eitaa logo
هیئت مجازی(منتظران ظهور)
295 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
94 فایل
💠💠💠💠💠💠 📿بسم الله الرحمن الرحیم📿
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 لعنت الله علیه او در قبیله «کنده» بود و نامش به گونه های مختلفی چون: مالک بن نسر، نسیر کندی، مالک بن نسر بدی [کندی] و مالک بن بشیر دیده شده است. جنایاتش: روز دهم محرم (عاشورا) آخرین لحظات حیات امام حسین علیه السلام که هر کدام از سپاه کوفه از سویی به آن حضرت حمله می کردند، این ملعون (مالک بن نسیر) با عجله آمد و امام حسین علیه السلام را دشنام داد و با شمشیر بر سر حضرتش زد و امام حسین علیه السلام «برنس» یا «قلنوه» بر سر داشت (این همان کلاه بلندی است که در جنگها بر سر می گذارند) کلاه پاره شد و شمشیر به سر مبارک اصابت کرد، خون جاری و کلاه پر از خون شد. سیدالشهداء علیه السلام، او را نفرین کرد و فرمودند: به دست راست خود نخوری و نیاشامی و خداوند تو را با ستمکاران محشور کند. حضرت آن کلاه را انداخت و با دستمالی زخم سر را بست و کلاه دیگری بر سر گذاشت و عمامه بست مالک خبیث آمد و آن کلاه را (که گفته اند از خز بوده) با خود به سرقت برد. وقتی به منزل رفت و آن کلاه را از خون می شست، زنش به او گفت: در خانه من جامه پسر دختر پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را که دزدیده ای آورده ای؟ بیرون بر! دوستانش می گفتند: این مرد همیشه فقیر و بیچاره بود تا مرد! سرنوشت او: سرانجام این جانی خبیث، سال 66 ه ق، زمانی که مختار ثقفی به خون خواهی شهیدان کربلا و حسین بن علی علیه السلام قیام کرد، به دستور مختار دستگیر شد. مختار مأمورانی را به دنبال او و دیگر قتله کربلا فرستاد و مأموران، او (مالک بن نسیر) و عبدالله بن اسید جهنی و حمل بن مالک محاربی را، در منطقه قادسیه دستگیر کردند و هنگام شب نزد مختار به کوفه آوردند. مختار بر سر آنان فریاد زد: ای دشمنان خدا و قرآن و پیامبر و خاندان وی، حسین بن علی علیه السلام کجاست؟ آنها گفتند: خدا تو را رحمت کند، ما را بر خلاف رضایت مان به جنگ او فرستادند، بر ما منت گذار و ما را مکش. مختار گفت: چرا شما امام حسین علیه السلام را کشتید؟ سپس به مالک بن نسیر گفت: آیا تو برنس (کلاه جنگی) آن امام را برداشتی؟ عبدالله بن کامل که از فرماندهان مختار که آنجا حاضر بود گفت: آری، او بود. مختار دستور داد تا دست و پای او را بریدند و گفت: او را به این حال بگذارید آن قدر به خود بپیچد تا هلاک شود؛ آنها چنین کردند. آن قدر از دست و پایش خون رفت و به خود پیچید تا مرد و به آتش دوزخ واصل شد. بر مالک بن یسر تا قیامت لعنت ✨یا علی✨ ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 لعنت الله علیه سِنان‌ بن اَنس‌ بن عمر و ‌بن حیّ‌ بن حارث‌ بن غالب‌ بن مالكک بن وَهبيل سنان، یکی از خبیث ترین و پست ترین چهره های حادثه کربلا است. وی در قساوت قلب، حتی از شمر و عمر سعد نیز پست تر بود. جنایاتش: اول: در روز عاشورا، پس از آن که امام حسین علیه السلام تنها شد و رو در رو با سپاهیان کفر مبارزه کرد ضربات زیادی از نیزه و شمشیر بر بدن مقدس حضرت وارد شد. شمر و سنان بن انس با ده نفر از نیروهای پیاده دشمن به سوی خیمه امام حسین علیه السلام هجوم بردند که امام علیه السلام با دست خود به آن ها اشاره کرد و آن جمله معروف را فرمود که: اگر دین ندارید و از روز معاد نمی هراسید لااقل آزادمرد باشید، به زن و بچه من چه کار دارید؟ و عمر سعد دستور داد تا متعرض خانواده حضرت نشوند. دوم: زمانی که کوفیان (لشگر عمر سعد) به حسین علیه السلام حمله کردند و هر کسی از یک سو آن حضرت را آماج تیر و نیزه قرار داد تمام مقاتل اتفاق نظر دارند بر این که: سنان بن انس در آخرین لحظه، نیزه ای بر پشت آن حضرت زد و آن حضرت از اسب بر زمین افتاد و نیزه از سینه اش بیرون زد، آن ملعون سپس در گلوی امام علیه السلام، تیری فرو کرد. سوم: بیشتر مورخین گویند که سنان بن انس، در آخرین لحظات عمر امام حسین علیه السلام، بالای سرش ایستاد در حالی که ریش امام را در دست گرفته و با شمشیر به گلوی حضرتش می زد می گفت: من سر تو را جدا می کنم و می دانم که تو زاده رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و مادر و پدرت از همه بهترند. چهارم: سنان به خولی گفت: زود باش سر او را از بدنش جدا کن! خولی جلو رفت ولی رعب و هیبت امام بر او مستولی شد و بدنش به لرزه افتاد و نتوانست نزدیک شود. سنان با عصبانیت فریاد زد: خدا دهان و بازویت را بشکند! چرا می ترسی؟ و خود آن ملعون از اسبش پیاده شد و سر مقدس امام علیه السلام را از پیکر چاک چاکش جدا کرد و آن را به خولی سپرد! ملاحظات: سنان پس از کشتن امام حسین علیه السلام بر در خیمه عمر سعد آمد و با صدای بلند این اشعار را سرود: أوفر رکابی فضّة و ذهبا إنی قتلتُ السید المحجّبا قتلت خیر الناس اُمّا و أباو خیرهم إذ یُنسبون نَسبا یعنی:‌ رکابم را از طلا و نقره سنگین کن که من شاه پرده دار را کشته ام کسی را کشته ام که پدر و مادرش از همه بهتر بودند چون همه مردمان نسب خویش را بگویند نسب وی از همه والاتر و برتر است سرنوشت او: 1- مختار ثقفی، سال 66 هـ.ق، که به خونخواهی حسین بن علی علیه السلام و یارانش، قیام کرد، و بعضی از قتله کربلا را گرفت و به مجازات رساند، مأمورانش سنان را در شهر بصره، دستگیر کرده خانه اش را ویران نمودند و بند بند انگشتانش را از هم جدا کرد، سپس دست و پایش را بریده و در دیگی از روغن زیتون جوشان انداخت و او دست و پا می زد تا مرد. 2- زمانی که مختار ثقفی قیام کرد، به دنبال سنان بن انس فرستاد که می گفت من حسین علیه السلام را کشته ام. ولی او به بصره فرار کرده بود، لذا مأموران مختار نتوانستند بر او دست پیدا کنند و فقط خانه اش را ویران کردند. 3- وی بعد از واقعه کربلا، در زمان قیام مختار و خون خواهی او در نبرد با سپاه ابن زیاد، به رهبری ابراهیم اشتر، اسیر شد. ابراهیم وقتی جنایات سنان بن انس را از زبان خودش شنید او را با اعمال شاقه مجازات کرد، همین که سنا در آستانه مرگ قرار گرفت سرش را بریدند و بدنش را سوزاندند. بر تا قیامت لعنت بر تا قیامت لعن بر تا قیامت لعنت بر تا قیامت لعنت 📚نفس‌المهموم 📚ترجمه کامل ابن اثیر 📚تاریخ طبری 📚منتهی‌الامال 