eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
33.3هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3هزار ویدیو
328 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه با متن درکانال ما خوش آمدین🌹 مدیریت👇 @khadeem110 @majmaozakerine #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac لینک گروه 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
شعر و آهنگ: اجرا: پرچم دار نهضت کرببلاتم /علمدار لشکر تو خیمه هاتم نبینم که صورتت رو غم گرفته/خودم فداتم تو غریبی حیدرتم واسه مرهم مادرتم اگه هیچکس پیش تونیست یه تنه یک لشکرتم تموم زندگیم فدائیه سرت ای جانا علی اکبرام فدای اصغرت ای جانا می مونم پای غمت تابه قیامت/ تموم هستیم فدا راه امامت به فکر پیشینیو محمل نباشی /سرت سلامت سِپرت تو کرببلام به فدای تو پسرام تویِ این چند ساله فقط واسه یک بار از تو میخوام بذار منم بشم یه مادر شهید ای جانا پیش تو هیچکسی نمیشه نا امید اب جانا شبیه حیدر گُلام مرد نبردن/از داغ تو کوچه ها لبریز دردن باذکر یا فاطمه میرن تومیدون/که برنگردن یه تنه یک لشکریَن پَهلونِ خیبریَن دوتایشون مثل خودت آره خیلی مادریَن رفته به آسمون نوای فاطمه ای جانا میون خیمه ها پیچیده زمزمه ای ج
محرم افتادی و تا خورد به گودال، لبت با گریه دوید؛ سوخت از تاب و تبت تا پیکر خود را سپرِ جان تو کرد گفتی که عمو شود فدای ادبت اینکه نکند خار به دستش برود هر ثانیه بود؛ فکرِ هر روز و شبت بی دستش کردند و به پا شد کینه هم از جمل و هم حسن(ع) و هم نسَبت با خاک درآمیخته، یکسان شده بود در زیر قدم هایِ پیاپی رطبت زد حرمله(لع) تیر بر تنِ عبدالله(ع) پرپر زد و سخت شعله ور شد غضبت می سوختی از غم و: «خدایا أَمْسِکْ- -عَنْهُمْ قِطَرَ السَّماء»* شد ذکر لبت! *...در این هنگام حرمله(لع) تیری به طرف عبد الله(ع) انداخت که گوش تا گوش عبد الله(ع) بریده شد و در آغوش عموی بزرگوارش جان داد. آنگاه حضرت این مردم را نفرین کرد و به خداوند عرضه داشت:«أَللّهُمَّ أَمْسِكْ عَنْهُمْ قِطَرَ السَّماءِ وَامْنَعْهُمْ بَرَكاتِ الاَْرْضِ...» «خدایا باران را از آنها قطع کن و برکات زمین را از آنها منع کن...» بحار الانوار/علامه مجلسی،جلد۴۵ مقتل اللهوف/سید بن طاووس،صفحه٧٢ مقتل مقرّم/صفحه٢۴۶ ارشاد مفید/صفحه٢۴١
عموم تو قتلگاهه و دل تو دلم نیست عمه بزار برم ببین که بی پناهه و گرگم که کم نیست عمه بزار برم ببین چه گرد و خاکی به پا شده تو گودال سوز صداش میگه که مونده غریب و بد حال قلبم شده اسیر اشک و آه آقام غریب مونده تو قتلگاه عمو/ زنده بمون عمو/ دارم میام عمو/ نفس بکش/ تا من بیام من پسر کریمم و زشته نبخشم جونم ماه دلم عالم و آدم میدونن من به عموم مدیونم ماه دلم مگه که مرده باشیم بی هم نفس بمونی تو واسه قاسم و من مثل بابام میمونی ای وای نخواه بازم یتیم باشم پر میزنم که یا کریم باشم عمو/ زنده بمون عمو/ دارم میام عمو/ نفس بکش/ تا من بیام بذار برم تو قتلگاه ، راه و نکن سد عمه فدات بشم ‌پیشِ روی بابام نخواه بشه واسم بد عمه فدات بشم تیر بارونه تنش وای مثل بابام تو تابوت گل بوسه کاشته خنجر رو تنش عین یاقوت فک کن منم شبیه بچه هات عمه بشم یه افتخار برات عمو/ زنده بمون عمو/ دارم میام عمو/ نفس بکش/ تا من بیام
محرم اجرا: آهنگ: شعرا: ، ، از توو گودال صدا میاد، عمه بزا برم تو رو خدا افتاده زیرِ دست و پا، عموم غریب و بی کس و تنها بزا برم عمه، دارم می میرم جلو یه تیر و که، دیگه می گیرم عمو دارم میام، دَووم بیار یه کم دیگه بمون و کم نیار ببار ای آسمون بارون ببار : اومدم از توو خیمه ها، عمو بذا کنارت بشینم آخه چه جوری میتونم ، تنِ تو رو، رو خاکا ببینم یتیمی کنارِ، پدر رسیده بالایِ سرِ تو، سپر رسیده دارن میان عمو، چند تا سوار نشسته رو لبات، گرد و غبار ببار ای آسمون، بارون ببار : تنها نموندی من هستم، ببین چقد شدم پریشونت حالا جدا شده دستم، عمو جلو چشایِ پُر خونت رویِ صورتِ تو، خونم چکیده بالایِ سرِ من، بابام رسیده بابام رسیده اما بی قرار منو به دستِ بابا بِسِپار ببار ای آسمون بارون ببار
محرم تو گوش عبدالله میاد صدای مجتبی میگه نذار تنها عموتو بین دشمنا بیا پسرم بیا نشونشون بده یل حسنی بیا پسرم بیا نشون بده چقد شبیه منی بیا پسرم پسرم خیلی مردی حرفمو رد نکردی قول بده بی عمو حسینت به حرم برنگردی یکی تو این گودال جلوی چشم مادرم نشسته با خنجر رو سینه ی برادرم بدو پسرم بخاطر بابا خودت رو زود برسون بدو پسرم بدو دارن عموتو میکشن جلومون بدو پسرم اگه تنها بمونه بین گرگا بمونه نگرونم تن داداشم زیر پاها بمونه یادت باشه باید بمونی و خطر کنی برا عموجونت وجود تو سپر کنی عزیز دلم جلو چشای من چیا میاد به سرت عزیز دلم فدای زخمای تنت بشه پدرت عزیز دلم عمو غم تو گلوشه یه لشکر روبروشه باش تا مثل تن حسینم بدنت زیر رو شه
محرم اجرا: آهنگ: شعرا: ، ، : غرقِ خونِ گودال، می زنه پَر و بال پادشاهِ عالم رویِ خاکِ صحرا، زیرِ دست و پاها تکیه گاهِ عالم ای جانم فدات، قربونِ چشات قربونِ تَرَکهای رو لبات می میرم برات، واسه روضه هات کاش منم کربلا بودم باهات آقا جانم حسین : ای عزیزِ خدا، کشتهء سر جدا بی قراره زینب تشنهءِ بی کفن، شاه عریان بدن غصه داره زینب ای آب حیات، کشتیِ نجات ای محرومِ مِنَ الماءِ الفرات ای صوم و صلات، راه توِ صراط اربعین بزا بیام کربلات آقا جانم حسین : ای ذبیح از قفا. کشتهء اشقیا پیشِ چشمِ خواهر یا امامَ الغریب، شاهِ شَیب الخضیب ای عزیزِ مادر یابن المحکمات، یابن الذاریات عالم و آدم هستن گدات دنیا خاکِ پات، محتاجِ دُعات بچه هام فدایِ بچه هات آقا جانم حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
من اومدم فدات بشم، فدات یه نامه دارم از بابام، برات بذار برم منی که بی قرارتم مگه نه اینکه یارتم تا آخرش کنارتم من از الان، شدم برات، کفن به تن ذکر لبم، شده حالا، حسن حسن عمو حسین عمو حسین، عمو-حسین بگو که میذاری برم، بگو رومو زمین نزن دیگه، عمو شده میرم بی کلاه خود و بی زره بخدا قاسم حاضره برای تو سرش بره میخوام بشم، مث یلِ، جمل حسن اَلا وَ صَلَّی الله، علی الـحسن عمو حسین عمو حسین عمو-حسین
محرم برایت دست-خطی با دلِ مضطر فرستاده به عشقت مجتبی(ع) قربانیِ دیگر فرستاده نگاهت کرد؛ «لا یومَ کیومَک» خواند در بستر برایت غصه خورد و اشکِ چشم تر فرستاده کشیدی آه و خواندی متن بازوبند قاسم(ع) را حسن(ع) عشقِ خودش را مثل یک مادر فرستاده در آغوشش گرفتی، عاشقانه گریه می کردید یتیمش را برادر با همه باور فرستاده روانه کرده قاسم(ع) را به یاری تو! در واقع- -به قلب دشمنانت نیزه و خنجر فرستاده رجزهای لب قاسم(ع) تداعی کرده صفين را برایت هدیه ای با خصلتِ حیدر فرستاده عجب فرماندهی کرده به یاریِ سپاه تو چه سربازِ به نام و یاوری محشر فرستاده «أنا ابن المجتبی» گفت و گمانم دشمنت میگفت حسین(ع) اینبار جای یک نفر؛ لشکر فرستاده برای ازرق شامی(لع) گمانم شمر(لع) هر لحظه برای کشتنش یک نيزهٔ بهتر فرستاده زمین خورد و تمام دشت را طعم عسل برداشت برایش آب کوثر شخص ِ پیغمبر(ص) فرستاده!
س س ع از غمی جانکاه سرشاری عروس مادرم پا به پای من عزاداری عروس مادرم داغ دیدی و کنارم می‌نشینی و مرا میدهی هر روز دلداری عروس مادرم روضه خوانی کن برایم جان زینب(س)، با همان- -لحنِ لالاییِ تکراری عروس مادرم صبح نزدیک است و...تو با حالِ آشفته هنوز خیره بر قنداقه بیداری عروس مادرم بر دلت یک زخم کاری از کمانِ حرمله(لع) یادگاری داری انگاری عروس مادرم گوش تا گوشِ علیِ اصغرت(ع) را خون گرفت گریه کن آرام، حق داری! عروس مادرم هر کجا شش ماهه می بینی در آغوش زنی اشک هایت میشود جاری عروس مادرم میدهی آغوشِ خالی را تکان بی اختیار دست از غم برنمیداری عروس مادرم تشنه ای بعد ازحسین(ع) و گاه با اصرارِ من میخوری از آب مقداری عروس مادرم لااقل این بوریا را زیر سایه پهن کن سوختی در این وفاداری عروس مادرم!
سه شعبه آتیشی شد پرحرارت شدم خاکستری از بغض و حسرت زغال سرخ قلبم گُر گرف(ت) با غم مولا، غم غارت، اسارت
يه عمره كه روز و شب لالايي خوندم برات حالا دیگه وقتشه بشی عصای دست بابات نترسی مادر میدون سراسر نیزه و سنگه برو عزیزم سرباز آخر فاتح جنگه من دل نبريدم از ديدن چشمات بابات غريبه دلاورم خدا به همرات لای لای علی اصغر رو دست بابا برو شايد كه سيراب بشي بگو به دشمن بدونه كه تو تشنه سربازشي آب اگه دادن يا كه ندادن تو مرد ميدوني تير اگه اومد به سمت بابا خودت كه ميدوني وقتي كه تير اومد وقتي زدي پرپر لالايي ميخونه واسه تو صداي مادر لاي لاي علي اصغر دارم میبینم گلم سرتابه تا خونی شد دلم میسوزه چرا دیگه لب تشنه قربونی شد میون لشگر رو دست بابا میزنه پرپر میخونه زهرا واسه ی بچم لالایی مادر حالاکه تو رفتی رسیدی به رویات حتی سرِ نیزه هم بمون کنار بابات لاي لاي علي اصغر
داد از این چرخ بی مروت بیداد از این دور زمون خون تو سر می‌ره غروبا از توی پلک آسمون صورت تو رو سوزونده بی مهری آفتاب لب خشکت و ندیده کوتاهی مد آب تاآخر عمرم، عمرم ! سیا می‌پوشم جات خالیه پسرم توی آغوشم قنداقه‌ی زخمیتو قربون به من تو رو میدن نشون چشمات بامن حرف می‌زنه آی که می‌گی لالایی بخون جای خالی تو وقتی رو دستای مادره لالایی میخونم اما خوابت نمی‌بره ای پاره قلبم ! قلبم ، برات بی تابه روی نیزه سرکوچیک تو می تابه تاب نخور اون گهواره نیست که میشم واست دل ناگرون از اون بالا ننداز خودت رو روی همون نیزه بمون زیر دست و پا نیفتی این کوچه ها تنگه صورت تو هم مثه من تو بارون سنگه به لب رسید جونم، جونم! دلم پر درده چجوری نیزه گلوی تو رو واکرده
اجرا: آهنگ: شعرا: ، ، لالا گنجیشکِ حرم، لالایی گل پسرم بخواب آروم زیرِ خاک، لالایی اصغرم بخواب ای غنچهء نازم، بمیرم که شدی پرپر زبونم باز نکردی تا، یه بار به من بگی مادر مگه میشه؟ توو این عالم، یه ششماهه بشه بی سر لالا لالا، گلِ پونه ببین مادر، پریشونه لالا نورِ دلِ من، لالایی خوشکِلِ من حالا داغِ تو علی، شده مشکِلِ من تو که رفتی، روی نیزه، همش لبهات و می دیدم گاهی با یاد لبخندت، تویِ گریه، می خندیدم یه بار نزدیک، بود که بیفتی، منم بدجور ترسیدم لالا لالا، دلم خونه ببین مادر، پریشونه لالا دردت به سَرم، لالایی ای جیگرم از روزِ پَر زدنت، شکسته کمرم هنوزم باورم نیست که، چرا آخه، تو رو کشتن خودت داشتی، آروم آروم، می رفتی اما نَذاشتن می دونم که، تو رو کشتن، با بُغضی که از، علی داشتن لالا لالا، بریم خونه ببین مادر، پریشونه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محرم دارد از جام ولایت باده می‌ریزد زمین ذره ذره داغِ فوق العاده می‌ریزد زمین شبه پیغمبر(ع) ندارد جای سالم در تنش عضو عضوِ این پیمبر-زاده می‌ریزد زمین إرباً إربا یعنی آنجا که گلاب از برگ گل قطره قطره میشود آماده می‌ریزد زمین پاره کرده ضربهٔ نیزه نخ تسبیح را دانه دانه از دلِ سجاده می‌ریزد زمین از نفس افتاده و چشمش سیاهی رفته است جویِ خون از پیکری افتاده می‌ریزد زمین گل که پرپر شد همه گلبرگهایش بی رمق با نسیمی، با تکانی ساده می‌ریزد زمین می‌رساند با سرِ زانو خودش را یک پدر اشک از چشمانِ یک دلداده می‌ریزد زمین می‌رود با دست لرزان...دارد از بین عبا تکه تکه پیکرِ شهزاده می‌ریزد زمین!
تو اون‌شلوغی بابا افتادنت رو دیدم پاهام که کم توون شد با زانوهام رسیدم گم کردمت علی جان / دوباره/ خوش صدای حرم صدام کن بابات داره میمیره / پاشو باز / فکری برای غصه هام کن باید که تنهایی خودم فکری برا غمت کنم با قد خم از رو زمین دونه دونه جمت کنم هرجا که میبینم تویی رو خاک گرم کربلا فکر منم میکردی خب این همه پخش شدی چرا هر جا که پا میذارم تنت جلو پاهامه کنار پیکر تو زینبمم با هامه نیزه به نیزه گشتم / که آخر / تنت تو دستشون نمونه بردن عمه با من / ولیکن / تورو کی خیمه میرسونه ببین که آخر عمری به چه روزگاری افتادم خودت پاشو مارو ببر این همه که قسم دادم خوردم زمین تا جم شدی هی پشت هم قدم قدم برای پیدا کردنت به عمو عباس رو زدم جوونا دم گرفتن با اشک گاه و بیگاه به عزت و شرف لااله الا الله کلی سفارش کردم / که آروم / تنت رو تو عبا بزارن یکی دوتا که نیستی / باید که / بازم برات عبا بیارن خداروشکر عبایی بود تا که تنت رو جم کنه انقد که کم شدی ، خدا رحمی به دخترم کنه عبای من شد تابوتت درد میون جونمه چند سالی میشه علی جان تابوت تو رو شونمه