eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.6هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
3.2هزار ویدیو
125 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ ایول مهران رجبی 😁 🔻 سعودى اینترنشنال شماره ‎مهران رجبی رو منتشر میکنه که بهش فحش بدن و بیش از ٧ هزار تماس از خارج کشور داشته که مزاحمش میشدن! 🔻‌ اما جواب دندان شکنی که مهران رجبی به یک ایرانی که از اسرائیل مزاحمش میشه رو میده از زبون خودش بشنوید
🔴هدف ایران از شلیک موشک ۳ مرحله ای قائم چه بود؟ 1️⃣ نیویورک و واشنگتن در صورت نیاز برای ایران در دهسترس هستند. 2️⃣ جمهوری اسلامی واقف گشته که شکست مذاکرات برجام حتمی است اما تهران با شلیک موشک ۳ مرحله ای قائم به طرف مقابل تفهیم کرد که در دوره پسابرجام ، حتی سخن از حمله نظامی به ایران هم دیگر نباید مطرح شود. 3️⃣ ایران در دوران جدید قصد موازنه قوا با آمریکا را دارد و بعید است امنیتش را برای توقف برخی تحریم ها ( که اکثریت آنها حتی در دوره اجرای برجام نیز برقرار بودند) معامله کند . 4️⃣ ایران نیک می داند با روی کار آمدن صهیونیست های افراطی در اسرائیل و پیروزی احتمالی جمهوری خواهان در کنگره ، بایدن شانس اندکی در انتخابات ریاست جمهوری آتی خواهد داشت و به فرض حتی اگر پیروز شود ، تعدیل سیاست های تحریمی ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی با موانع زیادی از جمله اکثریت جمهوری خواه کنگره ، لابی یهودی و راست گرای آیپک ، دولت راست گرای افراطی نتانیاهو و ... برخورد خواهد کرد . 📌درنتیجه تهران از اکنون اسب خود را برای دوره جدید و برقراری توازن وحشت با آمریکا و در نتیجه بازدارندگی و معادله تهران در برابر واشنگتن زین کرده است. 📌به دلایل فوق و البته روی کار آمدن نتانیاهوی جنگ طلب در تل آویو ، جمهوری اسلامی به هیچ وجه دستاوردهای هسته ای خود را برای برجامی که آینده اش نامشخص است به باد نخواهد داد .
💔(: انگشت بہ لَب مانده ام از قاعده ی عشق... ما یار ندیده تَب معشوق ڪشیدیم...!💔(: 💕 🕊🕊🕊🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَهْدِيَّ اَلْأَرْضِ وَ عَيْنَ اَلْفَرْضِ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که حقیقت دین از قلب نازنین تو می تراود... سلام بر تو و بر روزی که از جانب خدا به سوی اسرار زمین هدایت می شوی! 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. 🌱 🌱 🌱 @mahmodkaveh🦋
🔴 مواظب باشیم 🔵 حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🌕 آیا عذر داریم که هر کار که دلمان خواست بکنیم؟ هرچند بر خلاف میل امام عصر عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف باشد. خدا توفیق دهد که درد و دوای آن را بشناسیم و عمل کنیم، وگرنه سربه‌زیر و شرمنده‌‏ایم. 🌱# لبیک_یاخامنه_ای @mahmodkaveh🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 نترس! همه چی درست میشه.. 🔻از اول انقلاب، یکی از ابتلائات ما، ترسیدن و مرعوب شدن مذهبی‌ها و انقلابی‌ها در مقابل جبهۀ دشمن است. @mahmodkaveh🦋
