هدایت شده از دلنوشته های یک طلبه
داشتند اذان ظهر میگفتند. المیرا دست الهام را گرفت و قبل از آن که بروند به صحن اصلی مسجد، یک لحظه رو کرد به نرجس و با حالت شوخی، نرجس را با یک موشک بالستیک نقطهزن منهدم کرد و گفت: «نرجس جون! تو کی وقت کردی وسط این بَرِّ آفتاب، به صورت آخوندِ جوون زل بزنی و دراز و کوتاهی ریشِشو اندازه بگیری بلا؟! بریم الهام. بریم.»
این را گفت و با الهام خنده ریزی کردند و رفتند. نرجس که خونش داشت جوش میآمد حرفی به آنها نزد اما زیر لب به خودش گفت: «اگه من فیتیله تو و دخترتو تو این محل پایین نکشم، زن نیستم! المیرا خانمِ مو شرابی! حالا با این آخونده چیکار کنم خدا؟!»
🔶صحن مسجد🔶
داود وارد صحن شد. دید ده دوازده نفر پیرمرد روی صندلی نشستهاند و هفت هشت نفر میانسال هم عادی سرِ سجاده و در ردیف اول و دوم نشسته اند. به طرف محراب رفت اما در محراب ننشست. مهرش را روی زمین گذاشت و جلوی صف اول، کنار محراب نشست.
یکی از میانسالها از یک پیرمرد که اوس تقی نام داشت با تعجب پرسید: «چرا نرفت تو محراب؟ چرا کنار محراب نشست؟»
اوس تقی جواب داد: «رسم آخونداست. قدیم رسم بود. دیگه الان کم دیدم اینجوری. قدیم رسم بود که وقتی یه آخوند میخواست مدتی جای یکی دیگه نماز بخونه، جای امام جماعتِ راتِب(امام جماعت اصلی مسجد) نمینشست تا حرمت قبلی حفظ بشه و مردم بدونن که نیومده که جای قبلی رو بگیره!»
مردی که سوال پرسیده بود و سیبیلهای درشتی داشت و جواد نام داشت دوباره به داود نگاهی انداخت و گفت: «عجب!»
داود رو به مردم نشسته بود و با مردم سلام و احوال میکرد. چند لحظه که نشست، پرسید: «اذان نماز گفتین؟ نمازو شروع کنم؟ مردم نمیخوان بیان؟»
اوس تقی جواب داد: «نه آقا. همینیم. تازه امروز دو سه نفرم زیادی اومدند! بسم الله!»
داود که فکر نمیکرد اینقدر تعداد کم باشد، بلند شد و آماده نماز جماعت شد و نماز را شروع کرد. بدون مکبّر. بدون بلندگو. حتی یک بچه کم سن و سال نبود که تکبیر بگوید!
بعد از نماز عصر، بلند شد و بلندگو را برداشت و شروع کرد:
-بسم الله الرحمن الرحیم. بنده داود چراغی هستم. طلبه پایه دهم. دوست حاج آقای مهدوی. تقریبا یک ساعت پیش به من گفتند که از امروز باید در خدمت شما باشم. من رسم و رسوم این مسجد را نمیدونم. لطفا هیئت اُمنای محترم محبت کنند و بعد از عرایضم چند لحظه با هم گفتگو کنیم. اما امروز مصادف است با رحلت جانسوز اُمالمومنین حضرت خدیجه. مادر عزیز حضرت زهرا.
