eitaa logo
مجمع الذاکرین وکانون بسیج مداحان برخوار
171 دنبال‌کننده
485 عکس
328 ویدیو
2 فایل
جمع مادحین اهلبیت(ع)(حب الحسین یجمعنا) مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی ،هیئت مداحان ،مجمع الذاکرین. کانون بسیج مداحان و هیئات مذهبی شهرستان برخوار
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم وَلَا يَطَـُٔونَ مَوۡطِئٗا يَغِيظُ ٱلۡكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنۡ عَدُوّٖ نَّيۡلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُم بِهِۦ عَمَلٞ صَٰلِحٌۚ إِنَّ ٱللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجۡرَ ٱلۡمُحۡسِنِينَ هیچ قدم زدن و راهپیمایی نیست که خشم دشمنان اسلام را درآورد مگر آنکه برای مسلمین عمل صالح محسوب می‌شود و زیرا خداوند پاداش نیکوکاران را تباه نمیکند آیه ۱۲۰ سوره توبه تاریخ انسان و اسلام همواره شاهد امتحانات فراوان در مقاطع مختلف بوده است تا ایمان مومنین محک زده شود البته همواره بهانه عدم حضور در دفاع از حق و غیرت و ملیت وجود داشته است روزی با شعب ابیطالب و کربلا که معیشت و اقتصاد مردم در تنگنا بوده و روزی جنگ تبوک، صفین و نهروان که مشکلات فرهنگی بهانه بوده و روزی جنگ جمل به بهانه مسائل سیاسی هیچ چیز از زمان آدم تا خاتم و تا امروز عوض نشده است و مهم تشخیص درست ماست و امروز که جبهه کفر و استکبار پشت در پشت هم مقابل اسلام به ویژه تشیع ایستاده و جنایت مستکبرین به مظلومین عالم به ویژه مردم مظلوم فلسطین را نشانه گرفته است. امید محرومین به ایران اسلامی است وظیفه شرعی عقلی و ملی ماست برای نشان دادن ایران قوی که در راهپیمایی ۲۲ بهمن شرکت کنیم خدا نکند که بهانه‌های اقتصادی فرهنگی و سیاسی که مسلمانان صدر اسلام را زمین گیر کرد ما را زمین گیر کند وظیفه روشن است وقتی تمام جبهه کفر و نفاق دعوت به عدم شرکت در راهپیمایی و انتخابات می‌کنند اتفاقاً حجت بر ما تمام است تا با حضوری قوی و قدرتمند خود غیظ و خشم دشمنان اسلام را رقم بزنیم وعده ما راهپیمایی ۲۲ بهمن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
؛ مضمون به ذهن حضرت شاعر خطور کرد شعری برای عبرت ما جفت و جور کرد تاریخ را به سبک تغزل مرور کرد در واژه‌ها دوباره حقیقت ظهور کرد آری حقیقتی که از آن کم سروده‌ایم در گیر و دار قافیه مبهم سروده‌ایم دیروز قحط "حریت" و "اختیار" بود مَشی و مرام سلطه‌گران آشکار بود بی مایه‌ای به گرده‌ی مردم سوار بود آزادگی مغایر آن روزگار بود دیروز اسیر غم به رهایی نمی‌رسید داد ستم‌کشیده به جایی نمی‌رسید دیروز عصر غیرت و انسانیت نبود قی کردن حیا و شرف معصیت نبود در شهر تیره صحبت مشروعیت نبود در کوچه‌ی محله‌مان امنیت نبود ناموس شیعه تجربه کرد اضطراب را یادم نرفته قصه‌ی کشف حجاب را دیروز مکتب نبوی دولتی نداشت غیر از حکومتی علوی حاجتی نداشت این تکیه و حسینیه‌ها حرمتی نداشت شهر به این بزرگی‌مان هیئتی نداشت دیروز که محدث و منبر نداشتیم اینگونه بزم روضه‌ی مادر نداشتیم تا اینکه شهر را تب بالا فراگرفت هر کوچه را شمیم مسیحا فراگرفت روح خدا زمین و زمان را فراگرفت این درس را ز حضرت زهرا فراگرفت از وارثان سفره‌ی پربار انقلاب صدها درود، هدیه به معمار انقلاب با خون، سپر برای بلیه درست کرد "طیب" سرشت، نفس زکیه درست کرد از دختران‌مان علویه درست کرد صدها حسینیه، حسنیه درست کرد این ناخدا که در دل طوفان بلند شد با اقتدا به شاه شهیدان بلند شد امروز زیر سایه‌ی دین پاگرفته‌ایم از دشمن ابتکار عمل را گرفته‌ایم در صدر فاتحانِ زمان جاگرفته‌ایم امروز زهرِ چشم ز دنیا گرفته‌ایم دیگر به زور و ظلم و ستم تن نمی‌دهیم در معرکه مجال به دشمن نمی‌دهیم امروز نان دشمن اسلام آجر است بازار از مساجد و از مسجدی پر است از بچه‌های فاطمه ابلیس دلخور است امروز روز عفت و تکریم چادر است ارزان به شمر و حرمله‌ها سر نمی‌دهیم سر می‌دهیم؛ یک نخ معجر نمی‌دهیم بعد از خدا قسم به الفبای انقلاب جانی دوباره داده مسیحای انقلاب دیگر چه گویم از برکت‌های انقلاب ماییم و صبح روشن فردای انقلاب این انقلاب مظهر الطاف مادر است این مرز و بوم، کشور زهرا و حیدر است ✍
|⇦•داد میزنم حسین... ویژۀ ولادت حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام وسردارانِ کربلا اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بگو یک کلام ختمِ کلام حسین تو رو که دارم بسه برام حسین برا تو چه فرقی داره من کجام یه گوشه‌ی دنیا میگم السّلام تا ببرم اسمتو تو کربلام «داد میزنم حسین! فریاد میزنم حسین...!» به نام خداوند جان آفرین بگو ای خدای جهان آفرین عجب خلقت بی نظیری شده حسین رو تو آغوش زهرا ببین چقدر زندگی بی نمک بود اگه رگِ گردنم زیر دِینش نبود پرستش چه بی روح میشد اگه خدا بود، اما، حسینش نبود اگه مبدأ آفرینش خداست حسین اومده تا خدایی بشیم اگه مقصدِ این جهان کربلاست حسین اومده کربلایی بشیم به نام خداوند جان آفرین بگو ای خدای جهان آفرین شبِ جشنِ میلاد اربابِ ما خدا هدیه داده به امُّ البنین حسین اومد و کوهِ مردونگی به قلّه رسیده از این دامنه حسین اومده تا بگه هر کِسی مرامشِ اباالفضلیه با منه تویی بی نظیر، خیرِ کثیر، حسین! حکایتِ ماست شاه و فقیر، حسین! بیا دیده‌ها رو ندیده بگیر منِ رو سیاهو بازم بپذیر امیری حسینُ و نعمَ الامیر ویروونتم حسین، من دیوونتم حسین... داد میزنم حسین فریاد میزنم حسین... به وقت غصّه کل هستی فقط به این خونواده توسل کن یکی از کاراش آبرو داریه حسین اومده نوکراش گُل کنن حسین اومده عشق معنا بشه همه مستِ عطر گل یاس شن حسین اومده تا زمین و زمون دخیلِ دوتا دست عباس شن آیینه‌ی ذات، آب حیات، حسین! شیرینیِ عشق، شور فرات، حسین! با تو همگی میشن اهلِ نجات با تو نمی لرزه پاهام رو صراط تو چقده ماهی می‌میرم برات دلخوشیمون حسین تو می‌کشیمون حسین داد میزنم حسین! فریاد میزنم حسین...!
