eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
33.3هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3هزار ویدیو
328 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه با متن درکانال ما خوش آمدین🌹 مدیریت👇 @khadeem110 @majmaozakerine #کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac لینک گروه 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠📕 🎤استاد:# آیت الله مجتهدی تهرانی (ره)
💠شرح دعای روز یازدهم ماه مبارک رمضان 🔹 أللَّهُمَّ حَبِّبْ إلَیَّ فيهِ الْإحسانَ وَ كَرِّهْ فيهِ ‌الْفُسُوقَ وَ العِصيانَ وَ حَرِّمْ عَلَیَّ فيهِ السَخَطَ وَ النّيرانَ بِعَوْنِكَ يا غياثَ المُستَغيثينَ 🔸خدايا! در اين روز، احسان و نيکويی را محبوب من گردان و فسق و معاصی را ناپسندم قرار ده و در اين روز، خشم و آتش قهرت را بر من حرام گردان. به ياری خودت، ای فريادرس فريادخواهان!» 🔰پیام‌های دعا 1- دوست‌داشتن احسان و نیکوکاری 2- پرهیز از فسق و گناه 3- حرام‌شدن آتش عذاب الهی 🔰پیام منتخب ✍️فسق، در اصل به معنی خروج هستۀ خرما از پوست است و بیانگر خروج گنه‌کار از مدار اطاعت و بندگی خدا که با گناه خود حریم و حصار فرمان الهی را شکسته و در نتیجه بدون قلعه و حفاظ مانده است. فرق بين فسوق و عصيان اين است كه فسوق، یعنی خروج از طاعت به سوى معصيت و عصيان، خودِ معصيت است. نتيجۀ دوری از فسق و معصيت الهي: خداوند قلوب مؤمنين را به زيورى آراسته كه مجذوب ايمان مى‌شوند و از كفر و عصيان تنفر پيدا مى‌كنند؛ پس بر آنان لازم است كه دست از ايمان برندارند و از كفر، فسوق و عصيان اجتناب ورزند.» حجرات، آیۀ ۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙 🌟 💔 یک دهه رفت از این ماه مبارک اما قدر یک کرب و بلا هم نشده نوکری ام... •┈┈••✾•🌿✼🌺✼🌿•✾••┈┈• دهمین روز گذشت و همه ی غصه ی من شده غارت شدن و داغ شب یازدهم...😭 🌙 دهه ای را همگی یاد بودیم سحر یازدهم فکر غم قافله ایم😔 🌙 شتر لنگ مهیاست که راهم ببرد بی تو ای همسفرم وقت سفر شد دیدی؟ 💔 🌿✼🌺✼🌿 سحر یازدهم روضه ی ناموس خدا😭 من بمیرم که تورا سوی اسارت بردند یازده شد عدد ماه ودلم بی تاب است که ازاین روز به بعد قافله بی ارباب است 💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
این مرد که در گوشۀ بستر.. و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام به نَفسِ حاج حیدر این مرد که در گوشۀ بستر نگران است والله که مظلوم ترین مرد جهان است از زندگی پُر غم خود سیر شد امشب خیبر شکن از قصه زمین گیر شد امشب خورشید دلش خون شدُ ماه زمین خورد سخت است بگویم اسدالله زمین خورد بعضیا میگن کجا زمین خورد ؟!.. میگم الان برات .. زیرِ بغل هاشو پسراش گرفتن، نزدیکایِ خونه رسیدن دست امام حسن و امام حسینُ کنار زد ، عرضه داشتن چه میکنید بابا؟!! فرمود خونُ پاک کنید از سر و روم .. بزارید خودم رو پاهام بیام .. زینب اگه منو اینجور ببینه میمیره .. تا رهاش کردن ، خورد زمین .. این بارِ اول نبود که تو کوچه زمین میخورد .. شاید این روضه صدا گریۀ زن ها رو بلند کنه نزارید صداشون برسه .. اولین بار که کوچه زمین خورد ، بچه ها خبر دادن مادرمون دیگه نفس نمیکشه .. از مسجد تا خونه راهی نبود نوشتن سه بار عبا گرفت زیرِ پاش با صورت زمین میخورد پامیشد صدا میزد فاطمه م ... خورشید دلش خون شدُ ماه زمین خورد سخت است بگویم اسدالله زمین خورد در بستر مظلومیت آقای حنین است این مردِ جگر سوخته بابای حسین است *یه خاطره بگم از یه شهید گریزِ روضه مُ از اینجا باشه .. شهید عباس