یک لحظه سرفهاش گرفت. بلندگو را از جلوی دهانش آن طرفتر گرفت و سرفه کرد و سپس ادامه داد:
-خیلی وقت شما را نگیرم. تاریخ ما صرفا مردانه نیست. هر جا دیدیم که کار اسلام گیر کرده و یا نیاز به حمایت ویژهای داشته، خداوند زنهای بزرگی را به داد مردم و اسلام رسانده. زنانی که در کنار ائمه هدی، سنگ تمام گذاشتند. مثل همین حضرت خدیجه که خودش در ایامِ سخت و پیچیده نبوت، باعث دلگرمی پیامبر بود. دخترش حضرت زهرا در ایام پیچیده ولایت، دلگرمی امام زمانش بود. و نوه همین خانم، یعنی حضرت زینب، قبل و بعد از کربلا باعث دلگرمی و ضامن فرهنگ اصیل حسینی شد.
همه ساکت بودند و گوش میدادند. زن و مرد.
-دیگه حالا بماند زنانی مانند همسر محترمه امام سجاد و مادر جلیله امام صادق و خواهران باهوش و باذکاوتِ امام رضا و دختر نجیبِ امام هادی و همسر فداکار امام عسکری و دیگر زنانی که اگر قرار باشه درباره اونا حرف بزنیم، باید ساعتها حرف بزنیم. حرف من اینه؛ اینها تربیت شده بودند. اینطوری بار آمده بودند. نباید تربیت و آموزش را دست کم گرفت. همه این بزرگواران که نام بردم، در سایه ولی خدا و تحت امر و تربیتِ امامشان بودند. انشاءالله همه ما خودمون را کامل و بینیاز از تربیت و آموزش ندونیم تا بتونیم با توجه به اقتضای زمان، بهترین تصمیمات را بگیریم. فکر میکنم برای امروز کافی باشه. والسلام علیکم و رحمت الله.
ادامه دارد...
@Mohamadrezahadadpour
چقدر این کلام و تمثیل زیبا و کاربردیه!
🔻🔻🔻
تا حالا هیچ باغبانی رو دیدین که سر یه بوته، داد بزنه:
"گل بده!"
_ کار باغبان اینکه با مهربونی، مراقبت کنه؛
_ نیازها رو شناسایی کنه؛
_ اونها رو به شیوهی درستی تأمین کنه؛
_ آفات رو کنترل کنه؛
خلاصه «شرایط رشد» رو فراهم کنه!
شرایط که مساعد باشه، گل شکوفا میشه؛
تربیت کودک هم دقیقاً مث باغبانی میمونه!
شرایط رشد را برای فرزندانمان فراهم کنیم....
#خانم_شاهبیگی
#فرزند_پروری
#سبک_زندگی_ایرانی_اسلامی
#محرم_دل
به کانال ما بپیوندید 👇👇👇
🔅__________________🔅
🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷
🔅__________________🔅
12.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینیم نظر فرمانده ی میدان عرصه جهاد، در خصوص تقابل با تهاجم فرهنگی چیست؟
#کار #ابتکار
#امام_خامنه_ای_حفظه_الله
#تهاجم_فرهنگی
#شبیخون_فرهنگی
#ناتو_فرهنگی
#جنگ_نرم
#محرم_دل
به کانال ما بپیوندید 👇👇👇
🔅__________________🔅
🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷
🔅__________________🔅
مراقب باشیم؛
کار دشمن این است کاری کند که زشتی ها بشود ارزش و خوبی ها تبدیل شود به حقارت!
جای خوبی و بدی را با هم عوض نکنند!
#تلنگر
#محرم_دل
به کانال ما بپیوندید 👇👇👇
🔅__________________🔅
🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷
🔅__________________🔅
محرم دل
شست و شویی کنُ و آن گه به خرابات خرام تا نگردد ز تو این دیر خراب آلوده ... ◇◇◇◇◇◇◇◇ دوستانِ جان؛ ق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1401092542548.mp3
4.03M
دانلود فایل کامل برنامه
✳️ جلسه سیزدهم
#گنج_سعادت
🎙 حجت الاسلام محمدهادی فلاح خورشیدی
💠 تعریف ایجابی نفس
#استاد_فلاح
#خودسازی
#محرم_دل
به کانال ما بپیوندید 👇👇👇
🔅__________________🔅
🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷
🔅__________________🔅
🔴غم و غصه برای مردم، «آقا» را پیر کرده است/ فرزندان ایشان، «همگی مستاجرند» و اجاره میپردازند
✍️بخش اول
🔹رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب میگوید: غصه و اندوه حضرت آقا برای مردم، آقا را پیر کرده است. مهمترین دغدغه ایشان رسیدگی به مردم، بالاخص نیازمندان و افراد آسیبپذیر است.
