شهید حاج قاسم سلیمانی:
این توجه را هم داشته باشید. امام اطمینان دادند، فرمودند؛ من با اطمینان میگویم اسلام ابرقدرتها را به خاک مذلت خواهد کشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدوده خود را یکی پس از دیگری برطرف و همه سنگرهای کلیدی دنیا را فتح خواهد کرد. این بشارت است برای ما، این سکینهای است برای ما، امام فرمودند من با قاطعیت به جهان اعلام میکنم. اگر جهان خواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند ما در مقابل دنیای آنها خواهیم ایستاد و تا نابودی تمام آنان از پای نخواهیم نشست، یا همه پیروز میشویم یا به پیروزی بالاتری که شهادت است. نائل میشویم.
@mahman11
" باید به خودمان بقبولانیم
که در این زمان به دنیا آمدهایم
و شیعه هم به دنیا آمدهایم که
مؤثر در تحقق ظهـور مولا باشیم و
این همراه با تحمل مشکلات ، مصائب ،
سختیها ، غربتها و دوریهاست
و جز با فدا شدن محقق نمیشود ..."
#شهید_محمودرضا_بیضایی
@mahman11
بخشی از وصیت نامه شهید سلیمانی:
🔹بدانید جمهوری اسلامی حرم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرمها میمانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمیماند، نه حرم ابراهیمی و نه حرم محمّدی.
@mahman11
🌹آنان که زمستان را از پشت پنجره دیدهاند و گرسنگی را فقط در کتابها خواندهاند، نخواهند توانست نمایندگانی شایسته برای دفاع از حقوق مردم باشند....
شهید #محمد_حسینی_بهشتی
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و اینک آنها آمده اند..
با سادگی و تواضع
بی تکلف و صمیمی
این راهی است که قاسم را به سوی جاودانگی و حیات عندالله می برد..
صحنه های شگفتی است. حاج قاسم و احمد کاظمی و دیگر سرداران سپاه. با نوای دل انگیز روایت فتح. نوستالژی عجیبی است.
@mahman11
"رمان #اسطورهام_باش_مادر💞
#قسمت_چهل_وپنم
همان شب، بخاطر دل احسان، رها همه را دور هم جمع کرد.مادر که باشی، نگاه بی تاب میوه دلت را میشناسی!
شرم نگاه های احسان، باعث شده بود مهدی حسابی اذیتش کند. زینب سادات در میان این همه شور و شوق خانواده، سعی در پنهان کردن خود از احسان داشت، احسانی که همیشه نگاهش دنبالش بود و میدانست او کجاست. بعد خجالت میکشید سر به زیر می انداخت. دوباره با حرکت زینبش، نگاهش او را دنبال میکرد و دوباره شرمگین به خود می آمد.
آنقدر این روند ادامه داشت که صدرا گفت: ز ینب جان عمو، بیا بشین!
این پسر چشماش چپ شد بس که دنبال تو گشت!
همه خندیدند و زینب سادات سرخ شد از شرم و نشست و چقدر این
شرم به چهره معصوم زینبش می آمد...
بعد از شام بود که سیدمحمد جعبه ای مقابل زینب سادات گذاشت و گفت: این هم از آخرین امانتی!
زینب سادات نگاه پر از تعجبش را به سید داد و سیدمحمد ادامه داد:
بازش کن.
زینب سادات جعبه را در دست گرفت و باز کرد. در جعبه را گشود.
نگاهش به جعبه بود. سکوتش طولانی شد. احسان نگران بود.
اما زینب سادات بغض داشت.
نگاهش به انگشتر عقیق ارمیا بود. به حلقه ساده مادرش. نامه که نمونه ای از آن، در کمد خودش هم بود و در نهایت، انگشتر بزرگ و پر زرق و برق داخل جعبه که اصلا برایش آشنا نبود. انگشتر را در دست گرفت. همان که آشنا نبود.به عمو جانش گفت: همه رو شناختم جز این!
درد را در چهره عمومحمدش دید وصدای پر بغضش را شنید: حلقه مادرت! داداشم براش خرید!پدرت، سیدمهدی!
