eitaa logo
حاج محمود کریمی
1.3هزار دنبال‌کننده
991 عکس
425 ویدیو
10 فایل
📺پایگاه رسانه‌ای‌حاج محمود کریمی 📜 تنها کانال متن اشعار حاج محمود کریمی 📢 اعلام مراسم:ولادت امیرالمومنین 🗓 🕌 امامزاده علی اکبر،چیذر ارتباط با مدیر @ali2581 ✅پایگاه اینترنتی فطرس: www.fotros.ir ⛔️انتشارفقط با لینک
مشاهده در ایتا
دانلود
📋 : کودکی کرده اند دوشادوش ۱۴۰۱ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کودکی کرده‌اند دوشادوش لحظه‌ها را بزرگ‌تر شده‌اند هردو از یک بن‌اند و یک ریشه ‌شاخه‌هایی سترگ‌تر شده‌اند دو مناره، کنار گنبد سبز دو بهشت به دوش پیغمبر دو ستاره، دو کهکشان خورشید به تمام بهشتیان سرور دو برادر، دو نیمه از یک سیب دو برابر، دو مثل بی‌همتا دو مسیحا دم و دو یوسف روی دو سنوبر، دو ماه خوش‌سیما مثل هم، شب گرسنه خوابیدند هم‌نشین هم‌اند زیر عبا هم قدم بوده‌اند در نجران در کنار هم‌اند ذی‌القربی دست در دست‌های هم دارند زانوی غم، کنار یک‌دیگر گریه کردند روز و شب‌ها بر مادر بی‌مزار یکدیگر هردو شمشیر مشترک دارند تیغ شمشیرشان، دو دم دارد یک دمش صلح و دیگری قیام یک کتابی که دو قلم دارد عاقبت، لحظه‌ی فراق آمد لاجرم، فصل بی‌قراری شد یکی از آن دو بی‌برادر ماند دیگری رفت و زخم، کاری شد ظاهراً یک برادر از دنیا رفت و دیدار به قیامت شد در حقیقت ولی چو آینه بود تا که بشکست؛ بی‌نهایت شد پابه‌پای برادر از یثرب مکّه و مروه و صفا رفته حج خود را گذاشت در کعبه با حسین‌اش به کربلا رفته با حسین‌اش کنار نعش جوان محتضر بود و خون‌جگر برگشت با برادر، کنار علقمه رفت با برادر، خمیده‌تر برگشت دید تا که برادرش تنهاست لشکری از «حسن» فراهم کرد یک سپاه از یتیم‌هایش را عازم محشر محرّم کرد یک حسن، قاسم است در پیکار دیگری، حیدری است در میدان آن یکی، احمدست در غزوه این یکی در تلاطم و طغیان یک حسن زیر پای مرکب ماند یک حسن روی خاک غلطان شد یک حسن زیر دست‌وپا گم شد یک حسن باز تیرباران شد یاد ایّام کودکی‌هاشان دست خود را به دست خواهر داد آخرش آخرین کبوتر را از بلندی خیمه‌ها پرداد دست‌هایش شبیه یک کودک از دم خیمه‌ها، شتابان شد شد مجسّم به جسم، عبدالله سپر تیغ‌های برّان شد چشم در چشم با برادر شد بازهم یاد کودکی افتاد دست‌هایش جدا شد عبدالله بین گودال، کودکی افتاد با برادر در آن دم آخر سر به بالین مادر افتاده خنجر کند قاتل‌اش با آن حنجر خشک هم در افتاده زیر آن چکمه‌های تازه‌ی شمر کهنه پیراهن‌اش شده پامال آخرش چکمه‌اش به کار آمد دست او بند بود در گودال سر جدا گشت و کوفیان شاد از کشتن یک غریب بودند و در هیاهو، میان هلهله‌ها اسب‌ها نانجیب بودند و می‌رسد از قلب میدان، صدایت؛ ای عمو جانم! ای عمو آرزو دارم شوم فدایت؛ ای عمو جانم! ای عمو تا سپر تیر شوم به جایت؛ ای عمو جانم! ای عمو تا که خون من بریزد به پایت؛ ای عمو جانم! ای عمو از خیمه بیرون، عبدالله آمد؛ یاور برای ثارالله آمد این گل پرپر با دیده‌ی تر به لشکر می‌زند مانند حیدر الله اکبر سوی میدان، دست خالی می‌آیم؛ ای عمو جانم! ای عمو من سپر شمشیر و نیزه‌هایم؛ ای عمو جانم! ای عمو قبل من پیشت رسیده بابایم، ای عمو جانم! ای عمو می‌زند از قتلگاهت صدایم؛ ای عمو جانم! ای عمو از خیمه بیرون، عبدالله آمد؛ یاور برای ثارالله آمد این گل پرپر با دیده‌ی تر به لشکر می‌زند مانند حیدر الله اکبر  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷شهادت 📌 پایگاه رسانه ای حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فــــــایل صوتـــــی ↙️
📋 : ای انتهای توبه آدم،حسین جان ۱۴۰۱ 🎤 با نوای حاج محـــــمود کریـــــمی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ای انتهای توبه آدم، حسین جان! ای ابتدای سوره مریم، حسین جان! این روزها، شبیه پدر مادرت شدی با این لباس مشکی ماتم، حسین جان! ما با بهشت کار نداریم تا که هست شش گوشه‌ات میان دو عالم، حسین جان! آن‌جا بهشت هست که «زهرا» نشسته است پس کنج هیئتیم از این دم، حسین جان! ما دل‌خوشیم با تو و شال عزای تو هرآن‌چه غیر تو به جهنم، حسین جان! تا مرهم جراحت لب‌های تو شویم آورده‌ایم این‌همه زمزم، حسین جان! خرج تو می کنیم تمام گلوی خویش تا جان دهیم ماه محرّم، حسین جان! با هر هزارونهصدوپنجاه زخم تو فریاد می‌زنیم دمادم، حسین جان! درهم بخر تمامی ما را؛ شنیده‌ایم درهم شدی به خاطر درهم، حسین جان!  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🏷شهادت 📌 پایگاه رسانه ای حاج‌ محمود‌ کریمی @mahmoudKarimi_matn 🎧 فــــــایل صوتـــــی ↙️