🔸حجت الاسلام گلپایگانی که از زمان آغاز زعامت حضرت آیتالله العظمی خامنهای، مسئولیت دفتر ایشان را بر عهده داشتهاند و طبعاً در طول این سالها بهعنوان یکی از نزدیکترین و «محرم ترین و رازنگه دار ترین افراد به رهبر معظم انقلاب است و اشراف کامل و عینی بسیاری از سیره و منش حضرت آقا دارد.» آقای محمدی گلپایگانی البته خیلی اهل مصاحبه نیستند و همانند مراد خود در بیان برخی امور احتیاط میکنند و با اشارتی میگذرند.
🔹با این وجود و علیرغم نامساعد بودن حالشان، به خاطر عنایت دیرینی که به این مجله داشتند، دعوت ما را پذیرفتند تا گوشههایی هرچند اندک و گذرا از ویژگیهای رهبر و مقتدایمان را از زبانشان بشنویم.
🔶ضمن تشکر صمیمانه از حجتالاسلام والمسلمین محمدی گلپایگانی، حاصل این گفتگو تقدیم همراهان گرامی «پاسدار اسلام» میشود:
* از اینکه فرصتی را در اختیار مجله پاسدار اسلام گذاشتید از جنابعالی تشکر میکنیم. با سپری شدن سی و سه سال از رهبری حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای«دام ظله» و با توجه به اینکه در طول همهی این سالها شما مسئولیت ریاست دفتر معظمله را بر عهده داشتهاید، طبعاً خاطرات و نکات فراوانی درباره سیره و منش ایشان دارید. فرصت مغتنمی است تا در این خصوص همه مشتاقان و ارادتمندان رهبر معظم انقلاب را بهرهمند نمائید.
🟡بسماللهالرحمنالرحیم. بنده به نوبه خودم تشکر میکنم از این محبتی که شما فرمودید. من حقیقتاً خود را برای بیان این موضوع شایسته نمیدانم و کوچکتر از آنم که بخواهم ابعاد زندگی و شخصیت ایشان را توصیف کنم.
یک مقدمهای دارم که باید به آن توجه شود و آن اصل مسئله رهبری حضرت آقاست. واقعاً این انتخاب مجلس خبرگان از الطاف الهی بود. میدانید خود ایشان مخالف بودند و رأی مخالف هم به خودشان دادند و گفتند من مخالفم و از جا بلند شدند، ولی آقایان اصرار کردند و الان بیش از سه دهه است که ایشان عهدهدار این مسئولیت هستند.
ابتدا باید ببینیم کجا بودیم و الان در همه جهات و زمینهها کجا هستیم. کشور ما در شرایط عادی نیست. ما از همان اول دچار دشمنیها و شدیدترین تحریمها بودهایم. دشمنان هرچه توانستند انجام دادند تا این انقلاب و نظام را به زمین بزنند، حالا هم دارند همین کار را انجام میدهند، لیکن این انقلاب و این نظام بر قرار مانده است و انشاالله که به دست صاحبالزمان «عج» خواهد رسید.
ادامه دارد ...
