eitaa logo
『مـهموم』
157 دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.5هزار ویدیو
3 فایل
﷽ - حسین جان من همانم که به آغوش تو آورد پناھ :) خودمانیم ؛ کسی جز تو نفهمید مرا . .♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخوای نکنی؟! آیت الله (ره) =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅───────┅╮ @mahmoum01 ╰┅───────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیت الله فاطمےنیا: 🦋بدترین سخن این است ڪہ دعاڪردم ونشد،زیارت رفتم ونشد!این نشدها شیطانے است.هیچ دعاڪنندہ اے دست خالے برنمیگردداگر به صلاح باشد همان را و اگر به صلاحش نباشدبهترازآنرامیدهند. =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅───────┅╮ @mahmoum01 ╰┅───────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢 هر روز بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه صد و هفت قرآن کریم سوره مبارکه المائدة ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. @mahmoum01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍امام علی علیه السلام: در فریب آرزوها، عمرها به پایان می رسد 📚غرر الحكم ص477 امروز جمعه ۲ شهریور ماه ۱۸ صفر ۱۴۴۶ ۲۳ اوت ۲۰۲۴ @mahmoum01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ متولد سال ۱۳۶۳ در محله هرستان خمینی شهر، تحصیلاتش در دوحوزه نظامی و دانشگاهی بود، به تازگی در دوره کارشناسی ارشد پذیرفته شده بود و قصد ادامه تحصیل داشت شهید والامقام در سن یازده سالگی ازنعمت وجود پدر محروم شد، ازهمان سنین کودکی با ورود به پایگاه بسیج اباعبدا… الحسین(ع) هرستان، قدم به عرصه فعالیت های فرهنگی، قرآنی گذاشت.او مربی و حافظ و قاری قرآن بود، وتا بود یار مخلص، خوش خلق و مهربان دوستان و دغدغه مند انقلاب و بسیج بود. سالهای گذشته مدتی بود هرسال خردادماه درقالب دوِ امدادی از اصفهان تامرقد امام خمینی(ره) را با پای پیاده سفر می کرد؛ ایام نوروز چندسالِ گذشته را هم، خادم راهیان نور در مناطق عملیاتی جنوب بود. او که حقیقتا یک مجاهد فرهنگی و اهل جهاد اکبر بود اینبار لباس رزم بر تن کرد و رفت مدافع حرم شد، جانباز شد، شهید شد، شاهد و زنده شد ... وقتی خبر شهادتش رسید باورش سخت بود. 🍃 ولادت : ۱۳٦۳/۰۱/۰۳ 🍁شهادت : ۱۳۹۲/۰۵/۲۸ 🕊 @mahmoum01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸 💖مثل یک مرد💖 قسمت هفتم زینب و یک نفر از خواهرها زودتر رسیده بودند با دیدن ما به استقبالمان آمدند بعد از احوالپرسی نوبت تعویض لباس شد... این بار اما برای من فرق می کرد زینب ماسک را به دستم داد با عشقی وصف نشدنی آن را به صورتم زدم... یاد حرفهای مرضیه افتادم... یاد عملیات خیبر... یاد شهدای طلایئه... همه و همه انگیزه ای شده بود برای ادامه ی راهم... از شهدا مدد خواستم کمک کنند... و چه خوب امدادگرانی هستند شهدا‌‌‌... در حال نجوا با خدا بودم که صدای آقایی از بیرون خلوتم را بهم زد... خواهران کرونایی! این اسمی بود که وقتی جنازه ی کرونایی می آوردند ما را صدا می زدند یکدفعه تنم لرزید اما نه مثل دیروز... دوباره زینب و مرضیه جلو رفتند میت را تحویل گرفتن ... جنازه کمی سنگین بود و تنهایی کار برایشان سخت بود .... ما چهار نفر بودیم و مثل دیروز نیروی کمکی نداشتیم. آن یکی خواهر هم گذاشته بودند برای کفن که نباید جلو می آمد که خیس شود... آرام آب دهنم را قورت دادم یک یا زهرا گفتم و رفتم سمت بچه ها... پیرزنی بود