عملیات ویژه
قسمت۵۸
به کمک اسلحه ام🔫بلند شدم و با فریاد همه نیروها را جمع کردم و گفتم که به هر صورت شده خودشان را بالا برسانند.
خودم هم اسلحه🔫 را مانند عصایی تکیه گاه بدنم کرده و با سختی😓 و قدم به قدم رو به بالا راه افتادم.
پنجاه متر بالا رفتن از آن تپه🗻 به اندازه تمام شب🌒 گذشته مشقت و سختی😓داشت و اگر اسلحه ام🔫 نبود که عصای دستم بشود،محال بود بتوانم قدم از قدم بردارم.در دو سه متری سنگر بودم که دیگر توانم تمام شد.مثل چراغ گردسوزی که تمام نفتش را تا قطره آخر سوزانده باشد خاموش شدم.محراب از داخل سنگر صدا زد:"جواد!جواد!غش نکن دو قدم دیگه مونده بیا بالا!"و من هم فقط آرام گفتم:"نمی تونم دیگه،ول کن بابا!"و روی زمین افتادم. درآن وضعیت بیشتر حس یک سفره ماهی🐟 صیدشده را داشتم تا حس جوادنظام پور را.
نمی دانم به خواب رفتم یا بی هوش شدم. چشم👀 که باز کردم خورشید🌞 بالا آمده و همه جا روشن روشن بود.ولی باید تجربه آن بیداری در طول شب🌘 را داشت تا فهمید اشعه های خورشید با چشمان خسته آن میکند که سوزن نمی کند.
ادامه دارد...
📚خاطرات جاوید
📝سیدعلیرضامیری
@mahmodkaveh
.͜. ⃟🦋
⃟🦋⊰✾اللهمعجللولیکالفرج✾⊱ ⃟🦋
🔥آتشچوبڪبریتازسرششرو؏میشود
وبࢪجانشمۍافتد...
مراقبافڪارتباش..
مخصوصادࢪخلوتها....✨✨✨
بلھ👇🏻
بعضۍڪارهامثللیموشیرینهستند🍋
اولششیرینھ
امابعدازگذشتمدتڪوتاهۍ
تلخمیشھ...🧡
درستمثلگناھارتباطبانامحرمحالابہهࢪنحو؎ یاچتدوستۍصحبتنگاھ....
همہ؎اینااولشباعثشاد؎میشھ ؛
اماتاآخرعمرتبایدجواب
همونگناهتࢪوبد؎🌸✨
#یازهرا➽
هرچہ بہ تماشاے لبخندت بنشینم باز هم کم است...!
کجا مےشود این سادگے را بہ نظاره نشست؟! :)♥️🍃
#شبتون_شهدایی
💕💕💕💕💕
صبحتبخیرمولایمن
🏝زمستانِ هجرانتان،
دامن سردش را همه جا گسترده است سرمای ندیدنتان،
تا عمق استخوان دنیا نفوذ کرده است تاریکی فراقتان،
روز و سپیده و آفتاب را از يادمان برده است...
میان جولان کشندهی زمستان،
فقط بهارِ آمدن شماست که
گرما و صبح و امید و آفتاب را
بر جانهای بیقرارمان میهمان میکند
خدا شما را برساند...🏝
⚘اللَّهُمَّ اكْفِ وَلِیَّكَ وَ حُجَّتَكَ فِی أَرْضِكَ هَوْلَ عَدُوِّهِ وَ كَیْدَ مَنْ أَرَادَهُ وَ امْكُرْ بِمَنْ مَكَرَ بِهِ..
بارالها تو ولى خود و حجتت بر خلق زمين را از هول و ترس دشمنش و از مكر و حيله آنان كه او را قصد کرده اند، كفايت فرما. و با هركه با او مكر كند، مکر نما⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت۰
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
@mahmodkaveh🍃
انتظار فرج یعنی کمر بسته بودن، خود را از همه جهت برای آن هدفی که امام زمان (علیه الصلاه و السلام) برای آن هدف قیام خواهد کرد، آماده کردن. ۸۴/۵/۲۷
#نائب_برحق_مولا(امام خامنه ای)
@mahmodkaveh🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎯 فقط یک هدف تو زندگیت داشته باش!
👌🏻 تمرکز بیشتر، اراده قویتر و آرامش بیشتر نتیجه یک هدف داشتن است
#تصویری
@mahmodkaveh🍃
عملیات ویژه
قسمت۵٩
ساعت⏰ حدود شش صبح بود.
تمامی نیروها روی ارتفاع مستقر بودند و تعدادی از آنها که از توان جسمی بهتری برخوردار بودند در گوشه و کنار مستقر شده و مواظب اطراف بودند.
بدنم حسابی بسته بود و حرکت🚶♂برایم سخت.
در حالی که چشمانم👀 را به سختی باز نگه داشته بودم کشان کشان خودم را داخل سنگر رساندم.
احمد خبیری خوابیده بود و یک نگهبان درحالی که سر اسلحه اش🔫را روی دیواره سنگر گذاشته و قندانش را محکم چسبیده بود چهارچشمی👀 و با هراس اطراف را می پایید.
بالای سنگر خزیدم و جلو را نگاه کردم.
باور نمی شد!دیدن سد کوروش یا همان سد بوکان از آن ارتفاع و برای اولین بار خستگی را از تنم شست.
منظره زیبایی بود.
آب🌊 از سمت راست ما به سمت چپ جاری بودو سد راه را بسته و دریاچه ای زیبا😇 و دو قبضه را پشت خود به وجود آورده بود.
