eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.5هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2.8هزار ویدیو
113 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز صبح ؛ دوست داشتن‌تان تازه میشود مثل بوی سنگک تازه ، مثل عطر چای ، روز از نو ، دوست داشتن‌تان از نو ...
🔸 هدفِ دین، رساندن انسان به بالاترین لذت است 🔸 خودت را اسیر لذت‌های کم نکن! 🌼 راه‌های رسیدن به حال خوش معنوی و نشاط زندگی (ج۱۸) 🔻 هدفِ دین، رساندن انسان به بالاترین لذت است و فقط دین می‌تواند عالی‌ترین لذت را به آدم بدهد، چون عالی‌ترین لذت و شادی با شدید‌ترین محبت پدید می‌آید و فقط دین می‌تواند شدیدترین محبت را به آدم بدهد. 🔻 خودت را اسیر لذت‌های کم نکن! بی‌دینی یعنی: «من آن لذتِ خیلی بالا را نمی‌خواهم؛ همین لذتِ کوچک برایم بس است!» استغفار هم یعنی: «خدایا من نتوانستم از زندگی‌ام خوب لذت ببرم، عاشق نشدم، در خودپرستی مانده‌ام، اخلاقم بد شده و لذت نمی‌برم...» 🔻 آدم برای عاشقی آفریده شده و اگر عاشق نباشد، فاسد می‌شود؛ حتی اگر نماز و قرآن هم بخواند! در آموزش دین به نوجوان‌ها باید بگوییم که «دین می‌خواهد تو را عاشق کند؛ اگر دین نداشته باشی عاشق نمی‌شوی!» و بعد هم قصۀ عاشق‌های واقعی را برایشان بگوییم. 🔻 الان ما دین را به «عاشقی» ترجمه نمی‌کنیم و مثلاً به اعتقاد و ایمان و اخلاص، ترجمه می‌کنیم، لذا آدم‌های متقلب هم می‌توانند ادعای دین‌داری کنند که بعداً معلوم می‌شود اصلاً دین‌دار نبوده‌اند. 🔻 دین‌داریِ افراد را از مقدارِ عاشقی و لذتی که از دین‌داری خود می‌برند، می‌توان تشخیص داد و کسی که ناخالص باشد، اینجا خودش را نشان می‌دهد! 🔻 از برخی یاران پیامبر(ص) پرسیدند: شما از کجا می‌فهمیدید منافق کیست؟ گفتند: هرکسی عاشق علی(ع) نبود-و به ایشان بغض داشت- می‌فهمیدیم که منافق است (کفایه‌الاثر/۱۰۲) 👤علیرضا پناهیان 🚩مسجد امام‌صادق(ع) - ۹۶.۳.۲۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به مردم بگویید پشتوانه‌ی این انقلاب است🎋 🌸 بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم. داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود. در وصیت‌نامه نوشته بود:👇👇👇 🌸من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم... پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند... 🌸پدر و مادر عزیزم! من در شب حمعه یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم. جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز در منطقه می‌ماند. 🌸بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود. و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، در بین شما نیست. 🌸این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می‌گویم. به مردم دلداری بدهید. به آن‌ها روحیه بدهید و بگویید که (عج) پشتوانه‌ی این انقلاب است. بگویید که ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم. بگویید که ما را فراموش نکنند. 🌸 بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم. دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است. راوی: برگرفته از کتاب ص١٩٢ تا ١٩۵
خدایا ببخش گناهانی را که بر ما بلا نازل کرده که آن بلا " غیبت امام زمان (علیه‌السلام) " است ... خدایا ببخش گناهانی را که نعمتی را از ما گرفته که آن نعمت نعمت ظهور و حکومت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است ‌..‌.‌‌‌‌‌‌‌‌ خدایا ببخش بر ما گناهانی را که موجب حبس دعای ما شده!! که آن دعای ما ، تعجیل در فرج امام زمان (علیه‌السلام) است ... تعجیل در ظهور صلوات اللهم عجل لولیک الفرج
