eitaa logo
مجمع الذاکرین وکانون بسیج مداحان برخوار
169 دنبال‌کننده
439 عکس
286 ویدیو
2 فایل
مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی ،هیئت مداحان ،مجمع الذاکرین. کانون بسیج مداحان وکانون خدمت رضوی امام رضا(ع) کانال مرتبط @k_imamreza
مشاهده در ایتا
دانلود
دل و روح ما، سر و جان ما، "لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا" "عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا"، "فرج" است راه نجات ما همه ناتوان، همه روسیاه، همه در کشاکش راه‌وچاه همه تا کمر به گِل گناه، خِجِلیم، "وَانْکشَفَ الْغِطَا" نه‌رسیده شام‌غمی به‌سر، نه‌رسیده از سحری خبر نه‌کسی به‌فکر کسی‌دگر، تو بیا که "وَانْقَطَعَ الرَّجا" نه‌کسی هوایی فیض‌رب، نه به‌فکر واجب‌ومستحب "ظَهَرَ الفَسادُ بِما کسَب"، تو بیا که تازه شود هوا غم شام و کوفه و کربلا، شده داغ جان تو سال‌ها که هرآن‌صباح و هرآن‌مساء،"بَدَلَ الدُّموعِکَ بِالدِّماء" گله و شکایت خویشتن، به کجا برد دل تنگ من؟ تو بیا سری به‌دلم بزن، که تو "مُستَعانی‌و‌مُشتَکی" تو بیا که سر بزند بهار، به خزان دائم روزگار به جهان ما برکت بیار، که "بِیُمْنِکَ رُزِقَ‌الْوَرىٰ" تو بیا که عهدِ وفا شود، دل خلق جای خدا شود که زمان صلح‌وصفا شود، "بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ" تو بیا و چاره‌ی نو بساز، که به ما شود در صبح باز شب عاشقان تو بس دراز...، "وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهىٰ" شاعر: مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار https://eitaa.com/majmaozakerin 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
دل و روح ما، سر و جان ما، "لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا" "عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا"، "فرج" است راه نجات ما همه ناتوان، همه روسیاه، همه در کشاکش راه‌وچاه همه تا کمر به گِل گناه، خِجِلیم، "وَانْکشَفَ الْغِطَا" نه‌رسیده شام‌غمی به‌سر، نه‌رسیده از سحری خبر نه‌کسی به‌فکر کسی‌دگر، تو بیا که "وَانْقَطَعَ الرَّجا" نه‌کسی هوایی فیض‌رب، نه به‌فکر واجب‌ومستحب "ظَهَرَ الفَسادُ بِما کسَب"، تو بیا که تازه شود هوا غم شام و کوفه و کربلا، شده داغ جان تو سال‌ها که هرآن‌صباح و هرآن‌مساء،"بَدَلَ الدُّموعِکَ بِالدِّماء" گله و شکایت خویشتن، به کجا برد دل تنگ من؟ تو بیا سری به‌دلم بزن، که تو "مُستَعانی‌و‌مُشتَکی" تو بیا که سر بزند بهار، به خزان دائم روزگار به جهان ما برکت بیار، که "بِیُمْنِکَ رُزِقَ‌الْوَرىٰ" تو بیا که عهدِ وفا شود، دل خلق جای خدا شود که زمان صلح‌وصفا شود، "بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ" تو بیا و چاره‌ی نو بساز، که به ما شود در صبح باز شب عاشقان تو بس دراز...، "وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهىٰ" شاعر: 🔹مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار https://eitaa.com/majmaozakerin
آیات محکمات خدا مدح حیدر است ذکر لب پیمبر ما مدح حیدر است هر روز ما به مدح علی می‌شود شروع هوهوی صبح باد صبا مدح حیدر است بايد که يک قصيده‌ی بی‌انتها سرود وقتی تمام قافيه‌ها مدح حيدر است ذکر رکوع‌وسجده‌ی ما؛ یاعلی مدد ذکر قنوت؛ - جای دعا - مدح حیدر است وقتی که در بهشت کسی میزند به در در گوش‌ها به جای صدا مدح حیدر است در مدح هيچ‌کس نسروديم غير از او پس شعر ما هجابه‌هجا مدح حیدر است مدح تو صفحه‌صفحه‌ی دیوان ما شده‌ست ترکیب‌بند مدح تو بی‌انتها شده‌ست تو نه خدایی و نه بشر، چیستی علی؟ لطفا خودت بیا و بگو کیستی علی موضوع منبر همه‌ی واعظان شهر اثبات این شده که خدا نیستی علی با این که اختیار عوالم به دست توست اما نماد ساده‌ترین زیستی علی توحید را دلایل بسیار لازم است هرچند که تو یک‌تنه کافی‌ستی علی بی‌پرده با خدای خودت حرف می‌زنی وقتی برای نافله می‌ایستی علی نهج‌البلاغه خواندم و پرسیدم از خودم تو نه خدایی و نه بشر، چیستی علی؟ ثبت است بر جریده‌ی تاریخ نام تو مبهوت مانده عقل همه در کلام تو مست از شراب کوثر نهج‌البلاغه نیست هرکس که پای منبر نهج‌البلاغه نیست وقتی برای فهم کلام خدا، دری آسان‌گذرتر از در نهج‌البلاغه نیست وقتی که مرتضی و محمد برادرند قرآن مگر برادر نهج‌البلاغه نیست؟ زیبا نمی‌شود سخن هر خطیب اگر آراسته به زیور نهج‌البلاغه نیست در کارزار عدل، صدایی رساتر از فریادهای حنجر نهج‌البلاغه نیست حق ماندنی‌تر است! که بعد از هزارسال زخمی به روی پیکر نهج‌البلاغه نیست زیبنده‌ی علی‌ست خطاب "ولی" فقط تنها علی‌ست با حق و حق با علی فقط از مهد ذکر روی لبم تا لحد علی‌ست من حق‌پرست هستم و حق تا ابد علی‌ست نام علی‌ست ذکر دم و بازدم هنوز یعنی که حرف هر دم ما بی‌عدد علی‌ست ننگ است، ننگ، رو به کس دیگری زدن وقتی که در جهان دم صاحب‌مدد علی‌ست هرکس که با علی‌ست، ردیف است کار او معیار در شناخت هر خوب و بد علی‌ست در راه‌های سخت رسیدن به آسمان با دیگران نباش که تنها بلد علی‌ست ای دل به هوش باش که با این همه گناه تنها کسی که شافع ما می‌شود علی‌ست شکرخدا که زندگی ما هدر نشد پای کسی به غیر علی عمر سر نشد دنیا ندارد عاقبتی جز تلف شدن غیر از غلام کوی امیر نجف شدن هرکس که با علی‌ست در اوج شرافت است ای دل بکوش در طلب باشرف شدن اجداد ما محب علی بوده‌اند و بس یارب روا مدار به ما ناخلف شدن گیرم هزار مرتبه دشمن حدیث ساخت اما نبود حدّ کسی "لوکَشَف" شدن گردن‌کشان قوم عرب خوب واقفند مرگ است در نبرد به حیدر طرف شدن پیغمبر از غدیر به ما یاد داده است باید به پای عشق علی جان‌به‌کف شدن دریا شدن کمال کویر است با علی هر روز، روز عید غدیر است با علی ما از الست مست شدیم از خُم غدیر پس نام ما رقم زده شد مردم غدیر در بحر بیکران ولایت شناور است هر دل که قطره‌ای شده در قلزم غدیر کامل‌ترین شریعت توحید، شیعه بود وقتی که نازل آمده "أکمَلتُم" غدیر یک غافلی بس است که سر دربیاورد از درّه‌ی سقیفه مسیر گم غدیر چشم حسود اهل خطا کور می‌شود دودی اگر به پا شود از هیزم غدیر هرگز اسیر مملکت ری نمی‌شود هرکس که خورد لقمه‌ای از گندم غدیر بعد از غدیر هرچه در اشعار گفته‌ایم از معجزات حیدر کرار گفته‌ایم با این که از بیان علی عقل عاجز است اما چه‌جای حرف، که بحرالمعاجز است هر آیه از کتاب خداوند مدح اوست این نکته در سراسر آیات بارز است یل‌های کارزار عرب رام می‌شوند هرجاکه ذکر او دم "هَل مِن مُبارِز؟" است شوق "فَمَن یَمُت یَرَنی" گفتن علی حتی به روح قابض‌الارواح، قابض است ایراد قافیه‌ست، ولی دست من که نیست مدح امیر عشق در اشعار نافذ است هر شاعری برای علی شعر گفته است شاهدمثال حرف من این شعر حافظ است؛ گیرم که در فنون ادب سخت ماهر است هرکس که شعر گفته برای تو، شاعر است ای دل غلام شاهِ جهان باش و شاه باش پیوسته در حمایت لطف اله باش آن‌را که دوستی علی نیست، کافر است گو، زاهد زمانه و گو، شیخ راه باش امروز زنده‌ام به ولای تو یاعلی فردا به روح پاک امامان گواه باش [صحن‌وسرای شاه نجف را شبانه‌روز] از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش "حافظ" طریق بندگی شاه پیشه کن وآنگاه در طریق چو مردان راه باش عالم هنوز بر سر عهدی‌ست باعلی رمز ظهور حضرت مهدی‌‌ست یاعلی شاعر: ©
دوباره عرض‌‌ ِادب، عرض‌ ِاحترام از دور دوباره قسمت ما می‌شود "سلام از دور" سلام حضرت سلطان، مرا نمی‌طلبی؟ ببین چقدر فرستاده‌ام پیام از دور... منی که دست به‌سینه گذاشتم هرصبح، سلام داده‌ام از روی پشت‌ِبام، از دور! اویس نیستم، اما نسیم رحمتِ تو همیشه درد مرا داده التیام از دور نگاه نافذ تو آهوی خیالِ مرا به یک اشاره‌ی کوتاه کرده رام از دور به‌رغم فاصله، گلدسته‌های تو انداخت کبوترِ دلِ تنگ مرا به دام از دور دلم هواییِ دیدارِ توست از نزدیک... اگرچه لطف‌ِ تو بوده‌ست مستدام از دور ✍ @majmaozakerin @k_imamreza 💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
مانند حر و مثل حبیب و چنان زهیر هرکس که ماند پای تو شد عاقبت‌به‌خیر وقتی که دست‌گیر دوعالم فقط تویی حاشا اگر غلام تو مایل شود به غیر در مسلک و مرام تو پیر و جوان یکی‌ست فرقی نمی‌کنند علی‌اکبر و بریر جهل از دوجبهه با تو به پیکار می‌شتافت گاه از بنی‌امیه و گاه از بنی‌زبیر قوم یهود نیز برای ادای دین گاهی گرفته‌اند به لب ذکر یاشُبیر دیگر شبیه امّ‌وهب‌ها ندیده است چشم زمانه هرچه در آفاق کرده سِیر حتی مسیح در غم تو گریه می‌کند وقتی سر بریده‌ی تو می‌رسد به دِیْر با هر سلام زائر کرببلا شدیم این راه را رسانده به دستان ما سُدِیر ✍ @majmaozakerin 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
برای مادر خود تا سپر شدی دمِ در گرفت جان تو را ضربه‌های مُحکمِ در کسی هنوز نفهمیده داغ شیر خدا غم تو بود؟ غم کوچه بود؟ یا غمِ در؟ عجب حکایت تلخی شد این که با شدت به جانِ جسم تو افتاد بی‌مقدمه، در سیاه شد همه‌ی چوب‌ها به این علت که در عزای تو باشد لباس ماتمِ در به شکلِ خون‌شده و قطره‌قطره از آن میخ به احترام تو می‌ریخت اشک نم‌نمِ در هزارسال گذشته‌ست و ماجرایی تلخ هنوز هم که هنوزست مانده در خَمِ در به ذبحِ اعظمِ گودالِ سُرخِ عشق قسم که تا ابد لقب توست: ذبحِ اعظمِ در * * به انتقام تو یک‌روز می‌رسد از راه کسی که مانده چنان راز، بین عالَمِ در... ✍ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠
ای آن‌که دراین دوران، مطلوب طلب‌هایی منظور من از "یا مَن اَرجُوهِ" رجب‌هایی با خلوتیان عشق، هم‌صحبت هر روزی با اهل سحر تا صبح، هم‌ناله‌ی شب‌هایی چرخ همه‌ی عالَم، با اذن تو می‌گردد تو علت معلولی، اسباب سبب‌هایی در حسرت شادی‌ها، مانده دل ما یک‌عمر ما‌ غم‌زده‌ی هجریم، تو فصل طرب‌هایی عمری‌ست که در دل‌ها، جای تو شده خالی هرچند که در ظاهر، ذکر همه لب‌هایی در پیچ‌وخم سختی، سامان‌ْدهِ وضع ما در شور تب دنیا، آرامش تب‌هایی هم در عجب از قبل و هم در عجب از بعدیم تو نقطه‌ی آغاز و پایان عجب‌هایی... ✍
با قد رعنا و روی ماه و خال دلبرش می‌شود ارباب ما محو علی اکبرش میوه‌ها هرچند یکسانند در ظاهر، ولی بیشتر دل می‌برد از مشتری‌ها نوبرش کوچه‌های شهر یکباره پر از مجنون شدند تا نقاب از روی او برداشت لیلا مادرش منطقاً‌، خَلقاً و خُلقاً مثل پیغمبر، ولی می‌رسد بوی علی دیگری از منبرش مست برمی‌گردد از دیدار او هرعاشقی می‌رسد گویا اویس از محضر پیغمبرش کیست بنویسد مقام آن‌کسی را که ادب دست روی سینه، زانو می‌زند در محضرش در دل ممسوس فی اللهِ علی جز عشق نیست این حرم بیت خدا بود از ازل سرتاسرش او که سر تا پا شبیه حیدر کرار بود پس چه جای عیب اگر باشند مردان قنبرش ‌ ✍