صابری از شهدای دفاع مقدسِ ، تو عالم رویا امیرالمومنینُ دید حضرت فرموده بودن تو میای پیش ما خیلی زود، عرضه داشت آقا چه جور؟!! زمانِ جنگِ؛ حضرت فرموده بودن میری فلان لشکر پیش فلان مسئول میگه اعزامت کنن؛ الله اکبر .. یعنی میشه امشب یه امضا هم برا ما بزنی آقا .. نمیگم اون که به شهدا دادی به منم بده من به این حرفا نمیام .. امشب اومدم دلمُ آروم کنی .. من گریه نکنم میمیرم .. گفت امضات رو زدیم تو مالِ مایی ، فردا میری پیشِ فلانی میگی منو بابام فرستاده .‌. دیدی وقتی میری نجفم، دم در زبونت به هیچ چی نمیچرخه .. یهو میگی سلام بابا .. فرمانده ش میگه اومد لشکر ما رو پیدا کرد گفت قراره من بیام تو نیروهای شما ، قبولش نکردن گفتن ما اینجور که نیرو جذب نمیکنیم .. گفت منو بابام فرستاده .. دیشب امیرالمومنین نشانی شما رو داد .. میگه یهو بهم ریختم به خودم اومدم ، گویا یه جوری به اونم یه نشانی دادن .. پذیرشش کرد ، اعزام شد ذی الحجه رسید به جبهه ها و خط مقدم ، چله گرفت .. بهش گفتن شب هفتم محرم پیشِ مایی ‌‌، عاشورا تشییع جنازه تِ .. روزِ عاشورا تشییع شد بدنِ این شهید .. جانم به این روزی .. میخوام بگم عباس صابری ، تو عاشورا تشییع شدی اما خبر داری بدنِ آقات سه روز و سه شب رویِ ربگِ بیابان .. بر تاول به روی تنت گریه ام گرفت بز خشکی به رویِ لبت گریه ام گرفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
و توسل ویژۀ شهادت امیرالمومنین علیه السلام به نَفسِ حاج محمد طاهری •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ طرف اومد بره دید آقا امیرالمومنین سفرش پهنه، گفت آقا مهمون نمیخوای؟! حضرت فرمود تو نمیتونی از غذای من بخوری گفت چرا نمیتونم شما میخوری من نمیتونم! تا اومد دندون به این نون بزنه انگار میخواست دندونش بشکنه گفت: آقا این چه نونیه؟ حضرت فرمود من که گفتم تو نمیتونی بخوری اما دست خالی نمیری الان معرفیت میکنم یه جاسفرش پهنه همه چی سرسفرش هست برو اونجا دست خالی نمیری، نشونی داد رفت نشست سر سفره امام حسن .. آقا دید یه لقمه میخوره یه لقمه کنار میزاره" گفت عزیزم میخوای ببری ببر برا چی کنار میزاری؟! گفت تو راه میومدم یه آقایی یه نونی داشت میخورد نزدیک بود دندونم بشکنه میخوام برای اون ببرم .. حضرت شروع کرد به گریه کردن گفت سفره برای اون آقاست .. الهی بمیرم امشب خونه دخترش بود، یه خورده نمک آورد شیر آورد حضرت فرمود دخترم کی دیدی بابات با دو جور غذا افطار کنه؟! میگه اومدم گفتم خوب حالا بابا ناراحت میشه، ظرف نمکُ برداشتم فرمود نه بزار نمک باشه شیرُ بردار ببر انگار آقا میدونه بچه یتیما شیرمیارن چند روز غذاش فقط شیره .. میگه دیدم بابا افطار کرد،اومد تو صحن خانه هی نگاه به آسمون ها میکنه، هی صدامیرنه: انا الله واناالیه راجعون .. گفت بابا یه شب مهمون دخترت شدی دلم وخون کردی چرا انقدر آیه استرجا میخونی بابا .. صدا زد دخترم دیگه وقتشه خیلی وقته منتظر یه همچین لحظه ای ام .. دلم برای مادرت خیلی تنگ شده .. حیوانات سر راهشُ گرفتن، مرغابی ها هی میومدن عبایِ آقا رو میکشیدن، خیلی عجیبه والله آقایی که سفارش مرغابی ها رو کرد به دخترش سفارش مارونمیکنه؟!.. از‌ آبُ غذاشون گفت یادت نره دخترم دوباره اومد جلو در، قلاب در جلوی آقا رو گرفته اشیا همه میخوان یه کاری کنن مولا نره به سمت مسجد .. آخ بمیرم‌ .. هرجوری بود خودشُ رسوند مسجد بالایِ ماذنه رفت اذانُ گفت خود حضرت اومد قاتلُ بیدار کرد فرمود: اینطوری که خوابیدی خوابِ شیاطینِ .. الهی بمیرم عجب نمازی خوند .. هنوز اونایی میرن محراب مسجد کوفه کآن آخرین نماز علی رو میفهمن روح اون نمازِ آخر مولا هنوز تو مسجد کوفه هست، چنان نانجیب ابن ملجم ملعون با شمشیر بر فرقش .. گفت: ای تیغ همیشه بی خبر می آیی یک روز به شکل میخ در می آیی امروز تو شمشیری و فردا قطعاً در قالب یک تیر سه پر می آیی یک مرتبه کم شتاب باشی خوب است با قاعده با حساب باشی خوب است فکر دل فاطمه نبودی اما فکر جگر رباب باشی خوب است ناگهان دریای خون محرابُ منبر را گرفت جوی خون سرچشمه ساقی کوثر را گرفت تیغ آن ملعون به یک ضربت دو جا آمد فرود هم علی جان داد هم جان پیمبر را گرفت یک برادر سر به روی سینه بابا گذاشت یک برادر نیز بر زانوی خود سر را گرفت جامعه بعد از امیرالمومنین گمراه شد چون خدا از مردم ناشکر رهبر را گرفت حضرت سر داخل چاه می کرد میگفت خدا اینا لیاقت علیُ ندارن .. علیُ از این مردم بگیر .. هرکی لایقشونِ بر اینا حکومت بکنه .. برو تاریخُ بخون ببین بعد علی چه کسی حاکم شد .. همون که تو کوچه شمشیر به بازوی فاطمه زد تا مغیر اومد کوفه زینب گفت داداش بیا از این کوفه بریم .. حسن جان من دیگه اینجا نمیمونم .. جامعه بعد امیرالمومنین گمراه شد چون خدا از مردم ناشکر رهبر را گرفت وقت رفتن سوی مسجد میخ در مانع نبود دست زهرا بود آنکه شال حیدر را گرفت دست زهرا تا قیامت حافظ جان علیست مثل وقتی که میانِ شعله ها در را گرفت .. *میخوام بااین یه بیت روضه مُ بخونم:* تکیه ی زینب نباید متکی باشد به غیر پس نباید بازوان این دلاور را گرفت تا جلوی درخونه یه طرف زیر بغلشُ امام حسن گرفته، یه طرف ابی عبدالله.. اما تا در خونه رسیدن حضرت فرمود زیر بغل هامُ رها کنید .. چرا باباجان؟! فرمود نمیخوام زینب منو با این حال ببینه .. فکر نکنی فقط علی به فکر دل زینب بود! مادرش زهرا هم وقتی تو بستر بود همین امیرالمومنین کنار بستر نشسته بود داشت گریه میکرد، عرضه داشت علی جان نمیگم گریه نکن گریه کن اما نگاهت به در باشه زینبم نیاد تورو با این حال نبینه ‌‌.. همه مراعات دل زینبُ کردن .. بعضی ها نوشتن پاره های جگرش داخل تشت بود تا صدای پای خواهر شنید فرمود ببرید خواهر نبینه .. همه میدونستن این خواهر چی قراره ببینه همه منتظر این لحظه بودن ، همه دل نگران این لحظه بودن، یه لحظه اومد بالای گودال نگاه کرد: والشِمرُ جالس علی صَدرِک .. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
اول و آخر اسم حیدرو بس بخوام ار حرفی از جنم بزنم نمیخوام عمرمو یه ثانیشم که بغیر از علی رو دم بزنم شب رویاییمم همون شبه که توی شهر نجف قدم بزنم دل و دلبر ساقی کوثر نفس پیمبر بابا حیدر بابا حیدر بابا حیدر سر و سرور اول و آخر فاتح خیبر بابا حیدر بابا حیدر / بابا حیدر جان مرتضی علی ایمان مرتضی علی خونِ جاریِ در شریان مرتضی علی صدبار دور کعبه بگرد و طواف کن غافل از این شدی میزان مرتضی علی ▪️حیدر حیدر حیدر تا تو رو دارم ای امیر عرب منت هر کس و ناکس نکشم من شیر پاک مادرو خوردم محاله از عشق تو دست بکشم دعا کن آخرین نفسهامو پای ایوون طلا نفس بکشم فوق باور جان پیمبر شافع محشر بابا حیدر بابا حیدر بابا حیدر شه و سرور شیر دلاور زینت منبر بابا حیدر بابا حیدر / بابا حیدر جان مرتضی علی قرآن مرتضی علی بر قلب شیعیان ضربان مرتضی علی لشکر خراب شد آشفته شد عدو راهی عرصه شد هر آن مرتضی علی ▪️حیدر حیدر حیدر 🎤کربلایی وحید شکری
