eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
114 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
#رفیق‌شهیدم ❤️ محبوب من! نگاه شما ما را آواره کرد... #صبحتون‌شهدایی🌸
آقای من! می‌دانم ، گناه و معصیت من مانع دیدار تو گشته .. اما با همه گناهانم ، تـو را دوست دارم.. کرم نما و لطفی کن که با توبه خود موفق به دیدار تـو گردم... اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّکَ الفَرج #سلام_امام_مهربانم صبحت بخیر آقا🌸🍃
#پرسش_و_پاسخ از آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓سؤال: برای رفع تنبلی و کسالت در عبادات، چه باید کرد؟ 📝 جواب: در اوقات نشاط، مشغول به عبادت مستحبه شوید؛ و در اوقات کسالت، اقتصار بر واجبات نمایید. (به‌سوی محبوب، ص٧٠)
☘🍃🌷☘🍃🌷☘🍃🌷🍀 ✳️یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم. اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر #کاوه🦋. کم مانده بود سکته کنم؛😲 سر #محمود🦋 شکسته بود و داشت خون می آمد.😢 با خودم گفتم: الان است که یک برخورد ناجوری با من بکند.😞 چون خودم را بی تقصیر می دانستم، آماده شدم که اگر حرفی، چیزی گفت، جوابش را بدهم.😳  او یک دستمال از تو جیبش در آورد، گذاشت رو زخم سرشو بعد از سالن رفت بیرون. این برخورد از صد تا توگوشی برایم سخت تر بود.😢 در حالی که دلم می سوخت، با ناراحتی گفتم:😴 آخه یه حرفی بزن، همانطور که می خندید گفت: مگه چی شده؟ گفتم: من زدم سرت رو شکستم، تو حتی نگاه نکردی ببینی کار کی بوده همان طور که خون ها را پاک می کرد، گفت: این جا کردستانه، از این خون ها باید ریخته بشه، این که چیزی نیست. چنان مرا شیفته❤️ خودش کرد که بعدها اگر می گفت: بمیر، می مردم.💖 @mahmodkaveh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀💔🌿 تو گناه میڪنے و اون داره اشڪ میریزه. اون بجای تو استغفار میڪنه، دست به دامن خـــ❤️ـــدا میشه، میگه خدایا! به منِ مهدے ببخش! خشنودی قلب امام زمان عج گناه نکنیم😔
. . #تــو در تمام زبان‌ها ترجمه‌ی لبخندی،🌱 هر کجای جهان که تو را بخوانند گُل از گُلشان می‌شکفد😍 #شهيد_محمودکاوه💞
🔰 امروز میخواهم درباره تحوّل‌خواهی و تحوّل‌انگیزی امام بزرگوار صحبت کنم 🔺️ رهبر انقلاب، امروز: امام بزرگوار، سالها پس از فقدان ظاهری، در بین ما زنده است و باید زنده بماند و ما از حضور او و معنویّت او و فکر او و انگشت اشاره‌ی او بهره‌مند بشویم و استفاده کنیم. 🔹️ امروز بنده میخواهم درباره‌ی یک خصوصیّت مهمّی از خصوصیّات امام بزرگوار بحث کنم. البتّه ایشان یک انسان ذوابعاد و دارای خصوصیّات برجسته‌ی متعدّدی بودند. این خصوصیّتی که امروز بحث میکنیم، جزو مهم‌ترین و برجسته‌ترین خصوصیّات امام بزرگوار است و آن عبارت است از روحیهی تحوّل‌خواهی و تحوّل‌انگیزی امام بزرگوار. امام، روحاً، هم یک انسان تحوّل‌خواه بود، هم تحوّل‌آفرین بود. در مورد ایجاد تحوّل، نقش او صرفاً نقش یک معلّم و استاد و مدرّس نبود؛ نقش یک فرمانده داخل در عملیّات و نقش یک رهبر به معنای واقعی بود. ۹۹/۳/۱۴ #سالروز_رحلت_امام_خمینی
امام (ره) به ما آموخت که انتظار در مبارزه است و این بزرگترین پیام او بود، و پس از او، اگر باز هم امیدی ما را زنده میدارد همین است که برای ظهور آخرین حجت حق مبارزه کنیم. "شهید سید مرتضی آوینی" 📔 کتاب آغازی بر یک پایان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋آنقدرجسور ونترس بودکه.... 🔺برای سرمحمود🦋جایزه گذاشتن😳 🔹آخرین جایزه برای سر ...😩
💔 پندار ما این است ڪه🕊 شهدا رفته اند و ما مانده ایم اما حقیقت آن است ڪه زمان مارا با خود برده است و مانده اند.... ❣ 🌸یادش باصلوات🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 تفاوت نگاه امام(ره)! 🔻داستان پیرزنِ کاسه به دستی که امام بارها تعریف کرد.. ⚠️آخوند فاسد بدتر از شاه و ساواک #تصویری @Panahian_ir
✳️بصیرت چیست؟ ⁉️ ⛔️ تفاوت گرگ‌ها و موریانه‌ها 1️⃣ - وقتی گرگ حمله می‌کند،با صدای بلند ‌حمله می‌کند؛ و فرصتی برای واکنش دارید. (فرار یا مقاومت) 2️⃣ -اما وقتی موریانه هجوم می‌آورد، از همان ابتدا بی سر و صدا و تنها به جان محصولات شما می‌افتد. زمان می‌برد تا به هدف برسد، اما بالاخره همه محصول تو را نابود می‌کند ⚠️ایستادن در برابر گرگ، "شجاعت" می‌خواهد و دفع خطر موریانه "بصیرت" ✳️بصیرت چیست؟؟؟ ⬅️بصیرت، سواد نیست - بینش است. ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی ممکن است همسرِ پیامبر، در برابرِ راهِ پیامبر ایستاده باشد؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه نگاهت به «شخصیت»ها نباشد؛ بلکه همواره به «شاخص»ها چشم بدوزی؛ پس ملاک حق حقیقت است نه شخصیت ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی حتی مسجد، می‌تواند «مسجد ضِرار» باشد و پیامبر (صلی الله علیه و آله) آن را خراب کند و به زباله دانیِ شهر تبدیل نماید؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه قرآنِ روی نیزه تو را از قرآنِ ناطق، منحرف نکند؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بتوانی شترِ همسرِ رسول خدا را «پی» کنی و همزمان، حرمت حریم رسول الله (صلی الله علیه و آله) را نگه داری؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی جانباز صفین (شمر) می‌تواند قاتل حسین (علیه السلام) در کربلا باشد؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه بدانی در جنگ با فتنه نمی‌توانی آغازگر باشی اما تا ضربه نهایی، نباید از پا بنشینی؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه نگذاری فتنه‌گران، شیرت را بدوشند یا بر پشتت سوار شوند؛ ⬅️بصیرت؛ یعنی اینکه «مالک اشتر»ها را به تندروی و «ابوموسی اشعری»ها را به اعتدال، نشناسی؛ ⬅️بصیرت; یعنی اینکه بدانی «معاویه»ها، (امریکایها) به سست عنصرهای سپاهِ امیرالمومنین (علیه السلام) " دل بسته‌اند؛نفوذیها لیبرالها غربزدها (سران اصلاحات )کسانی که گفتند قول جان کری سنده وقدرت هسته ای ایران رانابود کردند برای چند صباح حکومت ⬅️بصیرت یعنی اینکه بدانی تاریخ, تکرار می‌شود؛ نه با جزئیاتش؛ بلکه با خطوط کلی‌اش ...
♥️•~° 🕊مثل آن شیشه که در همهمه ی باد شکست ناگهان باز دلم یاد تو افتاد شکست...😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: رشته‌ی کارها در طاعت و معصیت به هم پیوسته است. اگر در طاعت گام اول برداشته شود، به دنبال آن توفیق برداشتنِ گام بعدی طاعت به انسان دست می‌دهد، و اگر در معصیت باشد گام دوم هم زمینه‌ی معصیت خواهد بود. 📚 در محضر بهجت، ج٣، ص١۴
‍⚜ آیت الله بهاءالدینی(ره) : 🌸🍃 «ذکر صلوات برای اموات خیلی خاصیت دارد.» 🌸 گاهی من برای اموات صلوات را هدیه می‌‌کنم و اثرات عجیبی هم دیدم. 🌸«اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّد وَ عَجِّلْ فَرَجَهُم»🌸
چــقد سخت است.... آرام ڪردن.... دل..... بــیقرار ڪسے.... ڪه مــدام..... تو را .... مے خواهد ...😔 🌸پنج شنبه های دلتنگی😢 🌹🍃یادشهدا🕊باصلوات🌹
پاسخ یک #سلام .... از زبان تو؛ همه شهر را... به #سلامتی می رساند! راستی ؛ کی میشود روزی که ؛ چشم در چشم تو .... پاسخ سلاممان را بشنويم؟ #السلام_علیک_یااباصالح_المهدی🌼
🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊🥀🕊 🌹مادر شهید کاوه: شبی از شبهای تحصیل، نشسته بود در اتاقش به انجام تکالیف. رفتم برای شام صدایش کنم. گفت: «گیر کرده‌ام در حل ۲ تا مسئله ریاضی. معلم، توپ چهل‌تکه جایزه گذاشته برایش. 😳اگر اجازه بدهی، تا این ۲ مسئله را حل نکنم شام بی‌شام!» اخلاقش دستم بود. بی‌خیالش شدم تا به درسش برسد. یک ساعت بعد، دوباره رفتم اتاقش. دیدم هنوز مشغول است. صدایش کردم؛ متوجه نشد! این اخلاق را خدابیامرز از همان بچگی داشت. گرم کاری می‌شد، چنان دل می‌داد که تا نمی‌رفتی و تکانش نمی‌دادی، ملتفت سر و صدای اطرافیان نمی‌شد.🤔 من اما حیفم آمد مزاحمش شوم. رفتم به کارم برسم. دوباره یک ساعت بعد صدایش کردم. افاقه نکرد. نیم ساعت بعد به حاج آقا گفتم: «شما برو صدایش کن بلکه آمد شامش را خورد!» حاجی نرفته برگشت، و من دیدم با یک پتو دارد می‌رود اتاق ! 🦋صبح برای نماز از خواب بلندش کردم؛ «شام که نخوردی! لااقل بگو بدانم مسئله‌ها را حل کردی یا نه؟» خندید و گفت: «حل کردم آنهم چه‌جور! برای هر ۲ مسئله، از ۳ طریق به جواب رسیدم!» خب عاشق فوتبال بود. ⚽️توپ چهل‌تکه هم خیلی دوست داشت!💙 ظهر از مدرسه برگشت خانه. گفتم: «پس جایزه‌ات کو؟» از جواب طفره رفت! تا اینجا را حالا شما داشته باشید. از 🕊شهادت ، فکر کنم حدود ۴۰ روز می‌گذشت.    🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 پدر شهید کاوه: معلم ریاضی‌اش را می‌خواهی بگویی؟    مادر شهید کاوه: بله حاج آقا!    پدر شهید کاوه: هر وقت یاد این خاطره می‌افتم ناخودآگاه اشک می‌ریزم… 😢   مادر شهید کاوه: ۴۰ روز، فوق فوقش ۵۰ روز از شهادت گذشته بود که یک آن زنگ خانه به صدا درآمد. حاجی رفت در را باز کرد. عاقله‌مردی پشت در بود؛ «من دبیر ریاضی 🦋 بودم. کلی هم گشتم تا خانه🏚 شما را پیدا کنم». حاجی دعوتش کرد بیاید تو، «نه» آورد؛ «قصد مزاحمت ندارم!» و بعد ادامه داد؛ «من سه سال دبیر ریاضی بودم. این را سال آخر فهمیدم که ،🦋 مسائل ریاضی را خودش حل می‌کرد اما صبح، زودتر می‌آمد کلاس، حل مسئله را هر بار به یکی از دانش‌آموزان که عمدتا هم از قشر پایین بودند یاد می‌داد و جایزه🎁 هم اغلب به همان دانش‌آموز می‌رسید، چون از چند راه به جواب می‌رسید. من به طریقی سال سومی که دبیر ریاضی بودم متوجه ماجرا شدم. از قبل هم البته برایم بسیار عجیب بود؛😳 «چرا که همیشه ریاضی را ۲۰ می‌گیرد، هیچ وقت برنده این جوایز🎁 نمی‌شود؟!» کشیدمش کنار؛ «امروز از فلانی شنیدم این مسئله را تو حل کرده‌ای!»😳 اول بنا کرد طفره رفتن، بعد قبول کرد! پرسیدم؛ «چرا؟» جواب داد؛ «همین فلانی، اولا یک مسئله ریاضی را یاد گرفته از چند راه حل کند. این کار بدی است آقا معلم؟ ثانیا جایزه🎁 کتانی بود و من خودم کتانی دارم. آیا بهتر نبود این کتانی برسد دست این دوستمان که کتانی‌اش از چند جا پاره شده؟»😳 من آنجا فهمیدم چه روح بلندی🕊 دارد این شما. خواستم موضوع را با مدیر مدرسه درمیان بگذارم تا از ، سر صف صبحگاه، تقدیر شود. قسمم داد؛ «اگر برای کس دیگری این موضوع را لو بدهید، دیگر این مدرسه نمی‌آیم». 😒   پدر شهید کاوه: آن شب… {گریه برای لحظاتی، اجازه صحبت به پدر معزز شهید محمود کاوه را نمی‌دهد!} رفتم اتاقش، دیدم روی انبوهی دفتر و کتاب گرفته خوابیده! کلا زیاد می‌شد که در همان حین انجام تکالیف مدرسه خوابش ببرد!🌺 @mahmodkaveh