eitaa logo
شهید مجید قربانخانی "حرمدافعان‌حرم"
373 دنبال‌کننده
6.1هزار عکس
1.6هزار ویدیو
19 فایل
ولادت⇦۱۳۶۹/۵/۳۰😍 شهادت⇦۱۳۹۴/۱۰/۲۱💔🥀 تشیع پیڪر مطهــرشهــید⇦۱۳۹۸/۲/۶ مزار شهید⇦ تهران_گلزار شهدای یافت آباد ✨اولین کانال فعال شهید درایتا✨ تبادل و ارتباط با مدیر @Mokhtari_315 #کپی_با_ذکر_صلوات_برای_امام_زمان(عج)
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️ بعد کلی معطلی بالاخره یه تاکسی رد شد و سوار شدم. هدیه محمد هنوز توی دستم بود و بازش نکرده بودم. آروم در جعبه رو باز کردم... خدای من *مرغ آمین* سریال شهرزاد بود😭 سریال شهرزاد تازه قسمتای اولش بود که پخش میشد... اون روزی که فرهاد مرغ آمین رو انداخت گردن شهرزاد آرزو میکردم کاشکی هنوزم محمد بود و برام مرغ آمین میگرفت و مینداخت گردنم...😭 خدایااااا😭 چقدر من بدبختم...😭 من دارم برا کسی گریه میکنم که بهم دروغ گفت... کسی که دوسم نداشت... کسی که دخترخالش عشق شه... کسی که فریبم داده بود و هنوزم داره میده... 😭 ولی اگه من اشتباه کرده باشم چی... نکنه.... نه... نه... من اشتباه نکردم...😭 حتی نمیخواستم یک درصد این احتمالو بدم که اشتباه کردم...😭 چون نکرده بودم... مطمئنم... مرغ آمین رو توی دستم گرفتم و دستم رو از شیشه ماشین بیرون گرفتم... راننده : خانم رسیدیم. _ممنون. پول تاکسی رو حساب کردم و از ماشین پیاده شدم. از پله های گلزار شهدا پایین رفتم. نم نم بارون شروع شده بود و مثل همیشه بارون بهم حس خوبی میداد...😢 از پله های اصلی هم پایین اومدم و به سمت چپم حرکت کردم تا برم مزار شهید مغفوری.... شهیدی که دوسش داشتم و همیشه بهم حاجت داده بود... با کلی درد و دل داشتم میرفتم پیشش که یهو متوقف شدم... از تصویری که رو به روم میدیدم شکه شدم... بامــــاهمـــراه باشــید🌹 📲 @Majid_ghorbankhani_313
بسم رب العشق 😍علمدار عشق هیچکس نپرسید چطوری آروم شد نمیخاستم کسی بدونه ماجرای رضایت دادن من شد یه راز بین منو مرتضی تو کاروانی که اعزام بودن علی آقاو سید هادی و مرتضی باهم میرن خیلی از بچه های پایگاهشون میرفتن برای همین مرتضی و علی آقا خاستن همین جا تو خونه خداحافظی کنیم مرتضی ازهمه خداحافظی کرد اومد سمتم دستم گرفت گفت : بااجازتون میخام نرگس سادات سربندمو ببندد برای همین بریم تو اتاق تو اتاق مرتضی بودیم اومد سمتم گفت : ساداتم بشین به حرفهام گوش بده - 😭😭😭بگو عزیزم + نرگس اینطوری رضایت دادی ؟ - رضایت دادم اما حق دارم گریه کنم مرتضی داره تمام زندگیم میره به جنگ حرمله شاید شهید بشه + عزیزم من فدات بشم نرگس ببین دوست دارم وقتی رفتم مثل یه شیرزن رفتار کنی دوست ندارم گریه کنی نرگس اگه من شهید شدم جوانی دوباره ازدواج کن - نگوووووو نگووووو مرتضی 😭😭😭😭😭😭 + زشته جیغ نزن - اگه میخای گریه نکنم جیغ نزنم حرف ازشهادت نزن +چشم اما نرگس ببین بقول خودت جنگه بذار حرفهام بگم - 😭😭😭😭😭😭 نویسنده بانو....ش بامــــاهمـــراه باشــید🌹 @Majid_ghorbabkhani_313