فقط تا فردا فرصت هست
💥مسابقه بزرگ کتابخوانی "فاطمهای دیگر"
🎁همراه با جوایز ارزنده
📌مهلت شرکت در مسابقه :
از ۲۹ آبان تا ۱۵ دیماه ۱۴۰۱
برای هرگونه سوال و اطلاعات بیشتر میتوانید روزهای شنبه تا پنجشنبه از ساعت ۸ تا ۱۴ با اداره تبلیغات اسلامی شهرستان برخوار به شماره زیر تماس حاصل فرمایید.
۰۳۱۴۵۸۵۲۸۰۹
♻️فایل رایگان کتاب و لینک شرکت در مسابقه را دریافت کنید👇
🆔https://eitaa.com/nehzat_borkhar
#حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها
صحبت اگر به ساحت ام البنین کشد
بر شعر، پرده ی غیرت، روح الامین کشد
ذیل مقام توست بلندای آسمان
حاشا که دامن تو به روی زمین کشد
خاموش نیست شب چو ببیند ز شمع سوز
مروان به بانگ شیون تو آفرین کشد !
تدبیر جنگ نیز بود در ستارگان
طفل تو اسب فاجعه را زیر زین کشد
آهو ز احترام به صحرا نمی رود
گر چادر تو پای به اقصای چین کشد
ما را ز چشم های اباالفضل کن نگاه !
خاشاک منت از نظر ذره بین کشد
بر عزّتت بس است علی خواستگار توست
شاهی که آستین ز زمان و زمین کشد
از آستین تو اسد الله گرفته است
حاشا که شمر گوشه ی آن آستین کشد
معنی خموش باش ! که آگاه نیستی
ز آن معجری که دست سنان لعین کشد
آن زن که ریخته ست به معنی کلام ناب
از شک بعید نیست که بار یقین کشد
مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی امام رضا(ع)
https://eitaa.com/majmaozakerin
#واحد
#حضرت_ام_البنین
▪️▪️▪️▪
اي دلت بند امير المومنين
رشته هاي چادرت حبل المتين
مادر ماهي و خورشيد زمين
اي كنيز فاطمه ام البنين
يك رباعي داشته ديوان تو
چار گل روييده بر دامان تو
چارقُل خوانديم در قرآن تو
همسر شيري و خود شير آفرين
مثل قطره آمدي،دريا شدي
خاك بودي،تربت اعلي شدي
تا كنيز خانه زهرا شدي
خانه ات شد قبله عرش برين
اي به روح تو سلام اهل بيت
عارفي تو بر مقام اهل بيت
بچه هاي تو غلام اهل بيت
اي غلام خانه ات روح الامين
تو همه تن بودى و جان شد علي
در كوير تشنه باران شد علي
تو شدي قاري و قرآن شد علي
اي مفاتيح الجنان بي قرين
آنكه حكم صبر از الله داشت
پيش چشمت سر درون چاه داشت
نيمه شبها روضه اي كوتاه داشت:
پيش چشمم خورد زهرا بر زمين
وقت رفتن پيش چشم زينبين
گفته اي عباس را،اي نور عين
بر نميگردي مدينه بي حسين
جان تو جان امام من،همين
حال آورده بشير از ره خبر
كاروان عشق آمد از سفر
نه ستاره مانده ديگر نه قمر
آه اي ام البنين بي بنين
بند قلب دختر زهرا گسست
تا كنار علقمه افتاد دست
با عمودي فرق عباست شكست
خورد با صورت زمين آن مه جبين
تا علمدار حرم از حال رفت
يوسف زهرا سوي گودال رفت
دست دشمن جانب خلخال رفت
حمله كردند از يسار و از يمين
روز،سينه زن شد و شب گريه كرد
شمر تا خنديد زينب گريه كرد
نعل مي رقصيد و مركب گريه كرد
ذوالجناح آمد به خيمه شرمگين
تو نبودي خيمه را آتش زدند
عشق را در كربلا آتش زدند
بچه ها را بي صدا آتش زدند
سوخت آن شب قلب ختم المرسلين
خوب شد مادر نبودي،ناگهان
سرخ شد از خشم چشم آسمان
تا كه در گودال آمد ساربان
خاتم آل عبا شد بي نگين
مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی ،هیئت مداحان وکانون خدمت رضوی امام رضا(ع)
https://eitaa.com/majmaozakerin
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
می گویَم از رودی کَز او یَم میشود تأمین
از اشک او باران نمنم میشود تأمین
با دودِ آهَش شعلهی غم میشود تأمین
از دستپختش رزق عالم میشود تأمین
قربان فقری که مرا مسکینترین نامید
من را گدای سفرهی امالبنین نامید
تو آمدی تا دست حق را آستین باشی
مثل ستونی..، محکماتِ بیتِ دین باشی
انگشتریِ عشق را نقش نگین باشی
اصلاً به تو میآید عباسآفرین باشی
هستیِ معشوقِ فرات از نورِ هست توست
تربیت ماه بنیهاشم به دست توست
فصل خزان را خندههای تو بهارش کرد
جاروی تو عرش زمین را بیغبارش کرد
بیتِ علی را نور چشمات نو نَوارش کرد
لفظِ ادب را نام تو بااعتبارش کرد
این احترامی که به زهرا می کنی..، عشق است
در قلب حیدر خویش را جا میکنی عشق است
از آن زمان که نور تو در خطِّ دید آمد
جبریل بالش را به خاک تو کشید..، آمد
کوه صلابت از وقارت تا شنید..، آمد
چار آینه از شیشهی عمرت پدید آمد
خرج علی کردی همین احساسهایت را
نذر حسینات کردهای عباسهایت را
ابر کبودی قاتل مهتاب باشد؟ نه
با تو حسن در کوچهها بیتاب باشد؟ نه
زینب از این بیمادری بیخواب باشد؟ نه
شبها حسین فاطمه بیآب باشد؟ نه
سرچشمهی مِهر تو در این خانه میجوشد
لبتشنهی زهرا ز دستت آب مینوشد
امّا امان از ساعتی که قلب دنیا سوخت
از تشنگی لبهای خشکِ روح دریا سوخت
روی لب طفلان صدای آب..، بابا..، سوخت
تا تیر بر مشکی اصابت کرد..، سقا سوخت
رد سیاهی روی مهتابِ شبت افتاد
عباس تا نقش زمین شد..، زینبت افتاد
دیگر پس از او تیرهای بیدرنگ انداخت
آن نیزهداری که به سمت شاه سنگ انداخت
خونابه روی رملهای سرخ، رنگ انداخت
نامردی آنجا بر لباس کهنه چنگ انداخت
سرنیزهها شاه تو را از حال میبردند
ارباب ما را تا تهِ گودال میبردند
جسم حسین تو معما شد..، نبودی که
نیزه میان حلق او جا شد..، نبودی که
بالای تل، زینب قدش تا شد..، نبودی که
پای حرامی در حرم وا شد..، نبودی که
ای وای از اطفال، از اطفال، از اطفال...
شمر از تهِ گودال آمد در پیِ خلخال
زینب کجا و ناقههای بی امان..، بی بی
زینب کجا و آنهمه زخم زبان..، بی بی
زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی
زینب کجا و ضربههای خیزران..، بی بی
نامحرمان اطراف زینب تاب میخوردند
با حرمله پیش ربابت آب میخوردند
مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی ،هیئت مداحان وکانون خدمت رضوی امام رضا(ع)
https://eitaa.com/majmaozakerin
.
#زمینه_شور_احساسی
#حضرت_ام_البنین
صفای ایوونتِ
صفایِ چشمِ سرخِ زائرایِ گریونت
اونی که بارِ اوله که شده مهمونت
صفای ایوونت
چه حسِ زیبایی
جمعه شب و کرببلا یه شبِ رویایی
چش وا کنی ببینی روبروی سقایی
چه حس زیبایی
دلمو گره بزن
به همون شش گوشه ای که ارزوی خیلیاست
منو کربلایی کن
میدونی کرببلای تو بهشتِ نوکراست
تو رو به اُمّ البنین
که عزادارِ چشایِ زخم و دستای جداست
روضه میخونه ، از بیقراریِ رباب
وقتی که میگفت ، الان عمو میاره اب
عمو تو راهه ، لالا گلم اروم بخواب
بند دوم
هوایِ بارونی
سقا کجایی مادرت اومده مهمونی
تاب نداره ببینتت با چشمایِ خونی
اومده مهمونی
هنوز علمداری
بلند شو باید علمِ حسینُ برداری
روحیه ی مادرِ پیرتو نگهداری
هنوز علمداری
تو که بی دستی اخه
چه جوری میخوای بگیری دستای مادرتو
مادرِ پیرت باید
خم شه به زانو بگیره با چه حالی سرِتو
تُ رکابِ زینبی
چه جوری میخوای کمک کنی دیگه خواهرتو
دستی نمونده ، بال و پرت ریخته زمین
میگن سرت هم ، خورده عمودِ اهنین
بلند شو امشب ، مهمونته اُمّ البنین
بند سوم
قمر ندارم من
بهم نگین اُمُ البنین پسر ندارم من
دیگه عصایِ دست و سایه سر ندارم من
پسر ندارم من
دلم تو بازاره
همونجا که سنگ میومد از در و دیوارِ
تمومِ خونه های شهر و زینب آواره
دلم تو بازاره
روضه خونِ من کجاست
که بخونه از سه ساله ای که باباشو ندید
پاشو عباسم بگو
تو کجا بودی که اون نامرد حسینُ سربرید
دست و پا میزد حسین
زینبش دنبال قاتل تا به گودالش دوید
جلو چشایِ ، زینبِ من سنگش زدن
یعده با چوب ، یعده با نِی اومدن
نبودی عباس ، خیلی حسینم رو زدن
مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی ،هیئت مداحان وکانون خدمت رضوی امام رضا(ع)
https://eitaa.com/majmaozakerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️🎥 بارش باران در حرم امام علی علیهالسلام
۱۵دیماه۱۴۰۱
مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی ،هیئت مداحان وکانون خدمت رضوی امام رضا(ع)
https://eitaa.com/majmaozakerin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 فرا رسیدن سالروز وفات مادر علمدار کربلا، بانوی فداکار اسلام حضرت ام البنین سلام الله علیها را تسلیت میگوییم.
🔴مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی ،هیئت مداحان برخوار
https://eitaa.com/majmaozakerin
#اطلاعیه_اول
مداحان گرامی
با سلام
برنامه تلویزیونی حسینیه معلی(شبکه سه سیما)
در نظر دارد به مناسبت اعیاد شعبانیه نسبت به شناسایی اولیه، انتخاب استعدادهای برتر و ساخت و پخش مرحله دوم برنامه معلی بمدت 15 شب با شرایط ذیل اقدام نماید:
* طریقه ثبت نام و چگونگی انتخاب*
1- مرحله اول ثبت نام و شرکت در لیست انتخاب
صرفا از طریق ارسال یک کلیپ با کیفیت ضبط شده با گوشی یا دوربین حداکثر به میزان 3 تا 5 دقیقه از اجرا بصورت ساده و متناسب با یکی از قالب های اجرا و مناسبت های گفته شده در اطلاعیه دوم
به همراه نام، نام خانوادگی، سن، میزان تحصیلات و شماره تلفن همراه
به شماره ایتا 09913666026
انجام خواهد شد.
2- مرحله دوم ثبت نام و انتخاب افراد
پس از انتخاب نفرات برتری که آثار خود را در ایتا ارسال نموده اند ارزیابی نهایی جهت شرکت در برنامه همچون دوره قبل با تعیین زمان قبلی بصورت حضوری و با حضور دکتر سید بشیر حسینی در محل مجموعه مداحان اصفهان انجام خواهد شد.
نکته: فیلم های طولانی و بیشتر از 5 دقیقه مورد پذیرش و قبول واقع نخواهد شد.
