🚨هشدارهای رهبری که شنیده نشد
🔻گفت به مذاکره خوشبین نیستم، گفتند باید واقعبین بود. گفت کشور را معطل مذاکره نکنید، گفتند در انزوا نمیتوان به توسعه رسید. گفت زیر دستکش مخملی دست چدنی دارند، گفتند اوباما انسان مؤدبی است. گفت باید قوی شویم و این زبانی است که دنیا میفهمد، گفتند ما خودمان زبان دنیا را بلدیم. گفت به ظرفیتهای داخلی توجه کنید، گفتند خزانه خالی است. گفت اقتصاد مقاومتی تنها راه نجات ماست، گفتند توانمندی ما در حد آفتابه و آبگوشت بزپاش است!
🔸گفت، گامها را متوازن تعریف کنید و تا آنها اقدام جدید نکردهاند، تعهدات را ادامه ندهید، گفتند نمیشود! گفت خرِشان که از پل بگذرد، به ریشِتان میخندند، گفتند امضای کری تضمین است. گفت قدم زدن با شیطان کار اشتباهی بود، گفتند برای تضمین منافع ملت با هر کسی مذاکره میکنیم. گفت خطوط قرمز را رعایت کنید، گفتند مسئولیت مذاکره با ماست.
🔸گفت اگر برجام را پاره کنند ما آتش میزنیم، گفتند مگر معاهدات بینالمللی جای منقلبازی است؟! گفت به اروپا دل نبندید که سگ زرد برادر شغال است، گفتند با اروپا آمریکا را منزوی میکنیم!
گفت اینستکس بهانه است و آبی از آن گرم نمیشود، گفتند با fatf بهانه را از آنها میگیریم.
🔺گفتنیها را گفت و نشنیدند و سرشان که به سنگ خورد، گفتند #برجام تصمیم نظام بوده و بدون اذن او هیچ اقدامی انجام ندادهایم! امروز ما ماندهایم و #قطعنامه هایی که در حال بازگشتند و چرخ اقتصاد و چرخ سانتریفیوژها که هر دو با هم هوا رفتهاند.
#قطعنامه_ضد_ایرانی
📝 #زهرا_محسنی_فر
🗓🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج🌤
🗓 امروز دوشنبه:
۹ تیر ۱۳۹۹
۷ ذیالقعده ۱۴۴۱
۲۹ جون ۲۰۲۰
🔘نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا، گپ و بله و تلگرام
🇮🇷 @MAHOUR24🔘ڪلیڪ ڪنید
🔴 آقای معاون اول!
شما را به خدا با تابآوری ملت کاری نداشته باشید. الحمدلله مثل ساعت کار میکند و آخ هم نمیگوید و نیازی به سازوکار دولتی ندارد. فقط اگر میتوانید ساعت را طوری جلو ببرید که زودتر به ۱۴۰۰ برسیم!
#کرونا
✍️ #زهرا_محسنی_فر
🌷🌷اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
🗓🌤أللَّھم عجل لولیڪ ألفرج🌤
🗓امروز سهشنبه:
۱۰ تیر ۱۳۹۹
۸ ذیالقعده ۱۴۴۱
۳۰ جون ۲۰۲۰
🔘نشانی ما در پیامرسانهای سروش، آیگپ، ایتا، گپ و بله و تلگرام
🇮🇷 @MAHOUR24🔘ڪلیڪ ڪنید
🔴مجری، سیاستگذار یا مافیا؟!
🔹حسن روحانی گفتمان انتخاباتی خود را بر مذاکره گذاشت و رأی مردم را دشت کرد. رئیسجمهور خزانه خالی را نشان داد و استراتژی دولتش را بر مذاکره برای رفع تحریم گذاشت. رهبری مذاکره را بیفایده دانست. روحانی گیر سهپیچ داد و شاخ و شانه کشید. رهبری نصیحت کرد. روحانی فشار آورد و مجوز را گرفت. ظریف با کری قدم زد. روحانی کشور را در آمپاس نگه داشت. #ظریف به دیپلماسی بالکونی روی آورد. رهبری خطوط قرمز را ترسیم کرد. روحانی همهی مسئولیت مذاکره را پذیرفت. کمیسیون برجام مجلس وارد گود شد. ظریف خطوط قرمز را لایی کشید. لاریجانی مجلس را ٢٠ دقیقهای دور زد. زارعی گریه کرد. منتقدان در صدا و سیما سانسور شدند. ظریف با تام کاتن رفیق توئیتری شد. رهبری هشدار داد که خرشان از پل بگذرد، به ریش قشنگتان میخندند. روحانی گلواژه نثار کرد. وحدت عجیبی بین دولت و مجلس موگرینیپسند شکل گرفت. برجام متولد شد. مردم بیرون ریختند. فیروزآبادی تبریک گفت. رهبری به او تشر زد. ظریف در آسمانها سیر میکرد. سانتریفیوژها به سرعت جمع شدند. هستهای زیر ذرهبین نظارت پادگانی رفت. ١+۵ بشکن زد. اوباما تحریمها را با قدرت ادامه داد. اروپا سوت بلبلی زد. روحانی به روی مبارک نیاورد. رهبری هشدار داد. سوئیفت کار نکرد. سیف از «تقریبا هیچ» رونمایی کرد. ترامپ با لگد به برجام ورود کرد. رهبری ادامهی مسیر را خسارت محض دانست. دولت، برجام را تصمیم نظام معرفی کرد. رئیس شورای عالی امنیت ملی همچنان گلواژه تولید میکرد. ترامپ با خطخطی از برجام خارج شد. ظریف روی زمین برگشت. روحانی اسیر جوسازیها نشد. اروپا پوزخند زد. مجلس، ملنگ سلفی بود و خم به ابرو نیاورد. زنجیرهایها جا انداختند که برجام در هماهنگی کامل با رهبری امضا شده است. رهبری در مقابل این بهتان گفت خودتان چشم و عقل دارید و من چنین توافقی را نمیخواستم.
