حرفی بزن سکوت دوای تن تو نیست
اینجابه کنج خانه که جای تن تو نیست
خیلی تنت ضعیف شده فکر می کنم
شاید که این لباس برای تن تو نیست
هنگام باز کردن در میخوری زمین
ای وای از قدم که عصای تن تو نیست
حوریه ی بهشت به غیر از حریر یاس
سوگند میخورم که سزای تن تو نیست
من نذر روزه میکنم امشب سر نماز
من حاجتم به غیر شفای تن تو نیست
زخمی و قد خمیده و تبدار و خسته ای
تغییر کرده این که نمای تن تو نیست
#نـوكــر_نـوشــت:
#مــادر_جــان💔😭
دیشب #حسن دست به مویم کشید و گفت
#زینبــــ بخـواب، مـادرمـان خـوب میشود
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حمیدرضا_زمانی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
از عشق و مرام و معرفت آگاه است
هرکس که پناهنده به این درگاه است
هر کس که شود سائل سلطان نجف
از یُمن گدایی به در او شـــــاه است
زهـراست اگر محور منظومه ی نور
خورشید پیمبر است و حیدر ماه است
هر کس ز علی و آل او گشته جدا
بیراهه گرفته پیش رو گمراه است
هر کس بِکَند چاه برای شـــــــیعه
تا روز ابد خودش تَهِ آن چاه است
تا کور شود هر آنکه نتواند دید
در مذهب حق علی ولی الله است
#نـوكــر_نـوشــت:
#فاطمه_جان💔
قسم به نامِ بلندت قسم به نام علی
علی تمامِ تو بود و تو هم تمامِ علی
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مهدی_جعفری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
به نام نامی #قاسم سخن کُنَم آغاز
قلم زنم به مدیحش زِ او کنم اعجاز
نویسم از پسری که دل از خدا بُرده
دَمَش کُنَد زِ عنایات زِنده هَر مُرده
نویسم از قمری که زِ بَعد بوفاضل
شده ست نور وجودش به ماسوی نازل
عزیز نجمه و زینب به انس و جن سرور
پسر بُزرگ حَسَن جَد اَمجَدَش حیدر
به دست شاه کرامت چو خاتم یَمَنیه
امیر سلسله با صلابت حَسَنی
کریم زاده، کَرَم خو، کرامتِ سَیّار
چو باب محترمش وَجه قادر قهار
خدا تمام نموده جمال را بر او
خلاصه کرده تماما کمال را در او
خدای خَلق نمودش فقط به این منظور
کُنَد دوباره ملائک به #سجده ای مجبور
چقدر روی دودست حَسَن تماشاییست
مشخص است که این طفل چقدر بابائیست
حسین غرق تماشا و محو این مولود
نموده سجده شکر از هدیه مَعبود
تصورش بود اینکه وُرا کُنَد داماد
چقدر نجمه از این ماجرا شود دلشاد
دَهَد ادامه و نسل کریم پا برجاست
چقدر شُهرت #سادات_قاسمی زیباست
#نـوكــر_نـوشــت:
#یاقاسمبنالحسن🌸🍃
روز پنجم آمد و روز كريم بن كريم
روزه ي امروز ما احلي عسل گرديده است
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدهادی_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
«درد» آمدیم لطف تو مارا دوا کند
شاید «غریبه» را نگهت آشنا کند
هر روزه دار پیش ضریح تو در نجف
با حبه های زرد عنب روزه وا کند
گفتند ربّ ِ اهل جهان نیستی و من
گفتم ز روی طعنه به آنها، خدا کند
سرمست چشم توست غروبی که ظهر شد
دستت به نور شمس هم انفاق ها کند
هر ذره در عوالم امکان برای وصل
با اسم تو خدای خودش را صدا کند
امید وصل در دل ما موج می زند
عاشق،سحر،مقابل ایوان، دعا کند
هرکس که باحضورتوخلوت نکرده است
بایدبرای خویش دلی دست وپاکند
چون آفتابِ لطفِ شماذره پروراست
بی شک خرابه ی دل ما را بنا کند
قطعانجات دست مناجاتهای توست
عمری کمیل با کلماتت صفا کند
رندانه خواستیم خدا را و عاقبت
ما را به یک نگاه تو حاجت روا کند
در روز حشر مست شراب الست را
از بین خلق، فاطمه باید جدا کند
#نـوكــر_نـوشــت:
#یاعلـی_جان
بر در #شاه_نجف بسیارها کم می شود
رشته ی #حب_علی باخلق محکم می شود
حضرت #جبرییل هنگام زیارت درنجف
بر در ایوان حیدر تا #کمر خم می شود
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عباس_احمدی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
عشقت به رشته ی این جان نشسته است
جانی که پای عهدتوجانان،نشسته است
آهی بکش به آینه ی دل که گم شود
تصویرهرچه غیرتودرآن نشسته است
ما ذره ایم پیش تو ای نور لم یزل
وقتی که سایه ات سرقرآن نشسته است
احمدگذشت چون که ز ایوان عرش حق
پرسیدعلیست آن که درایوان نشسته است؟
اصلا بعید نیست ببینند روز حشر
جای خدا،علی سر دیوان نشسته است
رنگ خدا گرفته، نگویید کافرم
ازبس به جان حضرت سبحان نشسته است
مُهر حلال زادگی ماست مِهر او
بااو به سینه گرمیِ ایمان نشسته است
بزم محبت است کنار ضریح او
آنجا گدا مقابل سلطان نشسته است
من شرح میدهم،تو تجسم کن،عشق کن
وقت اذان دلت دم ایوان نشسته است
باران و شب،حرم،دم ایوان طلا،نجف
آیا دوباری میبری ام کربلا،نجف؟
#نـوكــر_نـوشــت:
#یاعلـی_جان
این است شور کودکی و عشق پیری ام
برسینه ام نوشته شده من غدیریام
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_رضاحاجی_زاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خانه ات آباد، از داغ توام خانه خراب
هيچ بودم، پوچ بودم، روی من كردی حساب
از تو ممنونم كه بين اين همه خلق خدا
محض كار نوكری كرديد ما را انتخاب
آنچه را عاشق به بيداری فراوان ديده است
زاهدان آن را نمی بينند حتی بين خواب
آه از اين روضه كه جمعی به ظاهر اهل دين
اصل دين را دوره اش كردند با فكر ثواب
با پيمبرها خدا حرف از عطش زد بارها
عرش را لرزانده قطعأ ناله های آب آب
میگذارد يک مسلمان راس مهمان در تنور
راهبی خاكستر از سر شست آن هم با گلاب
مرد مست وخيزران وبوسه گاه مصطفی
من نميدانم چرا نازل نشد آنجا عذاب
در كنار راس سالار شهيدان راس كيست
لطمه زد بر صورتش با ديدن آن سر رباب
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#حسین_جان
وقتی ڪه گدا، شاهِ ڪَرَم داشته باشد
توفیر ندارد ڪه چه ڪم داشته باشد
والله عطشناڪترین واژه سلام اسٺ
وقتی ڪه دلی تنگ حرم داشته باشد
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_داریوش_درستی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
صبحت بخیر، همسر من، هم قطار من
یک روز دیگر است که هستی کنار من
شکرخدا، گمان کنم امروز بهتری
پیراهن جدید مبارک، بهار من
نان که تو میپزی چقدر مزه میدهد
نان پخته ای که سر برسد انتظار من
از آتش تنور کمی فاصله بگیر
آتش بد است با من و با روزگار من
مثل قدیم باز #علی_جان صِدام کن
دستی بکش به روی دل بیقرار من
#زهرا برات لقمه گرفتم، قبول کن
روزه بس است آب شدی روزه دار من
افتاده ام به پات، بمان، جان من بمان
رحمی بکن به گریه ی اطفال زار من
اسما، برای خانه دوتابوت لازم است
مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من
من بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟
تا عرش رفت آه دل ذولفقار من
روز دهم قرار من و تو دم غروب
وقتی که خورده است به مقتل گذار من
وقتی که شمر رفته روی سینه ی #حسین
سر میبرد مقابل چشمان تار من
خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند
وای از غرور دختر ناقه سوار من
#نـوكــر_نـوشــت:
#فاطمه_جان💔
باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن
حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مصطفی_بختی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
هُرم نجف حرارتمان را زیاد کرد
گرمایِ عشق، طاقتمان را زیاد کرد
مانند بوذر از کرمش زر گرفتهایم
مِهر علیست ثروتمان را زیاد کرد
عنوان ماست عبد کرمخانهی نجف
عبدش شدیم، شُهرتمان را زیاد کرد
از وادی السلامِ علی تا که رَد شدیم
شوقِ به مرگ جرأتمان را زیاد کرد
با #یاعلی زمین و زمان را بِهَم زدیم
تأثیر ذکر، قدرتمان را زیاد کرد
گفتیم شیعهایم، طرفدار حیدریم
این گفته خوب عزتمان را زیاد کرد
بودیم مستِ بوسه به دربِ حرم ولی
ایوان طلاش، لذتمان را زیاد کرد
مارا سحر به صحن رساند و غروب بُرد
سهمیهی زیارتمان را زیاد کرد
بی قیمت آمدیم به بازارِ مرتضی
دستش رسید، قیمتمان را زیاد کرد
آری همین مسیر نجف تا به کربلاست
هر ساله باز همتمان را زیاد کرد
#نـوكــر_نـوشـت:
#یاعلی_جـان
ما را ببر نجف، به دَمِ ما دوا بریز
امشب بیا به کاسهی ما کربلا بریز
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حسن_ترک
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
از ابتدای سخن انتهاش معلوم است
هر آنکه گفت از ایشان بهاش معلوم است
رسیده ام به خدا چون رسیده ام به علی
که ارتباط علی با خداش معلوم است
و مصطفی شب معراج با تعجب دید
به جای جای جنان ردپاش معلوم است
چنان برای حضورش دونیم شد کعبه
هنوز هم که هنوز است جاش معلوم است
همان قَدَر که حرامیِ منکرش معلوم
حلال زادگی شیعه هاش معلوم است
نه اینکه چند مسیحی شدند دلداده اش
خود مسیح شده مبتلاش معلوم است
چه احتیاج به تخت و چه احتیاج به تاج
غلامحضرت حیدر بهاش معلوم است
#نـوكــر_نـوشـت:
#یاعلی_جـان
ما را چه هول لحظه ی مرگ است بی گمان
تا قبض روح شیعه ی دلداده با علی ست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عبدالحکیم_رسولی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
نوکر همیشه عشق خود ابراز میکند
با #یا_حسین نوکـری آغاز میکند
دل خوش نکردهایم به اعمال خیر خود
ما را غم حسین سرافراز میکند
هر کار کوچکی که در این خیمه میکنیم
زهرا به دست خویش، پس انداز میکند
دل، دور مانده از حرم اما در این دو ماه
تا کـربلا دو مرتبه پرواز میکند
سرّ است روضهها و دلم را امام عصر
مَحرم به درک قدری از این راز میکند
ویرانهی دلی که پُر از معصیت شده
ذکر حسین، قلعهی نوساز می کند
درهای معرفت که به عالم گشوده نیست
گریه به داغ دختر او باز میکند
ما را محبتی که به دل بر #رقیه هست
نزد عزیز #فاطمه ممتاز میکند
جانم فدای شأن عظیمش که سالهاست
با دستهای کوچکش اعجاز میکند
فرمود رو به نیزهی بابا: ببین که زجر
با ضرب تازیانه مرا ناز میکند
پردهنشین عرش خداییم، پس چرا
بر ما نگاه، شمر نظرباز میکند؟
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#حـسین_جـان💔
دستم بر آسمان و دعایم شده چنین
یا رب مرا به جان سه ساله بیا ببخش
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدحسین_حمزه
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
دوباره عرض ادب عرض احترام حسین
بنا به عادت هر روزه ام سلام حسین
دوباره مجلس تو آمدم خدا را شکر
دوباره آمده ام مثل یک غلام حسین
تمام دلخوشی ام گریه بر مصیبت توست
دوباره این من و اشک علی الدوام حسین
مرا به لطف تو این گونه میشناسندم
غلام فاطمه و نوکر امام حسین
به جز تو سنگ کسی را به سینه ام نزدم
که چون تو سنگ نخورده کسی ز بام حسین
نخواه رو به کسی غیر خواهرت بزنم
تویی که آخر انصافی و مرام حسین
به غیر چشم محارم کسی ندیده رخش
کجا عقیله کجا مجلس حرام، حسین
سرم فدای کسی که علی فدایش شد
پر است دور و بر زینب از عوام #حسین
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#حـسین_جـان💔
می شود نیمه شبی گوشه ی بین الحَرمین
من فقط اشک بریزم تو تماشا بکنی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_نورمحمد_داودی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
کاش شام غم من را تو سحر گردانی
جنگ خونین مرا غرق ظفر گردانی
غصه ای نیست اگر زیور من غارت شد
چادر سوخته را کاش که برگردانی
وسط شهرعلی دخت علی هو میشد
پدرم را نکند تا که خبر گردانی
منم و اینهمه بچه وسط اینهمه لات
دارم امید خودت دفع خطر گردانی
پیش من با سر پاکت همه بازی کردند
به خدا کشت مرا غصه سرگردانی
یا بیا در بغلم یا که مرا ذبحم کن
تا سرم را روی نی بین گذر گردانی
#نــوكــر_نـوشــت:
#حـسین_جـان💔
به نی قرآن بخوان تا می توانی
که دیگر میهمان خیزرانی
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_احمد_هاشمی_نژاد
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
بنا شده که به زخمِ دلم شرر بزنند
خبر رسیده قرار است بی خبر بزنند
از آن قبیله به من صد نفر اشاره کنند
از این قبیله مرا جایِ صد نفر بزنند
چه کوچه هایِ بدی ساختند در کوفه
که راحت است مرا بین هر گذر بزنند
خودت بگو چه کنم بین عده ای اوباش
خودت بگو چه کنم حرف بد اگر بزنند
کمر نمانده برایم ز بس لگد خوردم
ولی قرار شده باز بیشتر بزنند
تمام ترس من این است شمر با خولی
مکرراً به زن و بچه ی تو سر بزنند
بزرگها که زدند و حسابشان با توست
که گفته است مرا بچه هایِ شر بزنند
حواس من به خدا پرت هیچ کس نشده
نگاه من به سر توست هر قدر بزنند
به ریشه هایِ ستم خطبه ام تیر زده ست
دگر هر آنچه بخواهند پس تبر بزنند
#نــوكــر_نـوشــت:
#حـسین_جـان💔
از سر نیزه بخوان آیه ای از کهف که هست
خواهر خسته ات از ره به صدایت دلخوش
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سيدمحمد_شاه_حسينی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
چشمهایت به همه گفت بیا الّا من
باز شد حاجت یک عدّه روا الّا من
مادرت داده براتِ همه را میدانم
کرده در حقّ همه خلق دعا؛ الّا من
باز هم برگ براتم به کناری افتاد
وعده گاه همه شد کرب و بلا الّا من
دستِ من خالی و از پیش نگاهم رفتند
از نجف تا به حرم، خیلِ گدا الّا من
دردم این بود که زائر شوم و خیلی ها
با دعای تو گرفتند شفا الّا من
بارها گریه کنان از کرمت پرسیدم
حرمت داشت برای همه جا... الّا من؟
من به جا ماندن از این قافله عادت دارم
بطلب، عیب ندارد همه را... الّا من!
#نــوكــر_نـوشــت:
#حـسین_جـان💔
گاهی به دیده اشک غم و گاه اشک شوق
این است حال ما، زِ فراق و وصال تو
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مرتضی_دوران
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
نفس نفس زدن من همه بخاطر توست
خوش آن زمان که ببینم دلم مجاور توست
همه شروط قبولی طاعتم هستی
اگر که عبدِ خدا گشته ام بخاطر توست
"به وصف هیچ کسی جز تو دم نخواهم زد
خوشا کسی که اگر شاعر است، شاعر توست"
شجاعت تو به خیبر، به بدر و لیل مبیت
چگونه وصف نمایم، زبان چو قاصر توست
خوشا سری که به راه شما جدا شود و...