آرام با چهره ای نورانی ... وقتی فهمیدم مادر شهید است قلبم آرامش عجیبی گرفت... شروع کردم کمک کردن... بچه ها هم سخت مشغول بودند... لحظه ای ذکر از زبانم و اشک از چشمانم متوقف نمی شد... حس حضور شهدا و اینکه پسر آمده به استقبال مادرش حس آرامش بخشی بود در همان حال احساس کردم چقدر بعضی ها حتی مردنشان هم با هم فرق می کند! بعد از اتمام غسل با آن لباسهای محافظ خیس عرق بودم اما نه از ترس! از شدت فعالیت و گرمای لباسها! تمام طول آن مدت فقط با خود می اندیشیدم آخر کار من چه می شود... آیا خودم را آماده ی این جا به جایی کرده ام!؟ آیا دوست داشتنی هایی انتخاب کرده ام که فقط در این لحظات به من بدهند!؟ هنوز استراحت نکرده بودیم که دوباره با صدای آن مرد بلند شدیم... دومین جنازه را که تحویل گرفتیم خانم میانسالی بود... سعی کردم بر احساساتم غلبه کنم... مشغول شدیم ذکر و دعا لحظه ایی از زبان بچه ها متوقف نمی شد... شاید هیچ وقت در طول عمرم اینطور برای خدا عرق نریخته بودم! یاد حرف حاج قاسم افتادم فرصتی که در بحرانها هست در خود فرصت ها نیست! هنوز کار این میت تمام نشده بود که جنازه ی بعدی را آوردند... و ما بدون استراحت بعد از اتمام این جنازه کار بعدی را شروع کردیم..‌. و دوباره جنازه... و دوباره... بیشتر از اینکه خسته باشم کلافه بودم... کلافه از اینکه چرا وقتی می توانیم با پیشگیری جلوی این ویروس منحوس را بگیریم با خودسری اینقدر راحت عزیزانمان را از دست می دهیم... نکته ی عجیبی که حس میکردم حالت و حس من با هر جنازه متفاوت بود کنار بعضی ها احساس آرامش می کردم و کنار بعضی دیگر دلهره یی عجیب سراغم می آمد! اول فکر می کردم فقط خودم دچار چنین حالتی شدم اما وقتی از بقیه بچه ها پرسیدم خیلی جالب بود که هر کدامشان این حالت را تجربه کرده اند! برایم سوال شده بود براستی چه چیزی باعث می شود کنار جنازه ایی آرامش داشته باشی و کنار جنازه ی دیگری از ترس قالب تهی کنی؟! و زینب انگار ذهن من را خوانده باشد گفت : بچه ها دقت کردید حس بودن کنار هر جنازه چقدر متفاوت بود! و بعد ادامه داد خدا عاقبتمان را ختم به خیر کند و سکوت کرد..‌. زینب که بچه ها چشم رنگی صدایش می زدند با صورتی سفید و ابرو هایی کشیده و چشمانی عسلی روشن که به چهره اش زیبایی خاصی داده بود!دختری با روحیه ی آرام و تودار که کمتر حرف می زد و بیشتر پا به رکاب بود... در این دو روز بیشتر ساکت بود و مشغول کار! در دلم گفتم کاش حرفش را ادامه می داد... دوست داشتم بیشتر بشناسمش! قبل از اینجا یکی و دو بار بیشتر ندیده بودمش و آشناییمان در همین حد بود... ولی نمی دانستم که... نویسنده: سیده زهرا بهادر @mahmoum01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀 ۵ نفری ڪه ڪرده‌اند 🌷🌱 امام صادق (علیه السلام) فرمود : گفته است ؛ پنج نفر مرا بیچاره ساخته اند و سایر مردم در قدرت و اختیار من هستند. 1⃣ ڪسی که از روی نیت صادق و درست به خدا پناه ببرد و در تمام ڪارها توڪل به او ڪند. 2⃣ ڪسی که در شبانه روز بسیار تسبیح خدا گوید. 3⃣ ڪسی که هرچه برای خویشتن مےپسندد برای برادر مؤمن خود نیز بپسندد. 4⃣ ڪسی که به هنگام رسیدن مصیبت به او ، ناله و فریاد نزند. 5⃣ و ڪسی که به آنچه خدا قسمت او ڪرده راضے باشد و برای رزق و روزیش غم  و غصه نخورد. 📚 جامع احادیث شیعه ، ج۱۴ 📚 بحارالانوار ، ج۶۳ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅───────┅╮ @mahmoum01 ╰┅───────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠آیت الله محمدتقی بهجت: 🔸مرگ ترسی ندارد. از نظر ظاهر، همان خواب است. 