هدایت شده از مُنیب .
یلدا ؟ ما امسال شبهای طولانیمان یکی و دو تا نبود ! انگار دل آدم بیقرار باشد ، حال و هوای زمین و زمان به سامان نباشد ، روزها از تقویم قِل میخورند و بی خانه و کاشانه میشوند . . طولانیترین شب سال ما ، شب ۳۱ اردیبشهت بود ؛ همان وقتی که خودمان گوشه خانه بودیم و دلهایمان جنگل ارسباران ، لابهلای درختها ، دنبال مردِ مردم میگشت . طولانیترین شب سال شب ۷ ام و ۱۵ ام تیر بود وقتی نفر به نفر چشم انتظار برگههای سفید بودیم تا به وصیت پیر جماران عمل کنیم ، نگذاریم کشور به دست نااهلان بیوفتد . طولانیترین شب سال ، شب ۶ مهر بود ؛ زمانی که آنوریها هروله میکردند و ما چشم انتظار بودیم تا سید حسن دوباره بیاید ، خطبه بخواند ، روح بدمد در جان پر التهاب ما ! طولانیترین شب سال ، شب ۱۰ مهر بود ، زمانی که یک به یک موشکها را نگاه میکردیم تا ببینیم عوض جان عزیزان ما بر سر کدام غاصب فرود میآید . القصه ؛ ما شبهای طولانی زیاد داشتیم . امشب فقط قرار است یك دقیقه بیشتر ، دلمان برای پارههای جانمان تنگ شود ؛ همین . .
هدایت شده از فراریِمسلحبهقلَم
تنها کسی که تو کل پاییز نرگس نخرید و بقیه ام واسش نخریدن من بودم دیگه نه؟
"مَجهولالهُویة🖤"
تنها کسی که تو کل پاییز نرگس نخرید و بقیه ام واسش نخریدن من بودم دیگه نه؟
ممنون از بابای قشنگم که این کار قشنگو انجام داد🥲🫀