#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#سید_جواد_مظلوم_پور
ازغمت لالهصفت خون شده ای گل دل من
سوخت از برق حوادث همه ی حاصل من
ای جوان بر سرجسم تو ز جان سیر شدم
آخر این غصه کند رخنه در آب و گل من
رو به روی تو نهم بلکه دل آرام شود
چه کنم هر چه کنم حل نشود مشکل من
نوح کو تا که بیاید نگرد طوفان را
که کنار لب خشک تو شده ساحل من
بهر قتلم دگر این نیزه و شمشیر چرا
که همین داغ جگر سوز شود قاتل من
بین ما و تو جدائی اگر افتاد، چه غم
که شود تا به ابد در بر تو منزل من
کس ندانست چه بگذشت به من جز زینب
دیدچون خون جگر گشته روان از دل من.
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر برایت بلکه از سر بهتر آوردم
پی ابقاء قد قامت به ظهر روز عاشورا
برای گفتن الله اکبر، اکبر آوردم
پی آزادی نسل جوان از بند استبداد
برادر زاده ای چون قاسم فرخ فر آوردم
علی رادر غدیر خم نبی بگرفته روی دست
ولی من روی دست خود علی اصغر آوردم
اگر با کشتن من دین تو جاوید می گردد
برای خنجر شمر ستمگر حنجر آوردم
علی انگشتر خود را به سائل داد
اما من برای ساربان انگشت و با انگشتر آوردم
به پاس حرمت بوسیدن لب های پیغمبر
لبانی تشنه یا رب بهر چوب خیزر آوردم
برای آنکه همدردی کنم با مادرم زهرا
برای خوردن سیلی سه ساله دختر آوردم
برای کشتن دونان به دشت کربلا یا رب
چو عباس همایون فر امیر لشگر آوردم
برای آنکه قرآنت نگردد پایمال اسب
برای سم مرکب ها خدایا پیکر آوردم
حسن را گر که از لخت جگر آکنده شد تشتی
من اینک سر برای زینت تشت زر آوردم
من ژولیده می گویم، حسین بن علی گفتا:
الهی بهر قربانی به درگاهت سر آوردم.
#ژولیده_نیشابوری
عالم همه سرگشته زغوغای حسین است
یعنی همه هستی به تمنّای حسین است
در مُصحف اعصار ، به تحقیق بجویید
آیابه جهان کیست که همتای حسین است
آزادی و آزادگی و غیرت و مردی
مفهوم جوانمردی و معنای حسین است
از نام حسین ابن علی روی مگردان
چون نامۀاعمال به امضای حسین است
فرداکه به محشرصف جرم است و مکافات
تشخیص تولّی و تبرّای حسین است
آنکس که به دل مهرحسین ابن علی داشت
مشمول عنایاتِ چو دریای حسین است
والله که در مسئله ی دوزخ و جنّت
حکم ازلی قهر و مدارای حسین است
از شمر مپرسید چه ها دید به مقتل
خاموش ، کجا آب، تقاضای حسین است
در کرب و بلا بود اگر چشم بصیرت
می دید خدا هم به تماشای حسین است
هرسر که نشد خم به زر و زور بلند است
آزاده،سری هست که درپای حسین است
هرکس به طریقی سخن از منطق اوگفت
این فلسفه ها اوج تجلّای حسین است
پرسید اگر از کربوبلا بود چه حاصل؟
یک جمله سخن پاسخ یکجای حسین است
با ظالم خود کامه بجنگید و بمیرید
این مرگ،شرف دارد و فتوای حسین است
هر جا که یزید است و کُند حُکم خلافت
در خاکِ عطش قامت رعنای حسین است
این نکته یزید ابن معاویّه نفهمید
در خون گلو ، راز فتحنای حسین است
با تخت خلافت نشود ذات بشر پاک
آنجا که کند تکیه فقط جای حسین است
ما درس وفا را ز علمدار گرفتیم
عبّاس ، نماینده ی دنیای حسین است
با دستِ جدا از تن عبّاس نوشتند
شرحی که برازنده ی سقّای حسین است
دیدند لب علقمه یک دشت ستاره
دردی که روایت گر غم های حسین است
در دامن مهری سر ماه است و کَاَنّه
افلاک پراکنده به صحرای حسین است
فردا شده دیروز و به امروز رسیدیم
هر روز ولی شاهد فردای حسین است
در محکمۀ حشر #امانی ستمی نیست
این محکمه در دست توانای حسین است.
#امانی_اردبیلی
آرزو دارم ببوسم خاک کویت یا حسین
بر دلم ترسم بماند آرزویت یا حسین
همتی کن خسروا کزجان و دل با اشک و آه
جای پا با سر بپویم راه کویت یا حسین
جمله شاهان چون گدایان از طریق بندگی
روز و شب بنهاده هر دم رو بسویت یا حسین
باشد از صبح ازل تا شام هنگام ابد
مهر و مه یک پرتوی از نور رویت یا حسین
آیه و الشمس و ولیل است در ام الکتاب
شمعه از شرح و صف روی و مویت یا حسین
زمزم و تسنیم و کوثر همچو آب زندگی
آبرو بگرفته یکسر ز آبرویت یا حسین
مست ومدهوش آمد وبیگانه شد از خویشتن
هرکسی یک جرعه نوشیدازسبویت یا حسین
کشته گشتی گر ز بیداد خسان در کربلا
زنده باشد تا ابد نام نکویت یا حسین
پیش هر شیئی که #ضامن شرح احوالت سرود
اشک ریزد ز استماع گفتگویت یا حسین.
#ضامن_اصفهانی
مرحوم حاج محمد فرقانی (محبی)
تو آن حسین غریبی به دشت کرب و بلا
که شد زکهنه حصیری برای تو کفنی
تو آن حسین غریبی که رونق دین را
بجان معاوضه کردی تو در چنان زمنی
تو آن حسین غریبی که گشته قتلگهت
مقربین خدا را مجلّل انجمنی
تو آن حسین غریبی که در دل شب تار
بشد نگین سلیمان نصیب اهرمنی
تو آن حسین غریبی که در رضای خدا
دو دست خویش بدادی به ساربان دنی
تو آن حسین غریبی که که گفته حی قدیر
توئی حبیب من و من برای تو ثمنی
تو آن حسین غریبی که در مقام رضا
زماملک بگذشتی برای یک سخنی
تو آن حسین غریبی سرت به نوک جدا
نشانه گشت به سنگ جفای پیرهنی
به صد امید (محبی) گرفته دامانت
کجا رواست زشخص کریم دلشکنی.
#حسینیه_مدح
#فرقانی_محبی
سیدبشیرحسینی میانجی
دلا! دانی چه شد که راد شد حر؟
به دلدار خدا، دل داد شد حر
بحمدالله که در این محفل غم
رسید عطر حسین و یاد شد حر
شب عاشور با شور حسینی
که در سر داشته، ارشاد شد حر
اسیر نفس و دنیا و دِرَم بود
به لطف شاه دین آزاد شد حر
چو شه فرمود: حق، توبه پذیر است
عروس شوق را داماد شد حر
به اوج ماه رفت از چاه عصیان
به هر تائب نکو استاد شد حر
چشد تا شهد شیرین شهادت
گذشت از جان و تن فرهاد شد حر
به وقت جان سپردن دید شه را
تبسّم کرد چون گل شاد شد حر
خوشا بر او که شه زخم سرش بست
خراب از جُرم بود آباد شد حر.
#حر
#سیدبشیرحسینی
طفلان حضرت زینب (س)
ای برادر مزن ، آتش غم بر دلم
هدیه آورده ام ، دو طفل ناقابلم
ای عزیز بتول
تحفه ام کن قبول
یا حسینا ، یا حسینا
ای عزیز خدا ، زینب غم پرورم
من ندارم جز این ، به درگه داورم
ای مرا نور عین
بپذیر یا حسین
یا حسینا ، یا حسینا.
#سبک_بر_مشامم_رسد_بوی_خوش_یار_من
#طفلان_زینب
حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام
بر مشامم رسد ، بوی خوش یار من
شده آماده از ، عشق رخش دار من
این من و این سرم
هدیه بر دلبرم
وا اماما ، وا اماما
سوی کوفه میا ، ای گل باغ وفا
می کشند انتظار ، به قتل تو اشقیا
از سفر در گذر
سوی من کن نظر
وا اماما ، وا اماما
کوفی بی حیا ، شکسته پیمان تو
جان فدای تو و ، جمله عزیزان تو
ای عزیز خدا
سوی کوفه میا
وا اماما ، وا اماما.
#سبک_بر_مشامم_رسد_بوی_خوش_یار_من
#مسلمیه
حضرت مسلم علیه السلام
کوفه بار دگر نشسته در سوگ خون
گشته برپا دوباره بزم عشق وجنون
پرشده در فضا
بانگ وا غربتا
واحسینا
کوچه ها شاهد غریبی مسلم است
کوفه هم داغ بی حبیبی مسلم است
آبرویم بخر
بگذر از این سفر
واحسینا
سنگ کوفی نوشته در کتاب لبم
در کف کوفیان منتظر زینبم
چشمم از خون تر است
یاد زخم سر است
واحسینا
به فدای سرودست علمدار تو
غم وصال من است
این مدال من است
واحسینا
طوعه مردی نمود و بر رویم در گشود
گوئیا مرد کوفه غیر طوعه نبود
وای حال رباب
که شود دل کباب
واحسینا
#سبک_بر_مشامم_رسد_بوی_خوش_یار_من
#مسلمیه
#محمد_مبشری