لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت_مجمع
🌹 ذکر توسل ۱۴۰۱.۱۱.۲۳
🌹هیئت مجمع الذاکرین مشهد مقدس🌹
🎤با نوای حاج آقای سروعلی.🎤
@majmaghaemshahr
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت_مجمع
🌹 ذکر توسل ۱۴۰۱.۱۱.۲۳
🌹هیئت مجمع الذاکرین مشهد مقدس🌹
🎤با نوای آقای حسن جوانی مقدم.🎤
@majmaghaemshahr
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#صوت_مجمع
🌹 ذکر توسل ۱۴۰۱.۱۱.۲۳
🌹هیئت مجمع الذاکرین مشهد مقدس🌹
🎤با نوای آقای اسماعیل نجفی.🎤
@majmaghaemshahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑 شما چطور فقط از سیره اهلبیت صحبت میکنید، بعد به اینجا که میرسه اینقدر خشن میشوید؟
🛑اگر نمیتونی پول بدی، حداقل به بقیه خبربده
💢 سخنان تکاندهنده حجتالاسلام #حامد_کاشانی پیرامون لزوم کمک به گرسنگان یمن
💢 شماره کارت رسمی کمک به ایتام شهداء یمن نزد بانک سپه، به نام گروه جهادی اویس قرنی:
💳
6273-8170-1007-2290(روی شماره کارت بزنید کپی میشه) 💢 با انتشار این کلیپ، اجازه ندهید گرسنگی #کودکان_یمن، در میان اخبار جنگ و پیروزیهای انصارالله گم شود.😔 ⁉️ چگونه به گروه جهادی اویس قرنی اعتماد کنیم؟👇 https://eitaa.com/joinchat/4025090225Cd3bff2fb53 🔴 اینجا یمن است. تنها درگاه رسمی ارتباط با یمن https://eitaa.com/joinchat/1015808046C4da3eb31ef
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
من که جلد بام شاه مشهدم
دست بر دامان پر مهرش زدم
نان خوبانمیخورم گرچه بدم
"من ارادالله" خواندم آمدم
سفره دار ما گدایان السلام
کاظمین الغیظ قرآن السلام
هرکجا سخت آمده دنیا به ما
گوشهچشمی کردی ای آقا به ما
یک علی دادی و یک زهرا به ما
جور شد پس فیض دق الباب ما
گرچه دورم ای خدای کاظمین
طوس و قم دارد هوای کاظمین
گریه آوردم که خوشحالم کنی
میشود آیا سبک بالم کنی..
گر نشد صفوان جمالم کنی
راضیم براینکه حمالم کنی
دلخوشم حمال کوی دلبرم
بار زوار شما را میبرم
تا نظر سمت کلافی میکنی
بر گلیمت عرش بافی میکنی
خوش بدیها را تلافی میکنی
بشر مطرب را تو حافی میکنی
کاش ای آقا که ذره پروری
یک سحر از کوچه ما بگذری
بنده نفسیم ایمانی بده
نسخه فوری درمانی بده
یاد ما رسم مسلمانی بده
سفره را وا کن به ما نانی بده
انیبیا هم مثل ما پشت دراند
نان خشکت را تبرک میبرند
ای فدای اشکهای جاریت
داغ بر دل شد شب از بیداریت
بین آن بیتوته ی اجباریت
داد زندانبان عجب دلداریت
یا مخلص گفتی و دلزار شد
مادرت بالا سرت تبدار شد
هرکس آمد رد شد از روی عبا
وای من ماندی به زیر دست و پا
زیر لب گفتی امان از کربلا
ذبح شد جد غریبم بی هوا
تا سواران بین خیمه تاختند
عمه جانمرا زمین انداختند
سیدپوریاهاشمی
@majmaghaemshahr
#امام_کاظم_علیه_السلام
نوحه
دیده گریان موسی بن جعفر
حق ثنا خوان موسی بن جعفر
سر در خانه ی دل نوشته
جان به قربان موسی بن جعفر
ما سائلانت هستیم دل بر ولایت بستیم
بر خاک تو بنشستیم
یا سیدی یا مظلوم...
لاله ی گلشن هل اتایی
تو به درد دو عالم دوایی
کنج زندان به دستان بسته
گره از کار خلقت گشایی
باب المراد مایی آرامش دلهایی
تو یوسف زهرایی
یا سیدی یا مظلوم...
بسکه دشمن نموده جفایت
تا به گردون رسیده نوایت
بر تو خون گریه کرده دمادم
غل و زنجیر سندی به پایت
از ظلم او افسردی چون لاله ای پژمردی
بس تازیانه خوردی
یا سیدی یا مظلوم...
گرچه تو سَروَر عالمینی
بر نبی روشنای دو عینی
گفته ای که تنت را گذارند
در ره زائران حسینی
با نوحه ی عاشورا ئ شد ذکر تو یا جدّا
با یاد کرببلا
یا سیدی یا مظلوم...
@majmaghaemshahr
#امام_موسی_کاظم_علیه_السلام
صالح ترین عبد خدا موسی بن جعفر
حق است هرکس هست با موسی بن جعفر
ما بنده و آقای ما موسی بن جعفر
محتاجها گویند یا موسی بن جعفر
در پای جودش اغنیا محتاج هستند
قربانیش در ماه حج حجاج هستند
@majmaghaemshahr
مستیم مست باده باب الحوائج
هستیم ما دلداده باب الحوائج
قربان خانواده باب الحوائج
آقاست آقا زاده باب الحوائج
با بچه هایش صاحب سرمایه هستیم
با مشهد و شیراز و قم همسایه هستیم
@majmaghaemshahr
بال ملائک هست فرش زیر پایش
ایزد مسخّر کرده هستی را برایش
هستند در ایران ما فرزندهایش
معصومهاش آمد به دنبال رضایش
انوار او تقسیم شد بر مشهد و قم
او را زیارت میکنم در مشهد و قم
@majmaghaemshahr
او آیت عظمای آیات خدا بود
شب تا سحر گرم مناجات خدا بود
مات رخش شد عرش او مات خدا بود
واضح ترین تصویر از ذات خدا بود
او جلوه رب بود اما بندگی کرد
انسان کامل بود و ساده زندگی کرد
@majmaghaemshahr
«والکاظمین الغیض»،صبرش حد ندارد
خوب است و در بین صفاتش بد ندارد
در مومنینش یک نفر مرتد ندارد
در صحبتش با خادمان «باید» ندارد
خاری رَوَد در پای فرزند عزیزش
اخمی نخواهد کرد بر روی کنیزش
@majmaghaemshahr
تابوده این بوده ست«آقا؛تو،گدا؛ من»
مدح تورا گفتن کجا آقا کجا من؟
تو جان بخواه و مابقی کار با من
بدکاره آمد محضرت شد پاک دامن
با دیدنت ذکر خدا ورد لبش شد
از تو سرودن کار هر روز و شبش شد
@majmaghaemshahr
تو آمدی از عرش بر دامان مادر
دست تو را دادند بر دستان مادر
مثل طلای خالص است ایمان مادر
جان امام کاظم است و جان مادر
وقت ولادت مادرت تکبیر میگفت
این عالمه بهر زنان تفسیر میگفت
@majmaghaemshahr
در عشق حق عاشق ترین عاشق تو هستی
مجرای فیض عالمی، رازق تو هستی
هرچند مخلوقی ولی خالق تو هستی
تنها وصی حضرت صادق تو هستی
علم لدنّی پدر در سینه توست
جود و کرامت عادت دیرینه توست
@majmaghaemshahr
تا پای جانت پای قرآن ایستادی
در فتنهها، ای کوه ایمان ایستادی
رودرروی بدعتگذاران ایستادی
با رنج و زحمت کنج زندان ایستادی...
...تا یازده رکعت نماز شب بخوانی
در کنج زندان روضه زینب بخوانی
@majmaghaemshahr
جان ها فدای آستان عمه جانت
دارد میآید کاروان عمه جانت
ای کاش بودم در زمان عمه جانت
تا میشدم قربان جان عمه جانت
تا روضه گودال ها چیزی نمانده
تا غارت خلخال ها چیزی نمانده
آرش براری
@majmaghaemshahr
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
ای جلوه ی نور خدا موسی بن جعفر
هم مصطفا هم مرتضا موسی بن جعفر
کعبه همیشه گرد او گرم طواف است
مروه ، منا ، سعی و صفا موسی بن جعفر
هفتم امام آفرینش تا قیامت
ای قبله ی اهل ولا موسی بن جعفر
هم باب حاجات است وهم باب المراد است
هم درد عالم را دوا موسی بن جعفر
گر چه غریب افتاد بین آشنایان
شد با غریبان آشنا موسی بن جعفر
با یاد معصومه دلش غرق شراره
دلتنگ لبخند رضا موسی بن جعفر
زندان به زندان ذکر لبهایش دعا بود
مرد خدا مرد دعا موسی بن جعفر
عمری شبش در کنج زندان بی سحر بود
افتاده در دام بلا موسی بن جعفر
بین غل و زنجیر ساق او شکسته
از ظلم آن بیگانه ها موسی بن جعفر
در کنج زندان ذکر لبهایش حسین است
ای روضه خوان کربلا موسی بن جعفر
شد عاقبت جسمش کفن در شهر بغداد
آه از حسین بی کفن ای داد بیداد
ناصر شهریاری
@majmaghaemshahr
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
بر ناله های روز و شبش اعتنا نشد
هر روز آب تر شد و دردش دوا نشد
ابعاد جسم مختصرش وقت سجده اش
در یک نگاه، بیشتر از یک عبا نشد
خاک نمور و سرد سیهچال شد سبب
از دردهای کهنه، شبی هم رها نشد
دلتنگ بود سخت به دیدار دخترش
اما ندیدش آخر و حاجت روا نشد
بین فشارِ حلقه ی زنجیرها کسی
چون او به ساقِ خُرد شده مبتلا نشد
تا مغز استخوان تنش تیر می کشید
بی دردسر نشد که شود جابجا، نشد
بدکاره هم عوض شد و ذکر جلاله گفت
بیچاره آنکه با کرمش آشنا نشد
مردی که با حیا به نماز ایستاده بود
حتی زمان نافله از او حیا نشد
وقتی که زهر، تشنه لبش کرد، لحظه ای
گریان به جز به تشنه لب کربلا نشد
هرچند سینه اش به روی تخته پاره رفت
دیگر شکسته زیر سم اسب ها نشد
شکر خدا نماند تنش بر روی زمین
شکر خدا که سهم تنش بوریا نشد
شاعر: محمدجواد شیرازی
@majmaghaemshahr
#درمحضر_امام
امام کاظم(ع) فرمودند:
«لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُل يَوْمٍ»
از ما نیست کسی که در هر روز به حساب اعمال خود رسیدگی نکند.
📚 الکافی، ج۴، ص۱۹۱
فرمود که صادقانه در هر نَفَسی
باید به حساب کارهایت برسی
هر روز اگر به عمد غفلت کردی
دستت نرسد به دامن دادرسی
شاعر: خدابخش صفادل
@majmaghaemshahr
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_مناجات
ای چشم و چراغ کاظمین! ادرکنی
ای فاطمه را نور دو عین! ادرکنی
ای خفته به خاک غربت! آیند مدام
پابوس تو زوّار حسین، ادرکنی
محسن حافظی
@majmaghaemshahr
موسایی و صد جلوه به هر طور کنی
هر جا گذری، حکایت از نور کنی
تو باب حوائجیّ و ما حاجتمند
ما را نکند ز درگهت دور کنی
سیدمحمد رستگار
@majmaghaemshahr
ویرانی دل هر آن که خواهد آباد
باید «حرمین کاظمین» آرد یاد
درگاه جواد و بارگاه موسی
کاین باب حوائج است و آن باب مراد
جواد هاشمی تربت
@majmaghaemshahr
من عبد و غلام والدینت هستم
تا روز ابد به زیر دینت هستم
تو باب حوائجیّ و من محتاجم
مشتاق سفر به کاظمینت هستم
حمیدرضا گلرخی
@majmaghaemshahr
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
از زخم و درد و رنج ها منظومه دارم
از عمر خود پرونده ای مختومه دارم
دردی شبیه مادر مظلومه دارم
امشب هوای دخترم معصومه دارم
از اشک، روی گونه ام سِیلی گرفته
بابا کجایی که دلم خیلی گرفته؟!
تحقیرهای دشمنم را صبر کردم
زنجیرِ دور گردنم را صبر کردم
خونابه ی روی تنم را صبر کردم
این روزها جان کندنم را صبر کردم
کاظم اگرچه من لقب دارم خدایا
عجل وفاتی روی لب دارم خدایا
بدکاره آمد تا نظر کردم دلش سوخت
تا یک نگاهِ مختصر کردم دلش سوخت
از غفلتش او را خبر کردم دلش سوخت
وقتی دعایش بیشتر کردم دلش سوخت
من معجزه کردم که شد چون بشْرِ حافی
این ها برای قوم غافل نیست کافی
تشنه که بودم حرف از آب خنک زد
وقت نمازم بی هوا من را کتک زد
با ناسزا بر روی زخم من نمک زد
بی احترامی کرد و هی من را محک زد
نامرد می داند که چون عباس هستم
بر نام زهرا و علی حساس هستم
قدِ تنومند مرا چون دال کردند
ساق پر از درد مرا پامال کردند
جسم نحیفم داخل گودال کردند
ساده بگویم پیکرم را چال کردند
حتی برای خم شدن هم جا ندارم
دیگر برای این همه غم جا ندارم
باید فقط گریانِ بر کرب و بلا شد
جد غریبم با لب تشنه فدا شد
جانم فدایش که ذبیحاً بِالْقَفا شد
جسمش سه روزی در دل صحرا رها شد
با روضه های نعلِ تازه آشنایم
هر استخوان او شده چون ساق پایم
جسمم اگر چه رفت روی تخته پاره
دیگر نشد پیراهن من پاره پاره
پیر لعینی باز هم زد استخاره
با قصد قربت با عصا می زد دوباره
نامردها جد مرا صد جور کشتند
نامردها جد مرا بد جور کشتند
محمدجواد شیرازی
@majmaghaemshahr
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
#سینه زنی
آه و واویلا صد آه و وایلا
از جفا پرپر شد گل زهرا
دل شده محزون از سوز آه او
کنج زندان شد قتلگاه او
مصطفی بر تن رخت عزا دارد
مادرش زهرا ناله ها دارد
سندی کافر بر پیکرش میزد
پیش چشمان مادرش میزد
روزه بود و وای از حال غمدارش
تازیانه بود قوت افطارش
روضه میخوانم با دیدگان تر
گشته تابوتش تخته ای از در
بسته بود از ظلم ِ خصم رُسوایش
غل و زنجیر ِ کینه بر پایش
در غل و زنجیر شد عاقبت آزاد
کربلایی شد وادی بغداد
@majmaghaemshahr
#امام_موسی_کاظم_ع_شهادت
با گریه،با آه دمادم می نویسند
در ذیل مُصحف،شرحِ ماتم می نویسند
اندوه را با جوهر غم می نویسند
این روضه را مثل مُحَرَّم می نویسند
کوچه به کوچه مجلس ماتم گرفتند
کَرّوبیان با روضه خوان ها دم گرفتند
آیات قرآن حضرت موسی بن جعفر ع
تسبیحِ ایمان حضرت موسی بن جعفر ع
آوای باران حضرت موسی بن جعفر ع
دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر ع
لب تشنه ی عشق توام باران عطا کن
از دردمندان توام درمان عطا کن
بویِ دلانگیزِ بهارِ مَردُم ما
نورِ چراغِ شام تارِ مَردم ما
بودی همیشه در کنار مَردُم ما
خیلی گره خورده است کار مَردُم ما
گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج
امّا تو را داریم یا باب الحوائج
خوشبخت چشمی که خودش را نیل کرده
آیاتِ اشک آلوده ای تنزیل کرده
پای بساطت سال را تحویل کرده
بیچاره آنکه روضه را تعطیل کرده
مشقِ بقای خضر،درسِ حوزه ی توست
آب شفای خلق،اشکِ روضه ی توست
جز ذکر "الله" لبت "بسمی" نداریم
شیرین تر از نام شما اسمی نداریم
با حرز تو از صدبلا قِسمی نداریم
ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم
بیماری ما زندگی منهای روضه است
راه علاجِ ما دو قطره چای روضه است
چشم مرا تر کن زمان ربّناها
لطفاً نگاهم کن میان این گداها
پیچیده در هفت آسمان ها این صداها:
یا "فاطمه معصومه"ها و یا "رضا" ها
این خاک شد "ایرانِ" این خواهر_برادر
جانِ همه قربانِ این خواهر_بردار
دریای رحمت!ما به موجات خو گرفتیم
از هرکسی جز خاندانت رو گرفتیم
در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم
ما نسخه را از "ضامن آهو" گرفتیم
صحن رضا جانِ شما دارالشفا شد
پای ضریحش نُطقِ طفل لال وا شد
موسایِ طور غم عصایت را شکستند
با زجر تو قلب رضایت را شکستند
نامردها دست دعایت را شکستند
زیر لگدها ساق پایت را شکستند
چیزی برای تو به جز ماتم نمانده
نای مناجاتی برایت هم نمانده
شیعه هنوز از غُصّه ات تشویش دارد
داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد
سِندیِ ملعون بد زبانش نیش دارد
روی لبش دشنام قوم و خویش دارد
با ذکر مادر درد پهلو می کشیدی
داغ حسن را کنج زندان می چشیدی
در این قفس بال و پری دیدم؟ندیدم
جز روضه چیز دیگری دیدم؟ندیدم
زیر عبایت پیکری دیدم؟ندیدم
جز استخوان لاغری دیدم؟ندیدم
داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا
عَجِّل وفاتی خوانده ای مانند زهرا
با جوهر خون نامه ات توقیع گردید
اندوه تو در روضه ها توزیع گردید
آیه به آیه سوره ات تقطیع گردید
بر تختِپاره پیکرت تشییع گردید
با این همه..،تو بی کفن ماندی؟نماندی
آقا!بدون پیرهن ماندی؟نماندی
اصلاً تنت آماج تیغ و نیزه ها شد؟!
از پشت سر راس تو از پیکر جدا شد؟!
آنگونه دور خیمه هایت شر به پا شد؟!
ناموس تو راهیِ شامات بلا شد؟!
پس هیچ دردی مثل درد کربلا نیست
پس هیچ داغی داغ شاه سرجدا نیست
بردیا محمدی
@majmaghaemshahr
#امام_موسی_کاظم_ع_مدح_و_شهادت
شکر آن ربی که نعمت داد بر ما این چنین
با دعای مادر و لطف امیرالمومنین
شد تمام دلخوشی مردم ایران زمین
سفره موسی بن جعفر، سفره ام البنین
بارها دیدیم وقتی کار غم بالا گرفت
دست ما را روضه ی باب الحوائج ها گرفت
سهم ایران لطف ِ موسای بنی الزهرا شده
مشهد و شیراز و قم سه کاظمین ما شده
تشنگی یعنی چه وقتی یار ما دریا شده
هر در بسته به روی مردم ما وا شده
غیر آقا از کسی عزت نمی خواهیم ما
جز ولیعهدش ، ولی نعمت نمی خواهیم ما
چشم بد از این همه آقایی ات ، آقا به دور
از فدک گو غاصبینش را بلرزان بین گور
چهارده سال استقامت کردی ای شیر غیور
آبروها بردی از اهل زر و تزویر و زور
هر چه گردد ، عزتت آقا دو چندان می شود
"یوسف از دامان پاک خود به زندان می شود"
غرق دنیایم خودت غرق هوالهو کن مرا
غیر عشقت فارغ ِ از هر هیاهو کن مرا
کن مرا آزاد از من ، بنده او کن مرا
مثل آن بدکاره از این رو به آن رو کن مرا
نوکرت از دست رفت آقا کمک ! آقا دخیل
حضرت موسا مسیح ِ کاظمینی ها دخیل
حضرت موسای ما قعر سجون را طور کرد
کوه صبرش چشم فرعون زمان را کور کرد
او سیه چال بلا را نور فوق نور کرد
خون دل ها خورد و از شیعه بلا را دور کرد
او بدی ها دید اما با کسی بد تا نکرد
مرگ خود را خواست اما لب به نفرین وا نکرد
باز هم زنجیر با هارون تبانی می کند
بی قرارت کینه ی سندی ِ جانی می کند
لال گردد ؛ باز دارد بد دهانی می کند
یاس را سیلی دوباره ارغوانی می کند
بی هوا زد ، بی هوا زد ، بی هوا زد بی هوا
دم گرفتی زیر لب ، یا فاطمه ، یا مجتبی
تو چه دیدی که رمق رفت از نگاهت ، آه آه
بوی زهرا پر شده در قتلگاهت ، آه آه
اشک خون ریزد لبت ، از آه آهت ، آه آه
با عبا گیرد نگهبان اشتباهت ، آه آه
خوب شد معصومه جانت ، نیمه جانی ات ندید
غرق زخم و غرق خون و قد کمانی ات ندید
بعد تو اینجا سر پیراهنت دعوا که نیست
جسم تو بر جسر بغداد است زیر پا که نیست
ساق مرضوض ِ تو کار ِ نعل مرکب ها که نیست
حرفی از آوارگی ِ طفل بی بابا که نیست
بعد تو سیلی جواب ِ دیدهی گریان نبود
گوش شیطان کر ، زنی بر ناقه ی عریان نبود
رحیمیان
@majmaghaemshahr
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یادمانه
توسل به حضرت امام کاظم علیه السلام
۱۷ اسفند ۹۹ جلسه مجمع __ سروعلی
@majmaghaemshahr
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#یادمانه
توسل به حضرت امام کاظم علیه السلام
۱۹ اسفند ۹۹ جلسه ساری __ سروعلی
@majmaghaemshahr
#امام_کاظم_علیه_السلام
عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را
خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را
روزی ما کرده خدا باب الحوائج را
از ما نگیرد کاش "یا باب الحوائج " را
هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد
کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد
یادش بخیر آن روزها که مادر خانه
گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه
پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه
یک سفره نذری ، قدر وسع شوهر خانه
مادر پدرهامان همین که کم میاوردند
یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند
عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را میشد
یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد
با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد
آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد
آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود
نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود
گاهی میان روضه ی ما شور می آمد
پیرزنی از راه خیلی دور می آمد
با دختری از هر دو چشمش کور ... می آمد
بهر شفای کودک منظور مِ آمد
یک بار در بین دعا مابین آمینم
برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم
آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود
آنکه میان روضه می زد داد مادر بود
آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود
گریه کن زندانی بغداد مادر بود
حتی نفس در سینه ی او گیر می افتاد
هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد
می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد ... آه
در خلوت او غیر زندانبان نیامد ... آه
این بار یوسف زنده از زندان نیامد ... آه
پیراهنش هم جانب کنعان نیامد ... آه
از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند
بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند
این اتفاق انگار که بسیار می افتاد
نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد
هرشب به جانش دست بد کردار می افتاد
انقدر میزد دست او از کار می افتاد
وقتی که فرقی بینشان در چشم دشمن نیست
صد شکر که مرد است زیر دست و پا ، زن نیست
@majmaghaemshahr
26.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#بصیرت
🎥 خلاصه تمام سرودها از اول انقلاب تا کنون .... مادر برام قصه بگو
🔹تصاویری از اجرای گروه سرود ۲۰۰نفره در میدان امام(ره) ، اصفهان
@majmaghaemshahr
#تلنگر
🔹امام صادق عليه السلام ميفرمايد: پدرم از پدرش روايت كرد كه مردي از اهل كوفه خدمت امام حسين عليه السلام نامه نوشته و عرض كرد: اي آقا و سرورم، برنامهاي به من بدهيد كه خير دنيا و آخرت در آن جمع باشد. امام عليه السلام (جواب كوتاه و پرمعنايي) براي او نوشتند:
🔹بنام خداوند بخشنده بخشايشگر،
كسي كه رضايت خدا را بر ناراحتي مردم ترجيح دهد، خداوند قلبهاي مردم را به سوي او جلب خواهد كرد و كسي كه رضايت مردم را بر خشنودي خدا ترجيح دهد، خداوند او را به مردم وا ميگذارد.
🔹شرح حديث:
در بسياري از موارد رضاي خلق و خالق در مقابل هم قرار ميگيرند؛ اگر رضاي خالق را طلب كنيم از رضاي خلق جدا ميشويم و اگر رضاي خلق را طلب كنيم از رضاي خالق جدا ميشويم، در اين جا چه بايد كرد؟
امام عليه السلام ميفرمايد: به سوي خشنودي خدا برو و غضب خدا را به قيمت رضايت مردم، براي خود خريداري مكن، چون اگر رضاي خدا را طلب كني، خداوند قلبهاي مردم را به سوي تو جلب كرده و مشكل مردم را با تو حل خواهد كرد، ولي اگر رضايت مخلوق را طلب كني، خداوند تو را به انسانهاي ضعيفي كه «لايملكون لأنفسهم نفعا ولا ضرا؛ (كساني كه حتي) مالك سود و زيان خود نيستند (تا چه رسد به شما)» واگذار ميكند تا هر چه ميخواهي از آنان بخواهي، كه نتيجه آن ناكامي در دنيا و آخرت است.
گاهي دو نفر با هم دوست هستند و يكي از ديگري ميخواهد كه شهادت باطلي دهد يا حقي را ناحق كند، در اين جا امر داير است بين رضاي خلق و رضاي خالق، كه امام ميفرمايد رضاي خالق را مقدم كن،
به قول آن مرد بزرگ، وقتي كه يكي از دوستان قديميش از او تقاضاي خلافي كرد در جواب گفت: ما تا لب جهنم با هم رفيق هستيم ولي آن طرفتر نميآيم.
@majmaghaemshahr