شهیدانه
⚡️⚡️داستانی از شهید غلامعلی پیچک
🥀یه پسر بچه بود به نام غلامعلی پیچک که بعدها شد فرمانده عملیات غرب کشور و طوری شهید شد که برایش دو مزار درست کردند مامانش از بقالی سر کوچه برایش بستنی خرید. پسربچه بستنی را تو آستینش قایم کرد آورد خونه.مامانش میگفت وقتی رسیدیم خونه رو کرد بهم وگفت: مامان بستنی آب شد ولی دل بچه های تو کوچه آب نشد.
🥀حالا آدمهای این مملکت بعضی هامون به جایی رسیدیم که عکس خانه ها .نوشیدنی ها و لحظه لحظه سفره مهمانی و سفره یلدا ومیوه های نوبرمون رو می فرستیم اینیستا و....
برامون فرقی نمی کنه مخاطبمون داره یا نداره .گرسنه ست یاسیره ....
🇮🇷 منبع : کتاب فاتحان قله های عاشقی ناصر کاوه🇮🇷
@mahman11
🌹سنت لایتغیر خداوند این است كه مؤمنین را در كورهی شداید و بلایا آنهمه بگدازد تا كارآموخته شوند و استقامت پیدا كنند.
#شهید_آوینی_
#شبتون_شهدایی_
@mahman11
#سلام_امام_زمانم 💚
دل آمده از غمت به جان #ادرکنی
جان آمده بر لب الأمان ادرکنی
ترسم که #بمیرم و #نبینم رویت
#یا_مهدی صاحب الزمان ادرکنی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج_
@mahman11
#شهید_سیدرضا_طاهر ❤️
يك جهان شعر سرودم
كه بفهمي تنها
محض لبخندِ تو شاعر
شده ام خوش انصاف
#صبحتون_شهدایی🌷
@mahman11
زیارت نامه شهداء
بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم.
سلامبرشهدا ✋
@mahman11
🌹 #سردار #شهید حسن رسولی آسیابی ( #جانشین #گردان در واحد #تخریب لشکر ۲۵ کربلا ) #شهادت : ۱۴ #اسفند ۱۳۶۵ #شلمچه:
.
📩 پروردگار من، به نظرم میآید در درگاه تو در روز محشر ایستادهام. آخرش چه دارم که بگویم. به من میگویی بندهی من، ای غرق در گناه، در دنیا چه کردی. و من فقط میلرزم و در انتظار رسیدن علی هستم تا مرا شفاعت کند. خداوندا میگویند که شهدا حق شفاعت دارند. ای خدای من، واقعاً تو چطور بر این بنده گنهکارت حق شفاعت میدهی آخر چقدر تو رحیمی.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
@mahman11
🌹همسایه مان عروسی داشت.صدای موسیقی و کف و سوت شان محله را برداشته بود.آماده می شدم بروم.محمد داشت نگاهم می کرد.سرش را به نشانه تاسف تکان داد.لبخند تلخی زد و گفت:مادر!واقعا می خوای بر توی همچین مجلسی!
گفتم:خب،دعوت مون کردن. مگه تو نمیای؟صدایش محکم تر شد و گفت:محاله پام رو تو مجلس گناه بذارم!
از جایش بلند و رفت داخل اتاق.توی آن هوای گرم مرداد ماه در را هم بست تا صدا وارد اتاق نشود.
شب از نیمه گذشته بود که برگشتم.در اتاق هنوز بسته بود.رفتم و آهسته باز کردم.نگاهم بهش افتاد.گوشه اتاق خوابش برده بود.صورتش خیس عراق بود و مفاتیح هم کنارش باز....
🔰راوی:مادر شهید محمد طاهری
📚کتاب "خودسازی به سبک شهدا"
@mahman11
🌹 همیـشه بشــاش و خنــدهرو بـود.
انرژی خاصی در صورتش موج میزد و لبخندی که همیشه همراهش بود، حتی در قبر هم از او جدا نشد. مجموعهای از خصلتهای اخلاقی و ایمانی، که از مکتب سـیدالشـهدا (ع) تغذیه میشد.
🌷 اهتمام زیادی به نماز و مخصوصاً نماز شب داشت. همیشه سوره واقعه را تلاوت میکرد. از صله رحم بسیار سخن میگفت و به آن عمل میکرد. همیشه فانی بودن دنیا را به خود و اطرافیان تذکر میداد و میگفت که: «باید از لذتهای این دنیــای فــانی هم فاصله بگیریم.»
