#عیدقربان
عید قربان است و باید جان کنم قربان او
تا ز قربانی و هم جان ، گردم از قربان او
گوسپند و گاو و اُشتر از چه قربانی کنند
صد هزاران جان نباشد لایق قربان او
جان فدای جان آن جانانه کز جانبازی اش
گوسپندش گشته قربان چون تویی جانان او
خونبهای جان اسماعیل اگر شد گوسپند
گو : سِپند جان بسوزد چشم بد از جان او
چون ز چوگان وفا ، گویِ محبّت میبَرد
گویِ سر ؛ بسیار افتد در خم چوگان او
مقصد از طوف و صفا و مروه، عرفات و منا
عاشقان را درکِ عشق اوست با عرفان او
خانه را بگذار و درکِ فیض صاحبخانه کن
حاصل حج، قربِ یزدان است نی قربان او
چون ز لِلهُ عَلَی النّاس استطاعت یافتی
راز حج البیت، مکتوم است در فرمان او
زآنکه حج با امر حق واجب بوَد نی عزم خلق
ترک باطل کن چو کردی رمیْ، بر شیطان او
گر عنان نفس، بعد از این دهی در دست وی
در حقیقت میشوی خود سلسله جنبان او
(شمس قم) قربانی شيطان نگشتم هیچگاه
چون بریدم از ازل سر رشته ی پيمان او
#سید_علیرضا_شمس_قمی
#عیدقربان
امام باقر (علیهالسّلام) فرمودند:
«ما مِن یَومِ عَیدٍ لِلمُسلِمینَ اَضحَیً وَلا فِطرٍ اِلّا و هُوَ یُجَدِّدُ اللهُ لآلِ مُحَمَّدٍ فِیهِ حُزناً. قالَ: قُلتُ: وَ لِمَ ذلِک؟ قالَ: اِنَّهُم یَرَونَ حَقَّهُم فی اَیدی غَیرِهِم؛
هیچ عید فطر و قربانی نیست، مگر آنکه با آمدن آن غم و اندوه اهل بیت (علیهالسّلام) تجدید میشود. راوی علت این موضوع را پرسید که امام (علیهالسّلام) پاسخ داد: چراکه آنان حق خود را در دست دیگران میبینند.»
تهذیب الاحکامشیخ طوسی ج۳ صفحه ۲۸۹
شادیم همه که موسم عْید شده
امّا غم اهل بیت تجدید شده
یک عمر گرفته جای حق را؛ باطل
یک عمر اسیر کفر، توحید شده
آقای غریب ما چرا در صحراست
گویا که به دشت و کوه تبعید شده
از کودکی اش به شهر غربت رفته
چون زندگی اش همیشه تهدید شده
یارب برسان امام ما را دیگر
بنگر که غم فراق، تشدید شده
عجّل لولیّک الفرج می خوانیم
این ذکر به سینه ،نور امّید شده
یک روز ندا رسد که شب کرده غروب
هنگام طلوع فجر ِجاوید شده
وقتی که شود آل سقیفه نابود
شادیم همه که موسم عید شده