#گلى_گم_كرده_ام....
🌷پيرمردى در منطقه بود. پسرش در عمليات كربلاى پنج مفقود شده بود. كار مربوط به مفقودين را من پيگيرى مى كردم. با اين كه وضع پسرش را مى دانستم گفتم بيا برويم بيمارستان هاى اهواز و تعاون را با هم ببينيم. بعد از آن گفتم سرى هم به معراج شهدا بزنيم.
🌷گفت: از اول هم گفتى برويم بيمارستان فهميدم منظورت چيه! با پيرمرد رفتيم داخل سردخانه و شروع كرديم به دقت شهدا را وارسى كردن. بنده خدا همان طور كه نگاه به بدن شهدا مى كرد با خود زمزمه مى كرد. "گلى گم كرده ام مى جويم او را" و اشك مى ريخت اكثر افرادى كه دنبال عزيزانشان بودند تحت تاثير او قرار گرفته بودند و گريه مى كردند.
راوى: رزمنده دلاور محسن براسود
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات