فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرمت امن ترین جای جهانه ♥️🌍 .
#شب_جمعه🌙
【𝙼𝙰𝙷𝙼𝙾𝚄𝙼】🌿
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
☘🌸☘🌸☘🌸
🌸☘🌸☘🌸
☘🌸☘🌸
🌸☘🌸
☘🌸
🌸
#من_میتࢪا_نیستمـ🌿
#زینب_کمایی
#قسمتچهاردهم
بارها به مادرم گفت:
"مادربزرگ این هم اسم بود برای من انتخاب کردی؟ اگر در آن دنیا از شما بپرسند که چرا
اسم مرا میترا گذاشتید، چه جوابی میدهید؟ من دوست دارم اسمم زینب باشد. من
میخواهم مثل زینب علیه سلام باشم."
میترا تنها اولاد من بود که اسم خودش را
عوض کرد و همهی مارا هم وادار کرد که به جای میترا به او زینب بگوییم. برای همین، من
نمیتوانم حتی از بچگیهایش هم که حرف میزنم به او میترا بگویم. برای من مثل این
است که از اول، اسمش زینب بوده است.
زینب که به دنیا آمد، بابایم هنوز زنده بود و من
سایهی سر داشتم. در همهی سال هایی که در آبادان زندگی کردم، نا باباییام مثل پدر، و
حتی بهتر به من و بچههایم رسیدگی میکرد. او مرد مهربان و خداترسی بود و من واقعا
دوستش داشتم.بعد از ازدواجم هروقت به خانهی مادرم میرفتم، بابایم به مادرم میگفت:
"کبری در خانهی شوهرش مجبور است هرچه هست بخورد، اما اینجا که میآید تو برایش
کباب درست کن تا بخورد و قوت بگیرد."
دور خانه های شرکتی شمشاد های سبز و بلندی
بود. بابایم هروقت که به خانهی ما میآمد، در میزد و پشت شمشادها قایم میشد. در را که
باز میکردیم، میخندید و از پشت شمشاد ها در میآمد.
همیشه پول خرد در جیب هایش داشت و آن هارا مثل نذری به دخترها میداد. بابایم که
امید زندگی و تکیه گاه من بود، یک سال بعد از تولد زینب از دنیا رفت.
مادرم به قولی که سال ها قبل در نجف به بابایم داده بود عمل کرد. خانهاش را فروخت
با مقداری از پول فروش خانه، جنازهی بابایم را به نجف برد و در زمین وادیالسلام دفن کرد.
آن زمان، یعنی سال۴۷، یک نفر سه هزار تومان برای این کار از مادرم گرفت. مادرم بعد از دفن بابایم در نجف، به زیارت دورهی ائمه رفت و
سه روز به نیابت از بابایم زیارت کرد و بعد به آبادان برگشت.
تحمل این غم برای من خیلی سنگین بود. برای همین ناراحتی اعصاب گرفتم و پیش دکتر
رفتم و به تشخیص دکتر، قرص اعصاب میخوردم. حال بدی داشتم. افسرده شده
بودم. زینب که یک سالش بود، یک روز سراغ قرص های من رفت و قرص ها را خورد. به
قدری حالش بد شد که بابایش سراسیمه او را به بیمارستان رساند. دکترها معدهی زینب را
شست و شو دادند. یکی دو روز او را بستری کردند. خوردن قرص های اعصاب، اولین خطری
بود که زندگی زینب را تهدید کرد...
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّڪَالْفَــرَج
#معصومه_رامهر_مزی
🌸
☘🌸
🌸☘🌸
☘🌸☘🌸
🌸☘🌸☘🌸
☘🌸☘🌸☘🌸
🌸☘🌸☘🌸☘🌸༄⸙
【𝙼𝙰𝙷𝙼𝙾𝚄𝙼】
💐اعمال قبل از خواب💐
🍃هدیه به امام زمان عج 🍃
💧 وضو گرفتن قبل از خواب 👈 ثواب شب زنده داری
🌺 سفارش تلاوت کردن آیه الکرسی 🌺
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
💠اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۗ مَنْ ذَا الَّذِي يَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلَّا بِإِذْنِهِ ۚ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ ۖ وَلَا يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ۚ وَسِعَ كُرْسِيُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ۖ وَلَا يَئُودُهُ حِفْظُهُمَا ۚ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ☘۲۵۵☘
لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ ۖ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ ۚ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىٰ لَا انْفِصَامَ لَهَا ۗ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ☘۲۵۶☘
💠اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ☘۲۵۷☘
🌷 تسبیحات حضرت زهرا(س)
۳۴ بار الله اکبر،
۳۳ بار الحمدلله،
۳۳ بار سبحان الله
⭐️چهار توصیه پیامبرخدا (ص) برای قبل خواب
1⃣ ﺧﺘﻢقرآن با خواندن سه بار سوره توحید.
