#حضرت_معصومه_مدح
ای به جلالت ز آفرینش برتر
ذات تو تنها به هرچه هست برابر
زادهٔ خیرالوری رسول مکرم
بضعهٔ خیرالنسا بتول مطهر
از تو تسلی گرفته خاطر گیتی
وز تو تجلی نموده ایزد داور
عالم جانی و عالم دو جهانی
اخت رضایی و دخت موسی جعفر
فاطمهات نام و از سلالهٔ زهرا
کز رخ او شرم داشت زهرهٔ ازهر
ای تو به حوا ز افتخار مقدم
لیک ز حوا به روزگار موخر
تاج ویاستی و از نتاج ویاستی
وین نه محال است نزد مرد هنرور
شمس که او را عروس عالم خوانند
به بود از خاوران که هستش مادر
سیم به از سنگ هست و خیزد از سنگ
لاله به از اغبر است و روید ز اغبر
تا که ترا نافریده بود خداوند
شاهد هستی نداشت زینت و زیور
بهر وجود تو کرد خلقت گیتی
کز پی روح است آفرینش پیکر
دانه نکارند جز که از پی میوه
حقه نسازند جزکه از پی گوهر
علت ایجاد اگر عفاف تو بودی
نقش جهان نامدی به چشم، مصور
عصمتت ار پیش چرخ پرده کشیدی
بر به زمین نامدی قضای مقدر
عمر تو چون لفظ کاف و نون مشیت
کم بُد و زو زاد هرچه زاد سراسر
هست ز یک نور پاک ایزد ذوالمن
ذات تو و حیدر و بتول و پیمبر
گر ز یکی شمع صد چراغ فروزند
نور نخستین بود که گشته مکرر
تا تو به خاک سیاه رخ بنهفتی
هیچکس این حرف را نکردی باور
کز در قدرت خدای، هر دو جهان را
جای دهد در دو گَز زمین مقعر
چرخ شنیدم که خاک در برگیرد
خاک ندیدم که چرخ گیرد در بر
بس کن قاآنیا ثنای کسی را
کش ملکالعرش مادح است و ثناگر
#قاآنی_شیرازی
#فریادازاین_جفا
بارد، چه؟ خون، که؟ دیده، چه سان؟ روز وشب، چرا؟
از غم، کدام غم؟ غم سلطان اولیا
نامش که بُد؟ حسین، ز نژاد که؟ از علی
مامش که بود؟ فاطمه، جدش که؟ مصطفی
چون شد؟ شهید شد، به کجا؟ دشت ماریه
کی؟ عاشر محرم، پنهان؟ نه، برملا
شب کشته شد؟ نه، روز، چه هنگام؟ وقت ظهر
شد از گلو بریده سرش؟ نی نی از قفا
سیراب کشته شد؟ نه، کس آبش نداد! داد؟
که؟ شمر، از چه چشمه؟ ز سر چشمه فنا
مظلوم شد شهید؟ بلی جرم داشت؟ نه
کارش چه بود؟ هدایت، یارش که بد؟ خدا
این ظلم را که کرد؟ یزید، این یزید کیست؟
ز اولاد هند، از چه کس؟ از نطفه زنا
خود کرد این عمل؟ نه، فرستاد نامه ای
نزد که؟ نزد زاده مرجانۀ دغا
ابن زیاد زاده مرجانه بود؟ نعم
از گفته یزید تخلف نکرد؟ لا
این نابکار کشت حسین را به دست خویش؟
نه او روانه کرد سپه سوی کربلا
میر سپه که بد؟ عمر سعد، او برید
حلق عزیز فاطمه؟ نه، شمر بی حیا
خنجر برید حنجر او را نکرد شرم؟
کرد، از چه پس برید؟ نپذیرفت ازو قضا
بهر چه؟ بهر آنکه شود خلق را شفیع
شرط شفاعتش چه بود؟ نوحه و بکا
کس کشته شد هم از پسرانش؟ بلی دو تن
دیگر که؟ نُه برادر، دیگر که؟ اقربا
دیگر پسر نداشت؟ چرا داشت، آن که بود؟
سجاد، چون بُد او؟ به غم و رنج مبتلا
ماند او به کربلای پدر؟ نی به شام رفت
با عزّ و احتشام؟ نه، با ذلت و عنا
تنها؟ نه، با زنان حرم، نامشان چه بود؟
زینب، سکینه، فاطمه، کلثوم بی نوا
بر تن لباس داشت؟ بلی، گرد رهگذار
بر سر عمامه داشت؟ بلی، چوب اشقیا
بیمار بُد؟ بلی، چه دوا داشت؟ اشک چشم
بعد از دوا غذش چه بُد؟ خون دل قضا
کس بود همرهش؟ بلی اطفال بی پدر،
دیگر که بود؟ تب که نمی گشت ازو جدا
از زینت زنان چه چیز به جا مانده بُد؟ دو چیز
طوق ستم به گردن و خلخال غم به پا
گبر این ستم کند؟ نه، یهود و مجوس؟ نه
هندو؟ نه، بت پرست؟ نه، فریاد از این جفا
قاآنیست قایل این شعرها؟ بلی
خواهد چه؟ رحمت، از که؟ ز حق، کی؟ صف جزا
#قاآنی_شیرازی