eitaa logo
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعان‌حرم"
370 دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
19 فایل
ولادت⇦۱۳۶۹/۵/۳۰ 😍 شهادت⇦۱۳۹۴/۱۰/۲۱💔🥀 تشیع پیڪر مطهــرشهــید⇦۱۳۹۸/۲/۶ مزار شهید⇦ تهران_گلزار شهدای یافت آباد ✨اولین کانال فعال شهید درایتا✨ تبادل و ارتباط با مدیر @F_Mokhtari_1382 #کپی_با_ذکر_صلوات_برای_امام_زمان(عج)
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت شده که وقتی روز قیامت بر پا می شود ، پیامبر{ص} به مولا علی{ع}می فرمایند که به زهرا{س} بگو، برای شفاعت و نجات امت چه داری؟ مولا پیام حضرت رسول را به خانم فاطمه زهرا{س} می رسانند و ایشان در پاسخ می فرمایند که: ای امیر المؤمنین!دو دست بریده پسرم عباس برای ما در مورد شفاعت کافی ست... [ معالی السبطین ، جلد 1 ، صفحه 452]  -------------🦋-------------- @majid_ghorbankhani_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شَهیدمَجیدقُربانخانی🇵🇸"حرمدافعان‌حرم"
بسم رب العشق #قسمت_سی_ام علمدار عشــــــــــق رسیدیم خونه شهید من زنگ زدم سلام خانم حسینی سلام
بسم رب العشق 😍علمدارعشـــــــق آخرای تابستان بود همه جمع شده بودن خونه ما پدرشوهر و مادرشوهر نرجس سادات و خانواده همسرسیدهادی جمع شده بودیم تا تاریخ عروسی بچه ها مشخص کنیم قرارشد عروسی سیدهادی عرفه باشه عروسی نرجس سادات عید غدیر بدون مولودی تقریبا دوهفته ای تا شروع ترم سوم مونده بود این دوهفته من با دخترا شدیدا مشغول بودیم آرایشگاه مزون و.... قراربود نرجس سادات و سیدمحسن بعداز عروسی برن قم ساکن بشن چون دیگه درس سطح ۱ سیدمحسن تموم شده بود برای سطح ۲ گویا حوزه قم غنی تراز منابع فقهی بود سیدهادی اینا هم میرفتن کرمانشاه چون هادی از طرف سپاه منتقل شده بود کرمانشاه ترم سوم دانشگاه شروع شد برای منم یه شروع نو بود فردا از صبح تاشب کلاس دارم اتفاقا با استاد مرعشی هم کلاس دارم قراربراین شد من کارت دعوت استادمرعشی و زهرا اینا برم سیدهادی استاد دعوت کرده بود آقاجون هم حاج کمیل را قراربود من کارت ببرم بدم به زهرا کلاس صبحمون تموم شده تو سلف نشسته بودیم زهرا داشت با لب تاپش کار میکرد منم دارم به حرفاش گوش میدم توهمین حین مرتضی و صبوری اومدن میز بغل دستی ما نشستن یهو یاد کارت عروسی افتادم - راستی زهرا برات کارت عروسی آوردم دیدم صداش بغض آلودشد *😔😔😔نرگس عروس شدی؟😢😢 - توروخدا کم خوشحال شو زهرا * جان زهرا بگو کارت عروسی کیه ؟😢😢 - مال نرجس چرا ناراحتی شدی؟ * هچی چیزه - چیزه چیه ؟ آخه درست حرف بزن منم بفهمم با یه نگاه خشم آلود به برادرش گفت : 😡😡😡اونیکه باید بگه که ساکته فعلا - والا من که نمیفهمم تو چی میگی دارم میرم نماز میای؟ *تو برو منم تا یه ربع دیگه میام -؛باشه نویسنده بانـــــــــــو .....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 @Majid_ghorbankhani_313
