eitaa logo
『مـهموم』
155 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
1.5هزار ویدیو
3 فایل
﷽ - حسین جان من همانم که به آغوش تو آورد پناھ :) خودمانیم ؛ کسی جز تو نفهمید مرا . .♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نیایش صبحگاهی خدایا دراین پنج شنبه زیبـا گره ازکارهمه بازکن شادی را مهمان دلها و تمام خانه هـا را غرق در خوشبختی کن الهی پنج شنبه ای پر از مـهربانی و نرمی خوبی به همه عطا فرما آمین 🙏 @mahmoum01
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💙🍃 🍃🍁 ✍🏻"همسر فرعون " تصميم گرفت که عوض شود و شُد یکی از زنان والای بهشتی ✍🏻پسر نوح تصميمي براي عوض شدن نداشت... غرق شد و شُد درس عبرتی برای آیندگان... ✨اولي همسر يک طغيانگر بود ✨و دومي پسر يک پيامبر...!!! ✍🏻براي عوض شدن هيچ بهانه ای قابل قبول نيست.... اين خودت هستي که تصميم مي گيري تا عوض شوي... ✍🏻بعضي از چيزها دير که شد، بي‌فايده هستند.... مانند بوسيدن پيشاني عزیزی که مرده است...   ➢ @mahmoum01 ❤️ 🍃🍁 💙🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿🌿🌿🌿 🔅 ✍ مواظب باشیم با حرفامون دلی رو نشکنیم 🔹شخصی ﺑﺎ یک ﺟﻤﻠﻪ همسرش را ﺭﻧﺠﺎند و سپس ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺷﺪ. 🔸اﺯ ﺭاﻩ‌ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮای به‌دستﺁﻭﺭﺩﻥ ﺩﻝ همسرش ﺗﻼﺵ ﻛﺮﺩ. اﺯﺟﻤﻠﻪ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺮ ﺩاﻧﺎی ﺷﻬﺮ ﺭﻓﺖ. 🔹ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: برای ﺟﺒﺮاﻥ ﺳﺨﻨﺖ ﺩﻭ ﻛﺎﺭ ﺑﺎﻳﺪ اﻧﺠﺎﻡ دهی؛ ﺟﻮاﻥ ﺑﺎﺷﻮﻕ ﺩﺭﺧﻮاﺳﺖ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺭاﻩ‌ﺣﻞ ﺭا ﺑﺮاﻳﺶ ﺷﺮﺡ ﺩﻫﺪ. 🔸ﭘﻴﺮ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪ ﮔﻔﺖ: اﻣﺸﺐ ﺑﺎلشتی اﺯ ﭘﺮ ﺑﺮﺩاﺷﺘﻪ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﺁﻥ ﺭا ﺳﻮﺭاﺥ ﻛﻦ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻛﻮﭼﻪ‌ﻫﺎ ﻭ ﻣﺤﻼﺕ ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺧﺎﻧﻪ‌ای ﻳک ﭘﺮ ﺑﮕﺬاﺭ ﺗﺎ ﭘﺮﻫﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ. ﻫﺮﻭﻗﺖ اﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭا ﻛﺮﺩی ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺑﻴﺎ ﺗﺎ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﻭﻡ ﺭا ﺑﮕﻮﻳﻢ. 🔹ﺟﻮاﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺭا ﺑﻪ آن کار ﻃﺎﻗﺖ‌ﻓﺮﺳﺎ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪ. اﻧﮕﺸﺘﺎﻧﺶ اﺯ ﺳﺮﻣﺎی ﺷﺒﺎﻧﻪ ﻳﺦ ﺯﺩﻩ ﺑﻮد تا بالاخره کار تمام شد. 🔸ﺑﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﻨﻮﺩی ﮔﻔﺖ: ﻣﺮﺣﻠﻪ اﻭﻝ ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﺣﺎﻻ ﭼﻪ ﻛﻨﻢ؟ 🔹ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﻻ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﺮﻫﺎ ﺭا ﺟﻤﻊ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ اﻭﻟﺶ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ. 🔸اﻭ ﺑﺎ ﺳﺮاسیمگی ﮔﻔﺖ: اﻳﻦ ﻏﻴﺮممکن اﺳﺖ، ﺑﺴﻴﺎﺭی اﺯ ﭘﺮﻫﺎ ﺭا ﺑﺎﺩ ﭘﺮاﻛﻨﺪﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻼﺵ ﻛﻨﻢ ﺑﺎﻟﺶ ﻣﺜﻞ اﻭﻟﺶ نمی‌شود! 