eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
9.4هزار دنبال‌کننده
18.3هزار عکس
7هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی با صلوات آزاد»
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 🌱من مورم و عطای سلیمانم آرزوست. 🌱دل‌خسته‌ام، باغ گلستانم آرزوست. 🌱باشد ظهور یوسف زهرا، بهشت من! 🌱دیدار مهدی صاحب زمانم آرزوست 🤲✨ 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الفَرِیدُ...🤚🌺 🌱سلام بر تو ای یگانه دوران و ای همنشین ‌تنهایی! سلام بر تو و بر روزی که جهان با قدومت آباد خواهد شد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس 🤲 (ارواحنا له الفداه)💚
🔰 | 💠همیشه با دو سه نفر میرفت گلزار شهدا قدم به قدم که میرفت جلو، دلتنگ تر از قبل میشد، دلتنگ شهادت، دلتنگ رفقای شهیدش.... کنار قبور می ایستاد و رازهای مگویش را به یارانش میگفت. جنس نجواهای فرمانده را نشنیده هم میشد فهمید. نجواهایی از جنس دلتنگی، جاماندگی و دلواپسی .حاجی بین قبر ها راه میرفت مینشست و خلوت میکرد بعد رو میکرد به ما و میگفت:《قرآن همراهتون هست؟》 اگر بود که سوره حشر را میخواند و اگر هم نبود از توی موبایل برایش می آوردیم این عادت حاجی بود باید سوره حشر را سر مزار شهدا حتما میخواند.. 💖
🌹پدرش کارمند بانک بود و طبق قوانین حکومت شاه باید محاسن خود را از ته می تراشید. روزی امیرعباس رو کرد به پدر و با زبان شیرین و کودکانه اش گفت: «بابا نمیشه ریشتونو نتراشین؟» پدر خم شد و با ملاطفت بوسه بر موهای او نشاند. - تو به ریش من چه کار داری پسرم؟؟ امیر سرش را بالا گرفت تا بتواند با چشم های پدر حرف بزند. 🌹- آخه وقتی ریش تونو میتراشين و میرین بانک، پولی که برامون می یارین حرومه... بعدشم فرشته ها به خونه مون نمی‌یان. روز بعد که همسرم به خانه آمد ماشین اصلاحی با خودش آورد که ریش او را از ته نمی تراشید. " " راوی مادر
چند روز بعد از عملیات؛ یک نفر رو دیدم که دستش کاغذ و خودکار گرفته بود..! هرجا می‌رفت همراه خودش می‌بُرد از یکی پرسیدم: چشه این بچه؟ گفت: آرپی جی زن بوده توی عملیات اونقدر آرپی‌جی زده که دیگه نمی‌شنوه ..! باید براش بنویسی تا بفهمه ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بشکند دستی که ویران کرد این گلخانه را در عــزا بنشاند او شمـع و گل و پـروانه را بشکند دستی که هتـک حرمـت این خانـه کرد شیعه را سوزاند و خون در قلب صاحبخانه کرد 🥀 💔 (ع) 🖤
⭕️ شهیدی که یک تنه جلوی ۴۰ داعشی ایستاد 🔴«اگر نبود، جاده بوکمال به دست داعش می‌افتاد و به دنبال آن شهر بوکمال نیز سقوط می‌کرد.💢 ⚠️‼️او به تنهایی با ۴۰ تن روبه‌رو می‌شود و پس از به هلاکت رساندن ۳۷ نفر از آن‌ها، فشنگ‌هایش تمام می‌شود. به سوی او حمله می‌کنند تا اسیرش کنند، اما این بار با سرنیزه دفاع و دو نفر دیگر را مجروح می‌کند و در نهایت به شهادت می‌رسد. شهید پرهیزگار متولد ۱۳۶۵ و نخستین شهید مدافع حرم شهرستان خفر در استان فارس است. او ۲۰ آذر ۹۶ در سوریه به شهادت رسید و هیچ‌گاه دومین پسرش را ندید.»😞
🔰 | 📍گردانِ نماز شب‌خوان‌ها... 🔹صدام، پس از آنکه فاو را از دست داد، بار دیگر شهر مهران را اشغال کرد تا اثر روانی شکست در عملیات فاو را کم کند.فرماندهان، با طراحی عملیات کربلای یک تصمیم گرفتند مناطق اشغال شده را پس بگیرند. در این عملیات، ارتفاع قلاویزان، اهمیت ویژه ای داشت.ارتش بعث از روی قلاویزان بر روی شهر مهران تسلط کامل داشت و آن را به دژی مستحکم و نفوذناپذیر تبدیل کرده بود.فرمانده قرارگاه کربلا، توی جمع فرماندهان می‌گوید «چه کسی برای گرفتن ارتفاع قلاویزان نیرو می‌گذارد؟». 🔹قاسم سلیمانی بلند می‌شود و می‌گوید: «ما دو گردان داریم که نیروهایش خوب اشک می‌ریزند؛ همه نماز شب می‌خوانند و رابطه‌شان با خدا قوی است؛ آنها می‌توانند قلاویزان را آزاد کنند.»! آن دو گردان از لشگر ثارالله، همراه نیروهای دیگر لشگرها، در نبردی سنگین که ده روز طول کشید، با تصرف ارتفاعات قلاویزان، و در نهایت، با پیروزی کامل، شهر مهران را برای همیشه آزاد کردند. 🔹شهید حجت الاسلام عبدالله میثمی - نماینده حضرت امام(ره) در قرارگاه خاتم‌الانبیاء - وقتی شنید چنین حرفی زده، به لشگر آمد ببیند رمز روحیه‌ی این گردان ها چیست.دید توی هر گردانی، ده طلبه‌ی رزمنده هست! حاج قاسم سلیمانی توجه داشت که برتری، با ایمان، اخلاص، نماز شب و اشک و ارتباط با خدا اتفاق می‌افتد. 📚خبرگزاری حوزه به نقل از کتاب "حاج قاسمی که من می‌شناسم"، علی شیرازی، صفحه 95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
'' 🕊 بحث شھادت بود. از او پرسیدم قصدش این است!؟ ابراهیم گفت: چون مادر سادات قبر ندارد نمیخواهم مزار داشته باشم...!🌿 آخَر روزے شــٓیعــِہ براے شمـٰا حـَـــرمْ میـسٰازه...
