💠امام صادق (علیه السلام): 🍃🌸هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم(عج الله تعالی فرجه الشریف)باشد، پس #منتظرظهور او باشد
و اگر به راستی منتظر ظهور آن حضرت است به #پرهیزکاری و #اخلاق_نیکو رفتار نماید و چنانکه این شخص پیش از قیام حضرت قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بمیرد پاداش کسی را دارد که حضرت را درک مینماید. 📚 بحار الانوار ،ج۵۲،ص ۱۴۰
برای ظهور همدل باشیم
@mahmoodrezabeyzai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ ویژه #بسیار_مهم
#نشر_حداکثری
#چله_عظیم_قرن
بشتابید به سوی امام زمان
که تنها راه نجات همین است.
👈خواهشمندیم با تمام توان منتشر بفرمایید که فرصت نیست. 🌹
@mahmoodrezabeyzai
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گروه تازه تأسیس و مجهول الهویه "عصبه الثائرین" پس از انتشار کلیپی از رصد سفارت امریکا در بغداد، این بار در کلیپی، تصاویری از پایگاه عین الاسد متعلق به نظامیان امریکایی منتشر و امریکا را تهدید کردند؛ نیروهای عصبه الثائرین در این کلیپ به دسترسی و رصد کامل پایگاه های امریکا در عراق اشاره کرده و انها را در صورت عدم خروج از عراق تهدید به حمله نظامی کرده اند...
@mahmoodrezabeyzai
💠 #محمودرضا ، خیلی به امام زمان ارادت داشت.
ازین اِرادَتای خشک و خالی که فقط بشینی بگی «آقاجان کِی میای دورت بگردم» نه!
دنبال آمادگی بود
دنبال آماده سازی و آگاهی بود.
همیشه دنبال مطالعه درباره حضرت و شرایط ظهور و #آمادگی_برای_ظهور بود. 🌷انتظارِ محمود، یه #انتظار_واقعی بود.
واقعا دغدغه امام زمانش رو داشت.
واقعا داشت سعی میکرد آماده باشه.
واقعا فرمایشات حضرت آقا و اطاعت از دستوراتشون رو در راستای ظهور و تمرینی برای ظهور میدید...
@mahmoodrezabeyzai
31.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله
دلتنگی های مرا پایانی نیست ,جا ماندنم را راچگونه توصیف کنم ,
که هر روز گم در خا طرات باتوبودنم وبی توبودن راچاره ای نیست
جز پیوستن به تو،
بی تو بودن را شعر مي كنم؛
اما
من رو بر مي گردانم
و با آستین پیراهن ام ؛
چشم هايم را پاك مي كنم ،،، و میگذرد،
اما سخت میگذرد،،،😔
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله
شهید آقا محمودرضا
مثل بچه بسیجی ها زندگی میکرد، خیلی ساده و به دور از تجملات، نمی پذیرفت درخانه حتی مبل داشته باشد؛ نه این که بخواهد تظاهر به زهد کند و از روی تصنع باشد؛ روحیه اش این طور بود!
این اواخر در میدان آرژانتین روی چمن ها نشسته بودیم که پرسیدم: "با حقوق پاسداری زندگی چطور میگذرد؟ " گفت: من راضی به گرفتن همین حقوق هم نیستم؛ دنبال کاری هستم که زندگی را بچرخاند و شغل پاسداری برای تأمین زندگی نباشد! 📚 کتاب "تو شهید نمیشوی" ص32
@mahmoodrezabeyzai
شهید آقا محمودرضـا بیضائی
خاطره ای از شهید محمود رضا بیضایی از زبان برادرش
تلفنم دارد زنگ میخورد. گوشی را از توی جیبم در میآورم و جواب میدهم. محمودرضا است. خوش و بش میکند و میپرسد کجا هستم. از صبح برای کاری تهرانم؛ میگویم کارم تمام شده، ترمینالم، دارم بر میگردم تبریز. میگوید کی وقت داری؟… حرف مهمی دارم. میگویم الان، بگو. میگوید الان نمیشود و باید هر وقت که کاملا وقتم آزاد است بگوید. اصرار میکنم که بگوید. میگوید میتوانی بیایی خانه؟ میگویم من فردا باید تبریز باشم، کار دارم اگر میشود تلفنی بگویی، بگو. میگوید من دوباره عازمم اما قبل از رفتن حرفهایی هست که باید به تو بزنم. میگویم مثلا؟ میگوید اگر من شهید شدم میترسم پدر نتواند تحمل نکند؛ پدر را داشته باش. میگویم خداحافظ! من تا یکساعت دیگر خانه شما هستم. میگوید مگر تبریز نمیروی؟ میگویم نه، امشب میمانم. میگوید بخاطر این چیزی که گفتم؟ گفتم خودم میخواهم که بیایم، حالا ول کن. و راه میافتم سمت اسلامشهر.
اسلامشهر – خانه محمودرضا.
همه چیز در خانه عادی است. پذیرایی همسرش، بازی دختر دو سالهاش، بساط چایی، شام روی گاز، تلویزیون روشن، پتوهای سادهای که کنار دیوار پهن هستند و خود محمودرضا، چهره همیشه آرامش، همه چیز مثل همیشه توی این خانه معمولی، معمولی و عادی است و سر جای خودش. هیچ علامتی از خبر خاصی به چشم نمیخورد. مینشینیم. منتظر میمانم تا سر صحبت را باز کند ولی حرفی نمیزند. دو سه ساعت تمام منتظر میمانم اما حرفهایمان کاملا عادی پیش میروند. سعی میکنم صبور باشم تا سر صحبت را باز کند ولی او حاضر نیست چیزی به زبان بیاورد. بالاخره صبرم تمام میشود و میگویم بگو! میگوید من شهید شدم بنظر تو محل دفنم تبریز باشد یا تهران؟! میگویم این حرفها را بگذار کنار و مثل همیشه بلند شو برو مأموریتت را انجام بده، شهید شدی، من یک فکری برایت میکنم! بدون اینکه تغییری در چهرهاش ایجاد بشود با آرامش شروع میکند به توضیح دادن در مورد اینکه اگر تبریز دفن بشود چطور میشود و اگر تهران دفن بشود چطور؟ عین کلوخ مقابلش پخش میشوم وقتی دارد اینطور عادی درباره دفن شدنش حرف میزند. جدی نمیگیرم. هر چند همیشه در مأموریتهایش احتمال شهادت روی شاخش است. تلاشش برای جواب گرفتن از من درباره انتخاب محل دفنش و فهماندن قضیه به من که شهادتش در این سفر قطعی است نتیجه نمیدهد..
@mahmoodrezabeyzai
لوح | فاتح...
رهبر انقلاب: خدای متعال در قرآن از زبان مسلمانها میگوید: بِنا اِلّا اِحدَی الحُسنَیَین، ما یکی از دو حُسنیٰ را داریم؛ یکیاش پیروزی است، یکیاش شهادت است. شهید سلیمانی به هر دو حُسنیین رسید؛ هم پیروز شد -چند سال است که در منطقه، پیروز میدان شهید سلیمانی است، مغلوب میدان، آمریکا و عوامل آمریکایند؛ در همهی این منطقه این جور است- هم به شهادت رسید؛ یعنی خدای متعال کِلتَا الحُسنَیَین را به این شهید عزیز داد. ۹۸/۱۱/۲۹
اثر: استاد محمدرضا دوست محمدی
شهید آقا محمودرضـا بیضائی
آنچه درپی می آید بخشی از نامه شهید محمودرضا بیضائی
به همسرش است او این نامه را شب شهادت امیرالمومنین (ع) چند ماه پیش از شهادتش در سوریه نوشته است آقا محمودرضا در این نامه انگیزه حضور خود در جبهه سوریه. را به روشنی بیان کرده ودرباره اهداف تروریست ها و حامیان آنها از به راه انداختن معرکه شام گفته است...
بسم الله الرحمن الرحیم
…باید به خودمان بقبولانیم که در این زمان بدنیا آمدهایم و شیعه هم بدنیا آمدهایم که مؤثر در تحقق ظهور مولا باشیم و این همراه با تحمل مشکلات، مصائب، سختیها، غربتها و دوریهاست و جز با فدا شدن محقق نمیشود حقیقتاً.
نمیخواهم حرفهای آرمانگرایانه بزنم و یا غیر واقعی صحبت بکنم؛ نه! حقیقتاً در مسیر تحقق وعده بزرگ الهی قرار گرفتهایم. هم من، هم تو. بحمدالله. خدا را باید بخاطر این شرایط و این توفیق بزرگ شاکر باشیم. الان که این نامه را برایت مینویسم، شب قدر است و شب شهادت حیدر کرار (علیه السلام) و در فضای ملکوتی بینالحرمین ِ صبر و مصیبت و تحمل مشکلات و سختیها، بینالحرمین ِ دو مظلومه، دو شهیده، یکی خانم زینب کبری (روحی فداها) و دیگری بنتالحسین، خانم رقیه (سلام الله علیها) هستم و به یادتم. نمیدانی بارگاه ملکوتی سه ساله امام حسین الان هم چقدر غریب است؛ در محل یهودیها، در مجاورت کاخ ملعون معاویه و در محاصره وهابیهای وحشی و آدمکش.
چه بگویم از اوضاع اینجا؛ تاریخ دوباره تکرار شده و این بار ابناء ابوسفیان و آل سفیان بار دیگر آلالله را محاصره کردهاند؛ هم مرقد مطهر خانم زینب کبری و هم مرقد مطهر دردانه اهل بیت، رقیه (سلام الله علیهما). ولی این بار تن به اسارت آلالله نخواهیم داد چرا که به قول امام (ره) مردم ما از مردم زمان رسول الله بهترند.
واضحتر بگویم؛ نبرد شام، مطلع تحقق وعده آخرالزمانی ظهور است و من و تو دقیقاً در نقطهای ایستادهایم که با لطف خداوند و ائمه اطهار نقشی بر گردنمان نهاده شده است و باید به سرانجام برسانیمش با هم تا بار دیگر شاهد مظلومیت و غربت فرزندان زهرای مرضیه (سلام الله علیها) نباشیم. اگر بدانی صبرت چقدر در این زمان حساس در حفظ و صیانت از حریم آلالله قیمت دارد، لحظه به لحظه آنرا قدر میشماری.
معرکه شام میدان عجیبی است. بقول امام خامنهای: «بحران سوریه الان مقابله جبهه کفر و استکبار و ارهاب با تمام قوا، در برابر جبهه مقاومت و اسلام حقیقی است.» در واقع جنگ بین حق و باطل. و این خاکریز نباید فرو بریزد؛ نباید. خط مقدم نبرد بین حق (جبهه مقاومت) و باطل در شام است. تمام دنیا جمع شدهاند؛ تمام استکبار، کفار، صهیونیستها، مدعیان اسلام آمریکایی، وهابیون آدمکش بیشرف، همه و همه جبهه واحدی تشکیل دادهاند و هدفشان شکست اسلام حقیقی و عاشورایی، رهبری ایران و هدفشان شکست نهضت زمینهسازان ظهور است و بس. و در این فضای فتنه آلود، متأسفانه بسیاری از مسلمین نا آگاه و افراطی نیز همراه شدهاند تا این عَلَم و این نهضت زمینهساز را به شکست بکشانند که اگر این اتفاق بیفتد سالها و شاید صدها سال دیگر باید شیعه خود دل بخورد تا تحقق وعده الهی را نزدیک ببیند. شام نقطه شروع حرکت ابناء ابوسفیان ملعون است. و این خاکریز نباید فرو بریزد. این حرکت خطرناک و این تفکر آدمکش ارهابی، پر و بال گرفته و حمام خون بین شیعیان و سایر مسلمین راه میاندازد و هیچ حرمتی از حرمین شریفین زینب کبری (سلام الله علیها) و خانم رقیه (سلام الله علیها) [حفظ نخواهد کرد] که هیچ، حرمت عتبات مقدسه کربلا، نجف، سامرا، کاظمین و… را هم خواهد شکست.