📚ابصار العین 📚موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری، نفس المهموم، کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 لعنت الله علیه حصین بن نمیر که تلفظ صحیح آن حُصَیْنُ بْنُ نُمَیْرٍ (بر وزن حُسَین) است همان حصین بن تمیم است. وی یکى از سران امویان از قبیله کنده بوده که همواره با آل على علیه السلام دشمنى داشت. جنایاتش: در جنگ صفین، در سپاه معاویه بود. در ایام یزید هم بر عده ‏اى از سپاه، فرماندهى داشت. در دوران قیام‏ مسلم بن عقیل در کوفه، رئیس شرته های ابن زیاد بود و ماموریت داشت براى یافتن و دستگیرى مسلم، خانه‏ هاى کوفیان را تفتیش کند. هم او بود که قیس بن مسهر، فرستاده‏ امام حسین‏ علیه السلام را دستگیر کرد و نزد ابن زیاد فرستاد که به دنبال آن قیس به شهادت رسید. او خبيثى است كه سرهاى مطهّر اهل بيت عليهما السلام را در اختيار گرفت و از كربلا به سوى شام برد! در سال 60 ه ق، زمانی که حسین بن علی علیه السلام در مخالفت با یزید قیام کرد و از مدینه به مکه و از آنجا به طرف سرزمین عراق رفت. ابن زیاد که کارگزار یزید بن معاویه در کوفه بود، حصین بن نمیر را با لشگر انبوهی بر سر راه آن حضرت به قادسیه فرستاد و او پیاده و سواره اش را بین قادسیه و منطقه حفان تا قطقطانه و از طرف دیگر تا کوه لعلع در بصره مستقر کرد و در مقابل امام حسین علیه السلام ایستاد. در شهادت حبیب بن مظاهر، از یاران اباعبدالله حسین بن علی علیه السلام در عاشورا 61 هـ ق، دستی داشت و بعد از شهادت آن بزرگوار، سر مقدس او را در کوفه برگردن اسب خویش آویخت تا به قصر ابن زیاد ببرد. در سال 64 هـ ق زمانی که عبدالله بن زبیر در شهر مکه بر ضد یزید بن معاویه حاکم وقت سر به مخالفت برداشت و به کعبه پناه برد حصین بن نمیر بر کوه ابوقبیس منجنیق گذاشت و کعبه را هدف قرار داد. در سال 65 هـ ق در سرکوبی نهضت توابین به سرکردگی سلیمان بن صرد خزاعی، حصین به عنوان فرمانده کل سپاه شام، با وی جنگید تا اینکه سلیمان کشته شد. سرنوشت او: سرانجام سال 66 هـ ق، در نهضت خروج مختار ثقفی، بعد از کشته شدن ابن زیاد در جنگ با ابراهیم اشتر، به دست ابراهیم بن اشتر کشته شد. برخى هم قتل این جنایتکار را به دست‏ یاران ‏مختار ثقفى (شریک بن جدیر تغلبی) در نزدیکی موصل می دانند. اما برخی دیگر نقل کرده اند که قاسم پسر حبیب بن مظاهر کمین کرد و او را کشت. بر تا قیامت لعنت بر تا قیامت لعنت 📚نفس‌المهموم 📚ترجمه کامل ابن اثیر 📚تاریخ طبری 📚منتهی‌الامال 📚ابصار العین 📚موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری، نفس المهموم، کامل بهائی، لهوف، ارشاد ۹۹ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 لعنت الله علیه ابحر بن کعب، ابجر بن کعب، بحر بن کعب بن عبیدالله (عبدالله) گفته اند از قبیله تیم بن ثعلبه بن عکابه بود. جنایات او: شرکت در قتل حضرت عبدالله علیه السلام فرزند امام حسن مجتبی علیه السلام آن زمانی که در روز عاشورا، اصحاب و یاران امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند و لشگر دشمن، آن حضرت را محاصره کرد، عبدالله که پسری نابالغ بود، (مورخین در مورد سن او اختلاف نظر دارند. برخی او را کودک و نابالغ و بعضی او را جوان گفته اند) از خیمه اش بیرون دوید و در میان لشگر دشمن خودش را کنار عمویش رساند. حضرت زینب سلام الله علیها که نگران او شده بود دنبالش دوید تا از رفتنش جلوگیری کند و از آن سوی امام علیه السلام هم ندا داد که خواهرم زینب! عبدالله را نگاه دار تا به میدان نیاید و هدف تیر و تیغ سپاه عمر سعد نشود. ولی حضرت زینب سلام الله علیها، نتوانست او را منصرف کند!! عبدالله گفت: به خدا قسم از عمویم حسین علیه السلام، جدا نمی شوم. همین زمان بود که بحر بن کعب با شمشیر بر امام حسین علیه السلام حمله کرد و عبدالله دستش را سپر آن حضرت نمود و گفت: ای فرزند زن ناپاک! آیا عمویم را می کشی؟ بحر شمشیرش را فرود آورد و دست آن نوجوان را قطع نمود، به طوری که به پوست آویزان ماند. عبدالله فریاد زد: یا ابتاه، یا عماه (ای پدر، ای عمو) امام حسین علیه السلام او را گرفت و به سینه اش چسباند و برایش دعا و به دشمنانش نفرین کرد. لحظاتی بعد، او به دست ملعونی دیگر بنام (حرمله) به شهادت رسید. (بعضی مقاتل، قاتل او را خود بحر بن کعب و برخی شخص دیگری گفته اند) جنایت دیگر او در روز عاشورا، بعد از شهادت سالار شهیدان (حسین بن علی علیه السلام) بود که با عده ای غارتگر به تمام لباس و اموال او هجوم بردند و این ملعون، سراویل (شلوار و جامه زیر) و لباس آن حضرت را از بدن مبارکش بیرون آورد و به سرقت برد و امام علیه السلام را برهنه کرد. در حالی که آن حضرت قبل از پوشیدن، آن لباس را پاره پاره کرده بود تا هیچ کس به آن رغبت نکند. توجه کنید به نقلی ابراهیم اشتر از کعب پرسید در روز عاشورا چه کردی؟ او گفت: مقنعه را از سر زینب سلام الله علیها کشیدم و گوشوارهایش را از گوشش گرفته و کشیدم تا آن که گوشش پاره شد. ابراهیم گفت: وای بر تو زینب سلام الله علیها بر تو چه فرمود؟ گفت: خدا دست و پاهایت را قطع کند و خدا تو را قبل از آخرت تو را به آتش دنیا بسوزاند. سرنوشت او: تمام مورخین گفته اند که بعد از این واقعه، هر دو دست بحر بن کعب، مبتلا به مرض شد، بطوری که در تابستان که گرمای هوا شدت می کرد، هر دو دست او مانند چوب خشک می شد و در زمستان که سرما زیاد می شد، از آنها آب و خون (خونابه) می ریخت تا زمانی که به هلاکت رسید. به روایتی از «نفس المهموم»، پاهای او فلج شد و از حرکت افتاد و او زمین گیر شد. گویند که «بنی السراویل»، عده ای در شام (سوریه) هستند و از آن جهت به این نام مشهورند که اجدادشان، شلوار و لباس امام حسین علیه السلام را به غارت بردند. (لعنة الله علیه) پس از دستگیری وی توسط ابراهیم فرمانده دلیر سپاه مختار وی را نزد مختار برده مختار دست و پاهایش را قطع کرد و چشمهایش را از حدقه در آورد و او را در آتش سوزاند. بر تا قیامت لعنت بر تا قیامت لعنت بر تا قیامت لعنت 📚نفس‌المهموم 📚ترجمه کامل ابن اثیر 📚تاریخ طبری 📚منتهی‌الامال 📚ابصار العین 📚موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری، نفس المهموم، کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر ✨یا علی✨ ۹۹ 🏴🏴 🏴🏴🏴🏴