خانۀ شیر خدا امشب پر از نور خداست  البشاره! لیله‌ی میلاد مصباح الهداست  بر سر دوش نبی، شمس ولایت جلوه‌گر  پیش روی فاطمه، مرآتِ حسنِ ابتداست  فاطمه آورده فرزندی که در قدر و جلال  هم محمد، هم امیرالمؤمنین، هم مجتباست  چشم ثاراللهیان روشن به میلاد حسین  کام حزب اللهیان شیرین که این عید خداست  این همان مصباح نور غیبِ ربُّ العالمین  این همان قرآنِ رویِ قلبِ ختم الانبیاست   چشم نه، لب نه، جبین نه، حنجر و رخسار نه  پای تا سر غرق در گلبوسه‌های مرتضاست   با وجود آنکه باشد رحمت حق بی حدود  این نمای رحمت بی حدِّ ذات کبریاست  سبط احمد، نجل حیدر، آرزوی فاطمه  جانِ قرآن، رکنِ ایمان، قلبِ دین، روحِ دعاست  قطره‌ای از بحر لطفش چشمه‌ی آب حیات  ذره‌ای از خاک کویش درد عالم را دواست   وصف او باید کسی گوید که قرآن آورد  مدح او باید کسی خوانَد که او را خونبهاست  هر چه می‌بینم جمالش را، نبی پا تا به سر  هرچه می‌خوانم ثنایش را، علی سر تا به پاست  هر سری تقدیم جانان گشت، خاک پای او  هر دلی جای خدا گردد، بر او صحن و سراست  هر چه از او خواست ذات کبریا تقدیم کرد  درعوض او از خدای خویش بگرفت آنچه خواست   خواهـر مظلومه‌ی او مادر آزادگی‌ست  تا قیامت بر همه آزادمردان مقتداست   اصغری دارد که ذبح اکبرش خوانند خَلق  دختری دارد که دست بسته‌اش مُشکل‌گشاست  مادری دارد که در قرآن، خدا مدّاح اوست  مدح او تطهیر و قدر و فجر و نور و «اهل‌أتی»ست   قامتی دارد، قیامت گوشه‌ای از سایه‌اش  صورتی دارد که در چشم محمد دلرباست   بازویی دارد چو بازوی امیرالمؤمنین  هیبتی دارد که گویی خود علیِ مرتضاست   شهریارِ کشور دل‌ها «حسین بن علی»  زاده‌ی ام‌البنین فرمانـده‌ی کل قـواست  روز محشر ذکر کل انبیا یا فاطمه‌ست  فاطمه گوید خداوندا حسین من کجاست؟  آنکه در عالم گنه‌کار است در روز جزا  گر خدا بخشد به یک موی حبیب او به جاست   گر چه حتی روز محشر چشم زهرا سوی اوست  هر شب او واقعه، هر روز او روز جزاست  اینکه خندانیم و گریانیم در میلاد او  می‌کند ثابت، گِل ما از زمینِ کربلاست  قبر: کعبه، رکن: مقتل، تُربتِ عُشّاق: حِجر  مضجع او «مروه» و ایوان عباسش «صفا»ست آنکه سر سازد نثار دوست، از عالم سر است  کشته‌ی محبوب را گر کشته پنداری خطاست    وصل جانان از دم شمشیر می‌آید به دست  این همان معنای رمز «البلاءُ لِلولا»ست   "میثم" این مصراع را با خط خون باید نوشت  رأس او از تن جدا شد، دوست کی از او جداست؟
دلم شاد حسينه ، كه ميلاد حسينه ز يمن آن ، شه خوبان ، مشام جان ، پر از شميم سيبه بزن دستي ، كند مستي ، همه هستي ، كه ميلاد حبيبه حسين جانم(3) حبيبي يا حبيبي * بهار از ره رسيده ، نگار از ره رسيده لبا خندون ، چشا گريون ، همه مجنون ، به عشق عشق زينب كنم گلگون ، همه هامون ، (بپاش) بريزم خون ، به عشق عشق زينب حسين جانم(3) حبيبي يا حبيبي * خدا منت نهاده ، به من عشق تو داده به شكرانه ، در اين خانه ، چو پروانه ، به گردت مي زنم پر مگر شايد ، شبي آيد ، كه جانانه ، بسوزم پاي تا سر حسين جانم(3) حبيبي يا حبيبي * شدم ديوانه امشب ، بده پيمانه امشب به سجاده ، بزن باده ، كه افتاده ، به سر شور حسيني شو آماده ، دل ساده ، خدا داده ، به دل نور حسيني حسين جانم(3) حبيبي يا حبيبي * هواي كربلايت ، مرا كرده فدايت وجود من ، سجود من ، سرود من ، تويي نور دو عينم تو را دارم ، چه غم دارم ، چه كم دارم ، كه من عبد حسينم حسين جانم(3) حبيبي يا حبيبي * چو فطرس پر شكسته ، به پاي تو نشسته طبيب من ، حبيب من ، مجيب من ، امير عالمينم تويي ساقي ، مي باقي ، ز مشتاقي ، فدايي حسينم حسين جانم(3) حبيبي يا حبيبي * سبو دارم به دستم ، من از نام تو مستم دل آرامي ، بده جامي ، مرا كامي ، ز حسن بي مثالت برون از غم ، در اني عالم ، دلم هر دم ، شده مات جمالت حسين جانم(3) حبيبي يا حبيبي * دلم مشتاق يار است ، به يادت بي قرار است هواي تو ، ولاي تو ، صفاي تو ، مرا ديوانه كرده تويي دلبر ، ز جان بهتر ، رخت ديگر ، مرا مستانه كرده حسين جانم(3) حبيبي يا حبيبي * دلم مست حسينه ، كه پا بست حسينه شب مولاست ، به دل سوداست ، جهان زيباست ، دلم غرق تمناست شب شور و ، شب ساقي ، مي باقي ، شب شادي زهراست حبيبي يا حسين جان * شب فخر و جلاله ، عجب امشب با حاله به باغ دل ، گلي سر زد ، مهي آمد ، كه غيرش قاتلم نيست حسين آمد ، حسين آمد ، خدا دل تو دلم نيست حبيبي يا حسين جان * چه يارم دلفريبه ، يل ام البنينه الا آدم ، آهاي عالم ، آهاي دنيا ، شب شور است و احساس وجود من ، شده قلبم ، دل و جانم ، دخيل چشم عباس حبيبي يا حسين جان
عید است و جهان روضه‌ی رضوان حسین است از عرش الی فرش، گلستان حسین است با گریه‌ی شوق نبی و حیدر و زهرا چشم همگان بر لب خندان حسین است تنها نه به سویش شده فطرس متوسّل خلق دو جهان، دست به دامان حسین است ای خیل ملک! حرمت او پاس بدارید کاین طایرِ پرسوخته، مهمان حسین است میلاد حسین آمده سر تا به قدم گوش زیرا که خداوند ثناخوان حسین است فطرس! طلب عفو کن از یوسف زهرا العفو بگو، عفو به فرمان حسین است گمراه نگردید! که مصباح هدایت تا روز جزا حُسنِ فروزان حسین است آدم نه فقط بر در او بُرد توسّل عالَم به سر سفره‌ی احسان حسین است آزادگی و غیرت و ایثار و شجاعت این چار، الفبای دبستان حسین است با خون شهیدان بنویسید و بخوانید این بیت که سرلوحه‌ی دیوان حسین است سردادن و مهلت به ستمکار ندادن خط و هدف و مکتب و ایمان حسین است گر تشنه لبِ آب بقایید، بیایید سرچشمه‌ی آن در لبِ عطشان حسین است شیعه‌ست که تا دامنه‌ی صبح قیامت با آتش دل شمع شبستان حسین است ای شیعه مکن بر دگران باز درِ دل این خانه‌ی آتش‌زده از آنِ حسین است خونی که از آن یافت جهان رنگ خدایی والله قسم خون جوانان حسین است :: تا صبح قیامت به سر نیزه عیان است هفتاد و دو آیه که ز قرآن حسین است بر گوهر اشکش نتوان یافت بهایی آن دیده که می‌گرید و گریان حسین است در معرکه‌ی عشق نگه کن که ببینی سرها همه چون گوی به چوگانِ حسین است اعجاز مسیحا کند از زخم تن خود هر کشته که افتاده به میدانِ حسین است حق است اگر ناز فروشیم به فردوس زیرا دل ما روضه‌ی رضوان حسین است «میثم» اگر امروز ز قرآن خبری هست این از اثرِ فتح نمایان حسین است ✍ 📝