🔰 قسمتی از وصیت نامه
گمنام هفتتپه، یار مولا علی، سردار شهید قاسمعلی صادقی پهناب محله
فرمانده تیپ یکم لشکر ویژه ۲۵ کربلا
شهادت: ۱۵ تیر ۱۳۶۴ هورالعظیم
*اگر چنانچه برادرانم، مادرم، زن و بچه ها تقاضای بيجا از شهيد شدن من ، یا سوء استفاده از اين انقلاب بكنند، آنها را واگذار به امام زمان می كنم.*
@mahman11
رسم عشق ؛
این است بین ما
که از مجنون فقط
تکه های استخوان را
سهم لیلا میکند ...
آبان ۱۳۷۴
معراج شهدای تهران
عکاس : حمید داودآبادی
#وداع_همسر_شهید
#شهید_مسعود_تقیزاده
#شهادت_عملیاتوالفجر۴_آبان۱۳۶۲
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
@mahman11
علمدار لشگر رسول الله (ص)
شیعه مولا علی {ع}
عشق ما، سردار جاویدان
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
نمک نشناس نباشیم
بقیه را بگذار وقت تلف کنند
ما باید راه #حاج_احمد را ادامه بدهیم...
امام خامنه ای :
« اگر شهیدان عزیزند، که عزیزترینند
اگر برای ما گرامیند، که گرامیترینند
گرامیداشت آنها به معنای این است که
ما راهشان را ادامه بدهیم
و اهدافشان را دنبال کنیم
دنبال کردن راه آنها یعنی بایستی
اهداف جمهوری اسلامی و ارزش های اسلامی
این پایههای مستحکم و این شاخص های نمایان
که می تواند این ملت را به اوج افتخار دنیوی و اخروی برساند
در نظر داشته باشیم و دنبال کنیم
زن و مرد در این جهت یکسانند
پسران و دختران شهید، برادران و خواهران شهید
و آنهایی که نسبتی با شهید دارند در این جهت یکسانند
هر چه به شهید نزدیکترید، افتخارتان بیشتر
و مسئولیتتان سنگینتر است
کشور مال شماست
کشور مال جوانهاست
آینده مال شماست
آنهایی که رفتند، رفتند
و راهها را گشودند
من و شما که ماندیم
باید از این راههای گشوده
حرکت کنیم
و پیش برویم
اگر آنها
راه را باز کنند و ما بنشینیم
و دست روی دست بگذاریم و تماشا کنیم
این قدرنشناسی و نمک نشناسی است »
#حاج_احمد_متوسلیان 🌷
@mahman11
🦋🕸🕷🦋🕸🕷🦋🕸🕷
#پروانه_ای_در_دام_عنکبوت
#قسمت_پنجاه_و_هفت
عماد رابغل کردم وزار زدم...
عماد هم که انگار به تنها ارزوی عمرش رسیده بود وپناهگاه امنی برای عقده گشایی یافته بود محکم به بغلم چسپیده بود وگریه میکرد,اشکهای من وعماد در هم امیخته بود ,صحنه ای بود که هر سنگدلی را به گریه وامیداشت.با صدای ناریه به خود امدم ومتوجه شدم کلی بچه کوچک وبزرگ دورم راگرفته ومردی داعشی وبااصطلاح اموزگار بچه ها هم انطرف تر مارا نگاه میکرد وبه بچه ها فحش وناسزا میگفت ومیترساندشان تا به سرکلاس بروند.
ناریه:خدا راشکر خواهر...بالاخره گمشده ات رایافتی...بهت گفتم اگر به برادران مجاهد دولت اسلامی,برخورد کرده باشد,جایش امن است.
ناریه نزدیک اموزگار بچه ها شد وکمی باهم صحبت کردند وبعد به سمتم امد وگفت:بیا برویم پیش من که خیلی کار داریم,فیصل هم داخل سوئيت خواب است.
داخل كانكس شديم،عجب بزرگ وجاداربود،از بیرون اصلا اینجور به چشم نمیامد.
یک قالی سه درچهار بعدش حالتی دراورده بودند مثل اوپن اشپزخانه وانطرفش هم یخچالی کوچک واجاق گاز وظرفشویی ودری داخل اشپزخانه بود که احتمالا به حمام ودسشویی باز میشد،در کل جم وجور ومناسب,زندگی یک زوج جوان بود.
باخود فکرکردم عجب دولتهای خبیثی پیدا میشوند که اینچنین امکاناتی فراهم میکنند وازاین حیوانات خون اشام حمایت میکنند,هدفشان ازاینهمه کشت وکشتار چیست؟بی شک اهداف خبیثانه وسیاستمدارانه ای پشت این اعمالشان پنهان شده....