بسم الله 📖تیغ ذوالفقار علی علی طوفانی امیرالمومنین ع تیغ ذوالفقار،علی علی ای دُل دُل سوار،علی علی دل را داده ام به دست تو صاحب اختیار،علی علی چو ذوالفقارِ دو دم از غلاف بردارد زره به نیّت رزم و مصاف بردارد هزار مرتبه هم گر به این جهان آید هزار مرتبه کعبه شکاف بردارد علی آقا،علی بالا،نشین است علی شیرِ،همیشه در،کمین است همین است و،همین است و،همین است فقط حیدر،امیرالمو،منین است علی علی علی... ذکر مستجاب،ابوتراب ای فصل الخطاب،ابوتراب خس را میکُند نگاه تو نور آفِتاب،ابوتراب طنینِ هوهویِ شمشیر مرتضی زهرا نسیم کوی نجف زنده می کند دل را به هر نمازُ به سجاده می روم با شوق به عشق اشهد انّ علی ولی اللّه علی مولا،علی والا،ترین است دل من با،دم حیدر،عجین است همین است و،همین است و،همین است فقط حیدر،امیرالمو،منین است علی علی علی... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شور حضرت امیر المومنین علیه السلام آب حيات كشتي نجات يا ابوتراب اعلي درجات يا مبدل السيئاته بالحسنات اي شاه عالم روح آدم عشق خاتم يا اسدالله اي صاحب پرچم كاشف غم ذكر هر دم يا اسدالله فرموده پیغمبر جونه من علیه اینجا معرکه گردونه من علیه جانشینی جز حیدر برای من نیس من بشم موسی هارونه من علیه ________________________ جونم فدات والا وجنات میچرخه فلک با نیمه نگات يا مبدل السيئاته بالحسنات ای آقای من خیبر شکن ابالحسن یا اسدالله ای اسم تو حق نور مطلق مرد خندق یا اسدالله خدا عکست رو تو آسمون کشیده دنیا مثل تو هیچکسی رو‌ندیده اونایی که تیغ تو رو نمیشناسن عمربن عبدود مزه شو چشیده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک دیدی غریبم مظلوم عالم بی بال و پر شد توو کنج محراب شق القمر شد حاجت گرفت و حاجت روا شد با تیغ فتنه فرقش دو تا شد امشب آسمون هم : دلگیره از این غم دیگه رفتنیه : مولای دو عالم (ای مظلوم علی جان) از غصه و درد راحت شد امشب گریونه چشم کلثوم و زینب آهسته میگه زهرا کجایی سی ساله نیستی داد از جدایی بانوی غریبم : حالم رو نگا کن واسه رفتن من : زهراجان دعا کن (ای مظلوم علی جان) سی ساله با غم مانوسه حیدر از این زمونه راحت شد آخر یادش نرفته آتیش و دود و هیچکس برای یاری نبود و از یادش نمی ره ، در توو شعله ها سوخت بانوی غریبش ، زیر دست و پا سوخت (ای مظلوم علی جان)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۶ (امام علی ع) ‏(شب بیست و سوم رمضان) بود کوفه غرق عزا و محن بسوزد ز داغ و غم تو حسن حسن غم نصیب است حسین بی شکیب است علی جان علی۲ پس از تو شده کوفه ماتمسرا حسن از غم تو گرفته عزا بگرید برایت گرفته عزایت علی جان علی۲ بگرید به یاد تو نور دو عین چو زینب برای تو سوزد حسین ز داغ تو زینب شده روز او شب علی جان علی۲ شده مسجد کوفه بی تو خموش یتیمان کوفه همه در خروش امان از جدایی پدرجان کجایی علی جان علی۲ فدای تو و روح حساس تو بگرید برای تو عباس تو گل باغ ایمان شده بر تو گریان علی جان علی۲
رفتی ز داغت حیدر،خون گشته قلب زینب حسن گل ولایت،جانش رسیده بر لب واویلتا واویلا۴ رفتی دل حسینت،در غم و در محن شد از سوز داغت آقا،خونین جگر حسن شد واویلتا واویلا۴ گرید و در غم تو،عباس تو نشسته بر قبر بی چراغت،دخیل گریه بسته واویلتا واویلا۴ بعد از شما یتیمان،خونجگرند و تنها بی تو امید عالم،گشته اسیر غم ها واویلتا واویلا۴ بعد از غم تو مولی،مسجد دگر خموش است همناله با یتیمان،هر شیعه در خروش است واویلتا واویلا۴ بعد از تو یا علی جان،کوفه صفا ندارد مسجد کوفه بی تو،نور و ضیا ندارد واویلتا واویلا۴ قامت زینب تو،از داغ تو خمیده بعد از تو دختر تو،جز رنج و غم ندیده واویلتا واویلا۴ امشب گرفته زینب،عمامه ی تو در بر هم ناله با حسینت،افتاده یاد مادر واویلتا واویلا۴