قطره اشک اجازه نگرفت و از چشم زینب سادات چکید. پشت سرش قطره ای دیگر. نگاه زینب سادات روی انگشتر رفت و به دقت به آن نگاه کرد. دنبال عاشقانه های آیه و سیدمهدی بود. دنبال لبخند روزی که آن را خریدند.
زیر لب گفت: چرا هیچ وقت ندیدمش؟
سیدمحمد توضیح داد: روز عقد آیه و ارمیا بود که این رو از دستش در آورد و به مامان فخری داد تا برای تو نگهداره. آیه این رو پسندید و سیدمهدی خرید.
زینب سادات نگاهش روی انگشتر ساده مادرش افتاد. همان که ارمیا خریده بود. همان که ساده بود. همان که برای آیه، نشان از قلب بزرگ ارمیا داشت!
سایه گفت: اگه دوست نداری استفاده کنی اشکالی نداره. هم ما، هم آیه درک میکنیم.
زینب سادات سرش را به طرفین تکان داد و گفت: مساله این نیست.
به ایلیا نگاه کرد و گفت: ایلیا بیا اینجا!
ایلیا از کنار محسن و مهدی بلند شد و کنار زینب سادات نشست.
زینب سادات حلقه سنگین را به سمت ایلیا گرفت: این برای تو باشه؟
دوستش داری برای همسرت؟
ایلیا سرخ شد و گفت: این چیزا چیه میگی؟ چه ربطی داره؟مال تو هستش.
زینب سادات گفت: اگه مامان بود، اینو میداد به عروسش. چون میدونه من طلاهای بزرگ دوست ندارم.
بعد انگشتر ارمیا را برداشت و گفت: تصمیم گیری برای این با تو هست.
سیدمحمد گفت: اون حلقه پدر توبود.مادرت براش گرفت. بعد از شهادتش دست مادرت موند تا روز عقد که داد به ارمیا. ارمیا گفت امانت دستم هست تا بده به همسر تو!
زینب سادات گیج شد: مال بابا مهدی بود؟
تایید درون چشمان سیدمحمد برایش کافی بود.به احسان گفت: پس این مال شماست، البته اگه دوست ندارید لطفا بگید.
احسان بلند شد و انگشتر عقیق را گرفت و در انگشت حلقه اش کرد.
کاملا اندازه بود.
احسان: اندازه است! ممنون که منو لایق دونستید.
زینب سادات پاکت را به سمت احسان گرفت: این هم مال شماست. نامه بابا مهدی برای دامادش.
🌷نویسنده:سنیه منصوری
ادامه رمان
@mahman11
🤲خدایا! تو را سپاس که مرا صلب به صلب، قرن به قرن، از صلبی به صلبی منتقل کردی و در زمانی اجازه ظهور و وجود دادی که امکان درک یکی از برجستهترین اولیائت را که قرین و قریب معصومین است، عبد صالحت خمینی کبیر را درک کنم و سرباز رکاب او شوم. اگر توفیق صحابه رسول اعظمت محمد مصطفی را نداشتم و اگر بیبهره بودم از دوره مظلومیت علیبنابیطالب و فرزندان معصوم و مظلومش، مرا در همان راهی قرار دادی که آنها در همان مسیر، جان خود را که جان جهان و خلقت بود، تقدیم کردند.
❤️#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی❤️
#شبتون_شهدایی_
@mahman11
❣ #سلام_امام_زمانم❣
سلام ای یاردور ازما نشسته..
سلام ای بدترازما دل شکسته..
سلام ای آشناهمچون غریبان
سلام ای مرهم وداروی دردم
سلام کردم بگم خوب نیست جدایی
سلام کردم نگی دریادما نیست.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
@mahman11
📌 رزمنده ای که هیچگاه خاک جبهه را ترک نکرد.
🔹 #سردار_شهید_حاج_حبیب_جنتمکان
متولد یکم فروردین ۱۳۴۰ در منطقه چنیبه سفلی اهواز در خانواده مذهبی به دنیا آمد.
◇ همیشه در راهپیمایی ها شرکت می کرد در زمان پیروزی انقلاب ۱۷ سال داشت، با تشکیل کمیته انقلاب اسلامی به عضویت این نهاد درآمد، ۱۹ ساله بود که جنگ شروع شد از شروع تا پایان جنگ در جبهه حضور داشتند.