ﺑِﺴْﻢِ ﺍﻟﻠﻪِ ﺍﻟﺮَّﺣْﻤﻦِ ﺍﻟﺮَّﺣﻴﻢِ
ﻗُﻞْ ﻫُﻮَ ﺍﻟﻠﻪُ ﺃَﺣَﺪٌ
ﺍﻟﻠَّﻪُ ﺍﻟﺼَّﻤَﺪُ
ﻟَﻢْ ﻳَﻠِﺪْ ﻭَﻟَﻢْ ﻳُﻮﻟَﺪْ
ﻭَﻟَﻢْ ﻳَﻜُﻦ ﻟَّﻪُ ﻛُﻔُـﻮﺍً ﺃَﺣَﺪٌ.
2⃣ ﭘﯿﺎﻣﺒﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﻔﯿﻊ ﺧﻮﺩ ﮔﺮدانیم:
ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻲ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍ ﻭَﺍﻝِ ﻣُﺤَﻤَّﺪٍوِّ ﻋَﻠَﻲ جمیع ﺍﻻَﻧْﺒِﻴﺎﺀِ ﻭَﺍﻟﻤُﺮْﺳَﻠﻴﻦ.َ
3⃣ ﻣﺆﻣﻨﯿﻦ ﻭ ﻣﺆﻣﻨﺎﺕ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍﺿﯽ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺳﺎﺯیم :
ُ ﺍَﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﻏْﻔِﺮْ ﻟِﻠْﻤُﺆْﻣِﻨﻴﻦَ ﻭَﺍﻟْﻤُﺆْﻣِﻨﺎﺕِ.
4⃣ ﺣﺞ ﻭﺍﺟﺐ ﻭ ﻋﻤﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭیم:
ﺳُﺒْﺤﺎﻥَ ﺍﻟﻠّﻪِ ﻭَ ﺍﻟْﺤَﻤْﺪُ ﻟِﻠّﻪِ ﻭَ ﻻﺍِﻟﻪَﺍِﻻَّ ﺍﻟﻠّﻪُ ﻭَ ﺍﻟﻠّﻪُ ﺍَﻛْﺒَﺮُ.
🌸 تلاوت معوذتین
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🔸قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّاسِ
🔸مَلِکِ النّاسِ
🔸إِلهِ النّاسِ
🔸مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنّاسِ
🔸الَّذی یُوَسْوِسُ فی صُدُورِ النّاسِ
🔸مِنَ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🔹قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ
🔹مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ
🔹وَ مِنْ شَرِّ غاسِق إِذا وَقَبَ
🔹وَ مِنْ شَرِّ النَّفّاثاتِ فِی الْعُقَدِ
🔹وَ مِنْ شَرِّ حاسِد إِذا حَسَدَ
✅ آیه آخر سوره مبارکه کهف جهت بیدار شدن برای نماز شب و نماز صبح
🔹 قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا
بگو: «من فقط بشری هستم مثل شما؛ (امتیازم این است که) به من وحی میشود که تنها معبودتان معبود یگانه است؛ پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد، و هیچ کس را در عبادت پروردگارش شریک نکند! آیه ۱۱۰ سوره مبارکه کهف
5⃣سفارش امام صادق (ع) به تلاوت سوره تکاثر برای در امان ماندن از عذاب قبر
🌷 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ🔹حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ🔹 كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ🔹ثُمَّ كَلَّا سَوْفَ تَعْلَمُونَ🔹كَلَّا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ🔹 لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ🔹 ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَيْنَ الْيَقِينِ🔹 ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِيمِ
6⃣ سه مرتبه ؛
❄یَفْعَلُ اللهُ ما یَشاءُ بِقُدْرَتِهِ، وَ یَحْكُمُ ما یُریدُ بِعِزَّتِهِ❄
او همانند كسى است كه هزار ركعت نماز خوانده است.
7⃣ پیامبر اکرم(ص) می فرمایند: هر کس آیه «شهداللّه» را در وقت خواب بخواند، خداوند هفتاد هزار فرشته به واسطه آن خلق می کند که تا روز قیامت برای او طلب آمرزش کنند.
📚(مجمع البیان؛ ج 2/421)
🔹{آل عمران آیه «۱۸»} :
🔹شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الحکیم🌹
*💎 #دعایی_جهت*
👈🏻 *#بیدارشدن_برای_نمازشب*
*🌸امام کاظم(علیه السلام):*
*✨کسی که دوست دارد برای نماز شب بیدار شود اگر #هنگام_خواب بگوید:*
*🦋 اللَّهُمَّ لَا تُنْسِنِي ذِكْرَكَ وَ لَا تُؤْمِنِّي مَكْرَكَ وَ لَا تَجْعَلْنِي مِنَ الْغَافِلِينَ وَ أَنْبِهْنِي لِأَحِبِّ السَّاعَاتِ إِلَيْكَ أَدْعُوكَ فِيهَا فَتَسْتَجِيبَ لِي وَ أَسْأَلُكَ فَتُعْطِيَنِي وَ أَسْتَغْفِرُكَ فَتَغْفِرَ لِي إِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْتَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.🦋*
*خداوند #دو_ملک به سوی او #میفرستد تا او را بیدار کنند.✔️*
*☝🏻 #اگر_بیدار_نشد خداوند دستور میدهد #برایش_استغفار_کنند*
*↩️ و #اگر_در_آن_شب_بمیرد شهید از دنیا رفته است.*
*↩️و #اگر_بیدار_شود_برای_نمازشب، هر چه از خدا بخواهد به او کرامت میکند.*
*📚فلاح السائل،ص۲*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱شاهکار تلاوت سوره حمد🌱
# قرائت من سوره: الفاتحه
# القاری: الاستاد: عبدالباسط محمدعبدالصمد
سعی کنید قران انیس و مونستان باشد ، نه زینت دکورها وطاقچه های منزلتان شود ،بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید.