🌷 شخصیتی دوستداشتنی که نزد همگان مجبوب بود و هرکس چهره زیبای این شهید را میدید، به عشق و محبت در ایشان نسبت به خدا و مسیر شهادت پی میبرد.
🌷 شهـید وسـام، علاقه خاصی به امام خامنهای داشت؛ علاقهاش به ایشان طعم دیگری داشت.
◽️راوی: همسر شهـید مقاومت لبنان
#شهید_سید_وسام_شرف_الدین
#از_شهدا_بیاموزیم
@mahman11
🌹 خاطره اي از غيرت و مردانگي شهید عباس دوران :
🔹صبح روز اول آذرماه ۱۳۵۹ در اقدامي بي سابقه براي تقدير وتشكر از شجاعت ها وشهامت هاي او در بيش از۵۰ ماموريت جنگي خطرناك،بلوار منتهي به منطقه هوايي شيراز را به نام او كرده وحواله يك قطعه زمين را به او دادند. او درباره اين مراسم نوشت:" غرور وشادي را در چشمهاي همسرم ديدم،خانواده ام نيز خوشحال بودند.حواله زمين را كه دادند دستم، فقط به خاطر دل همسرم گرفتم وبه خاطر او ومردم كه اين همه محبت دارند وخوبند پشت تريبون قرار گرفتم، ولي همين كه پايم به خانه رسيد، ديگر طاقت نياوردم. حواله را پاره كردم وريختم زمين.يعني فكر مي كنند ما پرواز مي كنيم و مي جنگيم تا شجاعت هاي ما را ببينند وبه ما حواله خانه وزمين بدهند؟!" ما برای وطن و ناموس و دینمون می جنگیم نه حواله !
🌹کجایند مردان بی ادعا....
@mahman11
🌹دل را سپردهایم به عشقش که قرنهاست
بنیانگذار وحدتِ دلها محمّد است ...🌹
#لبیک_یارسولالله
#سپاهیان_محمدﷺ
#دفاع_مقدس
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹شنیدن این خاطره ۲ دقیقه ای رو از دست ندید
♦️خاطره ای شنیدنی از زبان نوجوان چهارده ساله در دفاع مقدس
❤️وقتی جعبه مهمات رو باز کردم فقط گریه کردم....
✍این خاطره رو همه به خصوص مسئولانی که برای کسب قدرت و پول و دنیا از هم سبقت میگیرند باید روزی ده بار گوش کنند.
شهدا از همه چیزشون گذشتند حتی از لذایذ حلال دنیایی و الان شماها بخاطر اون از خودگذشتگی ها در چنین جایگاهایی تکیه زدید.
👈 البته اگر بعضی ها بفهمند.
@mahman11
37.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 محمد و احمد یوسفی...محمد سال ۱۳۶۱ تو خرمشهر بشهادت رسید ؛ احمد هم سال ۱۳۶۵ تو گردان صاحب الزمان لشکر ویژه ۲۵ کربلا بود و شونزده سالگی تو شلمچه بشهادت رسید.
.
🕊محمد کبوتر داشت ،به احمد سفارش کرد داداش مراقب کبوترام باش ، من از جبهه برات فشنگ میارم...محمد که شهید شد کبوتراش اومدن بالا سر تابوتش.مادر میگفت : هر سال سالگردشون که میشد کبوترها می اومدن...
.
🎥 #کلیپ #دیدار با #مادر #شهیدان احمد و محمد یوسفی برنتی_#مازندران،روستای #برنت.
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
@mahman11
به رغم مدعیانی که منع عشق کنند
جمال چهره تو حجت موجه ماست
@mahman11
🔰در مکتب حاج قاسم
دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم... برای آن طفل وحشتزده بیپناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچهبهسینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است، بجنگم.
(فرازی از نامه شهید حاج قاسم سلیمانی به دخترش فاطمه)
@mahman11
🌹 سردار شهید کیامرث احسانی از لشکر ویژه ۲۵ کربلا _شهادت شلمچه ۱۳۶۵:
.