چند جزیره کوچک و بزرگ داخل دریاچه مصنوعی به وجود آمده در پشت سد دیده می شد که در اصل تپه های کوچک و بزرگی بودند که حالا نوک آنها به صورت یک جزیره کوچک بیرون زده بود.
تمام تاسیسات و جاده ها🛣 و حتی کیلومترها آن طرف تر از سد زیر دید ما قرار داشت.
از نگهبان پرسیدم:"برادر #کاوه کجاست؟ندیدیش؟"گفت:"تا چند دقیقه پیش همین جا بودند.
رفتند اطراف را دید بزنند."
تشنگی بی تابم😥کرده بود.
از گرسنگی ضعف😣 کرده بودم اما با این گلوی خشک مگر می شد چیزی خورد.
ادامه دارد...
📚خاطرات جاوید
📝سیدعلیرضامیری
@mahmodkaveh
#صرفاجهتاطلاع‼️
چہار چیـز در گــناه وجـود دارد ڪه
از خودِ گــناه بــدتر است:
1_ڪوچڪ شمـردن گــناه
2_افتخار ڪردن به گــناه
3_شـادمانی ڪردن به گــناه
4_اصـرار بر گــناه
مراقب اعمـالمون باشیـم🚶🏻♂
💥#تلنگر
شیطان میگه: همین یک بار #گناه کن،
بعدش دیگه خوب شو!
۹یوسف
خدا میگه: با همین یک گناه ،ممکنه
#دلت بمیره و هرگز توبه نکنی،
و تا ابد جهنمی بشی...!!
۸۱بقره
#حواست_هست؟
#کار_شیطان_وسوسه_است_نه_اجبار...
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
🥀#سلام_امام_زمان_ما 🥀
🍁ای یادگار فاطمه که داغ دیده ای
در بستری ز غصّه و غم آرمیده ای...
🍁آقا سرت سلامت از اینکه به دوشِ خود..
بارِ بزرگ ماتم مادر کشیده ای...
🏴سلام بر تو ای مولایی که خدا و خلق خدا در انتظار قیام تو اند.
سلام بر تو و بر آن روزیکه انتقام حرمت شکسته مادر را خواهی ستاند.🥀
#امام_زمان
@mahmodkaveh🌴
🔴 کسانی که #ظهور امام مهدی عج را خرافات میدانند بخوانند
🌕 امام صادق علیهالسلام با قرائت این آیه فرمودند:
هنگامی که آیات ما بر او خوانده میشود میگوید افسانههای پیشینیان است (آیه15قلم)
بی دینان چون خبر ظهور قائم را بشنوند افسانه میپندارند و هنگامی که او را ببینند میگویند ما تو را نمیشناسیم و تو از فرزندان فاطمه نیستی چنان که مشرکین اینگونه سخنان را به پیغمبر میگفتند
📜 تفسیراهلبیتعلیهمالسلام ج16 ص486
📜 بحارالأنوار ج24 ص280
📜 بحارالأنوار ج51 ص61
🌕 یک نکته مهم دارد، خیلی از به اصطلاح شیعیان حتی بعد از ظهور هم امام را انکار خواهند نمود
@mahmodkaveh🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌🏼 یک برنامه ویژه روزانه به پیشنهاد امام رضا(ع)
➕ یک مثال کاربردی برای چگونگی برخورد مناسب با ناراحتیها
#تصویری
@mahmodkaveh🌴
عملیات ویژه
قسمت۶۰
دریاچه ای بزرگ و پراز آب🌊شیرین و گوارا درچندصدمتری ما بود و ما اینجا داشتیم از تشنگی هلاک😩 میشدیم.
آفتاب🌞تابستان هم داشت قدرت نمایی می کرد.
به نگهبان گفتم:"آب🌊داری؟" بنده خدا با شرمندگی😥 گفت:"نه برادر نظام پور!دیشب توی مسیر تمام شد." بیشتر از خستگی راه،تشنگی و تعریق بیش از حد و کمبود آب💧ونمک بدن، نیروها را زمین گیر کرده بود.
داخل و اطراف سد هیچ جنبنده ای به چشم نمیخورد و فضا آرام تر از آن بود که فکر می کردیم.
سر و صدایی از پشت سر توجه ام را جلب کرد.
اصغرزاده همراه #محمود از تپه🗻 بالا می آمدند.
نرسیدن ستون های پشتیبان و پاک سازی نشدن جاده🛣 سد بوکان همه را نگران کرده بود.
هوانیروز🚁 هم که قرار بود از ابتدای روز🌅به پشتیبانی نیروهای عمل کننده مشغول شود به کلی قول و قرارهایش را از یاد برده بود.
ادامه دارد...
📚خاطرات جاوید
📝سیدعلیرضامیری
@mahmodkaveh
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊
#شهیدانه
#شهیدی که
برای آب #نامه می نوشت
#شهید_والامقام
#یوسف_قربانی
هر روز می دیدم #یوسف گوشه ای نشسته و #نامه می نویسد . با خودم می گفتم #یوسف که کسی را ندارد ، برای چه کسی #نامه می نویسد؟ آن هم هر روز !
یک روز گفتم : #یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل #اروند برد.
#نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از #اشک شد و آرام گفت : من برای آب #نامه می نویسم، #کسی را ندارم که …
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
❣#سلام_امام_زمان_ما ❣
🔅 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الهادِمُ لِبُنیانِ الشِّرکِ وَالنِّفاقِ...
🌱آمدنت نزدیک است...
و صدای قدم هایت لرزه بر جان طاغوت ها انداخته!
🌱سلام بر تو و بر روزی که بُت های روزگار یکی یکی به دستان ابراهیمی تو سقوط کنند!
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس.
#اللهمعجللولیکالفرج
@mahmodkaveh🌾