خون برف از چشم من 2⃣5⃣ همین هم شد.روز دوم عملیات روی ارتفاعات🗻مشکلی پیش آمد.گروهک ها داشتند مقاومت می کردند و بچه ها مدام بی سیم📞 می زدند که"کمک بفرستید."تقاضای سه فروند هلی کوپتر🚁 کبری کردم بیایند بروند آتش🔥تهیه بریزند تا بچه ها بقیه عملیات شان را پیش ببرند.🍃 البته تا قبل از این که شب🌑 بشود.هر چه زودتر.هلی کوپترها🚁آمدند.و تا بخواهم خبردار شوم به هلی کوپتر رنجر گفته بود بیاید او را هم ببرد و برده بود.حالا جواب ایزدی را چی بدهم؟اگر طوریش بشود جواب خودم را چی بدهم؟🌱 مکالمه هایشان را گوش👂می کردم می دیدم خوشحالند،عملیات دارد این طور هدایت می شود.این خوشحالی را موقع برگشتن نشان هم دادند با عملیات آکروباتیکی که روی روستاهای🏘 نزدیک ما انجام می دادند.شاید یکی از دلیل هایی که از تهران اصرار داشتند تیپ مان بشود لشکر همین اخلاق بود.🌿 معلوم بود از همه طرف محکش زده اند که چهار پنج هزار نفر نیرو با امکانات کامل در اختیارش گذاشتند گفتند" لیاقتش را داری."من هم باهاش رفته بودم تهران،به عنوان مسئول ستاد و پیگیری نیروها،همان روزهایی که تیپ مان توانسته بود امنیت خاصی در کردستان به وجود بیاورد و گُل🌸 کرده بود.همه بودند،بیش تر فرماندهان سپاه.🍀 گُل از گُل شگفت تا شنید لازم نیست مثل هربار درخواست نیرو کند. بیش ترین نیرویی که برایمان فرستاده بودند فقط هزاروپانصد نفر بود و حالا با این چهارپنج هزار نفر می توانیم به خودمان بگوییم"لشکر ویژه شهدا"🌾 ادامه دارد... راوی: مصطفی کرمانشاهی 📚ردّ خون روی برف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻خدا رحمت کنه حاج آقا مجتبی تهرانی رو، می‌فرمودن: «اون‌جایی که حق رو می‌دونی اما خجالت می‌کشی ابراز کنی، دچار حیای احمقانه شدی»
+ چقدر این متن قشنگ بود👌🏻🧡 حکیمی از شخصی پرسید: روزگار چگونه است؟ شخص با ناراحتی گفت: چه بگویم.. امروز از گرسنگی مجبور شدم کوزه سفالی که یادگارِ سیصد ساله اَجدادیم بود را بفروشم و نانی تهیه کنم! حکیم گفت: خداوند روزی‌ات را از سیصد سال پیش کنار گذاشته و اینگونه ناسپاسی میکنی؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🔅 السًّلامُ عَلیکَ اَیُّها العَلَم المَنصوب و العِلْمُ المَصبوب... 🌱سلام بر تو ای مولایی که بیرق هدایت به یمن وجود تو برافراشته است و سینه ات مالامال از علم الهی است... @mahmodkaveh🌻
🔴 نتیجه توجه دادن مردم به امام زمان(عج) 🔵 حجت الاسلام شیخ جعفر ناصری: 🌕 توجّه‌ دادن مردم به امام زمان علیه السلام آثار وضعی در زندگی دارد؛ یعنی هرکه می خواهی باش، اگر این کار را توانستی انجام بدهی، از جهت دنیایی و اولاد و یک سری مسائل، خیر می بینی و عمر و زندگی برکت می کند؛ یعنی همین که توجّه پیدا کردی یا توجّه دادی مردم را یا خودت را خدمت حضرت بقیة الله صلوات الله علیه، آثار وضعی خوبی دارد و زندگی را پربرکت می کند. 🍃 🍃 @mahmodkaveh🌻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌علت اصرار بر بی‌حجابی 🔻سؤال سیاستمدار برجستۀ فرانسوی از علیرضا پناهیان @mahmodkaveh🌻
خون برف از چشم من 2⃣6⃣ موقع برگشتن داشتیم در خیابان های🛣 تهران می گشتیم.نمی دانم برای چه کاری.یادم رفته یعنی،که زد به کتف راننده گفت"همین جابایست کار دارم."این ور و آن ور را نگاه کرد.از کلافگی اش معلوم بود دنبال چیزی می گردد که نمی تواند پیدایش کند.🍀 گفتم"چی گم‌کرده ای؟" هنوز نگاهم می کرد"گفتم دنبال کسی می گردی؟" گفت:" آره."خانه🏠 فلانی -تا آن جا که یادش می آید- این جاها بود.گفتم"چی کارش داری؟" رفت از سبزی فروش🥦 و بقال و مغازه های دیگر پرسید تا پیداش کرد. زنگ🔔زد،خانمی آمد در را باز کرد گفت" بفرمایید."🍃 خودش را معرفی کرد گفت کی هست و ازکجا آمده.بله می شناسم تان. خوش آمدید.بفرمایید تو.رفتیم تو. گفت"اسم پسرتان محمد است دیگر؟توی محمد بودنش شک دارم.فقط برای این که راحت تر بتوانم حرف بزنم صدایش می زنم محمد."🌿 مادره گفت"بله بله.از شما هم زیاد حرف زده برام." از معرفتش گفت و خوش مشربی اش و خنده هاش.گفت" کجاست الان؟"مادره گفت"الان زنگ می زنم بیاید."محمد تا از پشت تلفن☎️ شنید کی آمده به مادرش گفت"ناهار🍲 نگهش دار تا من بدوم بیایم."آمد صورت را بوسید گفت"چه عجب از این ورها،آقای."🌱 ادامه دارد... راوی: مصطفی کرمانشاهی 📚ردّ خون روی برف
جاده زندگے ام بدجور بہ پیچ و خم افتاده! دلم محتاج نیم نگاهے از شماست؛ اے شهــید اجابت ڪن دل خستہ ام را ... 😔 یادشهدابا 🍂💕🍂💕🍂💕🍂💕🍂
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ثوابِ عجیب آیَتُ الکُرسی! خیلی ضرر می‌کنه کسی که این فیلم رو نمی‌بینه...💚🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥چرا رفراندوم نمی‌گذارید؟! 🔹پاسخ رحیم‌پور ازغدی به این پرسش که این چه آزادی است اجازه نمی‌دهید نماینده کسانی که مخالف قانون اساسی هستند بیایند در مجلس و حاکمیت و اینکه چرا دوباره قانون را دوباره به رفراندوم نمی‌گذارید؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(عج) 🔅 السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ... 🌱سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند؛ سلام بر او و بر روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد. . @mahmodkaveh🌴
♨️زندگی امام زمانیت چگونه است؟ 🔸 دیگران با زبان بی زبانی از شما می پرسند: شما که را می شناسی و به او علاقه داری، ... این علاقه و ولایتی که از آن دم می زنی... زندگی تو را با دیگران چقدر متفاوت کرده است؟ 🔸چقدر بانشاط‌تر، با انرژی‌تر و با آرامش بیشتری زندگی می کنی؟ اگر ما که مدعی انتظار هستیم، به این پرسش ها پاسخ درخوری ندهیم، نه تنها مبلّغ خوبی برای حضرت نخواهیم بود، بلکه وجود ما و ادعای ما، ضد تبلیغ برای وجود نازنین او خواهد بود. 📚کتاب انتظار ، حاج‌آقای‌ پناهیان @mahmodkaveh🌴
خون برف از چشم من 2⃣7⃣ حرف گُل انداخت با میوه🍎و ناهار🍲 و خوش و بش های همیشگی . و حرفی که معلوم بود خیلی وقت است نوک زبانش است"یادت است همیشه شعار می دادی از کردستان حرف می زدی؟"محمد گفت"هنوز هم حرف می زنم." گفت"پس این جا چی کار می کنی؟"🍃 محمد گفت"کار داشتم،کار دارم،مجبور بودم بمانم."به مادرش نگاه کرد گفت" ولی قول می دهم هروقت نیاز بود و شما گفتی بلند شوم بیایم..." گفت این همه راه را آمده ام بگویم"همین الان بهت نیاز دارم."محمد گفت"الان؟" سکوت کرد،به مادرش خیره شد گفت" الان هم اگر مادرم اجازه بدهد می آیم."🌿 گفت"اجازه می دهی،مادر،بیاید تنهایمان نگذارد؟"مادره گفت"فرمانده اش شمایید." گفت"اگر به من است می گویم هرچی پسر داری بده من با خودم برم." مادره گفت"فعلا همین یکی را ببر....تا بعد ببینیم چی می شود."🍀 محمد فکر🤔کرده بود شوخی می کند.هی پذیرایی می کرد دور خودش می چرخید. گفت"انگار باورت نشده اجازه ات را از مادرت گرفته ام" محمد چشم هاش گرد😳 شد.گفت"راستی راستی بیایم؟"🌱 ادامه دارد... راوی: مصطفی کرمانشاهی 📚ردّ خون روی برف