eitaa logo
مجمع الذاکرین
2.8هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
3هزار ویدیو
190 فایل
سخنرانی های عزیزان . رحیم پور ازغدی ، رائفی پور ، پناهیان ، رفیعی ، عالی، و مداحی های مداحان گرانقدر ،،مطالب ناب مذهبی ،،دعاهای روز و هرروز یک صفحه از کلام الله مجید بصورت صوتی بهمراه معنی در اختیار همراهان قرار میگیرد.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌴🌴🌹 ای برادر کجا می روی؟!!!!!! کمی درنگ کن!!!!!!! آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما بر مزار من و امثال من ، مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته ایم از یاد خواهی برد یا نه؟؟!!! ما نظاره گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
با عرض سلاااااام خدمت همه شما عزیزان مذهبی و باحال.🌸. یه کانال عالی ایجاد کردیم، با محتویات👇 کتاب لطفا قدم بر چشم ما بگذارید و منت بر سر ما بگذارید و تشریف بیارید🙏🙏🙏✍ گوهر های مذهبی منتظرتون هستیم.😍💙🌷🌷🌷🌹 🖋بسم الرب الشهدا یادت باشد شهید اسم نیست رسم است ... شهیدی دهه هشتادـی که سربازی امام زمان‌رو کرد آخر هم خود آقا خریدتش‌می توانست گناه کند لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/570818605C5165d62631
دو شهید...دو رفیق همه جا معروف شده بودن به باهم بودن تو جبهه حتی اگه جداشونم میکردن آخرش نا خواسته و تصادفی دوباره برمیگشتن پیش هم خبر شهادت علیرو که آوردن مادر محمد هم دو دستی تو سرش میزد و میگفت بچم اول همه فکر میکردن علی رو هم مثل بچش میدونه به خاطر همین داره اینجوری گریه میکنه بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی تو هنوز زانوهات محکمه تو باید ننه علی رو دلداری بدی همونجور که اشک میریخت گفت: زانوهای محکم کجا بود؟ اگه علی شهید شده مطمئنم محمد منم شهید شده اونا محاله از هم جدا بشن عهد بستن آخه مادر... عهد بستن بدون هم پیش "سیدالشهدا" نرن... مامور سپاهی که خبر آورده بود کنار دیوار مونده بود و به اسمی که روی پاکت بعدی نوشته شده بود خیره شد 🌷 سمت راست 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
جلسه ی اول خواستگاری بود با همان شرم و حیای همیشگی،اولین سوال را از من پرسید... آیا حوصله ی فرزند شهید بزرگ کردن را داری؟ _آیا میتوانی همسر شهید شوی؟ ♥️ 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
بسیجی‌شهیدمهدی‌محمودیان🖤 دیشب‌درهرمزگان‌شهربندرعباس درحال‌گشت‌زنی‌محله‌محوریک ماشین‌ناشناس‌به‌سمت‌ایشان حمله‌میکندواین‌بسیجی. بزرگواربه‌درجه‌رفیع‌شهادت‌نائل میشوند…💔🌱 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
رفت......! و آرزوهایش را... پشت درهای دنیا... .... وبرای عشق... آسمان را در آغوش کشید... 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
نشسته‌اند توی هواپیما... دمغ و ناراحت. چقدر دلشان میخواست حاجی را دور ضریح‌امام‌رضا طواف بدهند. اما نشد! تمام صحن‌ها غلغله بود. انگار همهٔ مشهد آمده بودند برای استقبال وقت داشت میگذشت و پیکرها باید میرسیدند تهران. همه آماده پرواز بودند که خلبان‌ گفت: آقایون هواپیما یه مشکلی پیدا کرده دو سه ساعت طول میکشه تا راه بیوفتیم. چه بهتر از این!؟ برمی‌گردند حرم سر فرصت دور ضریح را خلوت می‌کنند برای طواف. نمی‌دانم شاید خود حاج‌قاسم نخواسته بود بی‌طواف دور امام‌هشتم بدن پاره‌پاره‌اش را بگذارند در دل خاک... 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
🔔 🌹 شهــید هادی علی‌دوست : ای جوانان نڪند در رختخواب ذلت بميريد كه حضـرت علی عليه السلام در محــراب عبـــادت شهيــد شد. ای جوانان مبادا كه در غفلت بميريد كه امام حسيـــن عليه السلام در ميدان نبرد شهيد شد. ای جوانان، مبادا كه درحال‌بی‌تفاوتی‌بميريد كه علی‌اكبر در راه حسين عليه‌السلام و با هدف شهيــد شد. 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
🕊 یه موتور گازے داشت 🏍 که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت . یه روز عصر ...که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❗️ رسید به چراغ قرمز .🚦 ترمز زد و ایستاد‼️ یه نگاه به دور و برش کرد👀 و موتور رو زد رو جک ورفت بالای موتور و فریاد زد :🗣 الله اکبر و الله اکــــبر...✌️ نه وقت اذان ظهر بودنه اذان مغرب .😳 اشهد ان لا اله الا الله...👌 هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید😂 و متلک مینداخت😒 و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد😳 که این مجید چش شُدِه⁉️ قاطی کرده چرا⁉️ خلاصه چراغ سبز شد🍃 و ماشینا راه افتادن🚗🚙 و رفتن . آشناها اومدن سراغ مجید که آقااامجید ؟چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀 و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟😏 پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بودکه عروس توش بی حجاب نشسته بود 😖 و آدمای دورش نگاهش میکردن .😒 من دیدم تو روز روشن ☀️ *جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌*به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"👌 همین‼️✌️ برگےازخاطرات‌شهیدمجیدزین الدین🌟 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فراموش نڪنیم مادرے روڪه هرروز قابـــــ عڪس پسرش رو بوس میڪنه.. فراموش نکنیم مادری روکه رفتـــــ مزار پسرش روبغل کرد گفتـــــ فداتـــــ شم دلم واستـــــ یه ذره شده فراموش نڪنیم مادرے رو ڪه بچش مفقود بود گفتـــــ بعد مرگم رو قبرم ننویسید مادر شهیدا پسرم برمیگرده ناراحتـــــ میشه به یادهمون مادرے ڪه حتے پسرش مزارے هم نداره که بخاد بغلش بڪنه به یاد مادری ڪه تڪ پسرش رو روانه جبهه حق ڪرد به یاد به یادمادران به یاد به یاد... 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
☆∞🦋∞☆ 🌿 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌بهش‌ گفتن‌ آقا‌ ابراهیم‌ چرا‌ جبهہ‌ رو‌ ول‌ نمیڪنے؛بیاے دیدار‌ امام‌ خمینے؟! گفتـــــ: ما رهبرے رو براے‌ اطاعتـــــ میخوایم؛ نہ‌ براے تماشا..! 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
❤️🍃- توصیه های شهید احمد مشلب به دختران: مواظب حجاب خود باشید که این مهم ترین چیز است.🖇 در اجتماع ما کسی به فکر رعایت حجاب و اخلاق نیست، ولی شما به فکر باشید و زینبی برخورد کنید . سه چهارم دختران در حال حاظر حجابشان حجاب نیست و چیزهایی که می پوشند، واقعاً حجاب نیست. ممکن است عبا {چادر }بپوشند، ولی عبایشان دارای مد و برق است که من برای اولین بار است که میبینم و حجابشان حجاب نیست. یا حجاب دارد ولی به مردان نگاه می کند. باید چشم خود را به زمین بدوزد و احترام عبایی {چادر} را که بر سر دارد نگه دارد.💫 ما باید از فاطمه زهرا سلام الله علیها الگو بگیریم. حضرت سلام الله علیها به گونه ای بود که غیر از حضرت علی (علیه السلام) کسی او را نمی دید. الان حجاب بر سر دارد ، ولی همراه با مدل های جدید ، یا صورت آرایش کرده. ...♡ 📙برگرفته از کتاب به قلم بهشتیان. اثر گروه شهید هادی 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
⚘﷽⚘ ** *🍃🌸چند ماه قبل از شهادت محمودرضا یک شب خواب شهیدهمت رادیدم* . *دیدم دقیقا در موقعیتی که در پایان بندی اپیزودهای مستند سردار خیبر نشان می دهد، با بسیجی هایی که کنار ماشین تویوتا منتظر حاج همت هستند تا با او دست بدهند، ایستاده ام* . *حاج همت با قدم های تند آمد و رسید کنار تويوتا. من دستم را جلو بردم. دستش را گرفتم و بغلش کردم. هنوز دست حاج همت توی دستم بود که به او گفتم: «دست ما را هم بگیرید» منظورم شفاعت برای باز شدن باب شهادت بود.* *حاج همت گفت: «دست من نیست» و دستم را رها کرد* . *از همان شب تا مدتی ذهنم درگیر این موضوع شده بود که چطور ممکن است دست شهدا در برآوردن چنین حاجتی باز نباشد. فکر میکردم اگر چنین چیزی دست شهدا نیست، پس دست چه کسی است؟!* *تا اینکه یک شب که در منزل محمودرضا مهمان بودم، خوابم را برای او تعریف کردم. خیلی مطمئن گفت: «راست گفته ، دست او نیست!» بیشتر تعجب کردم. بعد گفت: «من در سوریه خودم به این نتیجه رسیده ام و با یقین میگویم هرکس شهید شده، خواسته که شهید بشود. شهادت شهید فقط دست خودش است.»* *📚(قسمتی از کتاب تو شهید نمی شوی)* 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