🔹حاج قاسم طومار داعش را در هم پیچید. ترامپ ایران را به مذاکره فراخواند و گوش به زنگ نشست. رهبری به شینزو آبه گفت که ترامپ لایق هیچ پیغام و پسغامی نیست. اروپا بازی اینستکس را شروع کرد. دولت مشغول بازی شد. رهبری نصیحت کرد که نگاهها به خارج نباشد. تحریمهای جدید آمد و روی قبلیها تلنبار شد. اروپا با آمریکا همراهی کرد. ایران تنها پایبند به توافق باقی ماند. روحانی همچنان از فتحالفتوح برجام میگفت. ناگهان میدان فدای دیپلماسی شد. حاج قاسم پر کشید. ترامپ پرچم آمریکا را توییت کرد. روحانی در تلهی تنش نیفتاد. ظریف دیپلماسی توئیتری را ادامه داد. در نطنز خرابکاری شد. دولت اسیر این صحنهآرایی خطرناک نشد و سکوت کرد. فخریزاده شهید شد. سکوت مرگبار ادامه یافت. مجلس دولت را موظف به خروج از پروتکل الحاقی کرد. روحانی رو ترش کرد. آژانس با صالحی به توافق رسید. ایران ضربالاجل داد. آمریکا خواستار مذاکره مستقیم شد. لیبرالها لهله زدند. رهبری قدغن کرد. گفتگوهای وین شروع شد. آمریکا در اتاق بغلی نشست. نطنز آتش گرفت. غنیسازی به ۶٠ درصد رسید. گفتگوها سرعت پیدا کرد. نوار ظریف لو داده شد. حاج قاسم دوباره شهید شد. بنسلمان با دمش گردو شکست. ظریف همه را حلال کرد! رهبری از #خطای_بزرگ ظریف ابراز تعجب و تاسف کرد. لیبرالها دوباره برجام را گردن رهبری انداختند.
🔻و این داستان ادامه دارد...
✍️#زهرا_محسنی_فر
⚜️⚜️ألّلهُمَّصَلِّعَلىمُحَمَّدٍوآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفَرَجَهُم ⚜️
🔵🔸هنوز قبله برخی آمریکاست!!!؟!
👌🌾راه نجات ایران دولت جوان حزباللهی
🔵🔘🗓 دوشنبه 13 اردیبهشت ماه 1400
🇮🇷 @MAHOUR24
@tahlile_siasi
تا دیروز که همهی تخممرغها را در سبد برجام چیده بودیم، سگ زرد برادر شغال بود، اما امروز جلالخالق همان سگ تخم دو زرده میگذارد! تا دیروز سر کیک زرد دعوا میکردیم و امروز دور میز کیک تولد همپیمان توزرد، کف میزنیم. دیروز در نکوهش دیپلماسی بالکنی، کف و خون بالا میآوردیم و امروز برای دیپلمات نویسنده «جنگهای بالکان»، کف و سوت میزنیم. دیروز کارت پستال عراقچی، اشک شرمن را درمیآورد و امروز کیک باقری اشک شوق مورا را. دیروز نیش ظریف مقابل دشمنان تا بناگوش باز بود و امروز وزارت خارجه بنای گوش دادن به نصیحت بینیش و کنایهی دوستان را ندارد. دیروز عصای سلفی حقارت را در حلق مجلس لاریجانی کردیم و امروز در نقد مجلس تولد وزارت خارجهی رئیسی، دست به عصا عمل میکنیم. دیروز تیغ نقد به دست داشتیم و امروز مالهی توجیه.
