(حرکت امام حسین ع از مدینه به کربلا)
مادرم فاطمه،بنگر حال من
بنگر چه گذشت،بر من و آل من
از مدینه رفت نور عین تو
زینب و کلثوم و حسین تو
مادر ای مادر۴
زین همه ظلم و کین،خون شده دل من
سوزد از غصه ها،همه حاصل من
رهسپارم با همه ی اصحاب
مادر مظلومه مرا دریاب
مادر ای مادر۴
گل ختم رسل،خون شده جگرم
از مدینه روم،همره اکبرم
در کنار قبر تو بنشستم
از مدینه رخت سفر بستم
مادر ای مادر۴
مادر من رسید،جان من بر لبم
از کنارت روم،همره زینبم
دشمنم بشکست از حسین حرمت
می روم مادر به سوی غربت
مادر ای مادر۴
بنگر حال من،مادر ای نور عین
شده با غم عجین،سرنوشت حسین
گرچه گردم از تو جدا مادر
می روم سوی کربلا مادر
مادر ای مادر۴
#رضا_یعقوبیان
#سبک_همه_جا_بروم
#حرکت_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_کربلا
(حرکت امام حسین ع از مدینه به کربلا)
امام بی قرینه،رود ز ظلم و کینه
با اهل بیت اطهار،از وطنش مدینه
حسین غریب مادر۲
بر همگان حبیب است،تنها و بی شکیب است
همچون علی مظلوم،در شهر خود غریب است
حسین غریب مادر۲
باشد به تاب و در تب،ماتم گرفته امشب
ریزد سرشک ماتم،از دیدگان زینب
حسین غریب مادر۲
از جور این زمانه،با همرهان شبانه
به سوی مکه امشب،گشته حسین روانه
حسین غریب مادر۲
او شمع انجمن بود،در رنج و در محن بود
امام دل شکسته،روانه از وطن بود
حسین غریب مادر۲
در وقت رفتن او،دل ها همه کباب است
رقیه و سکینه،به همره رباب است
حسین غریب مادر۲
این کاروان غم ها،باشد ز آل هاشم
همراه کاروانش،عبد الله است و قاسم
حسین غریب مادر۲
امشب حسین زهرا،با اکبر است و اصغر
روان شد از مدینه،با دل شکسته خواهر
حسین غریب مادر۲
از سوی حی سبحان،هنگام امتحان است
کنار او اباالفضل،سقای کودکان است
حسین غریب مادر۲
#رضا_یعقوبیان
#سبک_دوباره_مرغ_روحم
#حرکت_امام_حسین_ع_از_مدینه_به_سمت_کربلا
#خروج_کاروان_از_مدینه
#ترکیب_بند
مدینه حسینت کجا میرود؟
اگر میرود، شب چرا میرود؟
غریب وطن نیمهشب از وطن
غریبانه پیش خدا میرود
دلِ شب خدا را صدا میزند
چرا ساکت و بیصدا میرود؟
اجل پیش رو، مادرش فاطمه،
به دنبال او از قفا میرود
به تعجیل رو در کجا میبرد؟
مگر سر برای خدا میبرد؟
::
صدای جرس آه جان بر لب است
جگرسوز چون نالۀ زینب است
«طِرِمّاح» یک لحظه محمل مران!
خدا را! که وقت نماز شب است
نفسها همه نالۀ یا حسین
دعاها همه سوز و تاب و تب است
به هر منزلی مرگ، چشم انتظار
به هر محملی نغمۀ «یارب» است
شما هم چو مرغ شب، ای ناقهها!
بنالید با زینب، ای ناقهها!
::
شب است و بیابان پر از ولوله
مدینه دعا کن به این قافله
همانا به شوق وصال خدا
گرفتند از دیگران فاصله
خدا رحم آرد به حال رباب
که بر کف گرفته کمان حرمله
پدر را ببرّند لبتشنه سر
پسر را ببندند در سلسله
شرار جگر شمع محمل شده
نوای جرس آتش دل شده
::
مدینه دعا کن برای حسین
که خالی بُوَد در تو جای حسین
مدینه مدینه دگر نشنوی
دل شب صدای دعای حسین
مدینه به اهل مدینه بگو
که فرداست روز عزای حسین
خدایت دهد صبر، امالبنین!
که عباس گردد فدای حسین
دلش یاد رخسار پیغمبر است
نگاهش به روی علیاکبر است
::
مدینه دعا کن که این انجمن
بیایند بار دگر در وطن
از آن بیم دارم که دخت علی
ز شش یوسف آرد یکی پیرهن
از آن بیم دارم که رأس حسین
لب تشنه گردد جدا از بدن
از آن بیم دارم که پرپر شود
چو گل پیکر قاسمبنحسن
الهی به دنبال این کاروان
بُوَد روز و شب اشک «میثم» روان.
#غلامرضا_سازگار
#حکایت
گرگی استخوانی در گلویش گیر کرده بود،
بدنبال کسی می گشت که آن را در آورد ،
تا به لک لک رسید و از او درخواست کرد ،
تا او را نجات دهد و در مقابل،
گرگ مزدی به لک لک بدهد...
لک لک منقارش را داخل دهان گرگ کرد ،
و استخوان را درآورد و طلب پاداش کرد ؛
گرگ به او گفت:"
همین که سرت را سالم از دهانم ،
بیرون آوردی باید خدا رو شکر کنی...!"
حکایت خیلی از آدمهایی اطراف ماست...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در لشکر نور، انقلابی هستیم
پر شور و شعور، انقلابی هستیم
ثابت قدم و غیور، انشاءالله
تا صبح ظهور انقلابی هستیم.
#محمدمهدی_سیار
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi