#روایت از دوست شهید🥀
سال بعد وقتی محاصره آبادان ازبين رفت،دوباره اين مادربه منطقه ذوالفقاري
آمد. قرار شد محل شهادت شاهرخ🥀 را به اونشــان دهيم. من به همراه چند نفر
ديگربه محل حمله شانزده آذررفتيم. داخل جاده خاكي به دنبال نفربر سوخته
گفت: قبل ازاينکه من چيزي بگويم مادرش سنگري را نشان دادو
درپشت سنگرنفربر گفت پسرم
اينجا شــهيد🥀 شده درسته؟! با تعجب جلو رفتم گفتم: بله، شما از کجا ميدونستيد!
همينطور كه به سنگر خيره شده بود گفت: من همينجارادر خواب ديدم. آن
دو جوان نوراني همينجا به استقبالش آمدند!!
اصلا احســاس نميکنم که شهيد🥀 شده
بعد گفت : باور کنيد بارها اوراديده ام مرتب به من سرميزند. هيچوقت من را تنها نمي گذارد!
#شهید گمنـــــ🥀ـــام
کسی است که انتخاب کرد گمنام بودن را.
#یادشهید🥀 با ذکر صلوات.
@MAHMOUM01