eitaa logo
م.اکبری (شاخه ی طوبی)
184 دنبال‌کننده
985 عکس
870 ویدیو
30 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌤روز چهارشنبه، به اسم چهار امامه پدر امام رضای خوبمون،امام موسی کاظم خود امام رضای عزیزمون و پسر امام رضا جونمون،امام جواد مهربون، و نوه ی امام رضا،امام هادی ع است. 📿 گفتن ذکر روز چهارشنبه باعث میشه عزت دائمی خدا بهمون بده 😇 🎈 @mahnazakbari24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎مجموعه 《 》💎 ⚜قسمت 1⃣0⃣⚜ ✅چرا باید به اهمیت دهیم؟ 🌸یک مربی مرجع محتوایی مربیان ومبلغان.👇 @mahnazakbari24
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
y19.mp3
260.6K
سوره یک قدم مثبت برای حفظ قرآن بچه ها😍 خیلی راحت این قدم رو بردارید❤️ 🍃🍃🌸🌸🍃🍃 @mahnazakbari24
🌤 روز پنجشنبه به اسم پدر دلسوز و مهربان امام زمان عج، امام حسن عسکریه 🌹 هرکس ذکر روز پنجشنبه رو بخونه رزق و روزی بهش میرسه @mahnazakbari24 🎈
قصه های کودکانه.mp3
5.54M
🥀 | گل رز 🎤 با اجرای : اسماعیل کریم نیا 🗣 قرائت : سوره قدر @mahnazakbari24
قصه بهترین عموی دنیا 🔹 عمو سعید من یک ورزشکار قوی است. من او را خیلی دوست دارم. یک روز به او گفتم تو بهترین عموی دنیا هستی. عمو سعید کمی فکر کرد و گفت :نه من بهترین عموی دنیا نیستم ولی بهترین عموی دنیا را می شناسم. گفتم خوب او کیست؟ 🔸عمو سعید گفت بهترین عموی دنیا حضرت عباس علیه السلام است. گفتم چرا او بهترین عموی دنیاست؟ عمو سعید گفت: خوب قضیه اش مفصل است. گفتم مفصل باشد خواهش می کنم برایم تعریف کنید. عمو سعید گفت: در کربلا، کاروان امام حسین به وسیله دشمنان محاصره شده بود. دشمنان سنگدل ،نمی گذاشتند که امام و یارانش از آب رودخانه ی فرات استفاده کنند. قحطی آب، خیلی زود همه ی اهل حرم را تشنه کرد. بیشتر از همه، بچه ها تشنه شده بودند. 🔹 اما بچه های امام حسین می دانستند که عموی شجاعشان می تواند از میان محاصره کنندگان عبور کند و برایشان آب بیاورد. چون عموی آنها یک فرمانده ی بسیار قدرتمند و یک شمشیر زن ماهر بود. 🔸وقتی تشنگی شدید شد، حضرت عباس به دستور امام حسین، همراه بیست نفر دیگر به سمت گوشه ای از رودخانه ی فرات حمله کرد. او با شجاعت و مهارت زیادی مشغول جنگیدن با سربازان یزید شد و حواسشان را پرت کرد تا دوستانش بتوانند مشکها را پر از آب کنند. مشکها که پر شد همگی توانستند از دست سربازهای یزید فرار کنند و آب را برای اهل حرم بیاورند. بچه هایی که جلوی خیمه ها ایستاده بودند دیدند عمو در حالیکه مشک آب روی دوشش گرفته ،به سمت آنها می آید. بچه ها از پیروزی عمو خوشحال شدند. 🔹من از حرفهای عمو سعید خوشم آمد و ذوق کردم اما عمو سعید با ناراحتی گفت: روز عاشورا اتفاق دیگری افتاد. آن روز این عموی مهربان دیگر نتوانست بچه ها را خوشحال کند. 🔸او با مشک آب به سمت رودخانه رفت اما بعضی از سربازان، پشت درختها پنهان شده بودند و از پشت سر و از پهلو ،به او حمله کردند و او را تیرباران کردند. 🔹عمو عباس با وجود اینکه از دستهایش خون می ریخت، مشک آب را به دندانش گرفته بود و سعی می کرد هر طوری شده مشک آب را به خیمه ها برساند. اما دشمنان، او را محاصره کردند و مشکش را پاره کردند و خودش را هم به شهادت رساندند. 🔸عمو سعید، آخر قصه را در حالی برایم تعریف کرد که اشک می ریخت. من هم آن روز برای بهترین عموی دنیا گریه کردم . 🎈 @mahnazakbari24