🔸درخصوص مشکلات پس از مرگ هم به اندازۀ یک مو، محبت اهل‌بیت(علیهم‌السلام)، برای نجات کافی است و آن مقدار محبت را [هم که ما] داریم. 📚رحمت واسعه ، ویراست سوم، ص۵۵ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅───────┅╮ @mahmoum01 ╰┅───────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یکی از کلیدهای دیگر که خیلی از بزرگان سفارش کرده اند و در شرح حال بعضی از اولیاء و علما از قدما می دیدم، این است که به جد بر قضای نمازشب اصرار داشته اند. گاهی شب که از دستمان رفت، اهمال می کنیم و روز هم از دستمان می رود؛ ولی از اسرار شیعیان و اهل بیت علیهم السلام شمرده شده است. قضای نمازشب، بینی شیطان را به خاک مالیده و منکوب می شود. برکات این قضیه برای انسان محسوس خواهد بود. 🌟نمازشب 🆔️ @mahmoum01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📢 هر روز بخوانیم 🔹 امروز؛ صفحه صد و هشت قرآن کریم سوره مبارکه المائدة ✏️ توصیه مهم حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: هر روز حتماً قرآن بخوانید حتّی روزی نیم صفحه، روزی یک صفحه بخوانید، امّا ترک نشود. در دنیای اسلام هیچ کس نباید پیدا بشود که یک روز بر او بگذرد و آیاتی از قرآن را تلاوت نکند. ᯽────❁────᯽ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @mahmoum01 ᯽────❁────᯽
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍ امام صادق علیه السلام: «وقتی به زیارت حسین (علیه السلام) می‌روی غمگین و شکسته و اندوهناک و ناراحت و ژولیده و گرفته و گرسنه و تشنه باش که همانا حسین (علیه السلام) غمگین و شکسته و اندوهناک و ناراحت و ژولیده و گرفته و گرسنه و تشنه بود و از او حاجاتت را بخواه و برگرد و آنجا را وطن قرار نده.» 📚 کامل الزيارات (باب الثالث عشر) جلد ۱ صفحه ۱۳۱ امروز شنبه ۳ شهریور ماه ۱۹ صفر ۱۴۴۶ ۲۴ اوت ۲۰۲۴ @mahmoum01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽یاد خاطرات عاشقان خدا ﷽ 💠شجاعت شهید 💟مجید خیلی شجاع بود خیلی جنگید برا حمایت از دین جانش❤️ را می‌داد. نترس و بود... 💟مجید تو گریه میکرد که بی بی بخرتش میگفت ببین اشکامو نوکرت اومده ببین منو بخر، ⇜بزار بشم فدات ⇜بشم مثل مثل علی اکبرت ⇜عربا عربا بشم ⇜بزار مثل علی اصغرت جون بدم .. خوش به سعادتت😔 التماس دعای شهادت 🌺 🎂🎂🎊🎊🎊🎂🎂 سلام بر تو ای شهید راه حق ... سلام به لبخند های زیبای شهادتت... صبحتون زیبا به زیبایی لبخند شهدا😊 صحبتون منور به نور شهدا😊 @mahmoum01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🌸🌸🌸🌸 💖مثل یک مرد💖 قست هشتم که چه جایگاهی دارد و اینجا اینقدر ساده و بی آلایش مشغول کار هست آن هم کاری که هر کسی زیر بار آن نمی رود! تا وقتی که موقع تعویض لباس مرضیه رو به زینب گفت: حضرت استاد اینها را کجا بگذاریم! زینب ابروهایش را توی هم کشید و با اشاره ی دستش گفت: مرضیه جان اینجا! مرضیه که متوجه تغییر حالت چهره ی زینب شد ادامه داد: والا زینب جان شما از عجایبی! همه دوست دارند استاد صدایشان کنند آن وقت شما را درست صدا می کنیم ناراحت می شوی! زینب با حرص و غرولند گفت: مرضیه جان شما که بهتر می دانی عزیزم! آدم را که به اینجا می آورند دیگر مهم نیست چکاره است جنازه اش را مثل همه ی جنازه ها می شورند! پس دیگر این بحث را ادامه ندهیم! مرضیه با حالت شیطنت گفت: باشد من دیگر چیزی نمی گویم شما استاد