eitaa logo
هیئت مجازی(منتظران ظهور)
294 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
1.6هزار ویدیو
94 فایل
💠💠💠💠💠💠 📿بسم الله الرحمن الرحیم📿
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃🌴🌸🍃 هر روز معرفی یکی از 30 نفر از ملعون ترین و خبیث ترین نفراتی که در واقعه کربلا بیشترین ظلم را به امام حسین علیه السلام و یاران و اهل بیتش وارد کردند👇👇 لعنت الله علیه از لشگریان عمر بن سعد ملعون در جنگ با امام حسین علیه السلام و از طایفه عبدالقیس و مردی بی باک بود. نام کامل او را مرة بن منقذ بن نعمان عبدی گفته اند. جنایات او: در عاشورا سال 61 هـ.ق، آن زمان که حضرت علی اکبر علیه السلام فرزند امام حسین علیه السلام، به میدان جنگ رفت و در مقابل سپاه اموی قرار گرفت و تعداد زیادی از دشمنان را کشت و کسی نمی توانست در مقابل او به مبارزه آید مرة بن منقذ، که از دلاوری های آن حضرت به خشم آمده بود، به میدان آمد و گفت: بزرگترین گناهان عرب بر گردن من که اگر علی اکبر بر من بگذرد و من داغ او را بر دل پدرش نگذارم. پس همین که آن حضرت بار دیگر با شمشیر به دشمن حمله کرد مرة، راه را بر او بست و با ضربه ای که به او زد، آن حضرت به زمین بیفتاد. آن گاه مردم اطراف او را گرفتند و با شمشیر پاره پاره اش کردند و فرزند حسین علیه السلام را به شهادت رساندند. در مورد چگونگی شهادت حضرت علی اکبر علیه السلام، نقل های دیگری نیز وجود دارد، از جمله: این که مره همین که در میدان جنگ مقابل حضرت علی اکبر علیه السلام رسید، ابتدا با نیزه به پشت او زد و بعد با ضربه شمشیر فرق او را شکافت، آن حضرت دست به گردن اسب خود انداخت، ولی اسب که ظاهرا خون روی چشمانش ریخته بود، او را در میان سپاه دشمن برد و دشمن از هر طرف بر او تاخت و بدن مبارکش را پاره پاره کرد. برخی گفته اند که دشمن تیری بر گلوی او زد که آن تیر، گلو را شکافت و آن حضرت در خون خود غلتید و به شهادت رسید. سرنوشت او: مختار، عبدالله بن کامل یکی از سرداران خود را با عده ای مامور دستگیری مره کرد. این گروه مسلح خانه اش را محاصره کردند و چون او راه فرار را بر خود بسته دید سوار بر اسبش شد و نیزه به دست از خانه بیرون آمد و به گروه حمله کرد و نیزه ای بر عبدالله یا عبیدالله بن ناجیه شبامی زد و او را به زمین انداخت ولی آسیبی نرسید. ابن کامل، او را با شمشیر زد و چون او دست چپش را سپر کرده بود، از این رو دستش آسیب دید و از کار افتاد و اسبش با شتاب او را از صحنه بیرون برد و به این ترتیب مره فرار کرد و خود را به بصره رساند و به مصعب بن زبیر، ملحق شد. به روایت دیگر که در کتاب ناسخ التواریخ نقل شده، سعر بن ابی سعر، آن خبیث را گرفت و نزد مختار آورد. مختار از او پرسید: آیا تو علی بن حسین علیه السلام را کشتی؟ گفت: من تنها نبودم بلکه هزار نفر با من بودند. مختار دستور داد اول دو دست او را بریدند، بعد زبانش را از دهانش بیرون کشیدند سپس هر دو چشمش و بعد لبانش را بریدند و آخر کار سر از بدنش جدا کرده و بعد تنش را در آتش سوزاندند. بر تا قیامت لعنت 📚نفس‌المهموم 📚ترجمه کامل ابن اثیر 📚تاریخ طبری 📚منتهی‌الامال 📚ابصار العین 📚موسوعه الامام الحسین به نقل از: عمادالدین طبری، نفس المهموم، کامل بهائی، لهوف، ارشاد و بسیاری منابع دیگر ۹۹ 🏴🏴 🏴🏴🏴🏴