📩 خدایا! گناهانم مرا به قدری در تنگنا قرار داده که قدرت تعقل و اندیشیدن و تفکر در راه تو را از من سلب کرده و راهی جز جهاد در راه تو و شستن گناهانم در حمام خون میدان جنگ برای من نیست. آخر تو خود گفته ای آنان که از خود هجرت کرده اند و از دیار خویش بیرون شده، در راه خدا رنج کشیدند و جهاد کرده و کشته شدند. همانا بدی های آنان را در پرده لطف خود می پوشانیم و نیز خود گفته ای، آنان که در راه خدا کشته می شوند، هیچ ترس و اندوهی از گذشته خود نداشته باشند...
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
@mahman11
يک روز استاد توی کلاس درس گفت:
تمام عضله های بدن
از مغز دستور میگيرند.
اگر ارتباط مغز با اعضای بدن قطع
شود، حرکت و فعاليت آنهامختل می شود و اگر هم واکنش داشته باشند، غير ارادی و نامنظم است.
يکی از دانشجويان که سن بيشتری نسبت به بقيه داشت و همواره خاموش بود ، بلند شد و گفت:
ببخشيد استاد! وقتی
ترکشِ توپ سرِ رفيقِ من را
از زير چشم هايش برد، زبانش
تا يک دقيقه الله اکبر می گفت!
برگرفته از: شمیم یار ۹۲
#شهيد_جواد_حاجی_خداکرم
@mahman11
شهید مدافع حرم محمدحسین خفانی🌻
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
تاریخ ولادت: ۱۳۶۰
محل ولادت: اهواز
تاریخ شهادت: ۱۳۸۳
مزار: قطعه شهدای وادی السلام _نجف
@mahman11
❣روایت یکی از اولین شهدای مدافع حرم
💐🍃 شهید محمد حسین خفانی
ایشان متولد ۱۳۶۰ از شهر اهواز هستند که در پی هتک حرمت حرم امیرالمومنین(ع) توسط اشغالگران آمریکایی در سال ۱۳۸۳، خود را به جمع مدافعان حرم از شیعیان عراق می رساند و پس از یک نبرد حماسی و ماندگار به شهادت می رسد و پیکر مطهرش در قطعه شهدای قبرستان وادی السلام به خاک سپرده میشود.
🌹🍃مادر بزرگوار این شهید می گوید:
زمانی که پسرم به دنیا آمد، شش روز بیشتر نداشت که پدرش به رحمت خدا رفت و من او را با زحمت فراوان، اما با نشاندن مهر و عشق اهل بیت(ع) درک جانش بزرگ کردم.
☘پسرم ارادت فراوانی به ائمه اطهار داشت و همیشه در گرما و سرما، در مراسم عزاداری اهل بیت(ع) پابرهنه حاضر می شد و خالصانه به اهل بیت خدمت می کرد.
۲۲ سالش که شد، دختری از اقوام را برای او انتخاب و عقدشان کردیم.
🌷🍃دو ماه قبل از اینکه برای دفاع از حرم برود، یک روز از خواب که بیدار شد، حال عجیبی داشت و گفت: «مادر! من خواب حضرت علی(ع) را دیدم که شمشیر به دست بود و از یک پلکانی بالا می رفت که هر وقت شمشیر را بلند می کرد، دهتن از مردان می افتادند زمین و به من می گفت: "محمد بیا بالا و نترس" و من هم همینطور از پله ها بالا می رفتم و این پله ها به قدری بالا می رفت که به عرش رسیده بود»♥️
✨این خواب او را بسیار منقلب کرده بود. من هم گفتم خواب خوبی است انشاءالله که خیر است.
یک روز محمد به قصد خرمشهر از من خداحافظی کرد و رفت و بعد از چند روز به من تلفن زد و گفت: «مادر! من در شهر نجف هستم و در گروه مدافعان حرم ثبت نام کرده ام و قصد دارم با دشمنان متجاوز آمریکایی بجنگم.
🌺🍃شهادت حق است و بزرگترین آرزوی زندگی من شهادت در راه اسلام است و اگر اینجا به شهادت رسیدم، در نجف مرا به خاک بسپارید»
وقتی این صحبت ها را شنیدم خواستم او را منصرف کنم؛ ولی او گفت: «حضرت علی با این همه عظمت، شما به من می گویی که اینجا نجنگم؟! من دوست دارم که مدافع حرم امیرالمومنین(ع)باشم» و من دیگر حرفی برای گفتن نداشتم.
🦋🥀مدتی بعد همرزمانش از عراق با من تماس گرفتند و خبر شهادت پسرم را دادند و من تازه تعبیر خواب او را فهمیدم که حضرت علی(ع) خواسته که در رکاب او بجنگد و شهید شود.
@mahman11