eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.6هزار دنبال‌کننده
8.9هزار عکس
3.5هزار ویدیو
125 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه(۴)🍃 2⃣ گفت:"انتظاری که از شما داریم،خیلی بیشتر از یک نیروی عادیه." وقتی از نیاز جنگ و از مظلومیت رزمنده ها حرف زد، عرق به پیشانی ام نشست.آن قدر دقیق اهمیت مطلب را برایم جا انداخت که آخر کار شرمنده شدم به خود اجازه دادم این ۲۰ روز را بی تفاوت باشم.صحبتش که تمام شد،من حرفی نداشتم بزنم،فقط سرم پایین بود.🍃 چند لحظه ای سکوت کردم و بعد،عذر تقصیر خواستم و آهسته گفتم:"کوتاهی شده.از الان در خدمتم و هرکاری که صلاح می دونید انجام می دم." یک لحظه مکث نکردم و رفتم سراغ مسئولیتم.برای دانشگاه ثبت نام کرده بودم.شرط رفتنم این بود که پای برگه ترخیصی ام را امضا کند.آن روز دلم عجیب شور می زد.🌿 با یک دنیا اضطراب و تشویش،نامه دانشگاه را نشانش دادم.بی هیچ حرفی، آن را گرفت و خواند.نگاه معنی داری به من انداخت.ناگهان کاری کرد که اصلاً انتظارش را نداشتم.نامه لا به لای دستانش پاره پاره شد و بقایای آن ریخته شد روی میز.تنها چیزی که به فکرم رسید،این بود که چون می خواهم ازتیپ بروم و باز بهداری بی سرپرست می ماند، کاغذ دانشگاه را پاره کرد.🌱 دو سه روزبعد،دیدم انگار چاره ای ندارم جز این که خودم دست به کار شوم.پی گیری کردم تا از مشهد جایگزینم آمد‌.تو یک فرصت که پادگان نبود،از معاونش تسویه حساب گرفتم و راهی شدم.همان روز تو کنکور شرکت کردم و قبول شدم.اول مهرماه هم رفتم سراغ درس و دانشگاه.مدتی گذشت.خبر مجروحیت را یکی از رفقا به من داد.🍀 ادامه دارد... راوی:محمدعلی نامور 📚 🆔@mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 گزیده‌ای از وصیت‌نامه شهید حاج قاسم سلیمانی ♦️ قسمت سوم عکس حاج قاسم نقطه اشتراک خیلی هاست؛ حتی "غیرمذهبی ها" اما وصیت نامه حاج قاسم نقطه شروع "غربال" خیلی هاست حتی"مذهبی ها" 🌷🌿🌷🌿🌷🌿🌷
🌿🌿🌿🌿🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸فرج امام زمان عجل الله را جدی بگیرید!!! قلب امام زمان عجل الله را جدی بگیرید!!!😔 🌸سلامتی وتعجیل درفرج مولاصاحب الزمان عجل الله فرجه صلوات بفرست🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا طَالِبَ ثَارِ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ أَبْنَاءِ اَلْأَنْبِيَاءِ... 🌱سلام بر تو ای خونخواه فرستادگان خدا... سلام بر تو و بر روزی که ذوالفقار تو بر گردن دشمنان خدا بنشیند و قلب مظلومان تاریخ را التیام بخشد! 🆔@mahmodkaveh
انسان‌ها گاهی که امواج متراکم ظلمت و ظلم را مشاهده می‌کنند، مأیوس می‌شوند. یاد امام زمان(عج‌الله‌تعالی‌فرجه) نشان‌دهنده‌ این است که خورشید طلوع خواهد کرد، روز خواهد آمد؛ بله، ظلمات هست، ظالمان و تاریکی‌آفرینان هستند در دنیا، و قرن‌های متمادی بوده‌اند امّا پایان این شب سیاه و ظلمانی، قطعاً طلوع خورشید است... |ره‌بر_امام‌خامنه‌ای| 🆔@mahmodkaveh
7.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا! قلب مرا نسبت به ولیّت نرم بفرما... 🟢 این دعا را تو قنوت نمازمان بخوانیم 🆔@mahmodkaveh
🌹شهید حسین علم‌الهدی زیر ذره‌بین ماموران ساواک بود. در اولین دستگیری، وی را در بند نوجوانان زندانی کردند؛ پس از مدتی که خانواده حسین موفق به دیدنش می‌شوند، وی در پاسخ به این‌که چه چیزی لازم داری که برایت بیاوریم، گفت: «فقط یک جلد قرآن برایم بیاورید.» 🌹دانشجوی سال دوم دانشگاه مشهد در رشته تاریخ بود، با شروع جنگ تحمیلی همراه با گروهی از دانشجویان و نیروهای بسیجی، به سوی جبهه‌های دفاع حق علیه باطل شتافت. 🌹قبل از شهادت حسین چند شب قبل از شهادتش در جواب سوال دوستش که پرسید: «تو فکری سید؟» گفت: «وقتی وارد هویزه شدم تصمیم گرفتم هر چه از قرآن و نهج‌البلاغه فراگرفته‌ام، در عمل پیاده کنم. حالا احساس می‌کنم که روز پرداخت نزدیک است و به‌زودی پاداش خود را دریافت خواهم کرد.» 🌷🕊 هدیه به ارواح طیبه 🌷 صلوات🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مسابقه(۴)🍃 3⃣ با ناراحتی پرسیدم:"کجا مجروح شده؟" گفت:" تو تک حاج عمران." پرسدم:"حالا کجاست؟" گفت:"آوردنش مشهد.الان هم تو بخش مغز و اعصاب بیمارستان قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بستریه." بدون معطلی رفتم عیادتش.اتاق شلوغ بود.چند نفر دیگر قبل از من آمده بودند دیدنش.🌿 ضعیف شده بود،ولی آن لبخند همیشگی و زیبا هنوز گوشه لبش بود.دلم می خواست دست بیندازم دور گردنش و زار زار گریه کنم،ولی نگاه بچه ها و حیای خودم،مانع می شد.تو پرونده پزشکی اش،دکترها نوشته بودند نباید کار سنگین بکند و حرکتی داشته باشد.🍃 ترکش های نارنجک توی سرش بود.خیلی خطرناک بود.دوسه نفری را کنار زدم و رفتم نزدیکش.احوالم را پرسید و از کارم سئوال کرد. گفتم:" دانشگاه هستم و درس می خونم." تا این حرف را زدم، جمله ای گفت که مرا زیر و رو کرد و گویی تمام وجودم را به آتش کشید.🌱 گفت:"نامور! بچه ها می رن جبهه،خون می دن و شهید می شن؛تو می ری دانشگاه درس بخونی؟!"یقیناً این حرف را اگر هرکس دیگری می گفت،آن طور در من اثر نمی کرد.بدون شک،او رضای خدا را در نظر داشت و خیر دنیا و آخرت مرا می خواست.🍀 ادامه دارد... راوی:محمدعلی نامور 📚 🆔@mahmodkaveh