.
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
#امام_حسن #بیست_و_هشتم_صفر
#غزل_مرثیه
وقتی که خورد در وسط خانه پیچ و تاب
خانه گرفت از جگر او بوی گلاب
ذریهی رسول ، زمین گیر زهر شد
ابن ابی تراب جگر ریخت بر تراب
یک جا نشست و قدر چهل سال گریه کرد
از زهر لامروت ، تا آتش و طناب
این ماجرای زهر جگر میکشد برون
آن ماجرای کوچه جگر میکند کباب
آتش زدند بر دل اولاد فاطمه
آن آتشی که گشت از آن میخ در مذاب
میخ دری که خورد به جان برادرش
از آن به بعد کشتن شش ماهه گشت باب
گودال قتلگاه حسن بود خانهاش
وقتی که شد به خون جگر صورتش خضاب
درهم شده به خاطر درهم گلوی او
جعده که بود شمر زمان خانه اش خراب
زینب رسید و خون جگر دید بین تشت
اما سری ندید در آن تشت بی شراب
آه ای غریب همسر خوبی نداشتی
تا در عزات گریه کند زیر آفتاب
جعده اگر فروخت حسن را به درهمی
نجمه به جاش کربوبلا رفت با رباب
#وحید_عظیم_پور ✍
.................................................................
مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
https://eitaa.com/majmaozakerin
.
#شب_قدر
#غزل_مرثیه
۲۱۱
روم از بین شما بر دلم آذر نزنید
کوفیان طعنه به زخم دل حیدر نزنید
سرم از ضربهی شمشیر شکستید ولی
من نگویم که به تن ضربهی دیگر نزنید
هر چه خواهید بیارید سر من امّا
خواهشاً سنگ بر آن جسم مطهر نزنید
همهی دل نگرانیّ من از گودال است
نیزه ها بر بدن لالهی پرپر نزنید
گوئیا در نظرم هست که زینب گوید
ته شمشیر به لبهای برادر نزنید
مادری را نکشانید میانِ جنجال
پسری را جلوی دیدهی مادر نزنید
اهل کوفه به خدا،ذبح شرایط دارد
کاشکی با نوک پا،ضربه به حنجر نزنید
سر او را نگذارید میان خورجین
و دگر ساز به سوز دل خواهر نزنید
به روی خار اگر کودک معصوم دوید
چنگ بر گیسوی بابائی دختر نزنید
همه سرها چو بریدید و اگر نیزه زدید
به سرِ نیزه ولیکن سر اصغر نزنید
سر عباس اگر بر سر نی جا نگرفت
با طنابی سر مرکب دگر آن سر نزنید
بس بوَد خندهی شادی به غم زینبِ من
لااقل سنگ به ناموس پیمبر نزنید
.
.
.
بگو از قول علی با همه مردم،شائق!
جز درِ خانهی محبوب دگر در نزنید
#محمود_اسدی_شائق✍
#شهادت_امام_علی #امام_علی
............
.
#زبانحال_مولا_با_کوفیان
#شب_قدر
#غزل_مرثیه
۲۱۹
کوفیان! طعنه به زخم جگر من نزنید
حرفی از سوختن و غارت گلشن نزنید
یوسفم را به تهِ چاه کشاندید اگر
به تن دَرهم او نیزه ولیکن نزنید
قصد دارید به گودال بَرَش گردانید
لااقل با لگد اینقدر روی تن نزنید
آن زمانی که نوامیس مرا آوردند
سر بازار دگر داد سرِ زن نزنید
زینبم را سر بازار تصدّق ندهید
شعله دیگر به دلِ سوخته خرمن نزنید
دخترم را سر بازار مُعطل نکنید
جلوی چشم علمدار معطّل نکنید
#محمود_اسدی_شائق✍
@majmaozakerin
@k_imamreza