خوشا تنی که فتاده سر معابر توست
از آن زمان که شنیدم فمن یمت یرنی
نفس به سینه نمانده دلم مسافر توست
بهشت هم ببرندم فقط عــلـــی گویم
که بند بندِ وجودم همیشه ذاکر توست
عجیب نیست که مردم تو را خدا گیرند
عجیب اینکه کسی عابد است و منکر توست
معامله سر بازار تو دو سر سود است
عطا و جود و کرم، شیوه ی متاجر توست
مرا اگر به نجف راهیم کنی چه شود؟
که بیند این دل زارم دوباره زائر توست
#نـوكــر_نـوشــت:
#مولا_جان
هرجا که هست نور خدا ، سایه اش علی ست
اقرار کرده کعبه که سرمایه اش علی ست
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_خداداد_خاوری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
درجهان شاهی به جز شاه نجف افسانه است
هرکه مولایش شود، غیر علی دیوانه است
هرکه در بندش شود با جرعه ای، مستش کند
چون که حیدر صاحب جامِ می و میخانه است
جرعه ای از جام حیدر را بنوش، به به ببین
غیر این میخانه هر جایی روی غمخانه است
نقد حیدر را بگیر، ورنه هلاکی آدمی
وعده اش بر حوض کوثر، درب سقاخانه است
عشق را از میثم خرما فروش آموختم
گرد شمع روی حیدر قنبرش پروانه است
سنگ حیدر را بزن بر سینه ات گر مخلصی
مرحم غمهای مولا حضرت ریحانه است
خوش بود آن دل که در مدح امیرالمؤمنین
دم به دم، هوهو کنان در ناله ی مستانه است
هرکه را در دل بود الطاف پاک حیدری
در میان دوستانش عالم فرزانه است
نام او نام خدا و حرف او حرف خدا
هرکه عاشق بر خداست با مرتضی همخانه است
#نـوكــر_نـوشـت:
#یاعلـی_جـان
دست من گیر که با دست شما سرپایم
از همان بدو تولد شده ای مولایم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_جهانپور_شريفی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
شبی بذکر علی از لبم عسل می ریخت
بروی دفتر شعرم قلم غزل می ریخت
دل شکسته ی من با علی علی گفتن
برای مشکل خودطرح راه حل می ریخت
به یادصحن نجف سینه درطپش افتاد
چقدردل که به پایت درآن محل می ریخت
مرا اسیر خودت کرده ای تو تنها با
ملاحتی که از آن حُسن لم یزل می ریخت
برای درک تو دریای عشق در کامم
خدادوقطره عطش کاش لااقل می ریخت
من ازتبارتوهستم به آن نشان که خدا
غبارِ پای تو را در گلم ازل می ریخت
#نـوكــر_نـوشـت:
#یـاعـلـی_جـان
با دیده شبی ندیده ها را دیدم
بی پرده تمـام ماسـوا را دیدم
ایوان نجف نشسته بودم که سحر
در وجه علی ذات خـدا را دیدم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیدفاضل_موسوی_امین
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
فاطمیه، حالِ ما مثلِ محرم میشود
میهمان کاسههای چشم، زمزم میشود
زیر سقفِ روضهی مستورِ ناموس خدا
هر کسی که مادرش زهراست، مَحرم میشود
آبِ کوثر را به قوریهای هیئت ریختند
چای اینجا با دمِ سینهزنان دم میشود
در عزای فاطمه، محجوبههای شهرمان
چادری که روی سر دارند، پرچم میشود
روضهی مردانِ مشکیپوشِ مادر بیصداست
«روضهخوانی» با زبان پیرهن هم میشود
در نبردی که سلاحِ گریه میآید به کار
فاطمیه، جبههی خطّ مقدم میشود
با بهانه بیبهانه اشک، میریزیم ما
با در و دیوار هم مقتل مجسم میشود
خم نیاوردیم، بر ابرویمان در مشکلات
زیر بارِ روضه اما قدّمان خم میشود
میشویم از داغِ مادر گریه گریه پیرتر
مثل شمعی، قطره قطره عمرمان کم میشود
اشک میریزیم، شاید زخم او بهتر شود
چون نمیدانیم، آیا اشک، مرهم میشود؟
#نـوكــر_نـوشـت:
#زهــرا_جــان
غربتم با بودن زهرا نمی آمد به چشم
روزگاری تکیه گاهی داشتم یادش بخیر💔
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مهدی_حیدری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
آنانکه عابدند به وقتِ اذان خوشند
آنانکه زاهدند به یک تکه نان خوشند
از هر دو تا نِگار، یکی ناز می کند
عُشّاقِ روزگار یکی در میان خوشند
نانی که می پَزند به همسایه میرسد
این خانواده با خوشیِ دیگران خوشند
این سفره دارها که شدم میهمانشان
بعد ازبیا، بروست، ولی با بِمان خوشند
ما می خوریم و اهل کَرَم شُکر میکنند
با این حساب بیشتر از میهمان خوشند
جانی بگیر و در عوضش هیچ هم نده
عُشّاق با معامله های گران خوشند
با اخم خویش راهِ فرارِ مرا ببند
صیاد اگر علیست همه با کمان خوشند
#نـوكـر_نـوشـت:
#مـولا_جـان
مادرم بعد خدا نام تو را یادم داد
عادت کودکی ماست #علی گفتن ما
هر که آمد نجف از هیبت تو زانو زد
بی سبب نیست سراسیمه زمین خوردن ما
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_علی_اکبر_شیرعلی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
از لطف و دستگیری تو حرف می زنم
از شیوه ی امیری تو حرف می زنم
از وصله وصله های ردای خلافتت
مولا ز بی نظیری تو حرف می زنم
از چاه اشک و آه فراق و حکایتِ
شبهای گوشه گیری تو حرف می زنم
از بیست سال خانه نشینی و بی کسی
از غربت #غدیری تو حرف می زنم
دیگر نفس به سینه ی من حبس می شود
وقتی که از اسیری تو حرف می زنم
داغ تو بیشتر به دلـم چنگ می زند
هر چه که از دلیری تو حرف می زنم
از کوچه ها و روضه ی یار جوان تو
از ماجرای پیری تو حرف می زنم
دستان حیدریِ تو را صبر بسته بود
آن روز اگر که پهلوی مادر شکسته بود
#نـوكـر_نـوشـت:
#عـلـی_جـان
افتخاریست که دلدادهی حیدر باشم
من #غلام_علی و #نوکـرمـادر باشم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_عابد_حسین
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
علی شدی، به دل کعبه هم نشان باشی
غلامتان بشویم و اماممان باشی
علی شدی که خدا رحمتش عیان بشود
برای اهل زمین خدا امان باشی
علی شدی و گرفتی به دوش کیسه ی شب
برای سفره ی ایتام آب و نان باشی
علی شدی و گرفتی به دست تیغ دو دم
فرشته ی اجل کفر و کافران باشی
به شانه های محمد هم از همان اول
نوشته بود، که باید تو میهمان باشی
تو از سر همه ی این زمین زیادی، پس
بناست نور مسیری به آسمان باشی
هزار مرتبه من مرگ شوق می طلبم
#فمن_یمت_یرنی را اگر ضمان باشی
#نـوكـر_نـوشـت:
#عـلـی_جـان
دور از نجفت غرق بلا شد، شب و روزم
تا کی من از این داغ نفسگیر بسوزم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مهدی_طهماسبی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
گریه کُنَت آلاله ی گلزار خواهد شد
هرکس غلامت نیست روزی خارخواهد شد
بر زخمهای پیکر تو ما بدهکاریم
کاری به غیر از خدمت تو عار خواهد شد
در روضه ها این سر به زیری علتی دارد
هر سر فدای تو نشد سربار خواهد شد
هرکس میان خانه اش نام تو را بُرده
از لطف ورحمت،خانه اش سرشارخواهد شد
شب زنده داری پیش اشک روضه ات هیچ است
روزم بدون گریه بر تو تار خواهد شد
روز جزا اعمالْ را وقتی که می سنجند
این قطره قطره اشکهامعیارخواهد شد
گریه کنت همسایه زهراست
مَشْموِل ادعیه ی اَلجّارثَمَّ الدّارخواهد شد
ازقتلگه تاکوچه راهی نیست در روضه
چون نیزه ها یادآور مسمار خواهد شد
#نـوكــر_نـوشــت:
#ارباب_جـان
عاقبتـ ختم #بخیرم میکند این نوکـری
هرکه #اربابش تو باشی سربلند عالم است
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_حیدر_جلیلوند
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
دنیا چو علی؛ شاهِ نجف، شاه ندارد
زیباییِ او را به خدا، ماه ندارد
گفتم به قلم شمّهای از فضلِ علی گو
گفتا: سوی او عقلِ بشر راه ندارد
ای شعر! بدان وصفِ علی کارِ کمی نیست
او غیرِ خدا، شاعر و مداح ندارد
هرکس که شود، مستِ تمنای نگاهش
دیگر خبر از شام و سحرگاه ندارد
گفتند: دراز است سرِ رشتهی این عشق
پس رشتهی حبّش، سرِ کوتاه ندارد
در سینهی این مرد، چه داغیست، خدایا!
همناله و همراز، به جز چاه، ندارد
#نـوكـر_نـوشـت:
#عـلـی_جـان
خوشیم تا که ولای علی به دل داریم
ز پیروان کثیف سقیفه بیزاریم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_جواد_الله_كرم
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
وسط روز گرفتار شبم باور کن
بازهم شعله کشیده غضبم باور کن
اولین بار شلوغی گذر را دیدم
چه شلوغی بدی، در عجبم باور کن
یادشان رفته که نان پدرم را خوردند
بین کوفه بدهی شد طلبم باور کن
هرقدر گفتم #علی بر دهنم سنگ زدند
بغض دارند ز اصل و نسبم باور کن
نه سلامی نه علیکی همه توهین کردند
خسته از طایفه ای بی ادبم باور کن
آشنایان جلوی قافله خیره شده اند
من هم از قافله قدری عقبم باور کن
عده ای نذری و خیرات به ما میدادند
سخت دلگیر ز نان و رطبم باور کن
تشنگی بعد تو افتاد بجان زینب
موقع خطبه ترک خورد لبم باور کن
#نـوكــر_نـوشت:
#حسـین_جـان💔
بی تو آوارم و بر خويش فرو ريخته ام
اي همه سقف و ستون و همه آبادیِ من
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_سیداحمد_حسینی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
دست منو زنجیر، فکرش را نمی کردم
چه زود گشتم پیر، فکرش را نمی کردم
بالای تل بودم خودم دیدم که شد خنجر
با حنجرت درگیر، فکرش را نمی کردم
من باتو بودم بی تو از عمرِ بدون تو
اینقدر باشم سیر، فکرش را نمی کردم
مسمار و پهلو و غلاف و شعله را دیدم
اما گلو و تیر، فکرش را نمی کردم
دیدم برادر اصغرت را پیش چشمانت
تیری گرفت از شیر، فکرش را نمی کردم
بی دست شد سقا و پرچم بر زمین افتاد
آن دستِ پرچمگیر، فکرش را نمی کردم
تا بود عباسم کنارم، شمر می لرزید
حالا که گشته شیر، فکرش را نمی کردم
شمشیر بالا رفت و پایین آمد و اکبر...
مُردم از آن تصویر، فکرش را نمی کردم
در کوچه های کوفه در پیش کنیزانم
خیلی شدم تحقیر، فکرش را نمی کردم
خوابی که دیدم در زمان خردسالی ام
با اینکه شد تعبیر، فکرش را نمی کردم
حالا فقط من ماندم و رأس تو بر نیزه
ای وای از این تقدیر، فکرش را نمی کردم
#نـوكــر_نـوشت:
#حـسین_جـان💔
سر شکستن به خدا ارثیه ی زینب بود
او ز ما حال جنون وار فقط میخواهد
#صلي_الله_عليک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_محمدرضا_غضنفری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم