eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
579 ویدیو
296 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
در مدح حضرت زهرا (س) زهرا که گل سر سبد گلشن طاهاست مصداق بزرگی و کمال ، آیت کبراست این بس ز مَقامش که نبی گفت بکرّات او پارۀ قلب من و هم امّ ابیهاست او ناطقۀ مُطلقه در مکتب توحید او شافعۀ محشر در نشئۀ فرداست او مظهر پاکی و عفاف است و قِداست ازهرچه که زشتی است مُبراست، مُبراست انسیۀ حورا بود و طاهره عذرا راضیه و مرضیه و زکیه و زهراست او نادرۀ عصر و مِهین مادر گیتی است او عالمۀ دَهر ثَری تا به ثُریاست چون سینۀ بی کینۀ او طور تجلّا انوار اُلوهیت یکپارچه پیداست قبرش که زدیده حسب الظاهرمخفی است در چشم حقیقت بین چون جنّت مأواست ای صاعقه ات پرتو انوار الهی وی بارقه ات نور دل حضرت مولاست ای من بفدایت که سه شب داده ای از مهر افطار به آنی که خود اوغیر تو میخواست تو کوثری و باعث ایجاد موالی بی ربط محمّد را گفتند که تنهاست عیسی به غلامیت همی بسته کمر تنگ موسی است تورا بنده اگر با یدو بیضاست طوبی شده شرمنده وخجلت زده شد سرو نقّاش ازل تا قد موزون تو آراست از دام تو کوتاه شده دست تطاول وز نام تو اسلام مُشید شد و برپاست هم چاکر و دربان تو سلمان و اباذر هم خادمۀ خانه ات سارا و صفوراست بر دوش کشد غاشیه جبریل امینت جاروب کش مَصطبه ات هاجر و حواست دیدند تو را روی چو اجرام سماوی در بین همه تا ابد اندیشه و نجواست آیا مگر او ماه دگر باشد و خورشید تابید چنین بر زبر خاک و بپا خواست ابناء تو احیاگر دینند به تحقیق هستند صدف تو دُر و آن دُر دُر یکتاست ای من بفدای تو و ایثار و گذشتت برمردم حاجتمند این صحنه چه زیباست قرآن که نمودار تعالیم بُلند است سرتا سر آن حاوی اعجاز و مُسمّاست بالنده به تو باشد و ممدوح توئی تو آنرا که در این راه خرد باشد و بیناست هرگز به شکستت نتوان کرد تَعمّق پیروزی مُحرز شده ات نقش بدلهاست نامرد تو را زد که به مردیش دهد رنگ ای شیعه تو مپسند که آن فرد تواناست او ننگ عرب ، ننگ عرب ، ننگ عرب شد بر لعن خود افزود چو از مرتبه پیراست در مِدحت همتای علی طبع تو «رونق» الحق که چه نیکو و پسندیده و گویاست ورنه چو توئی بین ادیبان نتوان یافت در سُستی گفتار و تقرّب به کم و کاست ای مشعلۀ مُشتعل مردم حق جو وی آنکه بسویت همه را دست تمنّاست از خواب گران تا نگران سر به در آریم چشم طمع ما به تو ای بانوی علیاست ما را به سراشیبی آن مهلکه مپسند آن ورطه که بس پُرخطرومُوحش و ژرفاست ما ذرّۀ سرگشته و تو چشمۀ خورشید ما قطرۀ ناچیز که خود داخل دریاست.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک:یا فاطمه من عقده دل وا نکردم ... ای دل پریشان ، دل پریشان توام من ای سینه سوزان ، سینه سوزان توام من ای نور دیده ، رفتی شهیده گشتی ز محنت ، قامت خمیده مظلومه زهرا (2) شام سیه شد روز روشن مرتضا را در غربت شام غریبان توام من گر چه صبورم غرقۀ اشک ملالم می سوزم و شمع شبستان توام من دعوت به صبرم می کنندم آشنایان رفته شکیبا زار و نالان توام من چون سر کنم ؟ خاک سیه شد منزل تو در کنج عزلت دیده گریان توام من سامان خانه رفته و غمخانه گشته زهرا پرستار یتیمان توام من از دیدن اشک یتیمان دل کبابم فریاد از این غم خانه ویران توام من ای همدمم ، همدم غم و مونس مصائب پژمرده و سردرگریبان توام من دارم هوای دیدنت امّا چه حاصل در بند طوق و سجن هجران توام من مهدوف رنج و ابتلاء ، محصور محنت افسرده خاطر فاتحه خوان توام من گوید یا علی کوه شکیبا کردی تحمّل چون؟ بقربان توام من.
مرحوم اسدالله صنیعیان«صابر همدانی » دعوی بی جا، ز قُرب یار دورت می کند این صفت بی بهره ازفیض حضورت می کند نفس سرکش ازهمان ساعت که یابد برتو دست غافل از یاد خداوند غفورت می کند گرکه صیادی ز صید خانگی بگذر، که چرخ گر همه بهرام گوری، صید گورت می کند ز انتقام منتقم هرگز نمانی در امان شیراگر باشی،فلک مغلوب مورت می کند نور عرفان گر تو را گردد ضیا بخش ضمیر روشنی بخش دل اهل شعورت می کند گر نمی سازی دلی خرّم، مرنجان خاطری ورنه ماتم رخنه در بزم سرورت می کند هرسخن غیرازکلام اهل دل افسانه یی ست کآخر آن افسانه در خواب غرورت می کند کسب فیض ازذکر قرآن کن که فهم این کتاب فارغ از تورات و انجیل و زبورت می کند هر گیاهی کز زمین سر می زند در نوبهار آگه از آینده ی یوم النشورت می کند گر بخوانی این غزل بر تربت پاک ظهور آفرین «صابر» به فکر نو ظهورت می کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن نور همیشه منجلی فاطمه است سرّ ابدی و ازلی فاطمه است آن گل که به آفاق دهد بوی بهشت زهرای محمد و علی، فاطمه است. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
غمت در نهانخانه ی دل نشیند  به نازی که لیلی به محمل نشیند به دنبال محمل چنان زار گریم که از گریه‌ام ناقه در گل نشیند خلد گر به پا خاری، آسان برآرم چه سازم به خاری كه در دل نشيند؟ پی ناقه‌اش رفتم آهسته ترسم غباری به دامان محمل نشيند مرنجان دلم را که این مرغ وحشی ز بامی که برخاست مشکل نشیند عجب نيست خندد اگر گل به سروی كه در اين چمن پای در گل نشيند به‌نازم به بزم محبّت که آنجا  گدایی به شاهی مقابل نشیند طبيب، از طلب در دو گيتی مياسا  کسی چون ميان دو منزل نشيند؟
زبانحال حضرت علی(ع) در شهادت حضرت زهرا (س) زهرا زهرا حبیبه ام ای تنها یاور من دنیای بدون تو کی باشد باور من؟ دریا گشته دو چشم من از داغ و حسرت تو برده طاقت ز قلب من یا زهرا محنت تو ای باغ خزان شده ام از غصه کمان شده ام یا زهرا حبیبه ام ای یار نکوی من تسبیح وضوی من یا زهرا حبیبه ام هر کس بئش گون گلر گئدر دنیاده یوخدی قالان اما سن سیز بو دردیله چوخ چکمز ئولَّم اینان دریا دریا محبّتون قالدی بو دلده نشان رخسارونده نشانه نی گیزلتمه ایله عیان...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(آسیب‌شناسی‌‌فقهی‌مدایح‌ومراثی‌دردهه‌ی‌اخیر) چکیده‌ی‌رساله‌ی‌خادم‌اهل‌بیت(ع) محمدحسین ‌شکروی: در جای خود ثابت است که مدح و مرثیه در حقّ  پیامبر(ص) و خاندان رسالت‌و آنچه مورد تحسین عقلاست؛ از حیث عقل و شرع مطّهر مورد تشویق و ترغیب بوده،حتّی می‌توان برای تأیید چنین عملی از قرآن کریم نیز شاهد آورد؛مانند:سلامٌ عَلی نُوح، سَلامٌ عَلی إبرَاهِیم، سَلامُ عَلی آلِ طَه وَ یاسِین و ... ولیکن در مدح و مرثیه متداول در لسان عامّه، حدودی باید رعایت و مورد مداقّه واقع شود. تا مدح و مرثیه دچار ابتذال نشود، و  از حدود شرعی خود خارج نگردد؛ چراکه به موجب آیات کریمه :﴿لا تَغلوا فِی دِینِکم﴾، ﴿تِلکَ حُدودَ الله﴾ و آیات متعدد دیگر و روایات مسلّمه مثل فقره ی زیارت جامعه کبیره و یا صلوات شعبانیه: المُتَقدَّمُ لَهم مارِق،وَ المُتَأخِّرُ عَنهُم زاهِقٌ وَ اللازِمُ لَهُم لاحِق....یعنی هرکس بر آنها تقدّم جوید،از دین خارج می‌شود.و هرکس از آنان عقب ماند، نابود شود.و هرکس همراه آنان باشد،ملحق به آنها خواهد  شد.  مدح و مرثیه باید مرضیّ پروردگار متعال و منطبق بر قواعدی باشد،که از طرف شارع مقدّس بیان شده است.و لذا در این رساله حتیّ المقدور سعی شده،تا مرزها و حدودی که خروج از آن مورد رضایت اهل بیت عصمت و طهارت(ع)نیست، بیان شود و به اصطلاح خطوط قرمز مدح و مرثیّه مشخص گردد.چرا که مدح و مرثیه اثر به سزایی در إحیا و گسترش فرهنگ اصیل اسلامی در جامعه ایجاد می کند و لذا آسیب هایی همچون:غلوّ، لغویات،أکاذیب،أباطیل،کفریّات،هجویّات،لهویّات و... باعث سست شدن و تخریب اعتقادات جامعه شده و یا حدّاقل اثر سازندگی آنها را کاهش می دهد.از یک سو این هنر به عنوان زبان گویای مبلغّان معارف دینی جهت بیان وقایع، اهداف و انگیزه های قیام و یا تبیین شرائط سیاسی اجتماعی حاکم بر معصومین عظام(ع)در قالب شعر بوده و از این رو باید با علم  و آگاهی بیشتر تصویر صحیحی از مقام،افکار، مکارم و محامد و کرامات معصومین(ع) را  متناسب با شأن این بزرگواران به ارادتمندان و پیروان آنها ارائه کرد،تا شور مجامع اهل بیت توأم با شعور روز افزونتری شود،و این  امر محقّق نمی شود؛مگر آنکه نغمه سرا یان و شعرا و مضمون پردازان ما عالم به فقه پویای شیعی باشند. تا هم بتوانند با بیان حقایق  از مقام امامت و ولایت دفاع کنند.و هم جامعه را از انحرافات، آفات و خرافات به دور نگه دارند.از  سوی دیگر سرودن شعر و إنشا ی آن به خودی خود و به دور از هر عارض ثانوی، عملی مباح محسوب می‌شود؛ امّا عروض عناوین ثانوی بر آن می تواند، آن را از حدّ مباح خارج نموده. و در زیر مجموعه حرام یا مستحب وارد سازد. به عنوان نمونه در صورتی که شاعر شعری را در مدح امامان معصوم(ع)بسراید و یا در قالب شعر بخواهد،حقّانیت آنان را اثبات نماید،این نمونه شعر مستحب و در پاره ای موارد واجب می‌‌گردد.امّا اگر شاعر در قالب شعر بخواهد،مؤمنی را هجو نماید، یا باطلی را ترویج نموده،و از آن دفاع کند.یا  مضامین به کار رفته در آن باطل و بعضا ًلهو و غیر اخلاقی باشد،می تواند عنوان حرام و حتیّ مجرمانه به خود گیرد.از این رو در این رساله تلاش شده،با تبیین شاخصه های مطلوب و اسلامی در سُرایش شعر و بیان آثار و آسیب های آن در فروض مختلف،با بررسی منابع آن را قانون مند و منضبط ساخت.  (دفاع ‌رساله‌سال۱۳۹۴ در دانشکده‌‌علوم‌حدیث‌شهرری).
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا