#سلام_امام_زمانم🌹
#صبحت_بخیر_امام_مهربانم💓
🌷 ای بهترین بهانه خلقت ظهور کن
🌺 صحن نگاه چشم مرا پر ز نور کن
🌷 آقا بیا و با قدمی گرم و مهربان
🌺 قلب خراب و سرد مرا گرم شور کن
🌷 صبر و قرار رفته ز دلهای عاشقان
🌺 با دست عشق آتش دل را صبور کن
💐 وقتی بسان خورشید، از گوشه ای برآیی
روشن شود جهانی، وقتی که تو بیایی 💐
🌺🌷🌹
🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّــل لِوَلیِّــکَ الفَـــرَج 🌷
@mahman11
۱۲۰.mp3
8.82M
[تلاوت صفحه صد و بیستم قرآن کریم به همراه ترجمه]
#قرآن_کریم
@mahman11
#کلام_شهید ❤️
وقتیکهدنیاروپشتسرتبزاریاین میشهکهبهخدانزدیکترمیشی...
شهیدمصطفیصدرزادهッ
@mahman11
🔹️ محل استقرار بهداری و درمانگاه لشکر در سمت راست ورودی پادگان، نزدیک چادر فرماندهی بود.
در چادر بودم که آقا مهدی درجلو چادر تدارکات بهداری مرا صدا کرد.
یک گونی را با یک دست گرفته بود و تکه نانی از داخل آن برداشت، تا آخر قضیه را خواندم.
سلام کردم، جواب سلامم را داد و تکه نانی را ا به من نشان داد و گفت: برادر رحمان! این نان را می شود خورد؟!
گفتم: بله، آقا مهدی می شود.
دوباره تکه نان دیگری را از داخل گونی بیرون آورد و گفت: این را چطور؟ آیا این را هم می شود استفاده کرد؟
من سرم را پایین انداختم. چه جوابی می توانستم بدهم؟
آقا مهدی ادامه داد و گفت: الله بنده سی... پس چرا کفران نعمت می کنید؟
آیا هیچ می دانید که این نانها با چه مصیبتی از پشت جبهه به اینجا می رسد؟
هیچ می دانید که هزینه رسیدن هر نان از پشت جبهه به اینجا حداقل ده تومان است؟ چه جوابی دارید که به خدا بدهید؟
بدون آنکه چیز دیگری بگوید سرش را به زیر انداخت و از چادر تدارکات دور شد و مرا با وجدان بیدار شده ام تنها گذاشت.
◇منبع: کتاب «خداحافظ سردار»
#شهید_مهدی_باکری
@mahman11
#شهید_مسعود_ذهابناظوری:
آگاه باشید جایی که اخلاص نباشد، اختلاف است و جائی که اختلاف باشد خودپرستی و هویوهوس و در همانجا شیطان دائمالفساد وجود دارد.
#شهیدانه
@mahman11
بهشگفت:
اینچیهروسینهاتچسبوندیهادی؟!
گفت:این...
اینباتریقلبمه:)💚
#محمدهادی_ذوالفقاری♥️🕊
@mahman11
فکرش را نمیکردیم ادامهی راهتان اینقدر سخت باشد... 🥲
شبتون شهدایی ❤️🩹
@mahman11