eitaa logo
مجمع الذاکرین
2.6هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3هزار ویدیو
190 فایل
سخنرانی های عزیزان . رحیم پور ازغدی ، رائفی پور ، پناهیان ، رفیعی ، عالی، و مداحی های مداحان گرانقدر ،،مطالب ناب مذهبی ،،دعاهای روز و هرروز یک صفحه از کلام الله مجید بصورت صوتی بهمراه معنی در اختیار همراهان قرار میگیرد.
مشاهده در ایتا
دانلود
بر طبق آن خط مشی که اسلام به ما ارائه مى‏‌دهد ، آمریکا آرام نمى ‏‌نشیند و هر روز توطئه ‏‌اى جدیدتر و خدعه‌‏ آمیزتر از قبل را بر ملت ‏‌هاى مسلمان تحمیل می ‌نماید . غافل از آنکه تا در اقصى نقاط جهان گوینده ، "لااله الا اللّه" هست ، همانجا نیز مرز اسلامى ماست ، ما این هنرنمایى ‏‌هاى فرسوده و نقاشى ‌‏هاى از بین رفته در طول تاریخ بر روى صفحات لجن مالى شده ‌‏اى را که به نام مرزهاى جغرافیایى در بین ممالک اسلامى عَلَم کرده‌‏اند ، هرگز قبول نداریم. با افراد و کشورها تا آن زمانى که علیه کفر "یعنى اسراییل" بجنگند ، ما نیز همراه و همکار خواهیم بود. و اکنون برادران سوری ‌مان در این جهت هستند و ما هم در کنارشان هستیم و با این برادران همکارى مى‏‌کنیم و مى‏‌ جنگیم و اعتقاد داریم که انقلاب اسلامى را باید به جهان صادر کنیم ... سردار جاویدالاثر « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
*سلام دوستان مهمون امروزمون شهید حمید باکری*😍 *به بهانه سالروز تولدت فرمانده ی قهرمان*💚💥💫 *🍃باکری را همه می‌شناسند* *نامش که برده می‌شود، شجاعت و خدمت در پسِ ذهن‌ها نقش می‌بندد😌* . *🍃دو برادر بودند که قلبشان برای می‌تپید و دوشادوش یکدیگر در راهِ همین انقلابِ نوپا جانفشانی می‌کردند.* *🍃قلم اینبار از حمید بنویسد...* *، مبارزه را از برادر بزرگترشان آموخته بود. اویی که به دست رژیم شاه به شهادت رسید😔* . *🍃قد می‌کشید اما روح بلندش وَرای گنجایش زمین بود، آنقدر بزرگ که هیچ چیز آرامَش نمی‌کرد*. *🍃به و لبنان رفت تا دوره های چریکی را بیاموزد و از آنجا به برای ادامه تحصیل اما خبرِ استقرارِ امام در ، حمید را به آنجا کشاند!* *🍃تمامِ فکر و ذکرش بود. خدمت به مردمی که حالا بانگِ انقلاب سر داده بودند و خونشان را به پایِ این نهالِ نوپا می‌ریختند❣️* *🍃رنگ و بویِ را که دید، گویی روحش به رسید،* *خستگی ناپذیر بود و هیچ چیز روحِ بزرگش را آرام نمی‌کرد. حتی وقتی در شهرداری مشغول شد، چندی بعد پست و میز و صندلی را رها کرد و به خاکِ جبهه پناه برد*. *خدمتِ پشتِ میز کارِ حمید نبود...او مرد بود و میدان جنگ!🙂* *🍃بی‌وقفه در بود، اصلا انگار متولد شده بود تا خستگی را شکست دهد. شاید هم به قول "استراحت را گذاشته بود بعد از "!* *🍃شهادتی که در اتفاق افتاد و پیکری که هیچ گاه از باز نگشت اما آنچه حاکم است، است به حمید که در دلها مانده❤️* *شادی روحش صلوات*🌹💙🕋
خیلی دلش می خواست بره حوزه و درس طلبگی بخونه، آنقدر به طلبگی علاقه داشت که توی خونه صداش می کردیم آشیخ احمد. ولی وقتی ثبت نام حوزه شروع شد، هیچ اقدامی نکرد. فکر کردیم نظرش برگشته و دیگر به طلبه شدن علاقه ای ندارد. وقتی پاپیچش شدیم گفت: کار بابا تو مغازه زیاده، برای اینکه پدرش دست تنها اذیت نشود قید طلبه شدن را زد. 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