eitaa logo
کانال شهدایی 《 ماهِ من 》
10.8هزار دنبال‌کننده
20.7هزار عکس
7.5هزار ویدیو
235 فایل
http://eitaa.com/joinchat/235732993Ccf74aef49e گروه مرتبط با کانال http://eitaa.com/joinchat/2080702475Cc7d18b84c1 بالاتر از نگاه منے آه "ماه مـــن " دستم نمےرسد بہ بلنداے چیدنتـــ اے شہید ... ڪاش باتو همراه شوم دمے ...لحظہ اے «کپی آزاد» @mobham_027
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨ 🌷 اصلاً دنبال نبود به اين اصل خيلے اعتقاد داشت ڪہ اگه واقعاً ڪاری رو برای خــــود خدا بکنی عــزيزت میکنه. آخرش هم همين خصلتش باعث شد تا عڪس شهادتش اينطــور معــروف بشه. ❤️
🍃اگرخواستی زندگی کنی، باید منتظر مرگ باشی! ولی اگر عاشق شدی دوان دوان سمتِ فداشدن در راهِ معشوق میروی! این خاصیت کسانی است که در فکرِ جاودانه شدن هستند.
✨✨✨ ❤️ پیوند بین مردم به ویژه نسل جوان با فرهنگ ایثار و شھادت، یکی از بهترین راه‌ها براۍ مقابله با شبیخون همه جانبه ۍ دشمنان است.
🌸💞🌸 💞🌸💞 از قافله های شهدا جا ماندیم😔 رفتند رفیقان و چه تنها ماندیم😞 افسوس که در زمانه دلتنگی... مجروح شدیم اسیر دنیا ماندیم💔
12.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مــرا بـالـی اسـت از پـرواز مـانـده قـدمهـایی اسـت در آغـاز مـانــده شهیــدان! دستهایم را بگیـریـــــــد منــم همـــراهِ از ره بــاز مـانـــــده...
✨✨✨ ◽️مقدمه خوب شدن سپردن دل به دست خوبان است و چه خوبی بهتر از 🌷 ❤️
در آخرین دیدار به مادرش میگوید: «می ‌روم و تا راه کربلا بازنگردد برنمیگردم» ۱۵ سال بعد همزمان با باز شدن راه کربلا روی زائرین پیکر پاک این شهید وارد کشور شد.
جلساتی که نه میز داشت نه پذیرایی با انواع شیرینی و میوه و نه آدمهای پر مدعا اما بازدهی داشت در حد اعلا.....
⚠️ جاده ی عاشقی انقلاب لغـــزنده است !!! باید همچون شهدا با ولایت فقیه حرکت کنیم ...
نامشان در دنیــا " " است و در آخرت " " بہ امیـد شفاعت‌شــان...🌷 ...
داستانی از شهدا برای مدیران امروز یکی از کارمندان شهرداری ارومیه می گفت:تازه ازدواج کرده بودم و با مدرک دیپلم دنبال کار می گشتم. از پله های شهرداری می رفتم بالا که یکی از کارکنان شهرداری را دیدم و ازش پرسیدم آیا اینجا برای من کار هست؟تازه ازدواج کردم و دیپلم دارم. یه کاغذ از جیبش درآورد و یه امضاء کرد و داد دستم گفت بده فلانی، اتاق فلان. رفتم و کاغذ را دادم دستش و امضاء را که دید گفت چی می خوای؟ گفتم :کار گفت : فردا بیا سرکار باورم نمی شد فردا رفتم مشغول شدم . بعد از چند روز فهمیدم اون آقایی که امضاء داد شهردار بود. چند ماه کارآموز بودم بعد یکی از کارمندان که بازنشسته شده بود من جای اون مشغول شدم. شش ماه بعد جناب شهردار استعفاء کرد و رفت جبهه. بعد از اینکه در جبهه شهید شد یکی از همکاران گفت :توی اون مدتی که کارآموز بودی و منتظر بودیم که یک نفر بازنشسته بشه تا شما را جایگزین کنیم، حقوقت از حقوق جناب شهردار کسر و پرداخت می شد. یعنی از حقوق شهید باکری، این درخواست خود شهید بود. کجایند مردان بی ادعا...
چنان شوق بر بسته گوئی رزمندگان قصد دارد که در از شهادت بر هم بگیرد