جبهه جدیدی که از تفکر اسلام آمریکایی، صهیونیسم و ارهاب از کشورهای مختلف از جمله افغانستان، پاکستان، آمریکا، اروپا، یمن، ترکیه، عربستان، قطر، آذربایجان، امارات، کویت، لیبی، فلسطین، مصر، اردن و… به نام جهاد فی سبیل الله تشکیل شده است، هدف نهائیش فقط و فقط جلوگیری از نهضت زمینهسازان ظهور و در نهایت مقابله با تحقق وعده الهی ظهور میباشد و هیچ ابایی هم از کشتن و مثله کردن و سر بریدن زنان و کودکان بیگناه شیعه ندارد، کما اینکه این اتفاق را الان به وفور میتوان مشاهده کرد و من دیدهام.
مسئولیت سنگینی بر دوشمان گذاشته شده است و اگر نتوانیم از پسش برآئیم، شرمنده و خجل باید به حضور خداوند و نبیاش و ولیاش برسیم چرا که مقصریم
. کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا و بقول سید مرتضی آوینی این یعنی اینکه همه ما شب انتخابی خواهیم داشت که به صف عاشورائیان بپیوندیم و یا از معرکه جهاد بگریزیم و در خون ولی خدا شریک باشیم. ان شاء الله در پناه حق و تا [تحقق] وعده الهی و یاری دولت ایشان خواهیم جنگید.
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
فضل الله المجاهدین علی القاعدین اجرا عظیماً ان شاء الله
@mahmoodrezabeyzai
《فقط برای خدا》 ؛ مجموعه روایاتی از سلوک و مکتب سردار شهید حاج قاسم سلیمانی ، طراح : محمد حسین دوست محمدی ،مدیر تولید : امین زاده تقی ،پژوهش و ویرایش خاطرات : احمد ایزدی ،به سفارش حوزه هنری انقلاب اسلامی استان کرمان
#گذری_بر_زندگی_شهدا
#شهید_محمودرضا_بیضائی
قسمت چهل و هشتم
محمودرضا شكسته بود خودش را و به راحتى مى شكست خودش را.... در اين خصوصيت اخلاقى ، در اوج بود.... بدون اغراق مى گويم كه به جز دشمن و جلوى آدم هايى كه زور مى گفتند ، مقابل همه ی بندگان خدا این جور بود.... آن قدر تمرين كرده بود كه خودش را شكستن ، برايش آسان شده بود.... وقتى اولين بار بعد از حدود بيست سال ، مربى كاراته اش را كه سال ٧٠ با هم پيش ايشان تعليم مى ديديم ، ملاقات كرد ، خم شد و دست ايشان را بوسيد ؛ كارى كه هیچ وقت من براى مربيانم نكرده بودم.... اين تواضع را بين مردم حتى با كسانى كه ممكن بود سلوک بسيجى اش را قبول نداشته باشند ، داشت.... اوايل دوره ی پاسداريش در تهران زياد تعريف مى كرد از مواردى كه با آدم های اين جورى برخورد كرده بود و آن ها به او علاقمند شده بودند.... با مردم بى ادعا بود محمودرضا.
راوی : برادر شهید
#ادامه_دارد....
@mahmoodrezabeyzai
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#قربة_الی_الله
برای محمودرضا:
ماه رمضان بود و ما در سوریه بودیم که یکی از
افسرهای ارشد سوری ما را به ضیافت افطار دعوت کرد؛ با تعدادی از رزمندگان از جمله شهید بیضائی به میهمانی رفتیم و خیلی هم تشنه بودیم؛
دو سه دقیقه بیشتر تا افطار نمانده بود و می خواستیم وارد سالن غذاخوری شویم اما محمودرضا منصرف شد و گفت من برمی گردم؛ رزمندگان لبنانی اصرار داشتند که با آنها به افطاری برود و من نیز مصر بودم که دلیل برگشتنش را بدانم.