بسم رب العشق 😍علمدار عشــــــق مرتضــــی نرگس سادات که از سلف خارج شد زهراخواهرم به سمتم اومد معلوم بود خیلی داره خودش کنترل میکنه تا داد نزنه نشست کنار علی و کارت گرفت سمتم زهرا: بفرما آقامرتضی اگه الان کارت عروسی خودش بود چیکار میخاستی بکنی برادرمن دستم بردم وسط موهام با ناراحتی گفتم : چیکارکنم آخه زهرا زهرا : چیکارکنی ؟ هیچی بشین تا یکی دیگه بیاد دستشو بگیره بره + نگو خدانکنه زهرا درد من فقط مطرح کردن خواستگاری با نرگس سادات نیست زهرا: پس چیه؟ + میترسم میترسم نرگس سادات بین منو استاد مرعشی استاد مرعشی انتخاب کنه زهرا: استاد مرعشی؟🤔🤔 + یعنی تا حالا متوجه نگاه های استاد به نرگس سادات نشدی زهرا: نه یعنی میگی استادمرعشی هم از نرگس سادات خوشش میاد؟ + آره من مطمئنم 😔😔😔 زهرا: آهان یعنی تو نری خواستگاری نرگس سادات استاد مرعشی هم به خاطر تو حرفی نمیزنه انقدر حرف دلت نزن تا دست تو دست یکی دیگه بیاد جلوی چشمات بشینه +چیکارکنم آخه خواهرمن زهرا: هیچی بشین تا کارت عروسیش برسه دستت نویسنده بانــــــــو.... ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 @Majid_ghorbankhani_313
بسم رب العشق 😍علمدارعشـــــق نرگــــــس ســـادات نمازمو خوندم از مسجد دانشگاه خارج شدم تو حیاط مسجد استاد مرعشی دیدم صداش کردم - استاد برگشت سمتم •• بله بفرمایید - سلام استاد خسته نباشید •• ممنونم همچنین درخدمتونم خانم موسوی کارت عروسی گرفتم سمتش گفتم استاد خدمت شما حتما با مادربزرگوارتون تشریف بیارید به چشم دیدم رنگ رخ استاد پرید •• خانم موسوی ازدواج کردید؟😔😔 + 😳😳نه استاد کارت دعوت عروسی سیدهادی هستش خودش وقت نداشت دادمن بیارم انگار خیلی خوشحال شد •• بله ممنونم خیلی زحمت کشید ان شاالله خوشبخت بشند - ممنونم به خودم گفتم این زهرا و استاد شدیدا مشکوک میزننا کلاس بعدازظهرمون با استاد مرعشی بود •• سلام بچه ها خسته نباشید یه هدیه ویژه برای بچه های نخبه کلاس دارم همهمه بچه ها بالا گرفت چی استاد استاد بازم نخبه ها •• ساکت خانمها موسوی ،کرمی و آقای صبوری این هدیه ویژه من برای نمرات درخشانتون در طی این سه ترم متوالی هست قراره بچه های ترم بالایی رشته شما ببریم نیروگاه هسته ای نطنز با رئیس دانشگاه صحبت کردم شما سه دانشجوی نخبه هم با بچه های ترم بالایی بیاد این اردوی علمی - سیاحتی محسوب میشه و حدود ۱۰ روز طول میکشه دوروز دیگه ساعت ۷ صبح دانشگاه باشید که حرکته تایم کلاس تموم شد من و زهرا و آقای صبوری رفتیم پیش استاد استاد خیلی ممنون خیلی زحمت کشیدید •• خواهش میکنم یاعلی از زهرا خداحافظی کردم رسیدم خونه - سلامممممم براهالی خونه آقاجون : سلام بر شیطون خونه - آقاجون من شیطونم 😢😢 آقاجون : تو عشق بابای نرگس خانم رفتم جلو سرم گذاشتم رو پاش آقاجون خیلی دوستون دارم آقاجون سرم بوسید و گفت سلامت باشه دخترم منم دوست دارم من برم اتاقم وسایلم بذارم بیام آقاجون : برو بابا وسایلم گذاشتم برگشتم تو حال - حاج بابا چای میخورید براتون بریزم آقاجون : زحمتت میشه بابا - نه آقاجون دوتا فنجون چای ☕️☕️ ریختم بردم تو حال آقاجون پس فردا دانشگاه بچه ها میبره اصفهان برای نیروگاه هسته ای منم جزوشون اجازه میدید برم؟ آقاجون : آره بابا برو نویسنده بانـــــــــو ..... ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 @Majid_ghorbankhani_313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رفقا ساعت ۹ ان شاءالله خواهیم داشت🦋🌹
السلام علی من جعل الله الشفاء فی تربته♥️ السَّلامُ عَلَی أبى‌الفَضلِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ🌙 [ناحیه‌مقدسه]
بریم بحث امشبمون رو شروع کنیم بحث امشبمون=》 🌹
بحث خیلی مهمیه حتما بخونید🙂
[مهمترین مشکل نفسانی انسان پذیرش برتری کسی است که خدا او را برتری داده است] •اما اهمیت ولایت در حیات معنوی انسان به حدی است که هیچ عبادتی بدون پذیرفته نیست... کسی از امام صادق(ع)سوال کرد که اگر کسی اهل عبادت و شب‌زنده‌داری و خشوع باشد ولی شما را قبول نداشته باشد، آیا اعمال او برایش فایده‌ای دارند؟ حضرت فرمودند:در بنی اسرائیل اگر کسی از اصحاب حضرت عیسی(ع) پس از چهل شب عبادت، به درگاه خداوند دعا کرده و حاجتی می‌خواست، حاجتش برآورده می‌شد. اما یکی از ایشان چنین کرد و حاجتش برآورده نشد. نزد عیسی(ع) رفت و شرح حال خودش را گفت. حضرت عیسی(ع) دو رکعت نماز خواند و دست به دعا برداشت. خداوند وحی فرو فرستاد که این بنده مرا دعا می‌کند در حالی که در قلبش نسبت به تو وجود دارد. و اگر در این حال مرا بخواند تا اینکه گردنش بیفتد و انگشتانش بریزد، دعایش را اجابت نخواهم کرد... (کافی/2/400)
•این حرف‌ها را باید از حالت تعارف و در بیاوریم. اینها شعار نیست بلکه است. در دعای ندبه می‌خوانیم: «خدایا نماز مرا به واسطۀ صاحب‌الزمان قبول کن...؛ وَ اجْعَلْ صَلَاتَنَا بِهِ‏ مَقْبُولَةً، وَ ذُنُوبَنَا بِهِ مَغْفُورَةً، وَ دُعَاءَنَا بِهِ مُسْتَجَاباً»
•چرا نقش کلیدی در پذیرش خداوند را دارد و چرا ، گوهر معنویت است؟ باید دربارۀ حقیقت عبادت تفکر کنیم و ببینیم که آیا به امیرالمؤمنین(ع) می‌رسیم یا نه؟ ما وقتی به خداوندی خدا اعتراف می‌کنیم باید را کنیم. و اولین غیر خدا و مهمترین غیرخدا که همیشه با او درگیر هستیم «خودمان» هستیم. از همۀ اغیار مهمتر «خودِ» ماست. مشکل ما انکار غیر خداست و الا اعتراف به خدا را داریم. و بزرگترین غیرخدایی که ما باید آن را کنار بزنیم خودمان هستیم. یعنی باید روی نفسمان پا بگذاریم و از کسانی نباشیم که هوای نفس را خدای خود قرار داده‌اند و خداوند در مورد آنها فرمود: «أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ»(جاثیه/23)
مشکل ما در رسیدن به حقیقت توحید و عبودیت چیست؟ مشکل ما «نفی خود» است. چرا از گناه استغفار می‌کنیم؟ چون «گناه» تجلیِ است. چرا باید دائماً استغفار کنیم؟ چون این نفیِ خود باید یک جریان دائمی در وجود ما باشد...
• چرا حقیقت عبادت ولایت است؟ چون حقیقت عبادت و ما باید غیر خدا را که «خودِ» ماست از دل بیرون کنیم و مهمترین مشکل نفسانیِ انسان این است که برتری کسی را که خدا او را برتری داده است بپذیرد و در مقابل کسی که خدا او را برتری داده است فروتن شود و آن بیماری قلبی که مانع پذیرش این برتری می‌شود است... خداوند می‌فرماید: «بلكه آنان به مردم [كه بر اساس روایات منظور پيامبر و اهل بيت اويند] به خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا كرده، حسد مى‏ورزند(نساء/54)
این خواست خداست که می‌خواهد به واسطۀ ولایت، بندگان خود را امتحان می‌کند تا معلوم شود بندگان خدا چقدر عبدِ خدا هستند و چقدر خود را نفی کرده‌اند. با عبادت معلوم نمی‌شود که انسان‌ها چقدر از خود گذشته‌اند و چقدر خود را نفی کرده‌اند. چون انسان‌های بسیاری بوده‌اند که نه تنها با عبادت کردن از خود نگذشته‌اند، بلکه بیشتر به خود پیوسته‌اند. مانند که هرچه عبادت کرده بود بیشتر به پیوسته بود و وقتی بنا شد که از خود بگذرد و به آدم سجده کند، نتوانست از خودش جدا شود و بگذرد.... زیرا کثرت بر او افزوده بود نه بر او؛ و از عبادت‌های سالهای طولانی برای خودش اعتبار و منیتی قائل شده بود... [برای اینکه پذیرش ولایت برای ما آسان شود، خداوند به علی(ع) این قدر عظمت می‌دهد]
• معلوم می‌شود چرا خانۀ کعبه که قبله‌گاه ماست باید زادگاه علی‌بن ابیطالب(ع) باشد. آیا حضرت ‌علی(ع) با نماز ربطی دارد؟ آیا ایشان به حقیقت سجدۀ ما ارتباط دارد؟ چرا باید عظمتی مانند علی(ع) صرف ولایت شود؟ چون ولایت گوهر یکدانۀ سعادت بشر چه از نظر و چه از نظر است،از آنجا که علی(ع) قرار است امر ولایت را در عالم متجلی کند و از آنجا که ولایت امر بسیار مهمی است لذا خداوند این قدر برای ولایت هزینه می‌کند و شخصیت با عظمتی مانند علی(ع) را صرف می‌کند
• اما چرا خداوند به امیرالمؤمنین(ع) این قدر فضیلت می‌دهد؟ برای اینکه پذیرش ولایت او برای ما آسان شود.یعنی خداوند برای اینکه ولایت‌پذیری برای ما تسهیل شود این قدر عظمت به علی(ع) داده است... •از طرف دیگر «خداوند می‌داند رسالتش را به چه کسی دهد؛ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَهُ»(انعام/124) یعنی وقتی را به عهدۀ کسی بگذارد این به دلیل است که در نهاد او نهفته است. این مطلب در مورد نیابت امام زمان(ع) نیز این مسأله صادق است. وقتی (ره) امام امت شد همه ما فهمیدیم که امام باطنِ با عظمتی دارد و وقتی به رسید نیز ما از این امر فهمیدیم که ایشان نیز دارد. از سوی دیگر خداوند نیز کسی را که سرنوشت امتی به او وابسته است قطعاً مورد حمایت و عنایات خود قرار می‌دهد...
بحثمون تموم شد امیدوارم استفاده کرده باشید🙂 بحث امشب برگرفته از[سخنان استاد پناهیان]🌱
خب بریم چند خط شعر بخونیم خیلی وقته شعر نخوندیم🙂✨