eitaa logo
مهنا (راهبر رشد خانواده)
757 دنبال‌کننده
415 عکس
137 ویدیو
2 فایل
موسسه فرهنگی هنری مرکز مشاوره تخصصی « ازدواج و خانواده » ثبت ارشاد: ۵۲۶۵۵ ثبت نظام روانشناسی: ۵۰۱۶ سایت موسسه: Mahnaa.ir شماره تماس: ۰۹۹۲۲۵۰۰۵۴۰
مشاهده در ایتا
دانلود
این روزها که می گذرد هر روز احساس می کنم که کسی در باد فریاد می زند احساس می کنم که مرا از عمق جاده های مه آلود یک آشنای دور صدا می زند آهنگ آشنای صدای او مثل عبور نور مثل عبور نوروز مثل صدای آمدن روز است آن روز ناگزیر که می آید روزی که آسمان در حسرت ستاره نباشد روزی که آرزوی چنین روزی محتاج استعاره نباشد ای روز آفتابی ای مثل چشم های خدا آبی ای روزِ آمدن ای مثل روز، آمدنت روشن این روزها که می گذرد هر روز در انتظار آمدنت هستم اما با من بگو که آیا من نیز در روزگار آمدنت هستم؟ قیصر امین پور @mahnaa_ir
یوسف، اي گمشده در بي سر و ساماني‌ها اين غزل‌خواني‌ها، معرکه‌گرداني‌ها سر بازار شلوغ است، تو تنها ماندي همه جمعند، چه شهري چه بياباني‌...ها چيزي از سوره يوسف به عزيزي نرسيد بس‌که در حق تو کردند مسلماني‌ها همه در دست ترنجي و از اين مي‌رنجي که به نام تو گرفتند چه مهماني‌ها پيرهن‌چاک و غزل‌خوان و صراحي در دست خوش به حال تو و نيمه‌شب زنداني‌ها خواب ديدم که زليخايم و عاشق شده‌ام اي که تعبير تو پايان پريشاني‌ها عشق را عاقبت کار پشيماني نيست اين چه عشقي است که آورده پشيماني‌ها اين چه شمعي است که عالم همه پروانه اوست اين چه پروانه که کرده است پر‌افشاني‌ها يوسف گمشده دنباله ي اين قصه کجاست؟ بشنو از ني که غريبند نيستاني‌ها   مهدی جهاندار❣ @mahnaa_ir
نروید آی! به چشمان شما محتاجم تک و تنها نگذارید مرا محتاجم اگر از چشم شما دور شوم می‌میرم مثل هر آدم خاکی، به هوا محتاجم دل به دریا نزنید این همه، یادم بدهید به فراگیری قانونِ شنا محتاجم عابرانی که گذشتید ز غم! مرحمتی به منِ عاجز مسکین که به پا محتاجم دل حیران من... انبوه خدایان زمین چند روزی است به یک قبله‌نما محتاجم قصه‌ها یک‌سره تکراری و مانند هم‌اند من به لالایی زیبایِ شما محتاجم گفته بودید دعاتان کنم ای مردم شهر آه! شرمنده که من ـخودـ به دعا محتاجم • باز هم آخر هفته است دلِ شاعر من یک غزل گفت ولی من به سه تا محتاجم نجمه زارع❣️ @mahnaa_ir
می رود قصه ی ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می خورد آرام آرام می نویسم که "شب تار سحر می گردد" یک نفر مانده ازین قوم که برمی گردد حمیدرضا برقعی @mahnaa_ir
این قصّه در ادامه به دریا رسیده است یعنی عصا دوباره به موسی رسیده است دل پادشاه گشت و سلیمان ماجراست بلقیس پس کجاست که پایان ماجراست ای روزگار! قافیه تنگ است و باز من من یونسم دهان نهنگ است و باز من وقتی خریده‌اند به سیبی تو را مرنج نفروختند اگر به صلیبی تو را مرنج یک روز صبح زود تو از خواب می‌پری چشمت به او می‌افتد و پر در می‌آوری او کیست تازه قصّه ما می‌شود شروع بود و یکی نبود خدا می‌شود شروع من منتظر نشسته که ناگاه می‌رسی یک روز صبح زود تو از راه می‌رسی مهدی جهان‌دار❣️ @mahnaa_ir