eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
579 ویدیو
296 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
مدح و میلادیه حضرت امام هادی علیه السلام روح الله رمضانی ( خاکی ) (ای گل ریاض محمدی یا امام هادی خوش آمدی) 2 ای عزیز زهرا مقدمت مبارک نور چشم طاها مقدمت مبارک ای که ماسوارا تو سروری از تبار پاک پیمبری همچو گل تو مولا معطری نو گل جوادی خوش آمدی ای عزیز زهرا مقدمت مبارک نور چشم طاها مقدمت مبارک شد جهان ز نور تو منجلی ذات کبریا را توئی ولی رهبر دهم چارمین علی خرمم ز شادی خوش آمدی ای عزیز زهرا مقدمت مبارک نور چشم طاها مقدمت مبارک عبد خالق حیِّ ذوالمنن نام تو علی کنیه بوالحسن با رخت بر این عالم کهن وه چه جلوه دادی خوش آمدی ای عزیز زهرا مقدمت مبارک نور چشم طاها مقدمت مبارک.
امروز روز نصب وصیّ پيمبر است اندر خم غدير يكی طرفه محضر است از چشم دل ببين كه نبی فوق منبر است روحش قرين وجد ز پيغام داور است پيغام آشنا سخن روح پرور است ارواح انبياء همه را با نياز بين جن و ملک گرفته نشيب و فراز بين خلقی ز هند و روم و عراق و حجاز بين چشم همه به احمد محمود باز بين ياللعجب حكايت صحرای محشر است به به چه محضريست كه آنرا نظير نيست عنوان صدر و ذيل و غنیّ و فقير نيست ناطق به جز رسول نذير بشير نيست گويد كه جز علی به خلايق امير نيست وين نيست قول من كه ز خلاق اكبر است انوار لمعه لمعه بر آيد در آن مكان از منبر جحاز شتر تا به آسمان پُر گشته از شكوه بنی هاشمی جهان جبريل راست آيه‌ء اَكْمَلْتُ ارمغان يعنی كمال دين به تولای حيدر است افكنده اين قضيه بر اجسام ارتعاش بر دوست جان فزاشده از خصم دلخراش «حافظ» ز دور ناظر و گويد ز صدق فاش "گو زاهد زمانه و گو شيخ راه باش" آنرا كه دوستیّ علی نيست كافر است نور ولايت اسدالَّه ظهور يافت زين نور دهر بهجت و گيتی سرور يافت ارض و سما تجمل‌ِ الله نور يافت شاهد ز غيب آمد و جانان حضور يافت صاحب‌دلان، زمان ملاقات دلبر است يك دور بود باده‌‌ء عرفان كبريا در عهده‌ء سقايت افراد انبيا آن دور منتهی شد و امروز مصطفی تفويض كرد امر سقايت به مرتضی زين بعد جام در كف ساقیّ كوثر است روزی چنین نکو که ز یُمن قدوم وی آمد زمان وصل و شد ایام هجر طی با بانگ چنگ و ناله‌ء تار و نوای نِی ساقی، به عشق بوالحسنم بخش جامِ می کاین مِی مرا حلال‌تر از شیرِ مادر است رندان دهند از ره انصاف پروری ترجيح بندگیّ علی را به‌سروری آری كند به‌چرخ گر از رتبه همسری يک ذره‌اش به‌خاک زمين نيست برتری هر سر كه آن نه خاک كف پای قنبر است رسم است در ميان دليران پهلوان كآرند وصف خود گه پيكار بر زبان شير خدای هم به مصاف دلاوران می‌كرد وصف خويش به‌گاهِ رجز بيان آن وصف چيست نعره‌‌ء الله اكبر است حكم قضا رود همه بر حكمت علی هستی ز كل و جزء بود حشمت علی بودِ «صغير» نيست جز از رحمت علی وين نطق جانفزاش بود نعمت علی کِی نعمتی چنین همه کس را میسّر است؟