🔸احساس نکنیم که این محرم تکلیف از روی دوش‌مان برداشته شده! 🔸 آن نعمتی که خدا روز قیامت حتماً از ما سؤال می‌کند، نعمت ولایت است 🔸خدّام حسین(ع) دست‌بردار نیستند، اما شاید امسال مُدل کار خود را تغییر دهند 🔻 امام‌صادق(ع) دربارۀ آیۀ «لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ» فرمود: این سؤالِ روز قیامت، از نعمت‌هایی مثل غذاها و برخی امکانات رفاهیِ دنیا نیست! روز قیامت از نعمت ولایت و محبت ما اهل‌بیت(ع) سؤال می‌کنند که با این نعمت چه‌کار کردید؟ (تفسیر فرات کوفی/ ۶۰۶) 🔻 امسال محرم که محدودیت‌هایی ایجاد شده است یک‌وقت کسی به سرش نزند: «خُب حالا دیگر تکلیف عزاداری از ما برداشته شده! چون اوضاع، کرونایی است پس بی‌خیال! برویم دنبال کارمان» پس آیه «لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيم‏» را می‌خواهی چه‌کار کنی؟ 🔻 شاید امسال خدا می‌خواهد با این اوضاع کرونایی، عزاداران امام حسین(ع) را امتحان کند که آیا در شرایط سخت هم پای کار هستند یا خیر؟ البته منظور ما این نیست که همان مجالس عادی خودمان را بدون ملاحظات بهداشتی برگزار کنیم که خدای نکرده موجب شیوع کرونا بشود، ولی کار دیگری جای آن انجام دهیم. احساس نکنیم که تکلیف از روی دوش‌مان برداشته شده است! 🔻 خدّام امام‌حسین(ع) دست‌بردار نیستند، اینها خودشان را به‌خاطر نعمت ولایت، بدهکار می‌دانند و می‌گویند «من نمی‌توانم برای امام‌حسین(ع) کار نکنم!» البته ممکن است مُدل کار خودشان را تغییر بدهند، ولی دست بر نمی‌دارند. 🔻 کدام خادم امام‌حسین(ع) که شب‌ها در هیئت خدمت می‌کرده، محرم می‌تواند در خانه بیکار بنشیند و به امورات شخصی خودش بپردازد؟ حتماً اقداماتی را انجام می‌دهد؛ از پارچۀ سیاهی زدن به درِ خانۀ خودش، از شلوغ کردن در خیابان‌ها با علائم و نمادهای حسینی و... حتماً یک اتفاق‌های دیگری رقم خواهد خورد؛ مثل اطعام گسترده برای نیازمندان و برای عموم مؤمنین و... 👤علیرضا پناهیان 🚩حسینیه اعظم زنجان - ۹۹.۵.۱۸
💔 داده همیشہ لطف تو من را خجالتے مانده ام چرا نگاه تو افتاد سوے من؟!
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 باید زنده شویم؛ مثل حاج قاسم! 🔻بیایید زندگی زیباتری را تجربه کنیم ...
يک روز نسيم خوش خبرمي آيد   بس مژده به هر کوي و گذر مي آيد   عطر گل عشق در فضا مي پيچد   مي آيي و انتظارسر مي آيد ⚘الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج⚘ ⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ (قسمت هفتم) فرصت زیادی نداشتیم، بقیه یگان‌ها کارشان را تمام کرده بودند، مانده بودیم ما که باید سریع‌تر شناسایی‌مان را تمام می‌کردیم. آن شب پنج شش تیم آماده شدند. موقع حرکت، کاوه گفت منم تا دیدگاه با شما میام و آمد. می‌دانستیم چه قصدی دارد، دیدگاه را بهانه کرده بود، همیشه همین طور بود بایست خودش می‌آمد از نزدیک راهکاری را می‌دید، به این قانع نمی‌شد که ما براش گزارش ببریم. می‌گفت من شخصاً باید بدونم شب عملیات نیروها از چه جاهایی به دشمن می‌زنند و باید بدونم که شما چه جور راهکاری را انتخاب کرده‌اید. تیم‌های گشتی که رد شدند، کاوه هم با ما راه افتاد. هرچه کردیم حریفش نشدیم. گفتیم شاید روی منصوری را زمین نزند، یعنی کمتر پیش می‌آمد که او چیزی بخواهد و محمود جواب رد بدهد. بین همه بچه‌های مسئول برایش احترام خاصی قائل بود، معاونش بود. پاپیش گذاشت و گفت آقامحمود شما نیا تا هرجا که بگی خودمان میریم، اینطوری خیالمان راحت‎تره. تا او را مطمئن کند ادامه داد بچه‌ها قول میدن امشب کار شناسایی رو تمام کنن. فایده‌ای نداشت، راهش را کشید و رفت. ما هم راه افتادیم دنبالش. کمی که رفتیم رسیدیم به نقطه رهایی. هدف هفت، ارتفاعات بلفت بود که هم دور بود و هم خیلی مهم و حیاتی، محمود هم قاطی همان تیمی شد که باید به آن سمت می‌رفت. دویست سیصد متر مانده به پایگاه عراقی‌ها، ایستادیم. بچه‎های اطلاعات می‌گفتند شب‌های قبل تا اینجا آمدیم چون می‌ترسیم راهکار لو بره، جلوتر نرفتیم. یکی‌شان گفت مهدیزاده همین جا رفت روی مین، حتماً عراقی‌ها حساس شدن. هوا مهتابی بود و سنگرهای دشمن کاملاً دیده میشد. تا زیر پای سنگر کمینشان رفتیم. همانجا پشت یک تخت سنگ بزرگ نشستیم، آنقدر نزدیک بودیم که صدای حرف زدن عراقی‌ها را به خوبی می‌شنیدیم. یک سرفه کافی بود تا همه چیز خراب شود. تو چنین حال و احوالی، محمود گفت باید جلوتر برین، از بین سنگرهاشون رد بشین و برید آن پشت ببینید چه خبره؟ همه تعجب کردیم ریسک خطرناکی بود. فاصله‌ای که ما با دشمن داشتیم کوچک‌ترین حرکت‌مان را می‌دیدند، چه برسد به اینکه بخواهیم از بین سنگرهاشون هم بگذریم. با این احوال جای بحث و جدل نبود، همیشه از خدا می‌خواستیم محمود دستوری بدهد تا ما بی چون و چرا اجرا کنیم. حتی حاضر بودیم از جانمان مایه بگذاریم. تازه اگر یک کم این پا و آن پا می‌کردیم خودش می‌رفت. جواد سالارزاده و یکی دو نفر دیگر اسلحه و تجهیزاتشان را گذاشتند و چهار دست و پا از بین سنگرهای کمین رد شدند. همانطور که می‌رفتند با تمام وجود، آیه شریفه «وجعلنا» را به نیت آن‌ها می‌خواندم. تا چشم دید داشت تعقیب‌شان کردم. آن شب سرما بیداد می‌کرد. هر چند دقیقه یک بار به اطراف سرک می‌کشیدم و منتظر صدای تیراندازی بودم. هوا کم کم رو به روشنایی گذاشت اما از جواد و بقیه خبری نشد. هیجان و تشویش آمده بود سراغم. دهانم را به گوش محمود نزدیک کردم تا بگویم اگر بچه‌ها نیامدند چکار کنم؟ دیدم خوابیده، انگار نه انگار که چند قدمی عراقی‌ها هستیم! هیچ موقع ترس برایش معنی نداشت. توی حساس‌ترین صحنه‌های نبرد مرگ را به بازی می‌گرفت. همه‌اش به اطراف نگاه می‌کردم، صدایی به گوشم رسید، خوب که نگاه کردم دیدم خودشان هستند. وقتی به ما رسیدند خوشحالی را میشد از حال و هواشان فهمید. جواد همینطور که نفس نفس میزد گفت نیروهای دشمن مثل مور و ملخ جمع شده‌اند آن پشت. محمود که حالا بیدار شده بود گفت فعلاً ساکت باشین تا از اینجا دور بشیم. از همان راهی که رفته بودیم برگشتیم. حالا هوا روشن شده بود، اما ذرات مه همه جا را فراگرفته بود. خیالمان راحت بود که از دید دشمن پنهان هستیم. وقتی به خط خودمان برمی‌گشتیم خوشحال بودیم که کار چهار پنج شب شناسایی را یک شبه انجام دادیم، این را مدیون حضور کاوه بودیم. (به نقل از همرزم شهید ناصر ظریف) 🕊️ 📚 سردار آفتاب ۱ ویژه نامه سردار شهید محمود کاوه (📝 حمیدرضا صدوقی) @mahmodkaveh
[ اینهمه با این وآن حرف زدی کمی هم با امام_زمانت حرف بزن، راحت حرف بزن...🍃 امام‌زمان منتظر حرفای ما هم هست...]♥️
💔 ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست :) درد تو بجان خسته داریم ای دوست💔 گفتی که به دلشکستگان نزدیکیم ما نیز دل شکسته داریم ای دوست😔 💞 ❣✨❣✨❣✨❣✨❣✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر چند ناخالص هر چند بی رمق از همین راه دور از همین فاصله‌ای که بین خودم و شما ساخته‌ام، سلام مرا بپذیر ... اَلسَّلامُ عَلَيْكمَ يا بَقِيَّةَ اللهِ اَلاعظم اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليّٖكَ الْفَرَج
صبح ☀️ انعکاس لبخند تـــوست... رهبرم ،بخند تا زمین نفس بکشد 🖐 ما همه سربازان جان بر کف تو هستیم✌️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرا آرامشی آرزوست حاصل ایمان.. و لبخندی حاصل این آرامش...🌱 کاش همه می فهمیدند شما زنده اید و نزد خدایتان روزی میگیرید...🌷
شهید سید مرتضی آوینی: سر آنكه جهاد فی سبیل الله با هجرت آغاز می شود در کجاست؟ طبیعت بشری درجست و جوی راحت و فراغت است و سامان و قرار می طلبد. یاران! سخن از اهل فسق و بندگان لذت نیست، سخن از آنان است که اسلام آورده اند اما در جستجوی حقیقت ایمان نیستند. کنج فراغتی و رزقی مكفی ... دلخوش به نمازی غراب وار و دعایی که برزبان می گذرد اما ریشه اش در دل نیست، در باد است. در جست و جوی مأمنی که او را از مكر خدا پناه دهد ؛ در جست و جوی غفلتکده ای که او را از ابتلائات ایمانی ایمن سازد، غافل که خانه غفلت پوشالی است و ابتلائات دهر، طوفانی است که صخره های بلند را نیز خرد می کند و در مسیر دره ها آن همه می غلتاند تا پیوسته به خاك شود. اگر کشاکش ابتلائات است که مرد می‌سازد، پس یاران! دل از سامان برکنیم و روی به راه نهیم. 📔 کتاب فتح خون