eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
37.6هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
3هزار ویدیو
342 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmaozakerine لینک کانال مطالب کانال #صدقه_جاریه می‌باشد https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cbd84607cac لینک گروه 👆
مشاهده در ایتا
دانلود
تنهاترین امام زمین، مقتدای شهر تنها چه میکنی؟ تو کجایی؟ کجای شهر؟ وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد گم می شود صدای تو در خنده های شهر تهمت، ریا و غیبت و رزق حرام و قتل ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر دلخوش نکن به خودت بیا با این همه گناه نگیرد دعـای شهر اینجا کسی برای تو کاری نمی کند فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند شرمنده ام، از این همه کذب و ادای شهر هر روز دیده می شوی اما کسی تو را نشناخت ای غریبه ترین آشِنای شهر ، گریه ی بی اختیار من آقا دلـم گرفته شبیه هوای شهر : 💔 افسوس میخورم که غایبم از انتظار تو شرمنده بی سلام رد شده ام از کنار تو سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
این ناله‌ ها غیر از صدا چیزی ندارد این حرفها جز ادعا چیزی ندارد حیف است دنبال صدای ما بیایی در عمق این چیزی ندارد .بهتر که روی ما حسابی وا نکردی پرونده ی ما جز جفا چیزی ندارد رحمی به حال سائل بیچاره‌ ای که غیر از تو و غیر از خدا چیزی ندارد حتی برای این که چشمت را بگیرد دل در بساطش چیز ناچیزی ندارد داراترین دارای دنیا هم که باشد هر کس نمی‌ خواهد تو را چیزی ندارد خالی‌ ست دستان من اما چشمهایم جز اشک در این روضه‌ ها چیزی ندارد حرف دل ما را بخوان از چشمهامان جز آرزوی کـربـلا چیزی ندارد : 💔 ظهور کن که به تنگ آمدیم از ز دستِ خلاص کن مـا را سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
راه را گم کرده ام آواره و تنها شدم یاد آقایم نبودم غرق در دنیا شدم دل سپردم به همه الا عزیز فاطمه حق من بوده دچار غصه و غمـها شدم روز و شب را طی کنم با معصیتهای زیاد گریه کرد آقا برایم چون که بی تقوا شدم با تمام بی وفایی ها مرا رسوا نکرد در به رویم باز کرد و بین خوبان جا شدم تا زمین خوردم فقط آقا به فریادم رسید زود دستم را گرفت و از زمین من پا شدم دیدگانم تر شده حالا که بین روضه ام مطمئنم شامل لطف خود زهرا شدم آرزو دارم کنار علقمه من ببینم میهمان سفره ی سقا شدم صحن عباس و حسین اصلا بهشت نوکر است قطـره بودم در حـریم کـربلا دریا شدم : 💔 خیمه‌ات را در بیابانها زدی، آقا چرا؟ خانه ای مَحرم ندیدی، تا شوی مهمان او؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
غمی به وسعت عالم نشسته بر جانش تمام ناحیه خیس از دو چشم گریانش شبیه ابر بهاری هوای ناحیه را پر از ترنم غم کرده اشک سوزانش سلام کرد به جدّش، سلامی از سر صدق سلام آن‌ که کند جان فدای جانانش سلام کرد بر آن گونه‌های خاک‌آلود بر آن تنی که نمودند نیزه بارانش سلام کرد بر آن بوسه‌گاه نورانی سلام آن‌ که کند جان خویش قربانش سلام آن‌ که دلش زخمی مصیبت‌هاست سلام آن‌ که اگر بود کربلا، جانش میان طف، سپر نیزه و سنان می‌کرد و می‌سپرد به شمشیرها گریبانش... سلام آن‌ که اگر نینوا حضور نداشت علی‌الدوام شده ناله ی فراوانش سلام آن‌ که سرازیر می‌شود هر روز به جای اشک روان، سیل خون ز چشمانش : 💔 سـلام مـیدهم از بـام خانـه سمت حـرم چـه میشود که بیایم منم قدم بـه قدم یک اربعین طلبیدن برای تو سهل است حرم نرفته بمیرم برای من سخت است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
شبی به حال دل ما نظر کنی بد نیست تفقّدی به گدایت اگر کنی بد نیست سه شنبه های من و جمعه های تو باقیست نظر به گمشده ی در به در کنی بد نیست برای دیدنتان سالها سفر کردیم برای دیدن ما هم سفر کنی بد نیست تمام بتکده ها را، خلیل آل الله اگر بیایی و نذر تبر کنی بد نیست نگاه روشن تو جوشن کبیر من است از این اسیرِ بلا دفع شرّ کنی بد نیست خدا کند که به درد ظهورتان بخورم مرا برای وجودت سپر کنی بد نیست نشسته ام به امیدی ببینمت یک بار شبی ز کوچه ی ما هم گذر کنی بد نیست : 💔 غـم هجـران تو ای یار مرا شیدا کرد غیبت و دوری تو حال مرا رسوا کرد دوری تو اثر جمع بدیهای من است شرمسارم گنهم چشم تو را دریا کرد سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
هرچه برسد بر سر این شهر عجب نیست وقتی ز غمش جان کسی هیچ به لب نیست اصلاً شده یکبار هم از خویش بپرسی آقا وسط منتظران از چه سبب نیست تاریک شدن قسمت ما بوده همیشه بی ماه رخش روز، کم از نیمه‌ شب نيست ما نوکر و ما منتظر و بنده نبودیم ای کاش بفهمیم گدايى به لقب نیست هر چند شکستیم دلش را همه ى عمر صد شکر که روزی دِهِ ما اهل غضب نیست ای کاش همیشه درِ این خانه بمانیم روزی خور اغیار شدن شرط ادب نیست وقتی نمک سفره ی ما تربت اعلاء است بیمار نداریم نیازی به مطب نیست جوری عطش افتاد به جان شه بى سر دریا به خدا مرهم این خشکی لب نیست : 💔 رفته ای در سفرُ مشکلی هست مگر باعث تأخیر شده؟ سالـهـا می گذرد غایبـی از دیده ی ما نکند شده سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
به هر بهانه دلم میل یار دارد و بس هوای دیدن روی نگار دارد و بس جوانیم شده رنگ خزان ز هجرانت به وصل روی تو عاشق بهار دارد و بس مزن به رویم اگر دست من شده خالی مکن گله که، غلامم شعار دارد و بس اگر زمانه به طعنه ردم کند غم نیست که نوکرت دو جهان با تو کار دارد و بس کرم نما و قدم رنجه کن در این دل ما که باغ ما دو روان چشمه سار دارد و بس تمام هستی من مایه سوز عشق تو شد ولی دوباره هوای قمار دارد و بس دگر به آینه ی دل تو را نمیبینم که صحن آینه گردوغبار دارد و بس خدا بدون رضایت مرا نمیخواهد گدا به نام کریم اعتبار دارد و بس زمین کرببلا وعده گاه نوکـر‌هاست که درحریم حسین دل، قرار دارد و بس : 💔 هر صبحِ جمعه ناحیه ها ندبه می‌کنند: می‌آید او که منتقم و دادخواهِ ماست سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
دلم گرفته از این روزها که تکراریست که سهم روزوشبم بی شماگرفتاریست گناه پشت گناه و...گناه پشت گناه گناه:نقل ونباتی که بینمان جاریست ببین به منتظران طعنه میزند هرکس که انتظار شما وعده ای سرکاریست در این زمانه ی پستی که کارمان هر روز دروغ وغیبت وفحاّشی و رباخواریست چقدر بخوانم برای آمدنت اگرچه این همه ندبه فقط ریاکاریست و دکتران همه، ما  را جوابمان کردند فقط ظهور تو آقا علاج بیماریست : 💔 خسته‌ایم از غم هجران و جدایی آقا ذکر ما صبح و شب این است، کجایی آقا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام .
یک نظر کن به دل در به در نوکرها دست خود را بکش آقا به سر نوکرها سر به زیریم و گرفتار ز بس خم کرده معصیتهای فراوان کمر نوکرها پر زدیم و نرسیدیم به تو افتادیم مرهمی باش به هر زخم پر نوکرها با وجودی که دلت خون شده از ما اما در همه حال تو بودی سپر نوکرها کاش در روضه ببینیم که هستی آقا تو خریدار دو چشمان تر نوکـرها پیش تو هرکه زمین خورده ز جا برخیزد لطف کن باز بیا دور و بر نوکرها با دعای پدر و مادرمان اینجاییم ای به قربان تو، مادر پدر نوکرها رخصتی باز بده تا که بیوفتد آقا یک شبی صحن حسین جان گذر نوکرها : گَرَم بیایی و پُرسی چه بُردی اندر خاک به رقص آیم و گویم که آرزوی تو را سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
اين روزها ديگر كسی ياد شما نيست ديگر  كسی با نامهـايت آشنا نيست مثـل گـذشته نيست ديگر كارهامان شبهای جمعه روی لبهامان دعا نيست حـق با شمـا بوده اگـر خيمه نشينی اينجـا ميان ما برای تو كه جا نيست تفـریح بعضی ها مهمتر از نمـاز است يک عده ای هم كارشان غير از ريا نيست ديگر گذشت آن هفته های جمكـرانی ديگر سه شنبه های هفته با صفا نيست در بنـد نفس خـود گـرفتـاريم از بس كه لحظه هامان از گرفتاری جدا نيست بیچارگـی یعنـی همین روزی بفهمیم در دفتـر چشـم انتظاران نام ما نیست چیزی که از ما دیده ای تو بی وفائیست چیزی که ما دیدیم از تو مهربانیست اصلاً چـه کاری بهتـر از روضـه گرفتن؟ حالا که روزی ِ گـدایان نیست : با هر نفسی سلام کردن عشق است آقا به تو احترام کردن عشـق است چـون نام قشنگت بـه میـان می آید از روی ادب قیـام کردن عشق است سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
این‌چنین احساس کردم بین رؤیا بارها می‌زنم بوسه به دست و پایت آقا بارها خواستم تا مهزیارت باشم امّا روز و شب سبز شد در پیش رو «امّا ـ اگرها» بارها با چنین وضع وخیم و رو به قبله‌بودنم حال و روزم را شدی هر روز جویا بارها ای طبیبی که به دنبال مریضت می‌روی با وجودی که مرا کردی مداوا بارها... کور بودم که تو را نشناختم،عیب ازمن است شد حجاب دیدگانم حب دنیا بارها این همه گفتی که دور معصیت را خط بکش من ولیکن کرده‌ام امروز و فردا بارها چشم‌پوشی از گناهان معنی‌اش این است که با تغافل می‌کنی با من مدارا بارها کشتی اُنس مرا طوفان شهوت غرق کرد ریخته بار مرا در قعر دریا بارها جنس نامرغوب بیخ ریش صاحب می‌شود آه آقا روی دستم مانده حالا «بارها» بارهایم را خریدی ای خریدار کریم مادرت بس که سفارش کرد من را بارها : روزیِ ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
این‌چنین احساس کردم بین رؤیا بارها می‌زنم بوسه به دست و پایت آقا بارها خواستم تا مهزیارت باشم امّا روز و شب سبز شد در پیش رو «امّا ـ اگرها» بارها با چنین وضع وخیم و رو به قبله‌بودنم حال و روزم را شدی هر روز جویا بارها ای طبیبی که به دنبال مریضت می‌روی با وجودی که مرا کردی مداوا بارها... کور بودم که تو را نشناختم،عیب ازمن است شد حجاب دیدگانم حب دنیا بارها این همه گفتی که دور معصیت را خط بکش من ولیکن کرده‌ام امروز و فردا بارها چشم‌پوشی از گناهان معنی‌اش این است که با تغافل می‌کنی با من مدارا بارها کشتی اُنس مرا طوفان شهوت غرق کرد ریخته بار مرا در قعر دریا بارها جنس نامرغوب بیخ ریش صاحب می‌شود آه آقا روی دستم مانده حالا «بارها» بارهایم را خریدی ای خریدار کریم مادرت بس که سفارش کرد من را بارها : روزیِ ما فقرا شربت وصل تو نبود زهر هجر تو چشيديم و نديديم تو را چه قدَر چلّه نشستيم و عزادار شديم چه قدَر شمع خريديم و نديديم تو را سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام .
ای قرار قلبهای بی‌قرار اهل بیت  ای طلوع صبح، در شبهای تار اهل‌بیت  میدمد صبحی که باشد صبح آغاز ظهور  می‌رسد روزی به پایان انتظار اهل‌بیت  قرنها فریاد «اللهم عجّل لظهّور»  بوده در این غیبت کبری شعار اهل‌بیت  ای به دستت ذوالفقار عدل، تا کی می‌کنی  اشک چشم نازنینت را نثار اهل‌بیت؟  سیدی، دست یداللهـی بر آر از آستین  تا به دست آید دوباره اقتدار اهل‌بیت  سیزده معصوم را کشتند از راه جفا  یوسف زهرا تویی دار و ندار اهل‌بیت  تا قیامت لشگر پاییز را نابود کن  با ظهورت می‌شود عالم بهار اهل‌بیت  قرنها در سینه ی ما شعله ی فریاد توست  عالمی در انتظار تیغ عدل و داد توست : درمان درد ما بخدا در توست تنها مراد ما همه فیض حضور توست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام
دلـم هوای تو کرده، هوای آمدنت صدای پای تو آید، صدای آمدنت بهار با تو بیاید به خانه‌ی دل ما سری به خانه‌ی ما زن، صفای آمدنت هنوز مانده به یادم که مادرم می‌خواند زمان کودکی‌ام قصه‌های آمدنت حساب کردم و دیدم که با حساب خودم تمام عمر نشستم به پای آمدنت چقدر وعده‌ی وصل تو را به دل بدهم؟ چقدر جمعه بخوانم دعای آمدنت؟ نیامدی و دلم را شکستی ای مولا چه نذرها که نکردم برای آمدنت : بیا که نای زمان بی تو به غیر ناله یا صاحب الزمانش نیست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام .
دلـم هوای تو کرده، هوای آمدنت صدای پای تو آید، صدای آمدنت بهار با تو بیاید به خانه‌ی دل ما سری به خانه‌ی ما زن، صفای آمدنت هنوز مانده به یادم که مادرم می‌خواند زمان کودکی‌ام قصه‌های آمدنت حساب کردم و دیدم که با حساب خودم تمام عمر نشستم به پای آمدنت چقدر وعده‌ی وصل تو را به دل بدهم؟ چقدر جمعه بخوانم دعای آمدنت؟ نیامدی و دلم را شکستی ای مولا چه نذرها که نکردم برای آمدنت : بیا که نای زمان بی تو به غیر ناله یا صاحب الزمانش نیست سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام .
بی تو هر جا میروم احساس غربت می کنم راه بر جایی ندارد هر چه همت می کنم بی تـو آرام و قـراری نیست در دنیای ما دور مانده از خوشی با هر که صحبت می کنم نامه ی اعمـال من حـال تو را بد می کند جمعه ها بدجور احساس خجالت می کند غیر تو هر کس رفیقم شد نزد چنگی به دل بعد از این تا زنده ام با تو رفاقت می کنم روز و شب فکر همه هستم ولی فکر تو نه حال هر کس جز تو را آقا رعایت می کنم من که باری بر نمیدارم ز روی شانه ات با چه رویـی بر تو اظهـار ارادت می کنم : ای دیدنت بهانه‌ترین خواهش دلم فکری بکن برای من و آتش دلم دست ادب به سینه‌ی بی‌تاب میزنم صبحت بخیر حضرت آرامش دلم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام .
غمی به وسعت عالم نشسته بر جانش تمام ناحیه خیس از دو چشم گریانش شبیه ابر بهاری هوای ناحیه را پر از ترنم غم کرده اشک سوزانش سلام کرد به جدّش، سلامی از سر صدق سلام آن‌ که کند جان فدای جانانش سلام کرد بر آن گونه‌های خاک‌آلود بر آن تنی که نمودند نیزه بارانش سلام کرد بر آن بوسه‌گاه نورانی سلام آن‌ که کند جان خویش قربانش سلام آن‌ که دلش زخمیِ مصیبت‌هاست سلام آن‌ که اگر بود کـربلا، جانش میان طف، سپر نیزه و سنان می‌کرد و می‌سپرد به شمشیرها گریبانش... سلام آن‌ که اگر نینوا حضور نداشت علی‌الدوام شده ناله ی فراوانش سلام آن‌ که سرازیر می‌شود هر روز به جای اشک روان، سیل خون ز چشمانش : هنوز خون گلوی حسین می جوشد😭 به حُرمت دَم جدّت، بیا سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، معطر بنام .