مرحوم میرزا محسن عمادالفقرا(حالی اردبیلی) صبح سعادت دمید عید ولایت رسید فیض ازل یارشد نوبت دولت رسید در خم گیسوی یار بود دلم بی قرار بعد بسی انتظار مژده ی راحت رسید درگه رحمت گشود ظلمت غم را زدود سنبل تر وا نمود لمعه ی طلعت رسید شعشعه ی نور شه داد به عالم ضیا آتش آذر فشرد رشحه ی خلعت رسید از کرمش بر گدا داد مِیِ جانفزا گفت بخور زین هلا کز خم جنت رسید در پس زانوی غم هین منشین با الم کز در آن ذوالکرم صیت بشارت رسید آمد وقت فرح دافع حزن و ترح عید غدیر است خیز بر همه عشرت رسید روی به گلزار کن پشت به اغیار کن دوره ی شدت گذشت نوبت راحت رسید خیز بزن الصلا بر در هر پارسا باده شدستی حلال حکم حقیقت رسید بهر شهِ انّما خواند رسول خدا آیه ی اکملت لک کز سوی عزت رسید وقت رجوع نبی از سفر کعبه شد منزل خم را زحق حکم اقامت رسید شه ز جهاز شتر کرد بنا منبری وز قدم شه بر آن عزّ و شرافت رسید دست علی ہر گرفت برد به بالای سر تا به همه مردمان دیدن طلعت رسید گفت ایا مردمان آمده بلّغ زحق چون تو رسولی بگو عهد وصایت رسید من به همه مؤمنان گشته ام اولی و حق هم به شه لافتی حکم ولایت رسید گشت علىِّ ولىّ بر همگی پیشوا از پسِ اکمال دین امر عنایت رسید دور على جلوه گر بر همه جن و بشر طاعت او مستقر بهر عبادت رسید مژده به اهل ولا حبّ شه قل کفا از کرم ذوالمنن بر همه منت رسید خاصه به آن سالکان در ره شه رهروان کز کرم شیر حق لطف و عنایت رسید هر که جمالش بدید مهر رخش را گزید باده ی خلعت کشید بر سر عزت رسید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای دوست ز آشنا جدائی تا چند با دشمن و یاد آشنایی تا چند آنجا که علی هست و در خانۀ او از خانۀ این و آن گدایی تا چند. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
سرود مسجدی ولادت امام هادی (علیه السلام) میثم مومنی نژاد یا الهی صل و سلم علی محمد و آل احمد سیدی سیدی حضرت هادی گل بریزید در مدینه که دل فاطمه شاد است نور خورشید هدایت بر روی دست جواد است سیدی سیدی حضرت هادی عید قربان و غدیر است غرق نور و غرق شادی بین دو عید گشته تابان آفتاب روی هادی سیدی سیدی حضرت هادی قرص ماه در مدینه آفتاب سامرا اوست چارمین نام علی و دومین ابن الرضا اوست سیدی سیدی حضرت هادی دشمن دین دشمن ما بخدا قوم یهود است برلب اهل تبری مرگ بر آل سعود است میرسد از منا فریاد جانکاه العجل العجل بقیه الله. علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهی که معنی والشّمس، روی انور اوست سواد سورۀ والّیل، مویی از سر اوست درازی شب یلدا و بوی مشک تُتار علامتی ست که در گیسوی مُعَنبر اوست به پیش نور رخش، نور آفتاب کجا؟ که آفتاب، خجل از رخ منوّر اوست به ماه،نسبت رویش، ز عین بی‌خِرَدی ست مه چهارده، آیینۀ برابر اوست لبش، چو حُقّۀ یاقوت،پر ز دُرّ و گوهر رخش،چو خُلد برین و دهان،چو کوثر اوست غلام درگه آن شاه عرش مقدارم که جبرئیل امین، چون غلام بر در اوست شه ملک خدم و خسرو فرشته سپاه که نُه رواق فلک، عرصه‌گاه لشگر اوست ز کهکشان فلک، عارفی ز من پرسید جواب دادم کاین خطّ و راه معبر اوست دهم امام که او راست یازده معصوم تمام جدّ و پدر، جز یکی که مادر اوست ولیّ مطلق، آن حجّت و خلیفۀ حق که هفت کاخ مطبّق، رواق منظر اوست ابوالحسن، خلف متّقی، علی نقی که این لقب،شرف تاج و زیب افسر اوست فدای قدر و جلالش که تا خداست خدا لباس عزّت و شوکت، قبای پیکر اوست اگر قباد و اگر قیصر و اگر کسری غلام درگهش اَرنیست، خاک بر سر اوست برای «ذاکر»، غیر از درش پناهی نیست که خاک درگه او، آبروی محشر اوست.
غدیریه دهید مژده به رندان می پرست امروز که پیر میکده آمد قدح به دست امروز به هر که بنگری از شیخ وشاب وخرد و کلان بُوَد ز باده خُمِّ غدیر مست امروز زهی علو که علی را به دست پیغمبر بلند کرد خدای بلند و پست امروز به امتحانِ بلی گفتگانِ روز الست گرفت پرده ز رخ شاهد الست امروز رساند عهد به پایان و شد سعید ابد هر آن که با علی از صدق عهد بست امروز ولی هر آن که به تلبیس و حیله بیعت کرد یقین که عهد خداوند را شکست امروز به عشق حضرت مولا خوشند اهل ولا چه باک ازاین که روان حسود خست امروز رسید امر نبّوت به منتهی برخاست نبی ز جای و به جایش ولی نشست امروز چو شاه کشور هستی به تخت یافت جلوس صلای سرخوشی آمد به هرچه هست امروز صبا به ساحت گیتی به هر کجا گذری بگو به حق طلبان علی پرست امروز نشست طایر اقبالتان به بام امشب فتاد ماهی اجلالتان به شست امروز زمانه شاید اگر جان دهد به شکر وصال که خوش زمحنت ایام هجر رست امروز به عین یافت که شیر خداست بحر وجود زجوی خویش پرستی هر آن که جست امروز گر نه اسیر کمند عشق علیست چه شد که سبحه و زنّار را گسست امروز.
اسلام که جز مهر و وفا چیزی نیست جز الفت بنده و خدا چیزی نیست هشدار که در دین محمد طاعت جز پیروی از شاه ولا چیزی نیست. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
علیه‌السلام خورشید سامرا و کریم جهان تویی ما را بده پناه، که کهف امان تویی هادی تویی در این شب ظلمت،به داد رس گمگشته‌ایم و مشعلۀ کاروان تویی کاخ ستم به لرزه فکندی به حرف حق حقا که جان عدلی و حق را زبان تویی مستی ربودی از سر بزم شراب، لیک مستی‌فزای جان و دل عاشقان تویی جَدّت امام هشتم و سلطان دین رضاست جَدِّ امام عصر و ولی زمان تویی با «جامعه کبیره» سلامم شنیدنی‌ست مهمان هر امام شوم، میزبان تویی. سیار
مدح حضرت امیرالمومنین علیه السلام محمّدحسین آیتی بیرجندی شاهِ جهان، امیر مظفّر، علی علی کوهِ شکوه و شاهِ فلک فر، علی علی شاهی که جلوه ی رُخ او تافت از ازل آفاق را نموده منوّر، علی علی در ذات او صفات خدایی ست جلوه‌گر مرآت حق و مظهر داور، علی علی حرزِ ولایتش که امان از مخاوف است جبریل کرده نقش به شهپر، علی علی بگشای چشم خویش بر این نیلگون رواق بنوشته بر کتیبه اش از زر، علی علی در آسمانِ مجد و کرامت، در این جهان مِهرِ سپهر و کوکبِ اَزهر، علی علی وصفِ رُخ علی چه توانم؟که حُسن دوست در آن رُخ نکوست مصوّر، علی علی آری، به یاد ابروی مردانه علیست هرکس کشیده باده ز ساغر، علی علی بحرِ علوم و دُرج حقایق، سحابِ فضل فصلُ الخطاب و صاحبِ منبر، علی علی بر خوانْ حدیثِ لَحمک لَحمی،تو از صحاح با احمد آن که بود برابر، علی علی شیر خدا، امام هُدی، شاهِ مُقتدی داماد و هم وصی پیمبر، علی علی بیت اللّه است کعبه ز میلادش از شرف در کعبه آن که زاد ز مادر، علی علی آن شهسوارِ قلعه گشا، میرِ صفشکن دُلدُل سوار و خواجه قنبر، علی علی آن یکه تازِ روزِ اُحُد، آفتابِ بدر کشورگشای و فاتح خیبر، علی علی مصباح خُلد و صاحبِ تاجِ کرامت است واندر بهشت، صاحب افسر، علی علی روز حساب بشنوی از حلقه بهشت نامش چو حلقه آمده بر در، علی علی میزانِ عدل و فاصلِ یوم الحساب اوست معیارِ حقّ و شافع محشر، علی علی ای شیعه شاد باش، که باشد به رستخیز سلطان خُلد و ساقی کوثر، علی علی.