شهیدبیضائی به من گفت شما ماشین را به من بده که برگردم و شما بروید و افطارتان را بخورید، من هم بعد از افطار که برگشتیددلیلش را برایتان می گویم. بعد از افطار علت انصرافش از میهمانی را پرسیدم و او در جوابم گفت: اگر خاطرت باشد این افسرقبلا نیز یکبار ما را به میهمانی ناهار دعوت کرده بود؛
آن روز بعد از ناهار دیدم که ته مانده ی غذای ما را به سربازانشان داده اند و آنها نیز از فرط گرسنگی با ولع غذای ته مانده را می خورند! امروز که داشتم وارد سالن می شدم فکر کردم اگر قرار است ته مانده ی غذای افطاری مرا به این سربازها بدهند، من آن افطار را نمی خورم...
🌹شهید بزرگوار: محمودرضابیضائی🌹
راوی: سرهنگ محمدی (جانشین تیپ امام زمان(عج) سپاه عاشورا
@mahmoodrezabeyzai
خوابی که سردار سلیمانی پس از شهادت سردار مهدی زینالدین دیدن :
هیجانزده پرسیدم: «آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟
همین چند وقت پیش، توی جادهی سردشت...» حرفم را نیمهتمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانیاش افتاد. بعد باخنده گفت: «من توی جلسههاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زندهن.» عجله داشت. میخواست برود. یك دیگر چهرهی درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: «پس حالا كه میخوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمندهها برسونم.» رویم را زمین نزد.
🔸ـ قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی میگم زود بنویس.
هولهولكی گشتم دنبال كاغذ. یك برگهی كوچك پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: «بفرما برادر! بگو تا بنویسم.».
ـ بنویس: «سلام، من در جمع شما هستم»
🔹همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم: «بیزحمت زیر نوشته رو امضا كن.» برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: «سیدمهدی زینالدین» نگاهی بهتزده به امضا و نوشتهی زیرش كردم. باتعجب پرسیدم: «چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی!»
🔸ـ اینجا بهم مقام سیادت دادن.
🔹از خواب پریدم. موج صدای آقامهدی هنوز توی گوشم بود؛ «سلام، من در جمع شما هستم»
برشی از کتاب "تنها؛ زیر باران"
روایتی از حاج قاسم سلیمانی درباره شهید مهدی زین الدین...
@mahmoodrezabeyzai
لوح | وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُون...
در ماه مبارک رمضان، هر شب ٢ ساعت قبل از اذان صبح بیدار ميشدند و نافله و قرآن و دعای سحر را ميخواندند و به سجده طولانی ميرفتند و استغفار ميكردند.
رمز رمضان؛ مجموعه لوح از سیره معنوی سپهبد قاسم سلیمانی که در ماه مبارک رمضان به مرور منتشر میشود.
#رمز_رمضان
اثر: علیرضا باقری
تایپوگرافی: مهدی دقیقی
@mahmoodrezabeyzai
#گذری_بر_زندگی_شهدا
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
قسمت چهل و نهم
چند نفر از مسئولين سپاه از تهران مهمان پدر بودند....
يكى از مسئولين تعريف كرد : محمودرضا يک بار براى وام آمد پيش من !
ششصد هزار تومن از من وام خواست !
گفتم : چرا ششصد هزار تومن ؟ پنج تومن بگير....
گفت : واقعا ؟ باورش نمى شد .
تا اين حد از اين درخواست ها دور بود....
وقتى بهش گفتم پنج تومن ، هم دست هایش لرزيد هم تعجب كرد....
فكر كنم اگر مى گفتم بيا ده تومن بگير سكته مى كرد يا مى گفت شما مى خواهيد ده ميليون تومن به من وام بدهيد؟!
شدنى است يعنى؟
بنده خدا از بس مشغول كار بود ، دنبال اين چيزها نبود .
راوی : برادر شهید
#ادامه_دارد....
@mahmoodrezabeyzai
⭕️ فوری...
آمادهباش کامل برای دفاع از حرم امامین عسکریین (ع) در قبال حملات احتمالی داعش
فرماندهی الحشدالشعبی در سامراء خواستار آمادهباش کامل برای دفاع از حرم امامین عسکریین (ع) در قبال حملات احتمالی داعش شد
📌نیروهای لشکر رزمی العباس ع ، تابع مدیریت عتبه عباسی، حمله تروریست های #داعش به منطقه نخیب در مرز استان کربلا با صحرای رمادی را دفع کردند. #عراق