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 | قدرشناسی 🔺 روایتی از دیدار روز گذشته کارگران با رهبر انقلاب 🏷
💌 ▫️رفته بود قبرستان بقیع. از حضرت زهرا (سلام الله علیها) خواسته بود که وقتی شهید شد، مزارش مثل حضرتش بی نشان باشد. 🔸دو سال بعد وقتی در عملیات والفجر هشت شهید شد. پیکرش در منطقه ماند. شهید خرازی فرستاد دنبالش. منطقه را آب گرفته بود. هر چه گشتند خبری نشد، باورش نشد. خودش هم آمد باز خبری نشد که نشد. 🔹همان قبرستان بقیع حاجتش بر آورده شده بود. 📚 خط عاشقی ۲
این شهید بزرگوار حدود ده سال بعد از شهادتشون پیکر مطهرش برگشت و در گلستان شهدای اصفهان نزدیک قبر شهید والامقام آرام گرفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 شهـــید مرتضی آوینی: چه جنگ باشد و چه نباشد راه من و تو از کربلا می گذرد.  باب بسته شد باب  (مبارزه با نفس) که بسته نیست
🌷گفت،‌من‌یقین‌دارم‌فردا‌شهیدمیشم برای‌اینڪه‌جنازم‌روی‌زمین‌نمونہ با‌ماژیک‌ڪف‌پام‌اسممو‌نوشتم ترڪش‌خمپاره‌سرش‌را‌برداشت... از‌کف‌پاش‌شناسایی‌شد
🔰 🌟:《خداوندا! این تو هستی که قلبم را مالامال از عشق به راهت، اسلامت، نظامت و ولایت قرار دادی. خدایا! تو خود می دانی که همواره آماده بوده ام آن چه را که تو خود به من دادی در راه عشقی که به راهت دارم نثار کنم. اگر جز این نبودم آن هم خواست تو بود.》
وقتی جنگ شیرین می‌شد! با بستنی‌های حصیری‌ خاطره ...
📌ماجرای دو کاری که حاج قاسم دوست داشت بعد از بازنشستگی انجام دهد، چه بود؟ ✍محمدعلی ایران‌نژاد، از همرزمان شهید سلیمانی:یک روز با هم برای مراسم ترحیم پدر آقای محسنی، از دوستان مشترک‌مان داشتیم به روستایی در بافت می‌رفتیم. در مسیر گفتم: حاجی فکر می‌کنی کاندیدای نماینده مجلس یا ریاست جمهوری شوی؟ گفت: اگر بخواهم کاندیدا شوم، هر کاری برای خدا کردم، باید تابلو کنم. من هیچ وقت کاری را که برای خدا کرده‌ام، تابلو نمی‌کنم. گفتم: روزی که بازنشسته شوی، حاضری باز به روستا برگردی و خارج از هیاهوی مسؤولیت‌ها به روش سنتی و قدیمی زندگی کنی؟ گفت: اگر به بازنشستگی برسم، ۲ کار خواهم کرد؛ دوست دارم قرآن را حفظ کنم و بعد هم خاطراتم را بنویسم.حاج قاسم، آیات بسیاری را حفظ بود و در صحبت‌هایش از آیات الهی استفاده می‌کرد. علاوه بر آن، روزانه خاطراتش را می‌نوشت و جزئیات هم در آن می‌آورد ❤️ 🌷 سلیمانی
نَفْس خود را خاک کردند تا پاک شدند خاکی‌ها ...