خـدایآ مرا به خاطـر گناهانے
ڪہ در طـوݪ روز با هزاراݩ قدرٺــ عـقـݪ تـوجیـہشاݩ مےڪنم ببخــش . . . !
~✨~ #شهید_مصطفی_چمران
#دلنوشته📝❤️
چهرهاش نور بود و وقتی میخندید نور علی نور میشد
دربند دنیا که نباشی غل وزنجیرهای گرفتاریهای دنیا هم نمیتواند تو را اسیر کند تا برای هر لبخند به دنبال بهانههای بزرگ باشی؟!
رفتی ودریغ از آن همه قند
لب بگشا و بخند برای گرمای دلهای فسرده و یخزده!
ما خیلی وقت است دلخوش به قاب عکسهای تو روی دیواریم...
#بهوقتدلتنگی🍃
🌺سردارشهید#محمودکاوه
قرارگاه عاشقانه...🌹
❤️ شهیدمحمودکاوه❤️
🌸رفیق شهیــ❤️ــدت🌸
۱۸صلوات هدیه به این شهیدعزیز🌹
#به_نیت_سلامتی_وظهورآقا🌹
وقتی عقل عاشق میشود.....
عشق عاقل میشود......
آنگاه توشهیدمیشوی......
#شهــــــــید
#شهـــــــــادت
#عشـــــــــــق
#یارراعاشق_شوی_آخرشهیدت_میکند
سگ های🐕 آمریکایی😱
هنوز🌹 انقلاب نشده بود.ما آن وقت ها مغازه ای سرخانه🏘 داشتیم که جنس های مختلفی توی آن می فروختیم.اکثر وقت ها #محمود در مغازه بود.یک روز یک زن و مرد آمریکایی😱 با سگ شان🐕 آمدند داخل مغازه سیگار بخرند.🌷#محمود نگاه پر از تنفرش را دوخت به چهره آن مرد و گفت سیگار نداریم.می گفت" پول سیگار خیر و برکت نداره"به هر نحوی بود حالی شان کرد که سیگار نداریم و با عصبانیت آنها را از مغازه بیرون کرد.#محمود رو کرد به من و گفت:
"برو شلنگ بیار!باید اینجارو آب بکشم.اینا مثل همون سگ🐕 نجستد"؟؟؟؟
@mahmodkaveh
#علامه_حسن_زاده_آملی
آفریدگارا؛
مرا به سجده های طولانی مدد فرما و شب زنده داریم ده، که نوای سحر دلسوختگان از نغمه های مرغان بهشتی گیراتر است...
📔نامه ها و برنامه ها
_______________________
🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋🌹🦋
🔷 به عشق دیدن❤️ کاوه درس و دانشگاه را رها کردم و راهی کردستان شدم. وقتی در ساختمان اداری🏬 قرارگاه حمزه موفق شدم نامه📩 ماموریت به تیپ شهدا🕊 را بگیرم با خوشحالی و لب خندان 😁رفتم کنار جاده🛣 وایستادم تا برم مهاباد مقر تیپ، یک ماشین🚔 ایستاد کنارم و گفت، کجا میری برادر؟
گفتم تیپ شهدا. 🕊گفت، بیا بالا که هم مسیریم ،توراه از من پرسید حالا چرا تیپ شهدا؟ 🕊گفتم بخاطر دیدن #برادر کاوه و کمک کردن به ایشون راهی اونجا شدم. گفت:
#کاوه رو میشناسی؟ میخوای کمکت کنم، دیدم هی داره سؤال پیچ میکنه گفتم:
اولا #کاوه نه، برادر کاوه،🌷 ثانیا شما همین رانندگی تون رو بکنید بزرگترین کمک را به من کردید.😳 خلاصه تا خود تیپ به اخم و تشر من خندید و هیچی نگفت. و من رو جلوی درب پادگان 🕊شهید بروجردی پیاده کرد و رفت. ساعاتی بعد دوباره باز تو ساختمان لشکر دیدمش گفت: شما کارت هنوز انجام نشده چرا؟ گفتم نمیدونم ولی میخوام جای خوبی برم. گفت: منظورت از جای خوب یعنی کار اداری و کم خطر،🤔 گفتم نه برادر من دانشگاه رو رها کردم بیام اینجا کنار
# برادر کاوه جهاد کنم، میخوام موثر باشم. گفت: احسنت، 🌸خدا خیرت بده. بعد فردی رو صدا کرد و گفت: برادرمون رودر یگانهای رزمی سازماندهی کنید. پاسدار حرفی زد که دهانم از حیرت باز ماند.😳
اوگفت: چشم برادر کاوه!❤️
@mahmodkaveh
📜#درسهای_رمضان
▫️حفظ اتحاد ملی با محوریت توحید
🔳 گردآمدن همهی سلائق گوناگون یک ملت بر گرد محور دین و توحید است. اینکه میگوئیم ملت ایران یکپارچه است، این اتحاد و یکپارچگی بیریشه نیست، عقبهی این اتحاد همین ایمان دینی است. در نماز جماعت و جمعه، در مراسم احیاء بغل دستیِ شما هر که میخواهد باشد؛ از هر سلیقهای، برادر شماست. این ارتباط قلبی را حفظ کنید.
۱۳۸۶/۷/۲۱
#درس_دوم ☘
💐براےمن که...
💐هنوز تلفظ عشق را نمے توانم....💐
💐آیا شهادت معنا خواهد شد؟!...💐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷دست،دست خداست🌷
🌺قسمتی کوتاه ازسخنرانی
#سردار_شهید_محمودکاوه
✅حتماببینید
بیانگردیدگاه توحیدی شهیداست...☘
@mahmodkaveh
🌷کودک بزرگ🌷
🔷برای اینکه در آسایش و رفاه بیشتری باشیم ،پدرم خیلی وقت ها صبح تا شب کار می کرد.برای همین هم ما دوست داشتیم به نوعی کمکش کنیم.مغازه ای نزدیک خانه🏠 ما بود که می رفتیم پسته می گرفتیم و مغز می کردیم و در قبال آن دستمزد نا چیزی میگرفتیم.به همین هم دلمان خوش بود که بالاخره داریم کار می کنیم.😁من با اینکه به خوبی می دانستم این پسته ها مال مردم است و نباید حتی یک دانه از آنها بخورم اما #محمود آنقدر دقیق بود که مدام یادآوری می کرد و میگفت:"نکنه از این پسته ها بخوری!اگه صاحبش راضی نباشه،جواب دادنش تو اون دنیا خیلی سخته "🤔
@mahmodkaveh
#شهیدانه
به قول شهید آوینی آدم یا میمیره یا شهید میشه...
شهید نشوی ، می میری !
من از مـــرگ هــراسی نـــــــــدارم
ولــــــی از مُـــــــردن میترسم . . .
+ مـــــرگ که عاقبت هــــمه است؛
مهم اینه وقتی
مرگ میاد سراغت بمیری
یا زنده بشی تا ابد ! شهدا با مــرگ
زنده شدن و غیر شهدا همه مُردن!
خدایاااااا
#مـــارو_تو_بســــــتر_از_دنیا_نبر