش در سوریه بود که خبر فوت مادرش را شنید و به ایران آمد اما به دلیل نیاز به حضورش در بعد از ۱۰ روز با پدر، همسر و تنها فرزندش کرده و به یاری هم‌رزمانشان شتافت…علیرضا جیلان بروجنی در هشتمین اعزام خود حسینی شد و به عموی شهیدش () که دقیقا هم نام خودش بود (اسم عموی شهید را بر ایشان گذاشته بودند) و ۳۰ سال پیش در در خوزستان آسمانی شده بود پیوست.🌷 🕊 🌹 @mahman11