🔹ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭﺳﺖ اﺳﺖ! ﻛﻠﻤﺎتی ﻛﻪ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ می‌کنی ﻣﺜﻞ ﭘﺮﻫﺎیی ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﺎﺩ اﺳﺖ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﮔﺸﺖ. ﺩﺭ اﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻠﻤﺎﺕ، به‌خصوص در ﺑﺮاﺑﺮ ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩاﺭی، دقت کن! @mahmoum01
✨«اللهم صل علی محمد و آل محمد»✨ اذکار و ادعیه معجزه آسا ↯ @mahmoum01 🍀🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر ڪہ غم و اندوهش بسیار شود، استغفار ڪند اذکار و ادعیه معجزه آسا ↯ @mahmoum01 🍁☘️☘️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؛ عادت همیشه ی حسین❤️ 🌹شهید مدافع حرم حسین جمالی هرگاه صدای اذان به گوشش می رسید بلافاصله وضو می گرفت و به نماز می ایستاد . این عادت همیشه ی حسین بود. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 یکی از دوستان شهید نیز می‌گوید: تازه وارد یگان شده بودم که مرا به گردان یکم معرفی کردند. در آن زمان در آسایشگاه شهرستانی‌ها برای اولین بار حسین جمالی را دیدم. شب بود حوالی ساعت ۲:۳۰ از اتاقم بیرون آمدم که بروم آب بخورم در راهرو آسایشگاه بودم که صدای گریه‌ای از نمازخانه شنیدم. تا انتهای آسایشگاه رفتم. وقتی به آنجا رسیدم دیدم حسین سر بر سجده گذاشته و با خداوند متعال راز و نیاز می‌کند و اشک از چشمانش جاری است. وقتی متوجه حضور من شد گریه‌هایش را قطع کرد و من همان لحظه عقب کشیدم و رفتم آنجا فهمیدم که کجا آمده‌ام و با چه مردانی هم رزم هستم. شهید مدافع حرم 🔴@mahmoum01 🔴
🌿🍃🌺🌺🌺🍃🌿 🔅 ✍ کلید مشکلاتت دست خداست، فقط کافی‌ست او را صدا بزنی 🔹«آدم» خطا کرد. کلید: «رَبّنَا ظلمنا أنفسنا وَإِنْ لَمْ تغفر لنا وَتَرْحَمنَا لَنَكُونَنَّ مِنْ الْخاسرِينَ» پس مورد عفو و بخشش قرار گرفت. 🔸«نوح» بین دشمنانش گیر افتاده بود. کلید: «رب اني مغلوب فانتصر» پس گشایش الهی نصیبش شد و با کشتی‌اش نجات یافت و دشمنانش نابود شدند. 🔹«زكريا» پیر بود و همسرش هم نازا. کلید: «رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ» پس یحیی به او عطا گردید. 🔸«يونس» در تاریکی دریا و شکم ماهی تنها مانده بود. کلید: «لا إله إلّا أنت سبحانك إني كنت من الظالمين» پس نجات یافت. 🔹«ايوب» به مصیبت و بیماری‌های سختی دچار شد. کلید: «رَبِّ إنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ» پس از درد و رنج نجات یافت. 🔸«ابراهيم» در آتش افکنده شد. کلید: «حسبنا الله ونعم الوكيل» پس نجات یافت و پیروز گشت. 🔹«يعقوب» یوسف را از دست داده بود. کلید: «إِنَّمَا أَشْكُو بَثِّي وَحُزْنِي إِلَى اللَّه» پس خداوند بعد از سال‌ها یوسف را به او برگرداند. 🔸«محمد» صلی‌الله علیه وآله در غار ثور توسط کفار محاصره شده بود. کلید: «لا تحزن إن الله معنا» پس بر آن‌ها پیروز گشت. 🔹به پروردگارت اعتماد داشته باش، قفل‌های زندگی‌ات را خواهد گشود. @mahmoum01