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
#مربع_ترکیب
روزی که از تجسم امکان خبر نبود
روزی نبود و گردش شمس و قمر نبود
حتی مجال لحظه برای گذر نبود
جز نور احمد از دم خالق اثر نبود
در ظلمتی که صبر ملک را ربوده بود
شد نور پاک فاطمه روشنگر وجود
زهرا رسید و نور، جهان را فرا گرفت
در آسمان، تجلی توحید پا گرفت
ظلمت کنار رفت و جهان روشنا گرفت
این نور محض را به بغل مصطفی گرفت
احمد که بوده نور رخش روح کائنات
کامل نبود بی گل او گلشن حیات
عالم در انتظار هبوط فرشته بود
حوریه ای که نور، گِلش را سرشته بود
خاکی که از شعاع الهی برشته بود
دست قضا به نامه ی این گُل نوشته بود
این آفتاب جلوه ای از نور سرمد است
این نسترن ملیکه ی باغ محمد است
کوثر، یکی از آن همه الطاف داوری است
او مریم است و لایق شأن پیمبری است
چون آفتاب، سُنت او ذره پروری است
قرآن ناطق است که از هر بدی، بری است
قدیسه هست و بانوی ملک قداست است
قدرش فراتر از شب قدرِ فِراست است
دختر که بود، ام ابیها لقب گرفت
همسر که شد، حبیبه ی یکتا لقب گرفت
مادر که گشت، سرور زن ها لقب گرفت
در زندگی یگانه ی دنیا لقب گرفت
با آنکه درک شوکت او کار خاتم است
فرصت برای شرح مقامات او کم است
دنیا مجال نیست که او بی نهایت است
هر نکته از کرامت او صد حکایت است
این شاعرانگی سندش در روایت است
روز ظهور فاطمه، صبح قیامت است
آن روز، قدر فاطمه فهمیده می شود
با حکم او بساط جزا چیده می شود
روزی که چشم ها همه حیران رحمت اند
یک مشت دلسپرده به دنبال فرصت اند
حتی پیمبران که بزرگان امت اند
چشم انتظار شافع روز قیامت اند
زهراست آنکه کار شفاعت به دست اوست
آری که اختیار قیامت به دست اوست
ای سیب دلربا که نصیب علی شدی
محبوب مصطفی و حبیب علی شدی
با گوشه ی نگاه طبیب علی شدی
در شورش زمانه، شکیب علی شدی
نامت کنار نام خداوند خورده است
جان علی به جان تو پیوند خورده است
در مردمی که جهل به آن ها سوار شد
دختر به گور کردنشان افتخار شد
تو آمدی و عزت زن آشکار شد
این روح غرق عاطفه، صاحب وقار شد
در مکتبی که نام تو در صدر نام هاست
یک زن، تجلی صفت رحمت خداست
خورشید سر گذاشته بر پای شوکتت
جبریل پر کشیده به بام ارادتت
سجاده چهره سوده به درگاه طاعتت
ایاک نعبد است گواه عبادتت
مادر ندیده ایم به این اوج بندگی
در بندگی نمونه و در کار زندگی
تیغ علی که شهره به هر کارزار شد
خم شد به پایبوسی تو، ذوالفقار شد
برخواست موج و در قدمت آبشار شد
پاییز سمت خانه ات آمد بهار شد
در هر چمن طراوت گل ها به بوی توست
حتی صفای جنت الاعلی به بوی توست
تو آن ملیکه ای که سراپا وقار بود
حوریه ای که چادر او وصله دار بود
همسایه با دعای شبت برقرار بود
آل عبا به محور تو استوار بود
قرآن ناطقی تو و قرآن داورت
بوده است همچون آینه ای در برابرت
ای رشک ساکنین جنان بیت ساده ات
دست قضا و پای قدر در اراده ات
زرین رکاب چرخ غلام پیاده ات
صبر و حیا دو ویژگی فوق العاده ات
صبر تو در مسیر خدا بی نظیر بود
سعی تو داد خواه امیر غدیر بود
روزی که خطبه خواندی و قرآن زبان گرفت
جان دادی و به سعی تو اسلام جان گرفت
آهی کشیدی و نفس آسمان گرفت
آهت رسید و دامن طاغوتیان گرفت
این ننگ بر حکومتشان ماند تا ابد
باید که شرح داغ تو را خواند تا ابد
می سوختی هرآینه، پروانه شاهد است
دستاس گریه کرد به تو، شانه شاهد است
بر غربت تو گریه ی مردانه شاهد است
از چاه آب آوری و خانه شاهد است
وقتی به سمت چاه می افتاد راه تو
بالا می آمد آب، به شوق نگاه تو
روزی که کارنامه ی اسلام دود شد
سکان دین اسیر هوای یهود شد
بی حرمتی، جوابِ سلام و درود شد
دستت به دستگیری امت کبود شد
راه علی گرفتی و گشتی فدای او
بودی در اوج غربت او آشنای او
شاعر: #سیدروح_الله_موید
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
#ولادت_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
ای میوه معراج چشم روشن تو
یک کهکشان راه است تا فهمیدن تو
ای نور قبل از نور چشمت چشمه نور
دست همه خورشید ها بر دامن تو
دست غزل خالی ست در از تو سرودن
از واژه هایم بر نیاید گفتن تو
قبل از شما مثل جهنم بود این خاک
حالا بهشتی گشته با عطر تن تو
ای قله احسان سخاوت های باران
تندیس احسان میشود پیراهن تو
چشم مرا بارانی خاکت سرشتند
نامه رسان بی نشان مدفن تو
رو به درازا میرود شب های دنیا
بعد از تو و آن ماجرای رفتن تو
#حسن _کردی
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
#حضرت_زهراسمدح
بی نام تو زهرا، گره ای وا شدنی نیست
هرگز نفسی،بی تو مسیحا شدنی نیست
بوسه به گل دست تو معراج رسول است
فرزند کسی ام ابیها شدنی نیست
اصلا چه نیازی به پسر داشت پیمبر
نسل نبوی جز به تو احیا شدنی نیست
سلمان که مرید قدمت بود همیشه
فهمید که بی اذن تو آقا شدنی نیست
خورشید،زیادیست به هر جا که تو باشی
مانند تو هر نور که زهرا شدنی نیست
تو منحصرا بانی این چرخ کبودی
در خلقت ما نقش تو حاشا شدنی نیست
از چشم تو تا عرش خدا فاصله ای نیست
بی عطر تو فردوس فریبا شدنی نیست
باید که خدا بر قلمم واژه گذارد
چون جمله هم شآن تو پیدا شدنی نیست
هیچ از تو نفهمید کسی که به جسارت...
...نه گفتن این واقعه املا شدنی نیست
حسن کردی
مدح حضرت زهرا (س)
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
قرآن گشودم آیه ی محشر بیاورم
می خواستم که سوره ی کوثر بیاورم
من کیستم ز فاطمه سر در بیاورم
باید کسی شبیه پیمبر بیاورم
.
هنگام وصفت عقل مرا ترک می کند
معراج رفته شأن تو را درک می کند
.
با نور تو زمین شرف آسمان گرفت
چل روز مصطفی ثمری بی کران گرفت
پا بر زمین گذاشتی و خاک جان گرفت
تا آمدم بگویم زهرا زبان گرفت
.
گفتم که رخصتی بده بهتر بخوانمت
مهرت اجازه داد که مادر بخوانمت
.
مادر سلام ، گوشه ی چشمی به ما کنید
مادر سلام ، درد مرا هم دواکنید
با این امید در زده ام تا که وا کنید
لطفی به این اسیر یتیم گدا کنید
.
حالا اگر چه چادر تو وصله دار هست
من سائلم همیشه برایم انار هست
.
یا آیه آیه آیه ی خود ” هل اتی ” کنی
یا از کرم لباس عروسی عطا کنی
چادر امانتی بدهی تا چها کنی
یک قوم را به نور خدا آشنا کنی
.
دنیا تو را نخواست که این قدر زشت شد
خاکی که زیر پای تو آمد بهشت شد
.
دنیا تمام ظلمت و تو ماورای نور
با تو کم است فاصله تا انتهای نور
همسایه ات اگر که شده آشنای نور
این بوده است از برکات دعای نور
.
در آسمان نور چه بدری ، شبیه توست
در سال یک شب است که قدری شبیه توست
.
در خانه عطر سیب تو از بس جمیل بود
یادآور بهشت خدای جلیل بود
سرچشمه ی وضوی تو از سلسبیل بود
جاروی خانه ی تو پر جبرئیل بود
.
دنیا به پای مهر تو از شرم آب شد
آبی که گشت مهریه ی تو گلاب شد
.
آن که تو را به جمله ی ” لولاک ” می شناخت
درک تو را فراتر از ادراک می شناخت
پرواز را چه کس به جز افلاک می شناخت
بانوی آب را پدر خاک می شناخت …
.
نام پدر همیشه به دنبال مادر است
خیر العمل محبت زهرا و حیدر است
مجمع الذاکرین وکانون مداحان برخوار
مجموعه علمی مذهبی،مرکز آموزش مداحی ،هیئت مداحان وکانون خدمت رضوی امام رضا(ع)
https://eitaa.com/majmaozakerin
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