eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.6هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
125 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌ | | ⇦این عکس شهدا را ازدیوارخانه هایتان پایین نیاورید این زینت ها زینت‌های ⇦ همیشگی تاریخ ماست...!! 💖 🍀🍀🍀🍀🍀
● سه بار برایش درجه تشویقے آمد نگرفت.. ته دلش این بود که کار براے خدا این حرف‌ها را ندارد! - شهید‌محمودرادمهر - پ.ن: رو راست باشیم، مثل شهدا خالصانه کار مےکنیم؟ یا در تلاشیم براے دیده شدن؟🚶🏻‍♂ 🥀
. امام صادق(علیه السلام) : به خوبی نماز بخوانید ، و براى آخرت خود كار كنيد و آنچه را كه به سود شماست انتخاب کنید. گاهى مَردى پيدا مى‌شود كه در امور دنيا ، باهوش و زيرك است و دیگران درباره او می‌گویند : فلانى چقدر زيرك است! ولی در حقیقت زرنگ و زيرك ، آن كسى است كه در كار آخرت زيرك باشد. | امالی شیخ مفید ، مجلس ۲۳|
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام امام مهربانم ✋🌸 🌼 بازار دنیا.... عجیب شلوغ است.... و... ما، راه نور را گم کرده ايم! و شما.... تنها راه بلدِ جاده‌ی نوری... بر تاریکی های دلمان، خط بکش... به دادمان برس یگانه امیدِ اهل زمین ‎‎‌‌‎‌ 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🆔@mahmodkaveh
♨️شیعیان خواب بس است برخیزید!!! 🔸در عاشورای زمان ما، این و مردم، این پس زدن امام زمان ارواحنافداه از اجتماع و زندگی را ببینید که سالهاست یوسف فاطمه‌ی زهرا سلام‌الله‌علیها باید از ما درخواست کنند برای فرج من هم دعا کنید!!! 🔸چنان غفلتی ما را گرفته که از خود سؤال نمی‌کنیم امروز که گذشت امام زمانِ من چه شد؟! چرا نیامد؟! چرا باز هم یک روز بر غیبت‌هایش رقم خورد؟! 🔸لذا اگر می‌خواهید در این زمانه که غفلت دارد عجیب جلو می‌آید و همه جا را تیره و تار می‌کند، گرد و غبار غفلت را از روحتان بزدایید و دچار غفلت نشوید؛ هر شب که می‌گیرید و می‌خواهید به رختخواب بروید یک کلمه از خودتان بپرسید؛ ⁉️ چرا امروز آقایم نیامد‌؟ ⁉️نکند من مانع بودم و نگذاشتم؟! 📌همین یک چرا را از خودت سؤال کن، مابقی‌اش را دیگر کار نداشته ‌باش. بعد ببین با دلت چه می‌کند! دیگر می‌توانی بخوابی؟! 🖋حاج آقا زعفری زاده 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅️عشق روغن فروش🥰 ای دل اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد اگر عاشق امام زمانی و دوست داری این عشق، دوطرفه باشه، یه صلوات بفرست و این کلیپ رو ارسال کن برای همه عاشقای اهل بیت(علیهم السلام) 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه (۳)🍃 1⃣ جاده دیواندره-سقّز،محور عملیاتی بود و هر روز از ساعت چهار و نیم پنج بعداز ظهر بسته می شد.هیچ کس حق رفت و آمد نداشت؛حتی نظامی ها.این به خاطر ناامنی جاده بود.ضدانقلاب،وقت و بی وقت،آنجا کمین می زد و بعد هم با استفاده از تاریکی هوا فرار می کرد.🌿 آن روز جلوی دژبانی،کنار جاده ایستاده بودیم که اگر احیاناً ستونی از خودروهای نظامی قصد رفتن به سقّز را داشتند،با آنها برویم.حدود نیم ساعت همان جا به انتظار ماندیم.کم کم داشتم ناامید می شدم.به خالو گفتم:"مثل این که باید قید رفتن رو بزنیم." چیزی نگذشت که دیدم یک ماشین با سرعت دارد به سمت ما می آید.🍃 خالو گفت:"محمد! اگه اشتباه نکنم،می خواد بره سقّز،باید باهاش بریم." با آن سرعتی که می آمد،احتمال دادیم شاید سوارمان نکند.رفتیم وسط جاده و دست هایمان را به هم دادیم.باید مجبورش می کردیم تا بایستد.این تنها شانس ما بود برای رفتن! هرچه از دور،بوق زد و چراغ داد،کنار نرفتیم.🌱 محکم ایستاده بودیم. وقتی دید ما از رو نمی رویم،مجبور شد بایستد.یک جیپ آهو بود،با رنگ سبز و دو سرنشین.از چهره و وضع شان پیدا بود که پاسدار هستند،ولی هیچ کدام لباس سپاه تن شان نبود.راننده پرسید:"این کاراتون چیه؟چرا وسط جاده ایستادید؟" گفتم:"ما حتماً باید امشب بریم سقّز. ماشین گیرمون نیومد،این شد که مزاحم شما شدیم." گفت:"حالا که وقت رفتن به سقّز نیست!"🍀 ادامه دارد... راوی:محمد یزدی 📚 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
مسابقه #حماسه_کاوه(۳)🍃 #نیروهای_کاوه 1⃣ جاده دیواندره-سقّز،محور عملیاتی بود و هر روز از ساعت چهار
با سلام خدمت اعضای محترم کانال 🌷 به اطلاع می رساند مطالب مربوط به مسابقه (۳) از امروز در کانال بارگذاری شده و مسابقه در آخر ماه برگزار خواهد شد. با تشکر از همراهی همه شما بزرگواران 👆👆
63.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گزیده ای از مراسم سی وهشتمین سالگرد قسمت دوم ۱۴۰۳/۶/۲۹ 🕊🍀🕊🍀🕊🍀🕊🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 سلام صاحب‌الزمان، سلام بر حریمتان به صد امید هر سحر سلام می‌دهیمتان مرا که بین ظلمت زمانه غرق گشته‌ام به جبر هم شده ببر به راه مستقیمتان 🌿 🆔@mahmodkaveh
♨️وظیفه شیعه در زمان غیبت؛ منتظر باش تا از سربازان حضرت باشی❗️ 💠ابوبصیر گوید روزی حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند؛ 🔸بی شک برای ما حکومت و دولت است که خدا هر وقت بخواهد آن را می آورد،آن گاه فرمودند؛ 🔸هر که یار امام قائم شدن او را مسرور می کند باید منتظر باشد و در حال انتظار، پرهیزکاری (ترک شبهات) و محاسن اخلاق پیشه کند،که چنین کسی اگر بمیرد و قائم پس از (مرگ) او قیام کند، پاداش و بهره ی او همانند کسی است که آن حضرت را درک کرده باشد. 🔸پس تلاش کنید (جدیت به خرج دهید) و منتظر باشید.گوارا باد بر شما ای گروهی که مشمول رحمت خدایید. 📚بحارالأنوار؛ ج۵٢ ؛ ص١۴٠ 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «امام غریبِ باوفا» 🌹 امام زمان(عج) به تک تک ما یجوری توجه می‌کنه که انگار همین یه نفر رو داره... 💚 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز شهدا میگن : سلام صبح‌ بخیر ...قرارهامون یادتون نره. برای خدا کار کنید و به او توکل کنید ، مثل ما ... 🍃 🌷 صبحتون شهدایی 🌷🍃 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه (۳)🍃 2⃣ لهجه اش تهرانی بود و فکر کردم می خواهند بروند مریوان.گفتم:"ما حتماً باید بریم،چون کار ضروری داریم؛چه وقتش باشه،چه نباشه!" بلافاصله هم پرسیدم:" شما ما رو با خودتون می برید یانه؟" خالو دنبال حرفم را آمد:"از این گذشته، اگه حالا وقت رفتن نیست،پس چرا خودتون دارید می رید؟"🍀 این طور که معلوم بود،با مسئولیت خودشان از دژبانی رد شده بودند.نفر کنار راننده که عینکی بود و موهای بوری داشت و تا حالا ساکت مانده بود،با خنده گفت:"شما چه کاره اید؟" گفتم:"بسیجی هستیم." اشاره کرد که سوار شویم.از فرط خوشحالی،نفهمیدم چطور پریدم بالا.🌱 از همان لحظه اول،شروع کرد به شوخی و خنده.معلوم بود از این کار ما خیلی خوشش آمده بود که این طوری وسط جاده ایستاده بودیم و وادارشان کردیم تا توقف کنند.پرسید:"بچه کجایید؟" گفتم:"مشهد." نگاهی به راننده کرد و لبخند معناداری زد.منظورش را نفهمیدم. یک ساعتی طول کشید تا رسیدیم نزدیک گردنه ایران خواه.🍃 تا آنجا دیگر صحبتی رد و بدل نشد.حالا دیگر هوا کاملاً تاریک شده بود.سابقه آنجا را داشتم.جای بدی بود.خیلی وقت ها ضدانقلاب همین جا کمین می زد.آنها در روز روشن،سَر وقت ستون های نظامی می آمدند،چه رسد به ما که داشتیم این وقت شب می رفتیم و تنها یک ماشین بودیم.🌿 ادامه دارد... راوی:محمد یزدی 📚 🆔@mahmodkaveh