آقای امیرعبداللهیان! این غش و ضعف رفتنها را برای آنها که در معاملهی برجام غش کردند و ما را در موضع ضعف قرار دادند، جمع کنید. وقتی چشم در چشم نمایندهی اروپا میشوید یادتان باشد که چشم در برابر چشم منطق قرآن است. آنها که در شهادت حاج قاسم به آمریکا چراغ سبز نشان دادند، امروز به شما در باغ سبز نشان میدهند. دیروز در «دیپلماسی» چک بیمحل کشیدهاند و فردا از شما در «میدان» چک سفید امضا میخواهند. اگر خودتان را جمع کنید، موضع ما حمایت است و اگر وا بدهید، در موضع نقد خواهیم ماند.
✍️ #زهرا_محسنی_فر
🌹🌹🌹حاج قاسم سلیمانی: عشق به مهدی(عج)، عشق به خداست.
🗓 🔹🔘🔹امروز جمعه ۳۰ مهر ۱۴۰۰
🇮🇷 @MAHOUR24
٨٠ درصد از ٢۵٠ جنگ و نزاعی که دنیا در ٨٠ سال اخیر به خود دیده، توسط آمریکا آغاز شده است. این مرحله از سفاکی و خونریزی و جنگطلبی برای چنگیز و اسکندر و تیمور هم قفل است. هیتلر با آن چهره دیکتاتور نظامی و سبیل بندانگشتی به گور پدرش خندید اگر به اندازه پرزیدنتهای جنتلمن کاخ سفید، جنایت جنگی انجام داده باشد. مؤسسه رکوردهای گینس اگر تعداد انسانهایی را که دولتهای مختلف آمریکا در قرن اخیر کشتهاند، جمع بزند حتما تسمه تایم پاره میکند.
در طلیعه قرن جدید اما آمریکای ابرقدقد در سراشیبی ضعف و افول قرار گرفته. نشان به آن نشان که برای بزک کردن چهره اهریمنی خود نزد ایرانیان جو بایدن، خلف صالح عمر و عاص (که قرآن به نیزه میکرد)، به همراه همسر سبزه مزبلهاش، جیل جگرخوار موسوم به فرست لیدی مجبورند با سفره هفتسین عکس یادگاری بیندازند و در رسانههای فارسی پروپاگاندا کنند، شاید جریان غربگرا در ایران نفسی تازه کند. گویی آمریکا کارزار فشار حداکثری و تنگنای تحریمهای فلجکننده را برای فشار به عمهی ترامپ راه انداخته است.
اگر حافظهی تاریخی ملت ما اندازهی حافظهی ماهی قرمز هم باشد، جنایات مکرر آمریکای جهانخوار را در حق خود فراموش نمیکند. چهرهی غرب وحشی با روکش شکلاتی ترمیم نمیشود. این تیاترها و شامورتهبازیها فقط گوشمخملیها را فریب میدهد. به استناد تاریخ مستطاب آمریکا که فقط بربریت را مدرنیزه کرده، الان باید دو فقره قلاده چرمی از پوست بز افریقایی دور گردن این زوج عاشق باشد، تا نیششان جلوی دوربین تا بناگوش باز نشود. به عصر جدید، عصر زوال آمریکا سلام میکنیم.
✍ #زهرا_محسنی_فر
📌شیخی که قطبنما داشت
لیسانس فیزیک را که گرفت، موقعیتهای شغلی به پیشوازش آمدند. یک فعال دانشجویی شاخص بسیجی را که مدرک دانشگاهی در دست داشت، در دولت احمدینژاد حلوا حلوا میکردند. اما او سودای دیگری در سر داشت و رؤیای خاصی در ذهنش میپروراند. تصمیمش را گرفته بود و اینکه از میان ایل و تبارش اولین آدمی باشد که پا به حوزهی علمیه میگذارد، پایش را سست و ته دلش را خالی نمیکرد. آرمانی که در جستجوی آن حاضر بود مسیر زندگیاش را کج کند، از درس و مشق طلبگی میگذشت.
این شد که اهواز را به مقصد قم ترک کرد. رفت اما میدانست که برمیگردد. در چشمانداز زندگیاش دیده بود که زمین بازیاش باید در خوزستان باشد. رفت و چند سالی در قم تلمذ کرد و در قامت یک روحانی برگشت. برگشت تا دغدغههایش را پی بگیرد. دغدغههایی که آب و نانی نداشت، اما دردسر الیماشاءالله! از آن طلبههایش نبود که در پستوی حجره بماند و در انزوای رهبانیت، ضَرَبَ ضَرَبایش را جلو ببرد. در میان قرائتهای هفتاد و دو ملتی از اسلام و مسلمانی، به اسلام ناب رهبری چنگ زده بود و خود را وکیل او میدانست؛ یک وکالت عام برای نفی اسلام خنثی و بیبخار. این فراز از کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن را از بر بود:
«اگر دینی را پیدا کردید که با ظالم ساخت، با مستبد همکاری کرد، با مظلوم یک لحظه کنار نیامد، یک گره از کار فروبسته مردم نگشود، برای امروز و فردای مردم، خشخاشی، ذره مثقالی، سود نداشت؛ تو هم از طرف ما وکیل، اگر چنین دینی را پیدا کردی، هر جا پیدا کردی، رَدّش کن، یک لحظه این دین را نپذیر. برای خاطر اینکه دین اگر از سوی خداست، این جوری نیست.»
این فراز، شاهبیت و قطبنمای مسلمانیاش شده بود. هیچ چیز به اندازهی بیعدالتی اجتماعی آزارش نمیداد و از هیچ چیز به اندازهی سکوت در برابر ظلم و عافیتطلبی رنجور نمیشد.
ماجرای اعتصاب کارگران نیشکر هفتتپه شاید اولین آزمون جدیاش بود تا نشان دهد اهل هزینه دادن برای تحقق عدالت است. کارگران، ماهها بود که حقوق نگرفته بودند و مالک نااهل کارخانه، بیاعتنا به معیشت کارگران، خر خودش را میراند. شیخ، دوستان طلبهاش را جمع کرد تا در جمع کارگران حاضر شوند و از آنها حمایت کنند. جماعت متحصن نماز ظهر را به او اقتدا کردند و تا السلام علیکم را گفت، تازه دردسرهای بزرگ سراغش آمدند. ویدیوی حضورش در جمع کارگران سر از شبکههای معاند درآورد و آن دختر موفرفری او را مزدور نظام نامید. از آن طرف مسئولین خوزستان از ظاهر شدن چند طلبهی ناشناس در میان یک پروندهی اجتماعی-اقتصادی که امنیتی هم شده بود، ناخرسند بودند.
کلیپ شیخ دست به دست میچرخید و او در میان برخی هملباسهایش باید نگاههای سنگین و پر از سؤال را تحمل میکرد و از چشمهاشان میخواند که طلبه را چه به این قرشمالبازیها! خلاصه دوست و دشمن شروع به نکوهش و شماتتش کردند. اما شیخ، به درستیِ راهی که رفته و کاری که کرده بود، ایمان داشت. او به کمک دوستانش و بعضی مطالبهگران و عدالتخواهان و جریان دانشجویی حمایت از کارگران را ادامه دادند و پای وزر و وبالش ایستادند تا گره از کار فروبستهی آنها باز شد و پرونده هفتتپه به نفع کارگران به سرانجام رسید.
وقتی رهبری در دیدار رمضانیاش با دانشجویان، مهر تأییدی بر مطالبهی آنها زد، جریانهای شماتتگر رفوزه شدند. شیخ اما قطبنمایش از اول میزان بود و تکلیفش با خودش روشن. تکلیفش این بود که مطالبهی عدالت را ادامه دهد و از هزینههایش نترسد.
از آن حلوا حلوا کردنها دیگر خبری نبود و شیخ اینبار خودش به پیشواز یک مسئولیت خطیر رفت و شد معاون ستاد امر به معروف و نهی از منکر خوزستان. نه برای اینکه فقط بگوید «خواهرم حجابت، برادرم نگاهت»؛ میخواست امر به معروف را اول برای حاکمان و صاحبان قدرت و مبارزه با باندهای زر و زور و تزویر اقامه کند. از آن کارهای پر دردسر و بی آب و نان. شیخ به حکم آن وکالت عام جنگیدن برای عدالت را انتخاب کرده بود تا مسلمان باشد؛ از جایگاه حقوقیاش در پروندههای زیادی از مفاسد ورود کرد و منشأ خیر شد. این اواخر از او شکایت شد. در پروندهی میدان میوه و ترهبار اهواز با اصحاب قدرت و ثروت درافتاده بود. شاکی خصوصی او را به دادگاه ویژهی روحانیت کشاند. حالا ده روزی میشود که شیخ محسن #ریسمانسنج در زندان است.
شیخ میتوانست معلم فیزیکی باشد و سر برج حقوقش را بگیرد و بچسبد به زندگیاش. یا در فلان دستگاه کار فرهنگی کند. اما میخواست خشخاشی و ذره مثقالی برای امروز و فردای مردم سودمند باشد. امروز بعضی از آنها که در ضَرَبَ ضَرَبا گیر کردهاند، از گیر افتادن او خوشحالند و دوباره شماتتش میکنند که طلبه را چه به قرشمالبازی! اما شیخ محسن قطبنما دارد و دوباره برمیگردد و ادامه میدهد؛ آبدیدهتر از قبل!
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648