ناریه:بیا بشین سلما جان،راستش تا دوروز قبل این سوئيت را با خواهری دیگر شریک بودم ,اما چون ایشان زوج جهادی یک مجاهد شدند,الان من وفیصل تنها اینجا زندگی میکنیم,اگر قبول کنی به دولت اسلامی خدمت کنی،با مجاهدارشد صحبت میکنم که تووپسرت همینجا پیش خودم مهمان باشید.
البته شاید من وفیصل مهمان توباشیم...یه اقداماتی کردم که..... درهمین حین فیصل که گوشه ای روی تشک خوابیده بود بیدارشد وناریه نگاهی محبت امیز به او کرد وگفت...ولش کن ،بعدا سرفرصت برایت تعریف میکنم...الان خسته ایم بیا چیزی بخوریم وتووعمادوفیصل اینجا استراحت کنید,من باید بروم که کارهایم عقب ماند...
بلندشدو پاکت شیری ازیخچال دراورد,لیوانی شیرریخت وسرکشید،چادروروبنده اش رامرتب کرد وگونه فیصل رابوسید وازماخداحافظی کرد.وگفت:سلما جان مراقب بچه ها باش...خوش بگذردودرراپشت سرش بست.
عجب زن خونگرمی بود,درتعجبم چطورجذب ادامخواران داعش شده بود.
ادامه دارد...
#نویسنده_حسینی
#کپی_باذکرمنبع
@mahman11
🤲خـدایـا ...
اگر مسئولیتی به من واگذار شد
و من سوء استفاده ڪردم،
و یا زندگـی دنیـایی
مرا به خود جـذب ڪرد،
لحظهای امانم مده و نابودم ڪن ...
#شهید_سردار_جعفر_شیرسوار
#شبتون_شهدایی_
@mahman11
#سلام_امام_زمانم🖤🌱
«صُبحَـــــم» شُروع ،
مےشَود آقـᰔــــآبہ نٰامتآن۔۔۔
«روز؎ِ مَن»
هَمہ جٰا «ذِڪرنٰامتآن۔۔𑁍»
صُبح ؏ـَـلے الطُلو؏..؛
«سَلامٌ؏َــلیک یأبنَ الْحَســـ﴿ﷻ﴾ــنْ۔۔»
مـَن دِلخُوشَم ؛
بِہ «جــَـــواب سلٰامتآن۔۔𔘓»
_امـــــآم خوبِ زمآنـــــم ..✼..
هَرڪجآ هَستے ۔۔۔!
بٰاهـــــزٰاران ؏ِــشق و اِرادَت﴿ سَـــــلٰام۔۔﴾
【السّلام ؏َــلیکَ یــآصــآحب الزمـــ❀ــآن】
#امام_زمان ﷻ
#الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
@mahman11
دلتنگ کسی هستم
که هیچ خیابانی را
با او قدم نزده ام
اما او در تمام خاطرات من
راه می رود
سلام بزرگوارن صبح بخیر شروع هفته تون متبرک به دعای شهید
#برادر_شهیدم
#صبحتون_شهدایی
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 والله عالمی فرزانه و سرآمدتر از آیت الله العظمی امام خامنه ای ندیدم و نیست۔
سردار شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
@mahman11
📌 ارباً اربا شدن هیکلی ترین مرد لشگر ۱۷ علی ابن ابی طالب
🔷️ حاج احمد هیکل درشتی داشت. بچه ها سر به سرش می گذاشتند و می گفتند: با این هیکل درشت چطور می خواهی توی قبرهای کوچک گلزار شهدا جا شوی؟!
◇ می خندید و می گفت: همین قبرها هم برای من زیاد است. آرزویش این بود که اربا اربا شود.
◇ وقتی در ابتدای عملیات کربلای پنج، در پشت خاکریز در حال ساخت، مستقر شده بود، گلوله توپی خاکریز را مورد هدف قرار داد.
◇ ترکش های گلوله بالای سینه و پاهایش را برده بود. شده بود یک تکه گوشت له شده. همان که می خواست؛ اربا اربا.
🔻 شهید_حاج_احمد_کریمی فرمانده گردان حضرت معصومه(س) لشگر ۱۷ علی بن ابی طالب قم
#شهید_حاج_احمد_کریمی
@mahman11
📌 سردار شهید حاج احمد کریمی: دلم میخواهد با شهادت، پیش بسیجیها روسفید باشم
🔷️ شهادت گمشده زندگی حاجی بود. او عاشق شهادت بود. اگر جایی مینشست و با کسی صحبت میکرد، با خاطری آزرده میگفت: نمیدانم چرا هنوز افتخار شهادت نصیبم نشده! اگر به جبهه آمدم، امید داشتم.
◇ دلم میخواهد با شهادت، پیش بسیجیها روسفید باشم و در برابر امام شرمنده نباشم.
◇ چنان از صمیم دل سخن میگفت که گاه بغض آزارش میداد و نمیتوانست ادامه دهد.
◇ یکبار حاج احمد به رفیق گفت: دعا کن من بروم.
◇ رفیقش گفت: خسته شدی؟
◇ گفت: وقتی خانه شهدا میرویم شرمندهام. چه بگوییم. مگر خانه رضی نبودی.
◇ رفیقش میگوید:یادم افتاد وقتی به خانه شهیدان رضی رفتیم. از در خانه رفتیم داخل، پدرشان گفت: چرا یکیشان را نگذاشتی برای ما کپسول گاز بگیرد؟
◇ هم حاج اکبر نوری بود و احمد. فردایش - یا دو روز بعد - خبر شهادت احمد را دادند...
🔻 برگرفته ازکتاب: «آخر رفاقت» - روایت زندگی سردار شهید حاج احمد کریمی - به قلم مرتضی احمر
#سردار_شهید_حاجاحمد_کریمی
@mahman11
📌 ماجرای غم انگیز شهیدی که امام جمعه اهواز تکلیف جهاد را از او برداشت
🔷 شهید️ اسماعیل فرجوانی ،جوان دلاور اهوازی در مناطق عملیاتی خط شکن و جلو دار بود و هر چه مانع بر سر راهش قرار می گرفت جهاد را رها نمیکرد
◇ بعد از فتح المبین اولین فرزندش به دنیا آمد ، دختری که بر اثر فلج مغزی قادر به حرکت نبود.
◇ در روزهای شروع جنگ خواهرش ۷۰ درصد جانباز شد.
◇ در طریقالقدس برادرش ابراهیم شهید شد.
◇ بارها مجروح شد و در رمضان پایش زیر تانک له شد و در خیبر شیمیایی شد و در بدر دستش از مچ قطع شد..
◇ سال ۶۲ فرزند دومش امیر بدنیا آمد و در منطقه بود
◇ با جراحات فراوانی که داشت، وقتی بچه ی سومش هم معلول به دنیا آمد امام جمعه و فرمانده لشکر، تکلیف جهاد را از گردنش برداشتند
◇ با وجود همه این مشکلات، حاضر نشد لحظهای جبهه را ترک کند تا سرانجام در عملیات کربلای چهار در حالی که فرمانده گردان کربلا را به عهده داشت، بعنوان غواص خط شکن شرکت کرد.
🔻 اسماعیل در این عملیات در نوک پیکان حمله قرار داشت که به شهادت رسید و پیکرش در کنار اروند همراه دیگر شهدا جا ماندند ولی گردان کربلا موفق ترین گردان در کل عملیات لقب گرفت.
◇ پیکر شهید اسماعیل فرجوانی سال ۱۳۸۱ تفحص گردید و در بین نیروهایش در گلزار شهدای اهواز آرام گرفت.
#شهید_عملیات_کربلایی_چهار
#سردار_شهید_اسماعیل_فرجوانی
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 #کــلامشهـــید
🌹شهـــید سرادر سلیمانی:
«قدس امکان ندارد آزاد شود جز با پرچمداری شیعه؛ ما میرویم؛ دیگران میمانند و این را تاریخ نقل خواهد کرد. این را کسی قبول بکند یا نکند تحققش قطعی است.»
@mahman11
گـفت: آقای امينی جـايگاه من تـوی سـپاه چيـه؟
سـئوال عجيب و غـريبی بود ولی ميدانستم بدون حـكمت نيست،
گفتـم: شما فـرمانده نـيروی هـوايی سپاه هستيد سـردار!
به صـندلیاش اشـاره كرد،
گـفت: آقای امينی! شـما ممكنه هيچ وقت به اين موقـعيتی كه مـن الآن دارم، نرسـید ولی مـن كه رسيـدم، به شما ميگـم كه اين جا خـبری نيست، آن وقـتها محل خـدمت من، لشكر هشـت نجف اشـرف بود، با نيروهـای سـرباز زياد سر و كـار داشـتم،
سردار گفـت: اگر توی پادگـانت، دو تا سـرباز رو نمـازخـون و قرآن خون كـردی، اين بـرات میمـونه، از اين پسـتها و درجـهها چـيزی در نمـیآد.
شهید احمد کاظمی🌷
@mahman11
🌹شام سوم دی ماه ۱۳۶۵ شبیه که غواصان برای عملیات کربلای ۴ به آب زدند و ۳۰ سال بعد با دستهای بسته بازگشتند.
@mahman11
🌹حیف است رحمی!
رُویش چه زیباست
🌹اهل زمین نیست
غواص دریاست....
🌹به یاد دست بسته های شهید کربلای4
🕊شادی روحشان صلوات
@mahman11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹لحظه وداع غواصان قبل عملیات
🌹به یاد شهدای غواص دست بسته کربلای ۴
@mahman11