دانشگاه و حوزه هستید و چند سال خارج از کشور چکار می کردید و الان ایران چکار می کنید؟! زینب لبش را به دندان گرفت و چشم غره ای به مرضیه رفت که مرضیه فقط با حالت اشاره زیپ دهانش را کشید که واقعا صحنه‌ی با مزه ای بود! دوست داشتم بیشتر راجع به زینب بدانم اما باید در یک فرصت مناسب از خودش می پرسیدم... حالتهای مرضیه من را یاد رزمنده های جنگ می انداخت که در اوج فشار روحی به دیگران روحیه می دادند! و ما دقیقا در چنین موقعیتی بودیم.... لباسهایمان را تعویض و بعد از ضد عفونی و استریل شدن با بچه ها خداحافظی کردیم و همراه مرضیه سمت ماشین راه افتادیم شیفت عصر قرار بود نیروی کمکی برسد... خوشحال بودم امروز بر ترسم غلبه کرده بودم شاید خودم هم باورم نمی شد اما لطف خدا کمکم کرد تا کمکی کنم... اما جدای از ترس که با آن کنار آمده بودم خیلی سخت است که از صبح تا ظهر مرده و جنازه دیده باشی از پیر و جوان گرفته بعد هم قرار باشد روال زندگیت را ادامه دهی! طبیعتاً یک سری تغییرات در زندگی هر انسانی اتفاق می افتاد و یکی از مهمترین تغییرات زندگی من دقیقا همین اتفاق بود که تاثیر عجیبی در زندگیم داشت... رسیدم خانه... امیر رضا دوباره منتظرم بود در را که باز کرد از حالت چهره ام فهمید که سمیه ی دیروز نیستم! با همان وسواس لباسهایم را تعویض و ضد عفونی کردم. امیر رضا با اینکه می خواست زود برود اما آمد و چند لحظه ای کنارم نشست گفت: چه خبر خانمی؟ نفس عمیقی کشیدم و گفتم: تو را بخدا بیرون می روی مواظب خودت باش! یک ابرویش را داد بالا و با حالت تعجب گفت: عجب! گفتم: آقای من! سوالی می پرسی خوب در غسالخانه چه خبری می تواند باشد! جز... و بعد سکوت کردم... امیر رضا اصلا به روی خودش نیاورد و ادامه داد: خوب وضعیت مسافرها چه جوری بود؟ بالاخره بی خبر هم نیستی از صبح شما آماده و راهیشان کردین؟ از نوع حرف زدنش می دانستم می خواهد بداند وضعیت روحی من در چه حال است! نگاهش کردم و گفتم: خدا را شکر بچه ها با کلی ذکر و دعا راهیشان کردند بعد با آه عمیق و حسرتی گفتم ولی شاید می توانستند با رعایت کردن فرصت بیشتری در این دنیا داشته باشند نمی دانم شاید! گفت: سمیه شما فرقی هم می گذارید طرف ازچه تیپ خانواده و شکلی هست! اخم هایم را کشیدم توی هم گفتم: اصلا! خدا می داند برای همه مثل هم کار می کنیم! هر چند که تفاوت جنازه با جنازه ی دیگر خیلی زیاد هست خیلی! بعضی هایشان خیلی آرامش دارند بر عکس بعضی های دیگر! لبخندی زد و گفت: چون به دوست داشتنی هایشان رسیدند! و آنهایی که از دوست داشتنی هایشان جدا شدند روحشان ناراحت است.... نوع دوست داشتنی ها تفاوت حالت ها را بوجود می آورد... این را گفت و همانطور که لبخند روی لبش بود دستهایش را بالا گرفت و به سمت در رفت گفت: بچه ها منتظرند من راهی بشوم تا شما راهیم نکردی!!! نویسنده: سیده زهرا بهادر @mahmoum01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
باشه نمیام ولی یادت بمونه انگار کربلات مال از ما بهترونه💔🥲 🥀کربلا🥀 🍃💔 @mahmoum01 💔🍃
💎 عرق زائر امام حسین علیه‌السلام : " که خداوند از عرق زائر قبر امام حسین علیه‌السلام از هر قطره‌ای هفتاد هزار فرشته خلق می‌کند که خدای تعالی را تسبیح می‌کنند و از خدا آمرزش می‌خواهند برای او و زائران آن حضرت ، تا آن‌که روز قیامت برپا شود =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄ رهایی از گناه ╭┅───────┅╮ @mahmoum01 ╰┅───────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا