#حضرت_نرجس_خاتون_س
#امام_زمان_عج_ولادت
وقتی که در دنیا ستم مرسوم باشد
وقتی عدالت گنگ و نامفهوم باشد
وقتی ظهور از چشم مردم دور مانده
وقتی نفس آلوده و مسموم باشد
وقتی کسی چشم انتظاری را بلد نیست
وقتی بشر از عاشقی محروم باشد
حق می دهم در خانه ی تاریخ ، یک زن
آوازه اش پنهان و نامعلوم باشد
حق می دهم چونانکه زهرا بود مظلوم
میراث دار فاطمه ، مظلوم باشد
اما خدا می خواست از میراث مریم
نام زنی در دفترش مرقوم باشد
اما خدا می خواست از زنهای تاریخ
با نام نرجس ، دفترش مختوم باشد
زهرا عروسش را خودش بر می گزیند
حتی اگر شهزاده ای از روم باشد
باید به چشم حضرت زهرا بیاید
در خانه ی حیدر چنین مرسوم باشد
تأثیر یُذهب ، عنکمُ الرجس است و قطعاً
نرجس زنی پاکیزه و معصوم باشد
اوصاف او را در کُتب کمتر نوشتند
تاریخ باید تا ابد محکوم باشد
فرزند او - موعود - پنهان مانده ، باید
او نیز چون فرزند خود مکتوم باشد
فرزند او یک روز می آید سرانجام
روی لبش آن روز یا قیّوم باشد
آن روز ، آری دوستانش شادمانند
آن روز ، آری دشمنش مغموم باشد
✍ #محسن_ناصحی
بهمناسبت هفتم ربیعالاول، سالروز بزرگداشت #حضرت_نرجس_خاتون_س
زدی پیوند «آلهاشم» و «آلیشوعا» را
که تو از سالهای قبل دیدی خواب حالا را
اگرچه جسم تو در بند کاخ روم بود، اما
دلت از شوق اقیانوس طی میکرد دریا را
کسی _غیر از تو_ از راز تو باید باخبر میشد
تو خود اما خبر داری دلیل این معما را
اگر ذکر تو «لاخَوفٌ عَلَیهم» شد در آنغربت
به هر آیینه دیدی روح «لا هُم یَحزَنون»ها را
چنان از شوق «سُرَّ مَن رَءا» از قصر میرفتی
که انگاری شبیه کعبه دیدی هر کلیسا را
در آن شیرینترین رؤیا چهها رخ داد ای بانو؟
که بر دامان خود دیدی مسیحای مسیحا را
همین که نام «نرجس» را برای خود پسندیدی
از آن پس تا ابد نشناختی دیگر «ملیکا» را
عروس حضرت زهرا شدن آنقدر لذت داشت
که با سختی نمیرفتی مسیر دشتوصحرا را
زبان شاعران حقا که از وصف تو الکن ماند
چه باید گفت اوصاف «شبیه اُمِّ موسی» را؟
جهان از ابجد نام بلند تو یقین دارد
که روزی فتح خواهد کرد فرزند تو دنیا را
«شفاعت کار مادرهاست، شاعرها خبر دارند»
بیا لطفی کن ای مادر! شفاعت کن دل ما را
#مجتبی_خرسندی
بهمناسبت هفتم ربیعالاول، سالروز بزرگداشت #حضرت_نرجس_خاتون_س
وقتی که در دنیا ستم مرسوم باشد
وقتی عدالت گنگ و نامفهوم باشد
وقتی ظهور از چشم مردم دور مانده
وقتی نفس آلوده و مسموم باشد
وقتی کسی چشم انتظاری را بلد نیست
وقتی بشر از عاشقی محروم باشد
حق میدهم در خانهی تاریخ، یک زن
آوازهاش پنهان و نامعلوم باشد
حق میدهم چونانکه زهرا بود مظلوم
میراثدار فاطمه، مظلوم باشد
اما خدا میخواست از میراث مریم
نام زنی در دفترش مرقوم باشد
اما خدا میخواست از زنهای تاریخ
با نام نرجس، دفترش مختوم باشد
زهرا عروسش را خودش بر میگزیند
حتی اگر شهزادهای از روم باشد
باید به چشم حضرت زهرا بیاید
در خانهی حیدر چنین مرسوم باشد
تأثیر یُذهب، عنکمُ الرجس است و قطعاً
نرجس زنی پاکیزه و معصوم باشد
اوصاف او را در کُتب کمتر نوشتند
تاریخ باید تا ابد محکوم باشد
فرزند او - موعود - پنهان مانده، باید
او نیز چون فرزند خود مکتوم باشد
فرزند او یک روز میآید سرانجام
روی لبش آنروز یا قیّوم باشد
آنروز، آری دوستانش شادمانند
آنروز، آری دشمنش مغموم باشد
#محسن_ناصحی