#امام_خامنه_ای_حفظه_الله
#خیمه_گاه_ولایت
#مجله_پاسدار_اسلام
#محرم_دل
به کانال ما بپیوندید 👇👇👇
🔅__________________🔅
🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷
🔅__________________🔅
1056_2517887.mp3
29.58M
#محرم_دل
به کانال ما بپیوندید 👇👇👇
🔅__________________🔅
🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷
🔅__________________🔅
محرم دل
یادداشت پنجم حجت الاسلام و المسلمین استاد #محمدرضا_جوان_آراسته پیرامون کار فرهنگی در سال ۱۴۰۲ بسم ا
یادداشت ششم استاد #محمدرضا_جوان_آراسته
👇👇👇
کاش یکی بیاید و ما را از دست بعضی مدیران نجات دهد
این سوالی است که حتما بارها در ذهن شما بالا و پایین پریده:
«سازمانها و موسسات و مراکز و نهادهای فرهنگی در کشور دارند چه کار میکنند؟»
بگذارید همین اول کار بگویم که بعضی از فعالیتهای بعضی از این مجموعهها انصافا خوب بوده.این یادداشت درباره اندک تلاشها و فعالیتهای موفق دوستان نیست، درباره باقی ماجراست.
واقعیت این است که همه این مجموعهها رزومه بلند بالایی از فعالیتها دارند و کارنامه هر سالشان پر است از گزارش فعالیتهای متنوع و پر دامنه.
کف میدان اما چندان خبری از تاثیر نیست. این یادداشت درباره همین مشکل است: «گزارشهای زیاد از کارهای کمفایده»، اشکال کار کجاست؟
اینها بعضی از چیزهایی است که به ذهن من میرسد:
یک. زیست فرهنگی، باید بخشی از برنامه کاری یک مسئول یا مدیر فرهنگی باشد. من فکر میکنم بخش زیادی از مدیران و سیاستگذاران و مسئولین فرهنگی، اصلا فرصت نمیکنند سینما بروند، داستان بخوانند، موسیقی بشنوند، مثل یک شهروند عادی مخاطب رویدادهای شهری باشند، به لباسفروشیها سر بزنند، گالری بروند و نقاشی ببینند، حتی ان قدر در شهر نیستند که بیلبوردها و تبلیغات شهری را به چشمشان بیاید. وقتی کسی زیست فرهنگی که هیچ، مواجهه جدی و مستمر با محصولات فرهنگی ندارد، چطور میتواند تصمیم درست بگیرد و سیاست بگذارد و برنامهای را طراحی کند.
به خدا باور کنید وقت گذراندن برای مواجهه با محصولات و اتفاقات فرهنگی، وقتکشی نیست، علافی و بیکاری نیست، بخشی از وظیفه کاری مسئولین است.
من از یک حضور نمادین و تماشای سوری حرف نمیزنم، من از زندگی و زیست فرهنگی حرف میزنم، یک چیز بدیهی و کمیاب.
دو. رفتار مدیران و صاحبان امضا در مراکز فرهنگی، اهالی فرهنگ را تبدیل کرده است به دستگاههای تولید گزارش. من به عنوان یک فعال فرهنگی این را از نزدیک لمس کردهام: کار یعنی گزارش. من کسانی را میشناسم که یک گزارش فرهنگی را به چند نهاد دادهاند و چند بار برایش بودجه گرفتهاند. کسانی را میشناسم که اساسا بیشتر از آنکه کار کنند گزارش تولید میکنند. چرا؟ چون مدیران فرهنگی نشان دادهاند گزارش میخواهند نه کار.
انقلاب اسلامی لنگ گزارشهای فرهنگی نیست، نقطه ضعف فرهنگی ما این نیست که آرشیو گزارشهای کشور لاغر است، نه، مشکل ما این است که گزارش نوشتن از کار کردن سادهتر است و وقتی میشود با گزارشسازی پول درآورد اساسا چرا آدم باید کار کند؟
این آفت را مدیران فرهنگی به جان فعالین فرهنگی انداختهاند.