◇ بیشتر عمر گرانبهای خود را در میدان های رزم مشغول به خدمت بودند و به قول همسرش باید پرسید: که حاج حبیب چند بار به خانه آمد نه این که پرسیده شود چند بار به جبهه رفتند؟! و همیشه در بین همکارانش معروف بود به «پیک جنگ» و خبر از جنگ می آورد.
◇ وی در عملیات های مختلفی شرکت داشتند. همچنین در تیپ امام حسن(ع) و در گردان امیرالمؤمنین(ع)، جعفرطیار(ع) و در بیشتر یگان خوزستان حضور داشتند.
◇ از راویان و جانبازان دفاع مقدس بود و همراه با کاروانهای راهیان نور به مناطق عملیاتی می رفتند. و بسیار تاکید داشتند که باید واقعیت های جنگ را به مردم بگوییم.
◇ در مجموع ۹ بار مجروح شدند و ۴۵ درصد جانبازی داشت، یک ریه و یک کلیه این شهید از کار افتاده بود و در مجموع کمر ایشان ترکش داشت و نمی توانست راحت بنشید.
◇ حاج حبیب، بعد از جنگ با وجود این که مجروح بود و جسم بیماری داشت هیچ وقت آرام و قرار نداشت و هرجا که لازم می دید حضورش موثر است به آنجا می شتافت و ایفای نقش می کرد.
◇ با شنیدن خبر حمله داعشیان سفاک به عراق در آنجا به صورت داوطلبانه حضور می یابد و با حضور در لشکری که زیر نظر عتبات بود تجربیات خود در دفاع مقدس را در دفاع از اسلام به کار می بندد.
◇ سرانجام وی در منطقه بیجی استان صلاح الدین عراق در حین انجام ماموریت در روز پنجشنبه ۲۷ فروردین سال ۹۴ با بمب و تله های انفجاری کنترل از راه دور گروهک داعش به شهادت رسیدند.
◇ پیکر مطهرش شب تا صبح در حرم حضرت عباس(ع) بود که به گفته مسئولین عتبات برای هیچ شهیدی این چنین سابقه ای به یاد ندارند.
◇ در بین الحرمین مردم عراق و زائران ایرانی تشیع باشکوهی برای ایشان برگزار کردند و سرانجام روز دوشنبه(۳۱ فروردین) پیکر مطهر این شهید بزرگوار در بهشت آباد اهواز در کنار همرزمان شهیدش به خاک سپرده شد.
#رزمنده_دیروز_مدافع_امروز
#شهید_حاج_حبیب_جنتمکان
@mahman11
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
#جهاد_و_شهادت
✨امام صادق علیهالسلام فرمودند:
هر کس از شرکت در جهاد شانه خالی کند خداوند لباس فقر و مذلّت در معیشت و از دست دادن دین و ایمان را بر تن او خواهد پوشاند.✨
#التماس_دعا_برای_ظهور
@mahman11
🌹«آهــای بسـیجی !
خـوب گـوش کـن چـه می گـویـم؛
من می خواهم به تو پیشنهاد یک معامله ای بدهم که در این معامله، سرت کلاه برود!
منِ دستغیب، حاضرم یکجا، ثواب هفتـاد سال نمازهای واجب و نوافـل و روزه هـا و تهجدها و شب زنده داری هایم را بدهم به تـو !
و در عـوض، ثواب آن دو رکعت نمـازی
را که تو در میدان جنـگ، بدون وضـو، پشت به قبـله، با لباس خـونی و بدن نجـس خوانده ای، از تـو بگیـرم؛
آیـا تـو حـاضر به چنـین معـامله ای هستی؟!»
🌹 شهـید محـراب آیت الله سید عبدالحسین دسـتغیب
@mahman11
🌹به یاد سردار بیسر عملیات کربلای۵
پدرش روایت میکند: نصف شب از صدای ناله نماز شبش از خواب بیدار شدم. میان گریههایش
میگفت:خدایا اگر شهادت را نصیبم کردی،
می خواهم مثل امام حسین (ع) بی سر
و مثل حضرت عباس(ع) بیدست باشم.
وقتی پیکرش را آوردند نه سر داشت و نه یک دست
گویا آن شب خدا میشنیدش...!!
#شهید_سردار_ماشاالله_رشیدی
#فرمانده_گردان_سیدالشهداء
#لشکر۴۱_ثارالله
@mahman11
🌹به یاد شهدای گمنام بروجرد پاسدار سلحشور سپاه اسلام
بسیجی باصفا و مخلص #شهیدمحمدارجمندی -عضو گردان زرهی الحدید
🌹حقیقت دین اسلام در شریعت ظهور یافته است ، اما کدام شریعت؟ نماز و روزه و زکات و حج و انفاق و امر به معروف و نهی از منکر می توانند مبدل به صورت هایی شوند که درونشان اضداد خویش را پنهان کرده باشند، چنان که حج اگر به قصد چرخیدن بر گرد خانه سنگی انجام شود بت پرستی است و یا رجم شیطان هنگامی تحقق خواهد یافت که به فرمایش آن مظهر روح اللهی بشر، رجم شیاطین واقعی که آمریکا و اعوانش را نیز شامل میشود وقوع پیدا کند. خوارج نیز با انتساب به ظاهر شریعت شمشیر بر فرق سر باطن شریعت _ که مولا علی باشد _ کوبیدند. پس ولایت باطن شریعت است و اسلام آوردگان باید میزان را در تبعیت از ولایت بجویند، نه طول رکوع و سجود و زخم پیشانی، که خوارج نیز این همه را داشتند.( 🌹#شهیدآوینی)
@mahman11
🌹زمان، ۲۲ تیرماه سال ۱۳۶۱ است...
🌹مردهایی در تصویرند، همگی با سربند قرمزِ «نصر من الله و فتح قریب» دو نفرِ پشتی کنجکاوند! تا حدی که زل زدهاند به دوربین، اما نوجوان کنارشان، نگاه به نقطهای دیگر دارد مظاهری (همان اسمی که روی لباسش نوشته شده) باید تویِ کوچهها و پسکوچهها درحال بازی باشد، چه چیـزی او را به دارخوین کشانـده ..!! جز جنگیدن برایِ وطن؟
اینجا بارها توسط دشمن
مورد حمله هوایی قرار گرفت...
عکاس: محمدرضا شرفالدین
#نوجوانان
#دفاع_مقدس
#جنگ_به_روایت_تصویر
@mahman11
🌹 ۱۶ سال از شهادت عماد مغنیه گذشت؛ «حاج رضوان» فرزند دو انقلاب
♦️عماد مغنیه که به «مرد سایه» مقاومت شهرت داشت، از نظر سیاسی و جهادی، فرزند دو انقلاب یعنی انقلاب اسلامی ایران و انقلاب فلسطین بود.
♦️حاج رضوان بیشترین تعداد عملیات علیه رژیم صهیونیستی را در جهان به نام خود ثبت کرد.
♦️شهید عماد مغنیه به «مرد سایه» در مقاومت اسلامی شهرت داشت و بسیاری او را مغز متفکر حزبالله قلمداد میکنند.
♦️شهید مغنیه پس از اجرای موفق چند عملیات به عنوان فرمانده گارد حفاظت مقامات بلندپایه حزبالله منصوب و پس از آن به عنوان مسئول عملیات ویژه حزبالله انتخاب شد.
♦️عماد مغنیه در پی انفجاری در منطقه کفرسوسه دمشق در ۲۳ بهمن ۱۳۸۶ به شهادت میرسد.
♦️ هشت گوی آهنین به بدن وی اصابت کرده بود. یکی از گویهای آهنین به چشمش اصابت کرده و از پشت سرش بیرون آمده بود. او بلافاصله جان خود را از دست داده بود.
♦️«یوسی کوهن» که سابقه ای ۳۰ ساله در موساد دارد و کارکنان موساد از او به عنوان نابغه ترور و مغز متفکر طراحی عملیات های تروریستی نام میبرند، فرمانده ترور عماد مغنیه بود.
@mahman11