#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#چارپاره
صبح صادق که میدمد دل من
سر خوش از بادۀ حضور شود
از تماشای جلوهزار پگاه
مثل آیینه غرق نور شود
نغمۀ آسمانی توحید
میشود در فضا طنینانداز
میپرد باز پلک دل که: خدا
کرده درهای آسمان را باز
میوزد از مناره عطر اذان
سمتِ این بارگاه نورانی
دل من با فرشتگان خدا
میپرد در فضای روحانی
به نماز ایستاده مُلک و مَلَک
اقتدا میکنم به حضرت او
جانم از شوق دوست سرشار است
دلم از گرمی محبّت او
آسمان و زمین به گاه قنوت
با من «أمّن یجیب» میخواند
فارغ از خویش و فارغ از عالم
دل من از حبیب میخواند
بیشتر از همیشه صحن و رواق
از شمیم حبیب سرشار است
حرمش بوی کربلا دارد
بسکه از عطر سیب سرشار است
رنگ و بوی حسین را دارد
فطرت پاک او اگر حسنیست
از فروزنده گوهرش پیداست
که تبار عقیق او یمنیست...
در مدارش به گردش آوردهست
آفتاب وِلا سه اختر را
قدر او، حُرمت دگر بخشید
«حمزه» و «طاهر» و «مطهّر» را
از سه خورشید، نور میگیرد
حرم با شکوه این وادی
حجّت هشتم و امام نهم
وز عنایات حضرت هادی
طائر پر شکستۀ دل من
شده عمری کبوتر حرمش
مهرش از جان ما مبادا دور
وز دل ما جدا مباد غمش
#محمدعلی_مجاهدی
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
کویی که حسین است بر آن شاهد و ناظر
زر میچکد از خارَش و از سنگ، جواهر
جاروبکشان حرم خسرو ری را
جا دارد اگر جای دهی بین مفاخر
شه عبدالعظیم است، رعیت همه نوکر
فرمان همه از اوست، رعیت همه چاکر
چندان اثر از قبر حسین است در اینجا
گویی که همینجاست حبیب بن مظاهر
دریاست یکی شهر ری و بندرش اینجاست
بس بار که بستند به سکّوی بنادر
باری که در این مرحله بندند کریمان
تا کرب و بلا هست به همراه مسافر
باری، سر این طائفه خوش گرم فقیر است
تا عبدالعظیم است چرا منّتِ سایر؟
#معنی_زنجانی
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
امامزادهی ری ملک واجب التعظیم
سلام قبلهی شهرم سلام عبدالعظیم
سلام ما به حسینی ترین حسینیه
سلام بر حرمت اولین حسینیه
نوشتهاند که از روزگار غم دیدید
روایت است شما هم هزار غم دیدید
روایت است به نَقلی که نالهها کردی
حسین گفتی و رِی را تو کربلا کردی
غریب شهر پُر از غربتِ مدینه شدی
روایت است که مسمومِ زهرکینه شدی
تو زهر خوردی وآتش به سینهات انداخت
به خاک رِی نه به خاک مدینهات انداخت
شبیه جد خودت شعلهور شدی آقا
غریب بودی و خونین جگر شدی آقا
شبیه جدت خودت نه که او شبیه نداشت
تو داشتی و شبیهت حسن ضریح نداشت
ضریح داری و پیر کرم ندارد آه
هنوز جد غرببت حرم ندارد آه
#حسن_لطفی
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
به هرکه می نگری ذکر ربنا دارد
دراین حریم وفا، یا الهنا دارد
قنوت عشق دراین جا چقدردیدنی است
دراین محیط نفس، عطر ربنا دارد
صفا و مروه ندارد صفای این جارا
توکعبه ای و حرمخانه ات صفا دارد
تو از قبیله ی عشقی، نواده ی حسنی
زیارت حرمت اجر کربلا دارد
نسیم صبح سعادت وزد ازاین گلزار
به روی بال ، شمیم تو را صبا دارد
سزاست گرکه تو عبد العظیم گردیدی
که بندگان بزرگی چنین خدا دارد
زفیض خدمت درگاه عترت یاسین
چقدر خاک تو تأثیر کیمیا دارد
تو از سلاله ی نوری و سید الکرمی
به پاس جود تو این آستان گدا دارد
شمیم ناب احادیث نورتو جاری ست
هنوز عطر کلام تو را فضا دارد
چراغ مهرتو در هر دلی که روشن گشت
رهی زلال به سرچشمه ی بقا دارد
نمی رود ز دل اهل معرفت بیرون
کسی که قدر وشرافت ز اولیا دارد
تومثل آینه ی آفتاب پر نوری
که جان شهر ری ازجلوه ات ضیا دارد
بده به دست«وفایی» نخ عبایت را
که روز حشر بگویند آشنا دارد
#سیدهاشم_وفایی
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
#رباعی
آئینه ی پر نور حدیث وسخنی
راوی احادیث همه پنج تنی
پیداست ز نقش پرچم گنبد تو
برما، که نواده ی امام حسنی
#سیدهاشم_وفایی
#حضرت_عبدالعظیم_علیه_السلام
امامزادهی ری ملک واجب التعظیم
سلام قبلهی شهرم سلام عبدالعظیم
سلام ما به حسینی ترین حسینیه
سلام بر حرمت اولین حسینیه
نوشتهاند که از روزگار غم دیدید
روایت است شما هم هزار غم دیدید
روایت است به نَقلی که نالهها کردی
حسین گفتی و رِی را تو کربلا کردی
غریب شهر پُر از غربتِ مدینه شدی
روایت است که مسمومِ زهرکینه شدی
تو زهر خوردی وآتش به سینهات انداخت
به خاک رِی نه به خاک مدینهات انداخت
شبیه جد خودت شعلهور شدی آقا
غریب بودی و خونین جگر شدی آقا
شبیه جدت خودت نه که او شبیه نداشت
تو داشتی و شبیهت حسن ضریح نداشت
ضریح داری و پیر کرم ندارد آه
هنوز جد غرببت حرم ندارد آه
#حسن_لطفی