سه. نمیگویم همه، اما امان از نیروهای میانی و مسئولین سطوح متوسط ادارات و مراکز فرهنگی. بگذارید با یک تراژدی بزرگ آشنایتان بکنم. فرض کنید الان دولت آقای الف است. آقای الف، آقای ب را میگذارد به عنوان مسئول فلان مرکز فرهنگی. آقای ب وارد مرکزش میشود و میخواهد کار کند، بهترین ایدهها را هم دارد، ولی بدنه این مرکز همراهی نمیکنند. چرا؟ چون عمر کاری کارمندها و نیروهای میانی ۳۰ سال است ولی عمری که الان سر کار آمده حداکثر چهار سال، نه شما بگو هشت سال است. بعدش عوض میشود دیگر. در واقع کسانی که مراکز دولتی یا شبه دولتی را میگردانند بدنه سابقه دار این مراکز هستند نه مدیرانش.
کم پیدا میشود مدیری که وارد یک مجموعه فرهنگی شده باشد و با همان تیمی که در مجموعه وجود دارد، تحول رقم زده باشد.
چهار. یک مشکل عجیب، این است که بعضی از مدیران فرهنگی خودشان را رییس میدانند. آقای مدیر شما فقط و فقط یک خادمی، یک نوکر. این را امام گفت. هر چه جایگاهت بالاتر است، باید در برابر اهالی فرهنگ و هنر متواضعتر باشی. دغدغهمندان حوزه فرهنگ طلبکارند، مدیران باید پاسخگو باشند.
فرق رییس با خادم این است که رییس مینشیند و توقع دارد بقیه کار را جلو ببریند، خادم اما خودش را مسئول راه انداختن کار میداند.
پنج. امان از پول. خیلی وقتها رفتار غلط مدیران در توزیع و تقسیم بودجهها، کارهای فرهنگی را وابسته بار آورده. مدیران گاهی سادهترین راه را برای خرج کردن بودجهها پیدا میکنند: تقسیم مستقیم پول. بهتر اما این است که مدیران زیرساخت بسازند، فرصت کار فراهم کنند، تسهیلگری کنند تا راه برای کار فرهنگی دغدغهمندها هموار بشود. ریخت و پاشهای غیر اصولی پول فقط فساد و وابستگی به بار میآورد.
شش. کار فرهنگی خیلی صبر میخواهد، کم پیدا میشود کار فرهنگی که هم زود تولید بشود و هم زودبازده باشد. رفتار خیلی از مدیران و مسئولان فرهنگی کشور اما رفتاری است که تویش صبر معنا ندارد. مشکل را میبینند، بعد دنبال کسی میگردند که با یک کار فرهنگی فوری مشکل را بر طرف کند. اینها مسالههای فرهنگی مسالههایی کوتاهمدت میبینید، کار فرهنگی اما صبر و مداومت میخواهد.
محرم دل
یادداشت ششم استاد #محمدرضا_جوان_آراسته 👇👇👇 کاش یکی بیاید و ما را از دست بعضی مدیران نجات دهد این س
اگر فعالین فرهنگی باید کارشان درست باشد و با کیفیت کار کنند و قله باشند، مسئولین باید چه کار کنند و چه طور باشند؟
وقتی دشمن مجهز است و همه تجربه و توانش را پای کار مخالفت با انقلاب اسلامی آورده، مدیران و مسئولین فرهنگی باید چطور شب و روز بگذرانند؟
یادم میآید یک بار در کتاب دغدغههای فرهنگی خواندم که رهبری گفته بودند: مساله فرهنگ در جامعه از آن چیزهایی است که گاهی خواب را از چشم من میگیرد.
این آقایان مدیر و آقایان مسئول، چطور آب خوش از گلویشان پایین میرود و خواب به چشمشان میآید؟
#استاد_جوان_آراسته
#جهاد_فرهنگی
#محرم_دل
به کانال ما بپیوندید 👇👇👇
🔅__________________🔅
🇮🇷 @mahram_e_del 🇮🇷
🔅__________________🔅