•═┄•※☘🌺☘※•┄═• ⭕عنـــایت حضرت_فاطمه_زهرا روزی که قرار بود محمد تقی را در امامزاده عقیل(ع) دفن کنند، خانمی همراه همسر خود وارد امامزاده شد و پرسید این قبر را برای چه کسی آماده می کنید؟ به او گفتند: در این قبر قرار است شهیدی را دفن شود. با شنیدن این سخن آنها شروع به بی قراری و گریه کردند علت را که جویا شدند یکی از آنها جواب داد دیشب خواب (س) را دیدم که می فرمود : فردا شهیدی را که برای دفاع از دخترم به شهادت رسید به امامزاده عقیل خواهند آورد ، حتما به پیشوازش برو! 📙برگرفته از کتاب فاطمیون. اثر گروه شهید هادی 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
•═┄•※☘🌺☘※•┄═• 🔹به نماز هایش حساس بود. روزی کنار مادرش خواب بود. وقتی بیدار شد که نمازش قضا شده بود . به مادرش گفت: چرا موقع نماز بیدارم نکردی؟ 🔸مادرش جواب داد: وقتی بیدار شدم که آفتاب زده بود. شرمنده ام یادم نبود که بیدارت کنم. 🔻ایرج به مادرش گفت: پیامبر ما حضرت محمد (ص) پوستین را زیرش پهن می کرد که زبر بود، تا راحت خوابش نبره که موقع اذان بیدار بشه. چرا منو بیدار نکردی ؟ 🌷 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
•═┄•※☘🌺☘※•┄═• 🔹زمستان بود و زمین پوشیده از برف. هوا بسیار سرد بود. پیرمردی کنار خیابان کبریت می فروخت و از سرما می لرزید . 🔸حسن آقا کنار پیر مرد رفت و گفت: پدر، همه ی این کبریت ها را چند می فروشی ؟ اگر من همه ی آن ها را از شما بخرم به خانه ات می روی؟ 🔻پیرمرد همه ی کبریت ها را ۳۰ تومن می فروخت . در جواب حسن آقا گفت: بله می روم کاری ندارم! 🔸 حسن آقا صد تومان به پیرمرد داد و به او گفت: این صد تومن را بگیر و بلند شو برو پیش زن و بچه ات و در این برف و سرما، اینجا نمان! ▪️پیرمرد او را دعا کرد و رفت. از حسن آقا پرسیدم: این همه کبریت را برای چه می خواهی ؟! 🔹لبخندی زد و پاسخ داد: این ها را بین دوستان خودمان تقسیم می کنیم! پیرمرد گناه دارد، سرما می خورد. 🌷 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
•═┄•※☘🌺☘※•┄═• 🔹خیلی به پدر و مادرش می گذاشت و هیچ وقت روی حرفشان حرفی نمی زد . 🔸پدرش می خواست بره مکه ؛ سعید گفت : منو هم ببرید . 🔻اما پدرش گفت نه . اما بعدش پشیمون شد و با خودش گفت نکنه ناراحت شده ، یا بره جبهه بشه . به خاطر همین راضی میشه که سعید رو هم با خودش به مکه ببره 🔶 اما وقتی به سعید میگه ، سعید جواب میده : وقتی برای بار اول گفتید نه من قبول کردم. 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
🔰 | 💕🌹حاج‌قاسم‌سلیمانی:💕🌹 ای خدای عزیز و ای خالق حکیم بی‌همتا ! دستم خالی است و کوله‌پشتی سفرم خالی، من بدون برگ و توشه‌ای به امید ضیافتِ عفو و کرم تو میایم. من توشه‌ای برنگرفته‌ام؛ چون فقیر [را] در نزد کریم چه حاجتی است به توشه و برگ؟! 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
🌷💞 به روی سنگ قبرم اسمم را ننویسید! میخواهم همچون ده ها شهید دیگر گمنام باقی بمانم... اگر خواستید فقط این جمله را بنویسید: ✧✫مـــشــتـــی خـاک بـــه پـــیـشـــگـاه خــداونـــد✫✧ 🌷شهید علی قاریان پور🌱🕊 شادی روح پاکش صلوات 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰
خون شهیدی که دکتر انگلیسی را مسلمان کرد 🔹برای درمان به انگلیس اعزام شد! خون لازم داشت؛ گفت خونِ غیرمسلمان نزنید توجه نکردند و هرچه زدند، بدنش نپذیرفت! خون یک مسلمان جواب داد☺️ پزشکش که دکتر کلیز نام داشت، بواسطه‌ی آن مسلمان شد و گفت یک معجزه است :) [|🌱] را یاد کنیم با صلوات 🔴کانال مجمع الذاکرین 🌐 @majma_alzakerin🔰