شهید سید مجتبی علمدار
شهادت آرزومه💔
هذا یوم الجمعه💛
جمعه ها تعطیل است ولی
درِ دکانِ تمام بیکسیها
باز است«🍃🌼»
#امام_زمان♥
【𝙼𝙰𝙷𝙼𝙾𝚄𝙼】🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گاهےدرنبودیڪنفر؛
گویےجھانبهتمامیخالیست..! ֶָ⬩
【𝙼𝙰𝙷𝙼𝙾𝚄𝙼】✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
-﷽-
رفتیوبیسروپاها
همگیشیرشدند...🥀
#شیراز_تسلیت🖤
#شاهچراغ🕌
【𝙼𝙰𝙷𝙼𝙾𝚄𝙼】🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضـه مـجـسـم💔 .
#شیراز_تسلیت🖤
【𝙼𝙰𝙷𝙼𝙾𝚄𝙼】🥀
🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸
☘🌸☘🌸☘🌸
🌸☘🌸☘🌸
☘🌸☘🌸
🌸☘🌸
☘🌸
🌸
#من_میتࢪا_نیستمـ🌿
#زینب_کمایی
#قسمتپانزدهم
زمستان و تابستان، سبزی خوردن و خورشتی را از باغچه میچیدیم و استفاده میکردیم.
حیاط خانهی ما سیمانی بود و ما شب ها در حیاط میخوابیدیم. تا بعد از به دنیا آمدن شهرام، کولر نداشتیم. آبادان هم که
تابستانهایش بالای۴۰درجه بود. بعد از ظهر ها آب شت را توی حیاط باز میکردم، زیر در را
هم میگرفتم؛ حیاط پر از آب میشد. این آب تا شب توی حیاط بود. با این روش، زمین
سیمانی حیاط خنک میشد.
خانههای شرکتی، دو شیر آب داشتند؛ شیر آب
شهری که برای خوردن و پخت و پز بود و شیر آب شرکتی که برای شست و شوی حیاط و آبیاری باغچه و شمشاد ها بود. گاهی هم شیر
آب شت را باز میکردیم، همراه آب، یک عالمه گوش ماهی میآمد. دخترها هم ذوق میکردند
و گوش ماهی ها را جمع میکردند.
ظهرها هم هرکاری میکردم که بچه ها بخوابند،
خوابشان نمیبرد تا چشم من گرم میشد، میرفتند و توی آب ها بازی میکردند.
کار هر روزمان این بود که حیاط سیمانی را پر آب میکردیم و شب قبل از خواب، زیر در
حیاط را که گرفته بودیم، برمیداشتیم و آب را بیرون میکردیم. این طوری سیمان ها خنک
خنک میشد و ما میتوانستیم تا اندازهای گرمای هوا را تحمل کنیم و حداقل زمین زیر
پایمان خنک باشد.شهرام ۴ماهه بود که بابای مهران رفت و یک تلویزیون قرضی خرید.
من بهاش گفتم:
"مرد، ما بیشتر از تلویزیون به کولر احتیاج داریم. تلویزیون که واجب نبود."
بابای مهران هم رفت و یک کولر گازی کوچک قرضی آورد. هرچند در اثر خوابیدن زیر کولر
گازی و هوای شرجی آبادان، خودم بیماری آسم گرفتم، ولی بچههایم از شر گرما و شرجی
تابستان راحت شدند.به دختر ها اجازهی کوچه رفتن نمیدادم. میگفتم:
"خودتان چهارتا هستید؛ بنشینید و باهم بازی کنید."
آن ها هم توی حیاط کنار باغچه خاله بازی میکردند. مهری که از همه بزرگتر بود، مثل
مادرشان بود. برای بچهها دمپخت گوجه درست میکرد و میخوردند. ریگ بازی
میکردند و صدایشان در نمیآمد.
بچه ها عروسک و اسباب بازی نداشتند.
بودجهی ما نمیرسید که چیزهای گران بخریم. دخترها با کاغذ، عروسک کاغذی درست
میکردند و رنگش میکردند.خیلی از همسایه ها نمیدانستند که من چهارتا دختر دارم. گاهی
زینب و شهلا را دیده بودند، اما مینا و مهری غیر از مدرسه هیچ جا نمیرفتند...
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّڪَالْفَــرَج
#معصومه_رامهر_مزی
🌸
☘🌸
🌸☘🌸
☘🌸☘🌸
🌸☘🌸☘🌸
☘🌸☘🌸☘🌸
🌸☘🌸☘🌸☘🌸༄⸙
【𝙼𝙰𝙷𝙼𝙾𝚄𝙼】